دیده‌شدن با گوشِ‌الاغی و دماغِ‌عقابی!

گفتگو با پیمان متین درباره انجام عمل‌های زیبایی غیرمتعارف
از بس بازارتبلیغات تولید نوآوری پوچ وبی هویت کردن نسل جوان زیرپوشش مدل گرایی رایج ومتنوع شده است که اکنون عمل جراحی زیبایی با هزینه های سرسام آور همراه با عوارض جانبی خطرناک جانبی به مدل گوش های الاغی ودماغ های عقابی رسیده است . ناگفته نماند که این مدل گوش الاغی تلاشی برای به رسمیت شناختن  جایگاه ویژه وارزشمند خر در جامعه  به خصوص در زمینه ی مدل گرایی و اثبات ا رجحیت تز ِ اقتصاد خری خمینی است که این چنین برجسته می شود .
فرارو- ایران جزء چند کشور اول در انجام جراحی‌های زیبایی است. جراحی بینی، عمل بوتاکس، لیپوساکشن و پروتز از بیشترین عمل‌هایی هستند که در کشور ما انجام می‌شوند. این عمل‌ها جز در مواردی که برای "درمان" تجویز می‌شوند در بقیه موارد کاربرد "زیباسازی" دارند. درمان و زیبایی در بسیاری از مواقع در این جراحی‌ها با یکدیگر خلط می‌شوند.  در این میان اما عمل‌های زیبایی دیگری در حال رشد هستند که می‌توان آن‌ها را عمل‌های زیبایی "غیرمتعارف" و "عجیب" خواند.
به گزارش فرارو، عمل‌های تغییردهنده ظاهر، به‌خصوص چهره را نمی‌توان موضوع جدیدی دانست. کشف‌های باستان‌شناسان تاریخ دست‌کاری در بدن را به 600 سال قبل از میلاد مسیح بازمی‌گرداند. ابتدای قرن بیستم اما برگ دیگری از جراحی‌هایی با هدف تغییر در چهره ورق خورد؛ پیشرفت این عمل‌ها را می‌توان به پس از جنگ‌های جهانی ارتباط داد. در آن دوران سربازانی که صورت آن‌ها براثر ضربه‌های گلوله و اصابت‌های دیگر آسیب دیده و تخریب شده بود، به عمل‌هایی منسوب به جراحی‌های پلاستیک گرایش نشان دادند و تحولات زیادی پس از آن شکل گرفت.این عمل‌ها در ایران نیز با تغییرات اجتماعی به مرور روی کار آمدند. نیم قرن پیش جراحی پلاستیک در ایران سربرآورد که ابتدا کارکردی درمانی داشتند و به مرور زمان با تغییرات جهانی معیار زیبایی، به کارکردهای زیباسازی نیز تبدیل شدند.
جراحی بینی با هدف درمانی و زیبایی جزء اولین و پرطرفدارترینِ این عمل‌ها در ایران است. هم‌چنان 70 درصد از جراحی‌های زیبایی که در کشور انجام می‌شوند به این عمل برمی‌گردند.در میان تمام اعمال مربوط به زیبایی، عمل‌ها و تغییرات غیرمتعارفی نیز در جهان سربرآوردند که به ایران نیز رسیده است. هرچند که نمی‌توان این عمل‌ها را در مرحله هشدار دانست، اما می‌توان رشد آن را پیش‌بینی کرد. این عمل‌ها عمدتا در ناحیه "صورت" است و گذشته از وصل‌کردن اشیائی مانند حلقه به اجزای صورت، اقداماتی با عنوان‌های گوش‌گرگی، بینی عقابی و... را شامل می‌شوند.با توجه به غیرضروری بودن این تیپ از جراحی‌ها، آیا ما با موج جدیدی از نگاه به زیبایی روبرو خواهیم بود؟ و یا دیگر نباید از "زیبایی" سخن گفت و "تفاوت و تغییر" جای زیبایی را خواهند گرفت؟یک انسان‌شناس در این رابطه معتقد است: "تغییرات نامتعارف بدن و چهره در ایران، تقلیدی برای تمایز است. افراد در پی آن هستند که با این عمل‌ها هویتی جدید کسب نمایند. در این رابطه به بحث مهمی می‌رسیم. یکی از علل عمده انجام این عمل‌ها در ایران مسئله هویت‌زدایی، تحقیرشدگی، سرکوب خواسته‌ها، محدود بودن الگو‌ها و نبودن فضا برای ارائه خود است."
