سرمقاله روزی نامه جمهوری " این روش جواب نمی‌دهد "

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 13 اسفند ماه سال 1393
سرمقاله روزی نامه  جمهوری " این روش جواب نمی‌دهد "
گسترش فناوری‌های ارتباطی و افزایش شدید سرعت انتقال اخبار و اطلاعات در دنیای امروز، حوزه‌های مختلفی را تحت تاثیر قرار داده است.ضریب نفوذ بالای وسایل ارتباطی و دسترسی آسان و ارزان اکثریت مردم به این وسایل، سرعت و کیفیت اطلاع رسانی را به طرز چشمگیری تغییر داده است. به همین جهت، نهادهای حاکمیتی در حوزه‌های مختلف برای انتقال اطلاعات به جامعه یا مدیریت فضای حاکم بر افکار عمومی به شیوه‌های متفاوت و متناسب با ابزارهای اطلاع‌رسانی روی آورده‌اند.
اطلاع رسانی و عدم جلوگیری از انتقال اطلاعات به مردم و سپس تلاش برای اقناع افکار عمومی در راستای رویکردهای ناظر بر منافع ملی یا حتی حزبی، کلیدی‌ترین راهبردی است که در دنیای امروز برای مدیریت اولویت‌های جامعه از سوی نهادهای متولی حاکمیتی دنبال می‌شود. با اینحال، در کشور ما متاسفانه ضرورت این متناسب‌سازی هنوز آنچنان که باید و شاید درک یا پذیرفته نشده است.روش‌هایی که در تریبون‌های رسمی خصوصاً صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای که باید ملی باشد، دنبال می‌شود نشان می‌دهد که در، همچنان بر همان پاشنه چند دهه گذشته می‌چرخد و تمرکز مدیران هنوز هم بر حذف، ممانعت و گاه تغییر اطلاعات است. نمونه بارز چنین شیوه‌ای را طی هفته‌های گذشته در مورد اعمال ممنوعیت برای انتشار تصویر برخی مقامات سابق کشور مشاهده می‌کنیم.
نکته عجیب این است که مسئولان و متولیان مدیریت فضای حاکم بر افکار عمومی به این واقعیت توجه کافی نکرده‌اند که اعمال چنین روش‌هایی فارغ از وجاهت، حقانیت یا عدم محبوبیت و نادرستی مواضع افرادی که مشمول چنین ممنوعیت‌هایی می‌شوند، به اقبال بیشتر افکار عمومی نسبت به این افراد یا موضوعات منجر خواهد شد، چه از سر ایجاد فضای مظلومیت و چه از بابت تحریک کنجکاوی‌ها. مصداق بارز چنین اتفاقی را می‌توان به وضوح در گسترش صفحات و فراخوان‌ها و... در شبکه‌های اجتماعی موجود بر بستر تلفن‌های همراه مشاهده کرد. کافی است نگاهی هر چند گذرا به محتویات این شبکه‌ها بیندازیم تا نتایج استفاده از شیوه‌های نادرست را مشاهده کنیم. ایجاد صفحات مختلف در شبکه‌های اجتماعی حتی مجاز مانند اینستاگرام، لینکدان یا تشکیل گروه‌هایی در وایبر و لاین و واتس آپ به عنوان شبکه‌های پراستفاده تلفن همراه نشان می‌دهد که راه‌های مدیریت فضای جامعه و افکار عمومی بسیار تغییر کرده است و نمی‌توان و نباید از شیوه‌های بی‌حاصل گذشته استفاده کرد.
اعتقاد راسخ داریم که حفظ نظام جمهوری اسلامی همانگونه که بنیانگذار این نظام حضرت امام خمینی بارها فرموده‌اند، واجب است. چه بسا کسانی که محدودیت‌های مورد اشاره را طراحی و اجرا می‌کنند نیز با این تصور که از این طریق می‌توان به حفظ نظام کمک کرد چنین تصمیماتی می‌گیرند. بنا بر این، در اصل نگاه به وظیفه‌ای که نسبت به نظام جمهوری اسلامی برعهده ماست، اتفاق نظر داریم، تفاوت در اینست که چگونه می‌توانیم به این وظیفه عمل نمائیم.
