گزارشی دیگر از چگونگی امنیت در کشور مدعی حکومت اخلاقی-
معنوی وامن ترین کشور جهان آنهم در کلانشهر پایتخت!
زنی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار
گرفته بود با همدستی شوهرش، طراح سرقت از دختران جوان شد. این زن و شوهر
مسافربرنما با شکنجه روحی مسافران، پس از چندین ساعت پرسه زدن با سرقت اموال، طعمه‌هایشان
را در خیابان رها می‌کردند.
نیمه بهمن‌ماه وقتی زن جواني به اداره پليس رفت و از زن و مردی تبهکار به اتهام زورگيري شكايت كرد هیچ‌کس تصور نمی‌کرد مظنونان حادثه، دست به زورگیری‌های سریالی زده باشند. تا این‌که بعد از یک ماه تحقیقات پلیسی، ١٠ شاکی دیگر به این پرونده افزوده شد. مبدأ شکار این مسافربرنما‌ها، خیابان سید خندان بود. زنان و دختران جوان با مشاهده خودروی پرایدی که یک زن مسافر در صندلی عقب نشسته بود با اعتماد سوار بر تاکسی مرموز می‌شدند. چند دقیقه بعد آرامش خاکستری مسافران به وحشت تبدیل می‌شد. زن مسافرنما با تهدید چاقو در مقابل چشم‌های همسرش حرف‌های عجیبی را می‌زد. شکنجه روحی طعمه‌ها کافی بود تا دست آخر با چشم‌بند از خودروی زورگیران در خیابان رها شدند.
آغاز رسیدگی به پرونده
رازگشایی از زورگیری‌های سریالی زن و مردی مرموز با شکایت یکی از طعمه‌ها در اداره آگاهی آغاز شد. شاكي گفت: «از محل کارم قصد داشتم به خانه‌مان در دروس بروم. زير پل سيدخندان منتظر تاكسي بودم كه خودروي پرايدي مقابلم توقف كرد. زن جواني به‌عنوان مسافر در صندلي عقب سوار بود و من هم در صندلي جلو سوار شدم. راننده بعد از طي كردن مسافتي، ناگهان تغيير مسير داد و داخل كوچه خلوتي پيچيد. وقتي به راننده كه مرد جواني بود اعتراض كردم، زني كه در صندلي عقب نشسته بود چاقويي زير گلويم گذاشت و خواست سکوت کنم. همان لحظه بود كه متوجه شدم در دام اين زن و مرد گرفتار شده‌ام. از ترس جرأت فرياد زدن نداشتم تا اينكه راننده در محل خلوتي توقف كرد. بعد از آن زن جوان روسریم را برداشت و با آن چشم‌هایم را بست. آنها كيفم را كه داخلش ٢٠٠هزار تومان پول نقد به همراه دو عدد كارت اعتباري كه ٨٠٠هزار تومان پول داشت و گوشي تلفن‌همراهم سرقت كردند. بعد مرا با چشمان بسته از خودرو به پايين پرت كردند و گريختند. همان لحظه به سرعت چشم‌بند را برداشتم و موفق شدم شماره پلاك خودرو را به حافظه بسپارم.»
پیگیری پرونده در دادسرا
بعد از طرح این شكايت، پرونده به دستور قاضي هاشميان، بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه ٣٤ براي شناسايي زن و مرد زورگير در اختيار كارآگاهان پایگاه ششم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستین گام به بررسي شماره پلاك يادداشت شده پرداختند. تحقيقات نشان می‌داد خودرو پرايد متعلق به مرد جواني به نام «شاپور» است. همچنين معلوم شد شاپور متأهل است و به همراه همسرش در خانه‌اي اجاره‌اي در مركز شهر زندگي مي‌كند. تحقيقات بعدي هم نشان داد، شاپور مدتي است از محل كارش اخراج شده و بيكار است. بنابراين اين فرضيه براي مأموران پليس قوت گرفت كه زن و شوهر جوان از شاكي اقدام به زورگيري كرده‌اند.
مأموران در گام بعدي زن و شوهر را به‌عنوان مظنونان اين حادثه بازداشت كردند. همچنين مأموران پليس از خانه اين زن و شوهر تعداد زيادي كيف زنانه و مدارك شناسايي متعلق به غير كشف كردند. شاپور و همسرش وقتي مورد بازجويي قرار گرفتند ابتدا منكر زورگيري شدند اما وقتي مقابل زن جوان قرار گرفتند، به جرم خود اعتراف كردند.
