3 خبرویژه اوین نامه ی کیهان

3 خبرویژه اوین نامه ی کیهان 22 فروردین - 94
    خبر ويژه 
از پنج شنبه تا پنج شنبه!
هفته گذشته، از پنج شنبه 13 فروردين که توافق لوزان منتشر شد تا پنج شنبه 20 فروردين که رهبرمعظم انقلاب به تشريح حکيمانه و موشکافانه ماجرا پرداختند، روزنامه کيهان و مواضع آن زير ضربات سنگين داخلي و خارجي بود و يک جريان نه چندان ناشناخته در هجومي گسترده و حسابشده اصرار داشت که مواضع کيهان در نقد توافق لوزان را با منافع ملي ناسازگار و ناهمخوان معرفي کند و براي اين منظور علاوه بر بهره گيري از مقاله ها و مصاحبه ها و نامه هاي سرگشاده و شعر و کاريکاتور و... روي دو محور تمرکز ويژه اي داشتند.
    اول آن که ادعا مي کردند، رهبرمعظم انقلاب بر تمامي روند مذاکرات و ريزه کاري ها و جزئيات آن اشراف کامل داشته و آنچه در لوزان مورد توافق قرار گرفته است بعد از تائيد و پذيرش حضرت ايشان، منتشر شده! و نتيجه مي گرفتند که مواضع کيهان در انتقاد به توافق ياد شده، با نظر حضرت آقا مغايرت دارد.

    دوم: تقدير و تمجيد برخي از مسئولان غيردولتي نظام بود، که توافق لوزان را «فتح الفتوح»! و يکي از بزرگترين دستاوردهاي جمهوري اسلامي ايران در طول چالش هسته اي 12 ساله معرفي مي کردند و کسب اين دستاوردهاي افتخار آميز! را به ملت و رهبري تبريک مي گفتند! اين تعريف و تمجيدهاي اغراق آميز، از فرداي انتشار توافق ياد شده از سوي برخي تريبون ها و شخصيت هاي سياسي آغاز شد و در طول هفته گذشته با استقبال و تبريک شمار ديگري از مسئولان ادامه يافت.

    طيف ياد شده با استناد به اين حمايت هاي گسترده و فراگير و مخصوصا با اشاره به جايگاه برخي از آنان ادعا مي کردند که اگر سند منتشر شده در لوزان از حمايت کامل رهبري و مجموعه نظام برخوردار نبود، مسئولان مورد اشاره که معمولابايد از نظر معظم له مطلع باشند، به تعريف و تمجيد و حمايت از آن نمي پرداختند!

    روزنامه کيهان اما، که مطالب آن نشان مي داد جريان مذاکرات را به دقت دنبال مي کند، در همان ساعات اوليه بعد از انتشار سند لوزان، با مراجعه به متن اصلي آن - و نه فکت شيت آمريکايي ها- به اين نتيجه رسيده بود که در آن، برخي از خطوط قرمز و سرنوشت ساز نظام رعايت نشده است، ضمن آن که متن اصلي چارچوب هاي مورد توافق ايران و 5+1 را به صراحت تعيين کرده و تعهدات ايران را با قيد ايران پذيرفته است که ... IRAN HAS AGREED TO در سند آورده بود. بنابراين و از آنجا که فقط نظر رهبري را ملاک مي دانست و بر اين باور بود که چنانچه مصلحت هايي در کار بوده است اين مصلحت انديشي ها نبايد با مواضع صريحا اعلام شده حضرت آقا مغايرت داشته باشد، به انتقادهاي خود ادامه داد و... سرانجام بيانات دقيق و کارشناسانه رهبر معظم انقلاب در روز پنج شنبه 20 فروردين ماه نشان داد که ؛

    اولا؛ برخلاف آنچه اعتراض کنندگان به مواضع کيهان مدعي بودند و متن سند لوزان را همراه با جزئيات آن تحت اشراف و تائيد حضرت ايشان معرفي مي کردند، رهبر معظم انقلاب در جزئيات دخالتي نداشته اند و به تعبير حضرتش «بنده در جزئيات دخالتي نکردم و باز هم نمي کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلي، چارچوب هاي مهم و خط قرمزها را به مسئولين کشور همواره گفته ام».