دکتر پیمان متین در ابتدا و در گفتگو با فرارو گفت: جامعه ما به تغییرات نامتعارف بدن ن
دیده‌شدن با گوشِ‌الاغی و دماغِ‌عقابی!
گاهی منفی وناخوشایند دارد. چرا که این دست از اقدامات با عرف هنجار جامعه مغایر است. در اکثر موارد به افرادی که این تغییرات را بر بدن خودشان اعمال می‌کنند، برچسب و انگ می‌زنند و آن‌ها را جزء گروه‌های نابهنجار در نظر می‌گیرند. معمولاً آسیب‌شناسان و جامعه‌شناسان این‌دست از اقدامات را با هدف خودنمایی یا نمایش دادن در جامعه مرتبط می‌دانند. روان‌شناسان نیز‌گاه آن را در زمره خودآزاری و نوعی مازوخیست می‌دانند که در گروه‌هایی که قصد خودنمایی دارند ظاهر می‌شود.
متین در ادامه عمل‌های غیرمتعارف را از منظر انسان‌شناسی مورد بررسی قرار داد و گفت: با نگاهی انسان‌شناختی به بدن و بررسی ریشه‌ها و پیشینه رفتارهای فردی و جمعی انسان می‌توان این پدیده را از زاویه دیگری نیز مورد مداقه قرار داد. مطالعه بدن انسان و ارزیابی ویژگی‌های زیستی و فیزیکی آن و شناخت ویژگی‌های فرهنگی بدن و بررسی میزان تأثیر ساختارهای اجتماعی بر تغییرات و شکل‌دهی به بدن انسان را در یکی از گرایش‌های نوین انسان‌شناسی یعنی «انسان‌شناسی بدن» می‌توان بازجست. این رویکرد می‌تواند رفتارهای اجتماعی ومباحث مربوط به بدن از جمله آراستن و تزیین آن، آسیب رساندن و نقص وارد کردن بر بدن، اهدافی که به تغییر شکل و کارکرد اعضای بدن می‌انجامد و غیره را تبیین و تحلیل کند.
هر حرکت و تغییر یا رفتار بدنی ما بر مبنای الگوهای فرهنگی قابل تحلیل و توجیه است و مسلماً از پیشینه و پشتوانه تاریخی ـ اجتماعی خاصی برخورداراست.
این پزشک - انسان‌شناس در ادامه توضیح داد: بر این اساس باید گفت بدن انسان را مانند دیگر جانداران نمی‌توان فقط دارای جنبه زیستی دانست. بلکه بدن انسان بیش از آن‌که از غریزه و طبیعت فرمان بگیرد از فرهنگ و آموزه‌های اجتماعی تأثیر می‌پذیرد به طوری‌که اگر بدن انسان را نوعی «کالبد فرهنگی» بخوانیم گزاف نگفته‌ایم. زیرا تقریباً هر عمل زیستی و غریزی انسان در قالب فرهنگ بازتعریف می‌شود و مطابق با الگوهای فرهنگی به شکل دیگری کارکرد پیدا می‌کنند.
