سرمقاله : روزی نامه جمهوری " نمک خورده‌ای که نمکدان شکست "

روزی نامه ی  حکومتی جمهوری اسلامی  3 شنبه 18 فروردین ماه سال 1394
 سرمقاله : روزی نامه جمهوری "    نمک خورده‌ای که نمکدان شکست "
باوجود اینکه  رژیم درمانده وبحران زده ولایت فقیه به خصوص دولت روحانی و خامنه ای بشدت نیاز دارد از بحران  هسته ای و انزوای منطقه ای  و حتی بحران  یمن خارج شود . برای همین با تضادهای زیادی که به مرحله ی دشمنی با ترکیه رسیده  است.ولی نیاز شدید  می باشد تا رجب اردوغان برای آوردن و انتقال پیام وارد تهران شود .تا با روحانی وخامنه ای دیدارداشته باشد .ولی سرمقاله نویس روزی نامه ی جمهوری اسلامی که  مرید خامنه ای و حامی دولت روحانی می باشد .ولی همچون گذشته دست از مخالفت هیستریک با ترکیه بر نداشته است .چون این دشمنی مربوط به مواضع انتقادی ترکیه به مداخله گری  پاسداران در امورداخلی عراق وسوریه و یمن می باشد . همچنین ربط به حمایت ترکیه از مخالفان سوری و اصرار بر برکناری بشار اسد جنایتکار دارد . برای همین سرمقاله نویس از موضع ضد آمریکایی و صهیونیستی مدعی شده  رجب طیب اردوغان و هم حزبی‌های او با سوار شدن بر همین موج اسلام‌خواهی که مردم ترکیه پدید آوردند به قدرت رسیدند و برای جلب آراء‌ مردم به شعارهای زیبای اسلام گرائی، ضدیت با رژیم صهیونیستی و مقابله با سلطه غرب متوسل شدند. اینها موضوعاتی بودند که برای مردم ترکیه همواره جاذبه داشتند و هم اکنون نیز جاذبه زیادی برای مردم دارند.
بعد از آنکه حزب رجب طیب اردوغان توانست با تکیه بر آراء مردم ترکیه رقبای خود را از صحنه خارج کند و پایه‌های قدرت خود را تقویت نماید، از تمام شعارهای خود عدول کرد و با آمریکا و سایر استعمارگران غربی و صهیونیست‌ها در ایجاد و تقویت گروه‌های تروریستی خونخواری همچون داعش در کشورهای عربی همدست شد و دستان خود را به خون صدها هزار نفر در سوریه و عراق رنگین کرد. وی حتی در داخل ترکیه نیز به مردم کشور خود که به سیاست‌های او اعتراض دارند و همدستی وی با آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمایت از تروریست‌ها و مداخله در سوریه و عراق را محکوم می‌کنند نیز رحم نمی‌کند و دستان خود را به خون آنها نیز آلوده کرده است و هر صدای مخالفی را خفه می‌کند.
در ادامه سرمقاله نویس افزوده علاوه بر اینها، رجب طیب اردوغان در سال‌های اخیر به هوس احیاء امپراطوری عثمانی افتاده و رویای خلیفه مسلمین شدن را در سر می‌پروراند. او می‌خواهد کشورهای عربی را زیر سلطه خود در آورد و همچون شاهان عثمانی بر سرزمین‌های آناتولی، عربی، شمال آفریقا و شرق اروپا حکمرانی کند و حتی به تناسب چنین حاکمیت گسترده‌ای کاخ بزرگ هزار اطاقه‌ای را نیز در حومه آنکارا آماده کرده است!
جالب تر اینکه در مورد اردوغان که وارد تهران شد وبا روحانی وخامنه ای دیدار داشت  . ولی سرمقاله  نویس  اذعان کرده زشت‌تر از اینها آنکه اردوغان، نسبت به بزرگ‌ترهای خود نیز خارج از چارچوب‌های ادب و اخلاق سخن می‌گوید و می‌خواهد افکار ماکیاولیستی خود را بر آنها نیز تحمیل کند. او ضمن حمایت از آل سعود در حمله نظامی به یمن، جمهوری اسلامی ایران را به مداخله در این کشور متهم کرد و گستاخی را به جائی رساند که گفت ایران درصدد است جای داعش را بگیرد!
بالاخره اینکه سرمقاله  نویس  از موضع توهین واهانت آمیز  و دفاع از عراق وسوریه و سپاه قدس  اردوغان را متهم به ن نمک خوری ازخوان یغما و نمک نشناسی کرده مدعی شده این سخن دور از منطق را هر کس شنید در اینکه مشاعر اردوغان دچار آسیب نشده باشد تردید کرد. کسی که کشور خود را به لانه‌ای برای انواع تروریست‌ها به ویژه داعش تبدیل کرده چگونه می‌تواند ایران را که با داعش جنگیده و در عراق و سوریه کمر تروریست‌ها را شکسته به داعش تشبیه کند؟ رجب طیب اردوغان، حاکمیت خود بر ترکیه و توفیقات اقتصادی دولت خود را مرهون کمک‌های ایران و شرایط خاص دوران تحریم ایران توسط غرب است. این، واقعیتی است که او به روشنی از آن آگاه است و عجیب است که با اینهمه نمک که از خوان نعمت ایران خورده، نمکدان می‌شکند و اهانت‌هائی به دولت و ملت ایران می‌کند که حتی از یک دشمن کینه‌توز نیز بعید به نظر می‌رسد.