    و ثانيا؛ درباره تعريف و تمجيد برخي مسئولان از نتيجه مذاکرات لوزان که طيف مورد اشاره از آن با عنوان نشانه موافقت و حمايت رهبري ياد مي کردند، فرمودند «اگر از من بپرسند شما موافقيد يا مخالف، مي گويم نه موافقم، نه مخالف» و سپس از کساني که «هنوز هيچ کاري انجام نگرفته» به تعريف و تمجيد پرداخته اند گلايه کرده و فرمودند «همه چيز مربوط به بعد از اين است».

    دقت نظر حضرت آقا در بيانات اخيرشان مانند هميشه شگفت انگيز بود. ايشان درباره اينکه آيا بيانيه لوزان حاوي مفاد الزام آور نيز هست يا نه؟ مي فرمايند «مسئولين ما، مسئولين هسته اي، مباشرين کار به ما دارند مي گويند هنوز کاري انجام نگرفته است، هيچ چيز الزام آوري بين دو طرف نگذشته است» به بيان ديگر الزام آور نبودن بيانيه لوزان را به گزارش مسئولان ذيربط مستند مي فرمايند. بديهي است که مسئولان محترم به ايشان گزارش غلط نمي دهند ولي اين احتمال که برداشت آنان درباره غيرالزام آور بودن سند لوزان برداشت دقيقي نبوده است، دور از ذهن نيست. بايد توجه داشت که آمريکاي حيله گر درباره «توافق ژنو» نيز، به تيم هسته اي کشورمان آدرس غلط داده بود؛ تا آنجا که آقاي دکتر ظريف با خشنودي از پذيرش حق غني سازي ايران در توافق ژنو ياد کرد و آقاي رئيس جمهور نيز با ارسال نامه اي به رهبرمعظم انقلاب اين پيروزي را تبريک گفت و حضرت آقا در پاسخ خطاب به ايشان فرمودند؛ «دستيابي به آنچه مرقوم داشته ايد درخور تقدير و تشکر است». آن روزها نيز، نقد کيهان به توافق ژنو با اعتراض برخي روبرو شده بود که آن را در تقابل با نظر و اراده نظام مي دانستند ولي مدتي بعد رئيس جمهور محترم و برادر عزيزمان جناب دکتر ظريف نيز به عهدشکني و حيله گري آمريکا حمله کردند.