همه‌چیز فرهنگی است
وی با ذکر مثال‌هایی درباره "کالبد فرهنگی" اظهار کرد: مثلاً امروزه می‌دانیم عمل غذا خوردن ما بیش از آنکه فعلی زیستی و غریزی باشد از فرهنگ متأثر است. فرهنگ نوع خوراک و محدوده مجاز و ممنوع آن، چگونگی آماده کردن آن و آداب خوردن غذا را تعیین می‌کند والگوهای بسیاری برای این عمل بیولوژیک تعیین می‌کند. از نماد‌پردازی و پرداخت اسطوره-ای گرفته تا تعیین ساختار اقتصادی و سیاسی بر مبنای غذا نشان می‌دهد که دیگر غذا خوردن انسان عملی زیستی نیست وبه طور یکپارچه منشعب از الگو‌ها و ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه است. این مثال را می‌توان درباره بسیاری دیگر از امور زیستی انسان از تولد و تولید مثل یا حتی دفع فضولات نیز تسری داد. بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که هر حرکت و تغییر یا رفتار بدنی ما بر مبنای الگوهای فرهنگی قابل تحلیل و توجیه است و مسلماً از پیشینه و پشتوانه تاریخی ـ اجتماعی خاصی برخورداراست.
 وی گفت: در اینجا برای تحلیل پدیده‌هایی مثل خالکوبی بر بدن یا بریدن بخشی از اعضا یا دگرگون کردن فرم و کارکرد آن‌ها باید گفت که با موضوعی چندوجهی روبرو هستیم.
 پیمان متین با ذکر مثال‌هایی درباره همه‌گیر بودن تغییرات نامتعارف بدنی ادامه داد: نخست آن‌که این اعمال در همه جوامع دیده می‌شوند و از پیشینه کهنی برخوردارند و علت آن بی‌تردید وجود برخی شاخص‌ها و معیارهای زیبایی‌شناختی در درون یک فرهنگ است. مثلاً فرهنگ زیبایی‌شناختی شرق پاهای بسیار کوچک را برای زنان نشانه زیبایی و کمال معرفی می‌کند لذا تا مدت‌های مدید با بستن پنجه و کف پا از رشد طبیعی آن جلوگیری می‌شد و پا‌ها علی‌رغم رشد اعضای دیگر کوچک باقی می‌ماند. این امر اگرچه صدمات فیزیکی به اعضای بدن وارد می‌کند اما چون مطابق الگوی فرهنگی جامعه مورد نظر است در گروه رفتارهای هنجار تلقی می‌شده است.وی همچنین گفت: خوشبختانه کاوش-های انسان‌شناسی و قوم‌نگاری‌ها برای اینکه این مثال را توسعه دهیم و نمونه‌های بسیار فراوان‌تری ارائه کنیم، دست ما را باز گذاشته است. از زنان لب‌بشقابی بومیان افریقا در اتیوپی گرفته تا حتی رسم ختنه زنان و مردان در بخش‌های وسیعی از آسیا و آفریقا و خاورمیانه یا تراشیدن دندان‌ها و تیز کردن دندان‌های جلو توسط بومیان استرالیا و غیره در این راستا قرار می‌گیرند.
بدن سالم، بدن ناقص؛ از شرارت تا خوشبختی
وی همچنین درباره باورهای نهفته در پس انجام این دست از اقدام‌ها توضیح داد: تغییرات خودخواسته و ناقص کردن اعضا یا رنگ‌آمیزی و تزیین آن از آرایش‌های ساده گرفته تا بدن‌آرایی‌های دردآور و شکنجه‌وار، مانند رد کردن سیخ و میله از پره‌های دماغ، خارج کردن کاسه یک چشم و بریدن بخش‌هایی از گوش و غیره از اعمال آیینی ـ جادویی محسوب می‌شده که در گفتمان دین‌باوری جوامع قابل بررسی است.
دستگاه‌های تبلیغاتی غرب با تلاش بی‌وقفه خود تصویری از زن و مرد ایده‌آل ارائه می‌دادند و آن را به همه جای جهان صادر می‌کردند و با تغییر سلیقه‌ها و ذائقه‌های زیبایی‌شناختی بومی، ضمن رواج مصرف‌گرایی و فروش کالا‌ها و رونق‌گیری صنایع کشورهای صاحب الگو، حتی ذهنیت و شیوه‌های تفکر مردم به تدریج تغییر می‌کرد و مقدمات تغییر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی به نفع صاحبان قدرت فراهم می‌شد.