١٠ طعمه در سیدخندان
مرد جوان که به‌عنوان راننده در این سناریو‌های زورگیری دست به نقش‌آفرینی می‌زد، در اعترافات اولیه‌اش گفت: «بيكار بودم و پس‌اندازم تمام شده بود به همین خاطر با همسرم نقشه زورگيري را طراحي كرديم. به محله بالا‌شهر رفتیم و زنی را سوار خودروی‌مان کردیم. چند دقیقه بعد از حرکت به داخل کوچه‌ای خلوت پیچیدم و همسرم نيز از صندلي عقب با چاقو شاكي را تهديد كرد تا حركتي نكند. سپس کیفش را گرفتیم و با بستن چشم‌هایش او را از خودرو پیاده کردیم. این اولین سرقت‌مان بود و ناشی‌گری کردیم به همین خاطر دستگیر شدیم. »به دستور قاضي هاشميان هر دو متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پایگاه ششم پليس آگاهي قرار گرفتند تا این‌که یک هفته بعد ٩ زن جوان که طعمه این زن و شوهر تبهکار بودند برای طرح شکایت به شعبه سوم دادسرای ناحیه ٣٤ تهران رفتند.
شکنجه روحی مسافران در خیابان خلوت
با شکایت طعمه‌های این زوج زورگیر پرده از جزییات بیشتر این مسافربر نماها برداشته شد. مریم دختر جوانی که هنوز با یادآوری شب حادثه وحشت وجودش را می‌گیرد ضمن این‌که تأکید می‌کند شانس آورده است به خبرنگار «شهروند» گفت: «وقتی سوار خودروی پراید شدم تصور نمی‌کردم زنی که در عقب خودرو نشسته یک بیمار خطرناک است. آنها قصد سرقت اموالم را داشتند اما ساعت‌ها در خیابان پرسه زدند و با چاقو تهدیدم می‌کردند. زن زورگیر از زیباییم تعریف می‌کرد و می‌گفت قصد دارد از من برای همسرش خواستگاری کند. آنها من را شکنجه روحی دادند. ٥ ساعت در خیابان پرسه می‌زدند و در آخر با شالم چشم‌هایم را بستند و در غرب تهران از خودروشان پیاده‌ام کردند.»تحقیقات بیشتر نشان می‌داد همه طعمه‌های این زن و مرد زورگیر ضمن به سرقت رفتن اموالشان توسط آنها مورد شکنجه روحی قرار گرفته‌اند. با رازگشایی از این موضوع مشخص شد متهم زن در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به همین خاطر شخصیت متعادلی ندارد. ٢ متهم با دستور بازپرس هاشمیان تحویل مقامات قضایی شدند و تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.
نیمه بهمن‌ماه وقتی زن جواني به اداره پليس رفت و از زن و مردی تبهکار به اتهام زورگيري شكايت كرد هیچ‌کس تصور نمی‌کرد مظنونان حادثه، دست به زورگیری‌های سریالی زده باشند. تا این‌که بعد از یک ماه تحقیقات پلیسی، ١٠ شاکی دیگر به این پرونده افزوده شد. مبدأ شکار این مسافربرنما‌ها، خیابان سید خندان بود. زنان و دختران جوان با مشاهده خودروی پرایدی که یک زن مسافر در صندلی عقب نشسته بود با اعتماد سوار بر تاکسی مرموز می‌شدند. چند دقیقه بعد آرامش خاکستری مسافران به وحشت تبدیل می‌شد. زن مسافرنما با تهدید چاقو در مقابل چشم‌های همسرش حرف‌های عجیبی را می‌زد. شکنجه روحی طعمه‌ها کافی بود تا دست آخر با چشم‌بند از خودروی زورگیران در خیابان رها شدند.
آغاز رسیدگی به پرونده
رازگشایی از زورگیری‌های سریالی زن و مردی مرموز با شکایت یکی از طعمه‌ها در اداره آگاهی آغاز شد. شاكي گفت: «از محل کارم قصد داشتم به خانه‌مان در دروس بروم. زير پل سيدخندان منتظر تاكسي بودم كه خودروي پرايدي مقابلم توقف كرد. زن جواني به‌عنوان مسافر در صندلي عقب سوار بود و من هم در صندلي جلو سوار شدم. راننده بعد از طي كردن مسافتي، ناگهان تغيير مسير داد و داخل كوچه خلوتي پيچيد. وقتي به راننده كه مرد جواني بود اعتراض كردم، زني كه در صندلي عقب نشسته بود چاقويي زير گلويم گذاشت و خواست سکوت کنم. همان لحظه بود كه متوجه شدم در دام اين زن و مرد گرفتار شده‌ام. از ترس جرأت فرياد زدن نداشتم تا اينكه راننده در محل خلوتي توقف كرد. بعد از آن زن جوان روسریم را برداشت و با آن چشم‌هایم را بست. آنها كيفم را كه داخلش ٢٠٠هزار تومان پول نقد به همراه دو عدد كارت اعتباري كه ٨٠٠هزار تومان پول داشت و گوشي تلفن‌همراهم سرقت كردند. بعد مرا با چشمان بسته از خودرو به پايين پرت كردند و گريختند. همان لحظه به سرعت چشم‌بند را برداشتم و موفق شدم شماره پلاك خودرو را به حافظه بسپارم.»
