چرا كودكان دروغ مي‌گويند؟

بعضي از خصيصه‌هاي كودكان، گاهي ما را غافلگير مي‌كند. دروغگويي موضوعي است كه اگر در نهاد خانواده با آن مقابله نشود، مي‌تواند آينده اين نهاد و آينده كودك را تحت‌الشعاع قرار دهدرسانه، محله و مدرسه، گريزگاه‌هاي كودكي‌اند. شما مجبوريد كودك خود را در فضاهاي گوناگون با روش‌هايي متفاوت تحت نظارت داشته باشيد تا كمترين آسيبي متوجه او شود. دروغگویی از نظر لغوی به معنی کتمان واقعیت است و بیان سخنی که واقعیت خارج برای گوینده ندارددروغگویی به کودک، شخصیت ساختگی و تصنعی می‌بخشد. در بین کودکان خردسال که با جزییات اشیا و پدیده‌ها آشنایی ندارند دروغگویی بیشتر جنبه رویا و خیالبافی دارد و کمتر به منظور فریب دادن دیگران انجام می‌شود.  توصیه می‌شود در این موقع کودکان را به بیان جزییات اشیا و پدیده‌ها مجبور نکنیم. برای نمونه در ٢‌سال اول زندگی، به علت محدود بودن دامنه لغات و درک مفاهیم، گفتار کودکان به دروغ شباهت دارد. تا ٥،٤ سالگی نیز کودکان، دیده‌ها و شنیده‌ها را براساس تخیلات و تصورات خود توجیه و تفسیر می‌کنند و بین واقعیت و حقیقت، تمایزی قایل نیستندعلل پیدایش دروغگویی در کودکان ١دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود٢ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود٣وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید٤داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند٥به شدت توسط والدین و اطرافیان‌شان سرکوب و تنبیه می‌شوند٦والدین و اطرافیان‌شان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید٧از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار می‌گیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ می‌گوید٨بی‌توجهی والدین دربرخورد با کودکان، به‌عنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ می‌گوینداگر در اوان کودکی با کودک برخورد منطقی نشود، او از کار خود هیچ‌گونه احساس ناراحتی یا گناه نمی‌کند. باید با بزرگتر شدن کودک او را کمک کرده که به تدریج خود او از عواقب دروغگویی ناراحت شود.  برای درمان دروغگویی باید علل آن به خوبی شناخته شود. برای پیشگیری و درمان دروغگویی والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد خوشایند و ناخوشایند از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. اگر کودک در عمل پی ببرد که والدین و مربیان او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمی‌کنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداختنشان دادن ارزش راست گفتن: در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کندوالدین نباید در برابر دروغ‌های کودکان برآشفته شوند و او را کتک بزنند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به صورت داستان برای کودکان می‌تواند در آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شودهمچنین اگر والدین و مربیان کودک را در خلوت نه در حضور دیگران و در جوی محبت‌آمیز با مضرات دروغگویی آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند، در جلوگیری از دروغگویی می‌تواند موثر باشداجازه بیان احساسات: کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند. در صورتی که بیان احساسات باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را جایگزین احساسات خوشایند سازد و نباید برای احساسش تنبیه شود. برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکترش خوشش نمی‌آید باید به او اجازه داده شود که احساسش را بیان کندپس از استماع نظر کودک، والدین باید ضمن تحلیل رفتار خود با کودک یافتن علل پیدایش چنان احساسی به راهنمایی کودک و تغییر رفتار و احساس او مبادرت ورزند. در مواردی که کودک مرتکب کار خطایی شده ولی راست می‌گوید باید با ملایمت و به‌طور صحیح به او تذکر داده شود که رفتارش درست و پسندیده نیست و باید آن را تغییر داد. هشدار دادن به کودک، همدردی با او در مواردی که لازم است، نادیده گرفتن حرف‌های کودک و بی‌توجهی به آنها از روش‌هایی است که درمواقع مشخص می‌تواند برای پیشگیری از دروغگویی کودکان استفاده شودتعدیل انتظارات از کودکان: والدین و مربیان باید از هر کودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق باشد در غیر این صورت دروغگویی کودک تقویت خواهد شد. چون کودک توان مخفی ساختن خواسته‌های ا طرافیان را ندارد، به گفتن دروغ متوسل می‌شود. بنابراین از هر کودک باید انتظاراتی در حد توانش داشته باشیم