پیمان متین تشریح کرد: بدن انسان در بسیاری از باور‌ها و اعتقادات ابتدایی از جمله آنیمیسم و در اسطوره‌های کهن سوژة قابل توجهی است که پیرامون آن آیین‌های جادویی و مناسک مختلفی پدید آمده است. از جمله رنگ‌آمیزی بدن با مواد گیاهی یا گچ‌های صحرایی، یا خالکوبی و داغ نهادن بر بدن و تغییر فرم برخی اعضای بدن از جمله مواردی بوده که در آیین‌ها اجرا می‌شده است. به ویژه در آیین‌های مربوط به مراسم تشرف یا گذار شاهد اجرای این پدیده به طور نمادین‌تر هستیم. مثلاً در برخی قبایل ابتدایی برای ورود نوجوانان به دوره بلوغ و بزرگسالی مراسم و آیین‌های پاگشایی رازآمیزی اجرا می‌شده است که یکی از آن‌ها قطع عضو یا تغییر چهره و آرایش‌هایی جادویی بوده است.
این انسان‌شناس با تحلیل مفهوم نهفته شده در این اعمال اظهار کرد: از سویی دیگر، آنچه جادویی بودن این اعمال را بیشتر تأیید می‌کند این است که بر اساس یک باور جهانی بدن‌های سالم و دست نخورده سوژه مناسبی برای شر بوده‌اند و معمولاً قربانی شرارت‌های دیو‌ها و شیاطین شرور می‌شده‌اند بنابراین با با دگرگرون کردن چهره یا خدشه وارد کردن بر بدن و ناقص کردن آن کمتر در دیدرس شر واقع می‌شده‌اند. آرایش‌های عجیب و آویختن انواع تعویذ‌ها و رقیه‌ها هم در راستای همین باور صورت می‌گرفته است. در ایران موی سر کودکان به ویژه پسر‌ها را به شکل چهارراه یا باقی گذاشتن یک دسته بالای پیشانی کوتاه می‌تراشیدند و به چشمان آن‌ها سرمه می‌-کشیدند و آن‌ها را کثیف و ژولیده نگه می‌داشتند و لباس‌های مندرس بر تنشان می‌کردند تا کمتر قربانی چشم شرور شوند. حتی اعتقاد بر این بود که با این اعمال موجوداتی شرور یا به اصطلاح از ما بهتران با دیدن زشتی و ژولیدگی کودکان تمایل نداشتند که بچه‌ها را با فرزندان خودشان عوض کنند.
وی همچنین گفت: رفتارهای امروزین ما می‌تواند بی‌آنکه بدانیم در ادامه همین اعمال باشد اما باید نکات دیگری را نیز به این مهم افزود.
دکتر متین درباره انجام تغییرات نامتعارف بر روی بدن در دوره فعلی گفت: ایجاد تغییرات عجیب و خارج از هنجار در بدن و آراستن بدن و چهره به شیوه‌ای نابهنجار در قرن بیستم در غرب پیامد برخی اندیشه‌های رایج بود که به کنترل بیش از حد بدن‌ها و همسان‌سازی آن اصرار داشت. زیرا با کنترل بدن به راحتی می‌توان بر ذهن نیز کنترل پیدا کرد و این برای اندیشه‌های رواج یافته در قرن بیستم از سرمایه‌داری تا مارکسیسم آرمانی بود که برای تحقق آن تلاش‌های فراوان صورت گرفت. بدین ترتیب می‌بینیم که بدن انسان به کالایی تبدیل شد که سرمایه‌گذاری روی آن درآمدهای هنگفتی ایجاد می‌کرد.