پیگیری پرونده در دادسرا
بعد از طرح این شكايت، پرونده به دستور قاضي هاشميان، بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه ٣٤ براي شناسايي زن و مرد زورگير در اختيار كارآگاهان پایگاه ششم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستین گام به بررسي شماره پلاك يادداشت شده پرداختند. تحقيقات نشان می‌داد خودرو پرايد متعلق به مرد جواني به نام «شاپور» است. همچنين معلوم شد شاپور متأهل است و به همراه همسرش در خانه‌اي اجاره‌اي در مركز شهر زندگي مي‌كند. تحقيقات بعدي هم نشان داد، شاپور مدتي است از محل كارش اخراج شده و بيكار است. بنابراين اين فرضيه براي مأموران پليس قوت گرفت كه زن و شوهر جوان از شاكي اقدام به زورگيري كرده‌اند.
مأموران در گام بعدي زن و شوهر را به‌عنوان مظنونان اين حادثه بازداشت كردند. همچنين مأموران پليس از خانه اين زن و شوهر تعداد زيادي كيف زنانه و مدارك شناسايي متعلق به غير كشف كردند. شاپور و همسرش وقتي مورد بازجويي قرار گرفتند ابتدا منكر زورگيري شدند اما وقتي مقابل زن جوان قرار گرفتند، به جرم خود اعتراف كردند.
١٠ طعمه در سیدخندان
مرد جوان که به‌عنوان راننده در این سناریو‌های زورگیری دست به نقش‌آفرینی می‌زد، در اعترافات اولیه‌اش گفت: «بيكار بودم و پس‌اندازم تمام شده بود به همین خاطر با همسرم نقشه زورگيري را طراحي كرديم. به محله بالا‌شهر رفتیم و زنی را سوار خودروی‌مان کردیم. چند دقیقه بعد از حرکت به داخل کوچه‌ای خلوت پیچیدم و همسرم نيز از صندلي عقب با چاقو شاكي را تهديد كرد تا حركتي نكند. سپس کیفش را گرفتیم و با بستن چشم‌هایش او را از خودرو پیاده کردیم. این اولین سرقت‌مان بود و ناشی‌گری کردیم به همین خاطر دستگیر شدیم. »به دستور قاضي هاشميان هر دو متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پایگاه ششم پليس آگاهي قرار گرفتند تا این‌که یک هفته بعد ٩ زن جوان که طعمه این زن و شوهر تبهکار بودند برای طرح شکایت به شعبه سوم دادسرای ناحیه ٣٤ تهران رفتند.
شکنجه روحی مسافران در خیابان خلوت
با شکایت طعمه‌های این زوج زورگیر پرده از جزییات بیشتر این مسافربر نماها برداشته شد. مریم دختر جوانی که هنوز با یادآوری شب حادثه وحشت وجودش را می‌گیرد ضمن این‌که تأکید می‌کند شانس آورده است به خبرنگار «شهروند» گفت: «وقتی سوار خودروی پراید شدم تصور نمی‌کردم زنی که در عقب خودرو نشسته یک بیمار خطرناک است. آنها قصد سرقت اموالم را داشتند اما ساعت‌ها در خیابان پرسه زدند و با چاقو تهدیدم می‌کردند. زن زورگیر از زیباییم تعریف می‌کرد و می‌گفت قصد دارد از من برای همسرش خواستگاری کند. آنها من را شکنجه روحی دادند. ٥ ساعت در خیابان پرسه می‌زدند و در آخر با شالم چشم‌هایم را بستند و در غرب تهران از خودروشان پیاده‌ام کردند.»تحقیقات بیشتر نشان می‌داد همه طعمه‌های این زن و مرد زورگیر ضمن به سرقت رفتن اموالشان توسط آنها مورد شکنجه روحی قرار گرفته‌اند. با رازگشایی از این موضوع مشخص شد متهم زن در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به همین خاطر شخصیت متعادلی ندارد. ٢ متهم با دستور بازپرس هاشمیان تحویل مقامات قضایی شدند و تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.