در نهایت از موضع بازجویی واعتراف گیری  نماینده  مردم ایران شده و  افزوده انتظار مردم ایران این بود که سفر رجب طیب اردوغان به تهران لغو گردد ولی حالا که این سفر انجام می‌شود، برای رئیس‌جمهور ترکیه این فرصت وجود دارد که در تهران از ملت و دولت ایران عذرخواهی کند و متعهد شود که از این به بعد درباره ملت بزرگ ایران و دولت جمهوری اسلامی، با ادب و نزاکت سخن بگوید

امروز، رجب طیب اردوغان به تهران می‌آید تا به عنوان رئیس‌جمهور کشور همسایه غربی ما روابط ترکیه را با جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد.
ما با کشور ترکیه و مردم آن نه تنها مشکلی نداریم، بلکه به دلیل همسایگی، هم دینی و همفکری در بسیاری از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، احساس همراهی زیادی می‌کنیم. مردم ترکیه، مسلمانان معتقد و متصلبی هستند که علیرغم فشارهای شدید آتاتورک و بقایای خشن و بی‌رحم او با مقاومت تاریخی خود بر دین‌داری و حفاظت از سنت‌های اخلاقی پای فشردند و در این مبارزه نفس‌گیر پیروز شدند. ضدیت مردم ترکیه با رژیم صهیونیستی و مداخلات آمریکا و سایر قدرت‌های استعماری در کشورشان نیز از امتیازات این ملت است. استقبال از پیروزی مردم ایران در مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، از امتیازات دیگر مردم ترکیه است. آنها در جریان انقلاب اسلامی با مردم ایران همراهی و از این انقلاب الگوبرداری کردند و به اقتضای شرایط سخت حاکمیت نظامیان لائیک در کشورشان هر چند نتوانستند انقلاب کنند ولی موفق شدند با آراء خود به «نجم الدین اربکان» که جریان اسلام‌خواهی را در ترکیه رهبری می‌کرد، به سلطه بقایای آتاتورک خاتمه دهند و راه را برای حاکمیت اراده ملت هموار سازند.
رجب طیب اردوغان و هم حزبی‌های او با سوار شدن بر همین موج اسلام‌خواهی که مردم ترکیه پدید آوردند به قدرت رسیدند و برای جلب آراء‌ مردم به شعارهای زیبای اسلام گرائی، ضدیت با رژیم صهیونیستی و مقابله با سلطه غرب متوسل شدند. اینها موضوعاتی بودند که برای مردم ترکیه همواره جاذبه داشتند و هم اکنون نیز جاذبه زیادی برای مردم دارند.
بعد از آنکه حزب رجب طیب اردوغان توانست با تکیه بر آراء مردم ترکیه رقبای خود را از صحنه خارج کند و پایه‌های قدرت خود را تقویت نماید، از تمام شعارهای خود عدول کرد و با آمریکا و سایر استعمارگران غربی و صهیونیست‌ها در ایجاد و تقویت گروه‌های تروریستی خونخواری همچون داعش در کشورهای عربی همدست شد و دستان خود را به خون صدها هزار نفر در سوریه و عراق رنگین کرد. وی حتی در داخل ترکیه نیز به مردم کشور خود که به سیاست‌های او اعتراض دارند و همدستی وی با آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمایت از تروریست‌ها و مداخله در سوریه و عراق را محکوم می‌کنند نیز رحم نمی‌کند و دستان خود را به خون آنها نیز آلوده کرده است و هر صدای مخالفی را خفه می‌کند.
علاوه بر اینها، رجب طیب اردوغان در سال‌های اخیر به هوس احیاء امپراطوری عثمانی افتاده و رویای خلیفه مسلمین شدن را در سر می‌پروراند. او می‌خواهد کشورهای عربی را زیر سلطه خود در آورد و همچون شاهان عثمانی بر سرزمین‌های آناتولی، عربی، شمال آفریقا و شرق اروپا حکمرانی کند و حتی به تناسب چنین حاکمیت گسترده‌ای کاخ بزرگ هزار اطاقه‌ای را نیز در حومه آنکارا آماده کرده است!
زشت‌تر از اینها آنکه این آقای اردوغان، نسبت به بزرگ‌ترهای خود نیز خارج از چارچوب‌های ادب و اخلاق سخن می‌گوید و می‌خواهد افکار ماکیاولیستی خود را بر آنها نیز تحمیل کند. او ضمن حمایت از آل سعود در حمله نظامی به یمن، جمهوری اسلامی ایران را به مداخله در این کشور متهم کرد و گستاخی را به جائی رساند که گفت ایران درصدد است جای داعش را بگیرد!
این سخن دور از منطق را هر کس شنید در اینکه مشاعر آقای اردوغان دچار آسیب نشده باشد تردید کرد. کسی که کشور خود را به لانه‌ای برای انواع تروریست‌ها به ویژه داعش تبدیل کرده چگونه می‌تواند ایران را که با داعش جنگیده و در عراق و سوریه کمر تروریست‌ها را شکسته به داعش تشبیه کند؟ رجب طیب اردوغان، حاکمیت خود بر ترکیه و توفیقات اقتصادی دولت خود را مرهون کمک‌های ایران و شرایط خاص دوران تحریم ایران توسط غرب است. این، واقعیتی است که او به روشنی از آن آگاه است و عجیب است که با اینهمه نمک که از خوان نعمت ایران خورده، نمکدان می‌شکند و اهانت‌هائی به دولت و ملت ایران می‌کند که حتی از یک دشمن کینه‌توز نیز بعید به نظر می‌رسد.
انتظار مردم ایران این بود که سفر رجب طیب اردوغان به تهران لغو گردد ولی حالا که این سفر انجام می‌شود، برای رئیس‌جمهور ترکیه این فرصت وجود دارد که در تهران از ملت و دولت ایران عذرخواهی کند و متعهد شود که از این به بعد درباره ملت بزرگ ایران و دولت جمهوری اسلامی، با ادب و نزاکت سخن بگوید.