کدام تصویر ایده‌آل است؟
وی ضمن اشاره به تصویر ایده‌آل جهانی از زن و مرد توضیح داد: دستگاه‌های تبلیغاتی غرب با تلاش بی‌وقفه خود تصویری از زن و مرد ایده‌آل ارائه می‌دادند و آن را به همه جای جهان صادر می‌کردند و با تغییر سلیقه‌ها و ذائقه‌های زیبایی‌شناختی بومی، ضمن رواج مصرف‌گرایی و فروش کالا‌ها و رونق‌گیری صنایع کشورهای صاحب الگو، حتی ذهنیت و شیوه‌های تفکر مردم به تدریج تغییر می‌کرد و مقدمات تغییر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی به نفع صاحبان قدرت فراهم می‌شد.
متین ادامه داد: اگر به تصویری که از زنان و مردان مطابق روز در رسانه‌های غربی در دهه‌های مختلف سده بیستم بنگریم در می‌یابیم که بدن‌های انسانی به واقع سرمایه‌های بالقوه‌ای هستند که قابلیت سودآوری بسیاری دارند. این تصاویر همراه با پیام‌های معین بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌شد و به القای الگوی مسلط می‌انجامید و مردم در هر جایی که زندگی می‌کردند از آفریقا تا شرق دور تلاش می‌کردند خود را به این الگو نزدیک کنند. این موضوع برای زنان به طور افراطی‌تر دنبال می‌شد که تحلیل آن در این مقال نمی‌گنجد.
بدن و فردگرایی
این پژوهشگر اجتماعی همچنین درباره رشد اندیشه فردگرایانه و تاثیر آن بر بدن توضیح داد: با رشد اندیشه‌های فردگرایانه که تسلط و کنترل عقلانیت جمعی به ویژه کنترل بدن‌ها را به چالش کشیده بود اوضاع متفاوتی شکل گرفت. برخی گروه‌های روشنفکری و خرده‌فرهنگ‌های اعتراض‌گرا که به دیکتاتوری اکثریت اعتراض داشتند پدیده‌های آشوب‌گرانه و نابهنجار در عرصه‌های مختلف از هنر و موسیقی گرفته تا تئا‌تر و سینما و... را بروز دادند که به نوعی دهن‌کجی و به سخره گرفتن الگوهای معین اجبارگونه و متعارف بود. وجود سبک‌هایی چون سوررئالیسم در هنر و گروه‌هایی چون بیتل‌ها و بعد‌ها سبک‌هایی چون رپ و متال و غیره در این راستا قرار می‌گیرند. پیام این حرکت‌های ضدهنجار، تسلط فردی بر هویت و چیستی به طور مستقل بود و الگوهای رایج را قید و بندهایی معرفی می‌کرد که به مدیریت بدن بر اساس محوری از پیش تعیین شده و مسلط می‌انجامید. لذا با ایجاد تغییر در ظاهر و برهم زدن الگوهای رایج، مخالفت و اعتراض خود را نشان می‌دادند و در این میان هیچ چیز گویا‌تر از بدن نمی‌‌توانست این دگراندیش را بیان کند.
موهای بلند مردان و سرهای تراشیده زنان!
وی ضمن اشاره به رفتارهایی که اندیشه‌های دیگرگونه‌ای را به نمایش می‌گذارند، در ادامه اظهار کرد: موهای بلند مردان و سرهای تراشیده زنان، ژولیدگی و ایجاد وصله یا پارگی در لباس‌ها، موهای تاج‌خروسی و سوراخ کردن گوش و دماغ و آویختن حلقه به آن‌ها، رواج تاتو بر بدن و نقش زدن بر اعضای بدن و غیره کالبد انسانی را گویی به تابلوی اعلانی تبدیل کرده بود که اندیشه‌های دیگرگونه درون را به تصویر می‌کشید. حاکمیت مطلق بر بدن آرمانی بود که این گروه‌ها در پی آن بوده‌اند و فشار اجتماعی و قضاوت عام و ارزیابی‌های اخلاقی را برنمی‌تافتند و با به چالش‌کشیدن آن‌ها در جهت تحقق آرمان خود که همانا تحقق فردگرایی بود اقدام می‌کردند. از این‌رو حتی برخی گرایش‌های جنسی غیرمعمول را در راستای این آرمان جستجو می‌کنند.