حتی اختلاف نظر و تفاوت سلیقه در چگونگی انتخاب راه برای انجام وظیفه نیز هیچ اشکالی ندارد، ولی آنچه می‌تواند مشکل ایجاد کند اینست که بعضی از راه‌هائی که انتخاب و پیموده می‌شوند، به جای آنکه هدف را محقق کنند و به حفظ نظام منجر شوند موجب تضعیف نظام می‌شوند. پیمودن هر راهی برای حفظ نظام اگر به جذب افراد بیشتر منجر شود، درستی آن راه را به اثبات می‌رساند. ولی اگر راهی که پیموده می‌شود نه تنها به جذب کسی نیانجامد بلکه موجب دفع افراد شود، همین نشانه نادرستی آن راه است.
اینکه ایجاد محدودیت‌های تصویری و تبلیغی برای بعضی افراد این روزها موجب به راه افتادن سیل عکس‌ها و پیام‌ها و فعال شدن گروه‌های تبلیغی به نفع آنها در رسانه‌های مجازی شده، نشان می‌دهد انتخاب این راه یک انتخاب درست نبوده و نتیجه عکس داده است. تا قبل از این تصمیم و این محدودیت، در دانشگاه‌ها خبری از اعلامیه و عکس چسباندن بر روی تابلوها و دیوارها نبود ولی اکنون این کارها هم شروع شده است. آیا همین تحرکات نشانه نادرست بودن راهی که انتخاب شده است نمی‌تواند باشد؟!
سخن ما اینست که برای حفظ نظام،‌ برای تامین امنیت، برای ممانعت از بروز هر پدیده‌ای که برای جامعه مضر است، راه‌های کم هزینه‌ای وجود دارند که باید آن راه‌ها را انتخاب کرد و از پیمودن راه‌های پرهزینه پرهیز نمود. پیدا کردن راه‌های کم هزینه، کار چندان دشواری نیست، فقط به مقداری مشورت با افراد صاحب تجربه و مقداری نیز پرهیز از تحت تاثیر احساسات قرار گرفتن نیاز دارد. این قبیل تصمیمات را باید در نهایت آرامش و در بستری از اعتدال و دوراندیشی گرفت. اگر این امور رعایت شوند، قطعاً تصمیم‌ها درست و نتیجه بخش خواهند بود و هدف نهائی نیز تامین خواهد گردید.
علاوه بر این، جذب آحاد جامعه به ویژه نسل جوان باید یکی از مهم‌ترین اهداف مسئولین نظام جمهوری اسلامی باشد. بالاترین، قوی‌ترین و ماندگارترین وسیله برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی، تقویت پشتوانه مردمی آنست. پشتوانه مردمی را باید در میان انبوه جوانان جستجو کرد. دشمنان نظام با انواع و اقسام امکانات برای سربازگیری از میان جوانان ما و جدا کردن آنها از نظام تلاش می‌کنند و در بسیاری موارد از اقدامات حساب نشده ما برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌برند. ما نباید مرتکب اقداماتی شویم که دشمنان بتوانند آنها را به وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف خود تبدیل نمایند. این واقعیت تلخ را بپذیریم که بعضی از تصمیمات و اقدامات ما به جای آنکه زمینه‌ساز جذب باشند به وسیله‌ای برای دفع جوانان تبدیل می‌شوند و پشتوانه مردمی نظام را کاهش می‌دهند.
انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، کشور ایران و ملت فداکار ایران اکنون نیازمند هوشیاری و همدلی عموم اعم از مردم و مسئولین هستند. همه باید برای پیشبرد اهداف اسلام و تقویت پشتوانه مردمی نظام تلاش کنیم.