    فضاي سنگين اعتراض به کيهان طي هفته گذشته اگرچه از سوي يک جريان شناخته شده شکل گرفته بود ولي متاسفانه برخي از دوستان نيز تحت تاثير آن به کيهان توصيه مي کردند که به طيف حاميان و تمجيدکنندگان توافق لوزان بپيوندند و پاسخ ما اين بود که آيا احتمال نمي دهيد اين هجوم گسترده براي آن است که کسي جرات انتقاد پيدا نکند؟ مخصوصا آن که در پي ادامه مواضع انتقادي کيهان که با استناد به متن اصلي توافق همراه بود، جريان ياد شده به جاي پاسخ منطقي به شگردهاي مورد اشاره روي آورده بود و حال آن که مي توانست پاسخي روشن و مستند ارائه کند و بالاخره جريان مزبور در ميانه راه با تمسک به مصاحبه مديرمسئول کيهان که ضمن تقدير از تلاش تيم مذاکره کننده گفته بود «لوزه هاي عفوني توافق لوزان بايد جراحي شود» فضاي مجازي را پر کرد که کيهان از مواضع خود عقب نشيني کرده است! و خنده دار اين که «لوزه هاي عفوني توافق لوزان» که از غيرقابل قبول بودن آن حکايت مي کرد را رها کرده و تقدير از تلاش تيم مذاکره کننده که رعايت انصاف و ادب بود، را نشانه عقب نشيني از مواضع اعلام مي کرد!    
و اما، شرح ماجرا براي آن است که برخي دوستان از اصل تعيين کننده دروازه باني خبر غفلت نورزند.
خبر ويژه 
كاسبي از تحريم ها تمام شد!
چهارشنبه هفته گذشته، رسانه هاي جهان خبري را مخابره کردند که بار ديگر از هويت فريبکارانه و حيله گر طرف غربي مذاکره با ايران پرده برمي داشت و فرجام اعتماد به آنان را به درستي نشان مي داد. خبر تحريم مجدد بانک تجارت و 32 شرکت ايراني از سوي اتحاديه اروپا. خبر اين تحريم هاي دوباره بر روي خروجي اغلب خبرگزاري ها و رسانه هاي مهم جهان که موضوع هسته اي کشورمان را دنبال مي کردند آمده بود. اما عليرغم حساسيت آنها، در داخل کشور تحريم هاي تازه براي روزنامه هاي اصلاح طلب اصلاً اهميتي نداشت! چرا که نمي خواستند شادي کاذب برخي از هواداران بي خبر از اصل ماجرا و اعتماد پوشالي و ساختگي به دشمن را خراب کنند! آنها که روزگاري با دست آويز قرار دادن تحريم ها و نشان دادن خودشان بعنوان حلال مشکلات و نيز نمايش تحريم ها بعنوان يگانه عامل مشکلات کشور، به معني واقعي «کاسب تحريم شده» بودند، در اين مقطع چشم خود را به روي حقيقت بستند و حتي برخلاف رويه حرفه اي، خبر اين رخداد مهم را هم منتشر نکردند!    البته شايد وجود خبر هاي مهم ديگر مانع اين کار شده باشد! مثلاشرق تيتر گزارش حمله به مطهري روي ميز روساي قوا را با عکس او به اين خبر ترجيح داد! و در تيتر ديگري خبر داد که درهاي عشرت آباد به روي مردم باز مي شود! آرمان براي صدمين بار اموال بابک زنجاني را شناسايي کرد و البته به ماجراي بسيار مهم علي مطهري هم پرداخت! آفتاب يزد بدون آنکه تحريم هاي تازه را به روي خودش بياورد، نوشت «کدام تحريم ها در انتظار لغو!؟» و در تيتر ديگري از ناامني ورزشگاه ها بخاطر تک جنسيتي بودن آن خبر داد! ايران که روزنامه رسمي دولت است و بايد اصل خبر رساني به مردم را در هر شرايطي لحاظ کند با تيتر بزرگ «ورود سرمايه اروپايي ها به بورس تهران» کوشيد افکار عمومي را از حقيقت تلخ تحريم هاي تازه بي خبر نگه دارد و چهره دشمن را بزک کند! جمهوري اسلامي حمله به سريال «در حاشيه» مهران مديري را مهم تر از حمله به اروپا براي تحريم مردم دانست و در تيتر يک هم بدون توجه به اقدامات تلخ زيست محيطي دولت يازدهم مثل واگذاري آشوراده و... خطر تغيير کاربري اراضي مازندران را گوشزد کرد! شهروند بررسي علل قتل هاي خانوادگي در شمال و جنوب پايتخت را به بررسي علل جنايت اروپا عليه ايران ترجيح داد! و بالاخره اعتماد عکس تمام قد مطهري و موضوع بسيار مهم! حمله به او را در پيشاني صفحه اول خود نشاند!    اکنون بايد از مدعياني که روزگاري با کاسبي تحريم ها راي مردم را گرفته و وعده هاي آنچناني درباره رفع آنها داده بودند پرسيد؛ چه شده که تحريم بزرگ و ناجوانمردانه 32 شرکت و يک بانک ايراني در نظرتان بي اهميت شده؟!
    خبر ويژه 
جنگ اقتصادي و تهديد نظامي نشانه صلح طلبي غرب است؟!

هاشمي رفسنجاني مي گويد شرايط در قبال غرب، شرايط دعوت متقابل به صلح است.    وي در جريان ديدارهاي نوروزي گفت شرايط فعلي مصداق عملي آيه «و ان جنحوا السلم فاجنح لها» مي باشد.    قرآن کريم در اين آيه تاکيد مي کند که اگر دشمنان شما به صلح تمايل نشان دادند شما نيز تمايل نشان دهيد.    آقاي هاشمي توضيح نمي دهد که آيا تحريم 100 شرکت از سوي آمريکايي ها در همين يک سال بعد از توافق ژنو، تصريح بر روي ميز بودن گزينه نظامي، تحريم دوباره 32 شرکت از سوي اروپا (که ديروز اعلام شد) و... مصداق صلح طلبي و نشانه صلح خواهي و آشتي طلبي است يا نشانه صريح کارزار بزرگي که مقام معظم رهبري با مرور واقعيت ها مورد اشاره قرار دادند؟!