مُد و تقلید
وی در ادامه گفت: بنابراین ما می‌بینیم آبشخور رفتار برخی فعالان عرصه هنر و موسیقی در تغییر چهره و اشکال و فرم‌های عجیب و نامتعارف آن‌ها اعتراضی است به سیستم‌های یکسان‌سازی. می‌توان به رفتار کسانی چون مرلین منسون و یا لیدی گاگا و مایکل جکسون و غیره اشاره کرد. لکن باید توجه داشت که رفتارهای نامتعارف و دگرگون بودگی‌های نمایشی آن‌ها به سرعت از طریق دستگاه‌های تبلیغاتی مد می‌شود و به سرتاسر جهان صادر می‌شود. بنابراین عنصر تقلید و مد را نیز باید یکی از فاکتورهای اشاعه این پدیده در نظر بگیریم. از آنجا که تصویری که ظاهر عجیب با آرایش خاص و صدمه زدن به بدن ارائه می‌شود از نوعی اندیشه و هویت متمایز از اکثریت حکایت می‌کند لذا مورد استقبال کسانی قرار می‌گیرد که برای جلب توجه و نمایش دادن دنبال سوژه می‌گردند.
بدن فرهنگی/ بدن زیستی
پیمان متین با حرکت از بعد انسان‌شناختی و در تحلیل این دست از رفتارها گفت: در اینجا و برای تحلیل رفتارهای اجتماعی، نیازمند پرداختن به مسئله از بعد انسان‌شناختی هستیم. در ابتدا برای ریشه‌یابی چنین رفتارهایی باید از یک مسیر متداوم سخن بگوییم، که این دست از عمل‌های جراحی را شامل می‌شوند. از منظر انسان‌شناسی بدن، نگاه به بدن هم می‌تواند نگاهی زیستی ـ فیزیکی باشد و هم می‌تواند نگاهی فرهنگی باشد. نگاه فرهنگی و یا اجتماعی، کارکرد نقش بدن ما را در اجتماع و نقشی که جامعه برای بدن تأمین می‌کند نشان می‌دهد؛ این نگاه نگاهی دوسویه است: نگاهی که فرد به بدن خود دارد و نگاهی که جامعه به بدن فرد دارد و نیز فشار اجتماعی بر فرد ناشی از این نگاه. بنابراین ظاهر بدن انعکاس دوچیز است: ۱. تأثیر ذهنی ۲. هنجار و عرف جامعه.
وی در ادامه گفت: باید به این نکته توجه کرد که تغییر بدن و حالات آن، رفتاری بسیار قدیمی و کهن است. در گذشته بخش‌هایی از بدن را می‌بریدند، از بدن حلقه آویزان می‌کردند، دندان‌ها را می‌ساییدند، خالکوبی می‌کردند و...، که همه این کار‌ها شکلی از آسیب زدن به بدن هستند. بدن ما یک «بدن فرهنگی» است. بنابراین معیارهای هر جامعه‌ای تغییر حالت بدن افراد آن جامعه را تعیین می‌کنند. باور‌ها و هنجار‌ها در این معیار‌ها مؤثرند.

تغییرات بدن و چهره در ایران، تقلیدی برای تمایز است. افراد در پی آن هستند که با این عمل‌ها هویتی جدید کسب نمایند. در این رابطه به بحث مهمی می‌رسیم. یکی از علل عمده انجام این عمل‌ها در ایران مسئله هویت‌زدایی، تحقیرشدگی، سرکوب خواسته‌ها، محدود بودن الگو‌ها و نبودن فضا برای ارائه خود است.
از فرهنگ تا مُدعلاوه بر فرهنگ، عنصر دیگری در اعمال تغییر بر روی بدن نقش دارد که آن عنصر «تقلید یا مد» است. تقلید یا مد در همه سطوح یک جامعه، بر سن و جنس‌های مختلف و از طبقه‌ای به طبقهٔ دیگر وجود دارد. عامل مؤثر دیگر بر ایجاد تغییر روی بدن، نگاه، باور و اعتقاد افراد است. در گذشته این اعتقاد نسبت به بدن وجود داشت که اگر بدنی کاملاًسالم و طبیعی بود، عنصری برای ایجاد شر خواهد بود. بنابراین در آن دوران بدن را به نحوی دچار نقص می‌کردند تا قربانی خدایگان شود. برای این کار ایجاد نقش و نگار، بریدن، نشان زدن، تزئین بدن، داغ زدن و... کاربرد داشت.
نشان‌زدن بر بدن
پیمان متین گفت: همچنین جالب است که در اینجا به مسئله نشان‌گذاری بدن اشاره کنیم. چه در امروز و چه در گذشته ما مناسکی به نام مناسک «تشرّف» داشته و داریم. افراد در بدن خود تغییر ایجاد می‌کردند تا به تفکر بالا‌تر منتقل گردند؛ رسیدن از نوچگی با بالا‌تر از آن. بریدن دست در میان عارفان مثالی در این زمینه و تلاش برای رسیدن به فرهنگی خاص است.
الگوهای رفتاری و نمایشی غالب در جهان کدام‌اند؟
این انسان‌شناس درباره تغییرات بدن در جوامع امروزی تصریح کرد: در زمان و جامعه امروزی عوامل تغییرات بدن فرق کرده است؛ در جهان امروز و جوامع به‌هم پیوسته، ما با الگوهایی رفتاری و نمایشی که غالب هستند روبرو هستیم. این الگوهای رفتاری و نمایشی برای ما بدل به امری بدیهی شده‌اند. برای مثال هنگامی که می‌گوئیم این انسان مرد است، بنابر الگوهای نمایشی غالب، موی کوتاه، کت‌وشلوار و برخی رفتارهای دیگر در ذهنمان ظاهر می‌شود. همچنین اگر بگوییم یک مرد شیک‌پوش و یا یک مرد خوش‌تیپ برای هرکدام یکسری الگوهای دیگر در ذهنمان به سرعت ساخته می‌شود؛ الگوهایی شبیه به هنرپیشه‌های مرد هالیوودی. این الگوهای غالب برای زنان نیز با الگوهای جهانی مطابقت می‌کنند و زنان سعی می‌کنند خود را با این الگو هماهنگ گردانند؛ مانند «باربی» که یک الگوی جهانی زنانگی است. این الگو‌ها در پشتِ خود مسائلی از اقتصاد و قدرت را نهفته‌اند.
عقلانیت غربی و رگه‌های روشنفکری
پیمان متین رابطه میان عقلانیت غربی حاکم بر جهان و جریان‌های روشنگری بیرون‌آمده از آن را تحلیل کرد و گفت: آنچه که در قرن ۲۱ با قدرتی زیاد بر جهان غلبه پیدا کرده، نوعی عقلانیت غربی است. اما از درون این عقلانیت، رگه‌هایی که می‌توان اسم آن را «روشنفکری» گذاشت بیرون می‌آید. در رگه‌های روشنفکرانه بسیاری از افراد تمایل دارند تا شورشی علیه عقلانیت موجود بکنند و هنجاری را بشکنند. علاوه بر این در این عقلانیت ما افرادی را داریم که در پی تعریفی جدید و متفوات از خود هستند تا الگوی عمومی را زیرپا گذاشته و الگوی حاکم را بشکنند. در این حالت ما شاهد انقلاب‌های فردگرایانه خواهیم بود. این انقلاب می‌تواند ساده و با پوششی خاص باشد؛ مانند نوع پوشش خوانندهٔ غربی لیدی گاگا. این انقلاب همچنین می‌تواند چندان خاص و متفاوت تلقی نشود؛ مانند پوشیدن لباس‌های بومی. اما علاوه بر پوشش، این انقلاب‌های فردی می‌تواند نامتعارف باشد، مانند ایجاد تغییرات عمده در بدن. بریدن دماغ، گوش سگی و... از این دست هستند.
وی همچنین در این باره گفت: البته این تغییرات نیز ممکن است با الگوی جهانی هماهنگ شوند؛ مانند شباهت به مایکل جکسون. اما اگر این تغییرات با الگوی جهانی هماهنگ نباشند، تغییراتی فردی و یا خرده‌فرهنگی می‌مانند. به طور کلی اما باید این نکته را در نظر گرفت که آنچه ما و بدنمان را تعریف می‌کند، چیزی است که در ذهن ما قرار دارد و مطلوب ماست. ذهنیت ما نیز یا در اختیار الگویی همه‌گیر خواهد بود و یا چیزی نو ارائه خواهد داد.
عمل‌های نامتعارف روزی متعارف خواهند شد!
این انسان‌شناس تصریح کرد: نکته‌ای که باید در اینجا به آن اشاره کرد، عادی‌شدن بسیاری از این تغییرات (چه در پیروی از الگوی جهانی و چه در پیروی از الگوی فردی) به مرور زمان است. برای مثال عمل جراحی بینی ۴۰ سال گذشته، اقدامی غیرقابل تحمل در جامعه بود، اما همان‌طور که می‌بینیم، امروز به رفتاری روتین بدل گشته است.
دکتر متین همچنین گفت: تحلیل این عمل‌ها در ایران به مسئله زیبایی‌شناختی بازمی‌گردد. اگر زمانی عمل زیبایی بینی یک عمل غیرمتعارف بود، امروزه یک عمل زیبایی محسوب می‌شود. عمل‌هایی مانند دماغ عقابی، گوش سگی و... نیز در سال‌های آینده می‌توانند به همین صورت به عمل زیبایی بدل گردند. همچنین مثال‌های دیگر در این زمینه، رنگ کردن مو و یا لاغری زنانه است. در قدیم زنان فربه زیبا محسوب می‌شدند و حال زنان لاغر در پیروی از الگوی جهانی.
عمل‌های نامتعارف در ایران یک تقلید است
این پزشک – انسان‌شناس در مورد عمل‌های بدن در ایران و آن دسته از عمل‌های متعارف توضیح داد: این عمل‌ها در ایران الگوبرداری از سلایق مسلط جهانی برای تغییر و رسیدن به مطلوب است. اما در مورد عمل‌های غیرمتعارف بدن، ما با ساختارشکنی روبرو نیستیم و در اکثر موارد این یک رفتار تقلیدی است. به این دلیل که این تغییرات در غرب انجام می‌شود در ایران نیز از آن تقلید می‌شود؛ داشتن ابروهایی شیطانی مسلماً الگویی غربی است و نه بومی. متأسفانه باید گفت در ایران بیشتر افرادی که این عمل‌ها را انجام می‌دهند بر روی موج جهانی آن سوار هستند و این یک الگوی فردی نیست.
وی تصریح کرد: از طرفی این دست از تغییرات بدن و چهره در ایران، تقلیدی برای تمایز است. افراد در پی آن هستند که با این عمل‌ها هویتی جدید کسب نمایند. در این رابطه به بحث مهمی می‌رسیم. یکی از علل عمده انجام این عمل‌ها در ایران مسئله هویت‌زدایی، تحقیرشدگی، سرکوب خواسته‌ها، محدود بودن الگو‌ها و نبودن فضا برای ارائه خود است.
دکتر پیمان متین در انتها با نتیجه‌گیری از مباحث مطرح‌شده گفت: در چنین شرایطی مسئله هویت‌زدایی و یا تحلیل نگرش «از بالا به پائین» مطرح هست. در این نگرش، افراد بالاجبار و تا حد مجاز خود را تغییر می‌دهند و به نظر می‌رسد هرچقدر محدودیت در این تغییر بیشتر باشد، ایجاد انگیزه برای عمل‌های غیرمتعارف نیز بیشتر خواهد شد.