الهام چرخنده از شبکههای ماهوارهای که
درباره مسائل خصوصیاش حرف زدهاند انتقاد کرد و خطاب به هوادارانش نوشت: صبوری
کنید تا همه و همه را برایتان آشکار کنم.
به گزارش جامجم، در این نوشته آمده است:
سلام. از دیشب تعداد بالایی تماس و پیام و دایرکت و ایمیل و غیره آمده که شبکه ضد انقلابی در مورد انتشار مسائل خصوصی زندگی من و پسرم شایان توسط بابای ارسطو صحبت میکرده و کلی چادر و حجاب و انقلاب و بانوی مسلمان رو مسخره کردند و با استناد به نوشته بابای ارسطو و رسانه و سایت هایی که به کمک ایشون با اهدافی مشخص آمدند. من رو یک دروغگو و مکار و خائن تلقی کردند و چه و چه .... چون تعداد نامه ها زیاد بود ناچارم با عذر خواهی از همه یاران گرامی اینجا پاسخ بدهم.
من در مورد همه چیز بلد نیستم حرف بزنم ...عمل میکنم ... آنهایی که من را از نزدیک میشناسند میدانند. خط قرمز من، در زندگی ام چند چیز است که اصلی ترینش شایان و ارسطوست. اما حواشی اهداف دینی و انقلابی من قرار داشتند تا امروز. به همین دلیل هم از تمام حقوق مادی و معنوی و حضانت فرزندم در زمان جدایی گذشتم. که به زودی خواهید دید.
امروز حواشی زندگی من باعث شده انتقام شخصی یک رأس انسان نسبت به من(که دلیلش رو هم خواهید فهمید) به شکل یک پُتک شود بر سر انقلاب.
پس نتیجه میگیریم از حالت شخصی در آمده و شکل ملی و ارزشی گرفته. اینجاست که باید سکوت بشکنی و یک تنه بروی وسط میدان با مدرک و سند. بعد دل و روده بو گندو داستان رو از اول به تصویر بکشی تا غصه دار نشوند بیرق داران.
تا آنهایی که دلبستند به یک باور حس نکنند همسفرشان ریا کار و دروغگو و ... بوده. و همچنین پسرانم با ارامش خاطر و با سربلندی فریاد بزنند مادر ما الهام چرخنده است. و پدرم آقاجون و مادرم عزیز دیگر در سن نزدیک هشتاد سال اشک نریزنند که دخترمان را با آن همه زجری که کشید و گذاشت و گذشت حالا میخواهد چون حجاب گرفته و دیگر بهره برداری مالی نمیتواند بکند و هزار ننگ را با انگ زدن پاک کند. در ذهن ها بشکند.
پس صبوری کنید تا همه و همه را برایتان آشکار کنم. با سند و مدرک. ضمنا نسبت به اهالی سینما بدبین نشوید. چندین زوج از هم جدا شدند و دقیقا مثل یک انسان با فرهنگ به خاطر خاطراتشان و فرزندانشان هرگز سعی بر بی آبرو کردن و ضربه زدن به همسر سابقشان و مادر بچه شان را فقط به خاطر لختی دیده شدن نداشتند. سینماگران خوب ارزش ها را حس میکنند هنرمندان انسانهای شریفی هستند. سینماگران غیرت و شرف و وجدان دارند.
در برابر توطئه؛ "ضربه را با ضربه پاسخ میدهیم " فرمایش حضرت آقا رهبر معظم انقلاب. گر ضربتی زدی ضربتی نوش کن "
به گزارش جامجم، در این نوشته آمده است:
سلام. از دیشب تعداد بالایی تماس و پیام و دایرکت و ایمیل و غیره آمده که شبکه ضد انقلابی در مورد انتشار مسائل خصوصی زندگی من و پسرم شایان توسط بابای ارسطو صحبت میکرده و کلی چادر و حجاب و انقلاب و بانوی مسلمان رو مسخره کردند و با استناد به نوشته بابای ارسطو و رسانه و سایت هایی که به کمک ایشون با اهدافی مشخص آمدند. من رو یک دروغگو و مکار و خائن تلقی کردند و چه و چه .... چون تعداد نامه ها زیاد بود ناچارم با عذر خواهی از همه یاران گرامی اینجا پاسخ بدهم.
من در مورد همه چیز بلد نیستم حرف بزنم ...عمل میکنم ... آنهایی که من را از نزدیک میشناسند میدانند. خط قرمز من، در زندگی ام چند چیز است که اصلی ترینش شایان و ارسطوست. اما حواشی اهداف دینی و انقلابی من قرار داشتند تا امروز. به همین دلیل هم از تمام حقوق مادی و معنوی و حضانت فرزندم در زمان جدایی گذشتم. که به زودی خواهید دید.
امروز حواشی زندگی من باعث شده انتقام شخصی یک رأس انسان نسبت به من(که دلیلش رو هم خواهید فهمید) به شکل یک پُتک شود بر سر انقلاب.
پس نتیجه میگیریم از حالت شخصی در آمده و شکل ملی و ارزشی گرفته. اینجاست که باید سکوت بشکنی و یک تنه بروی وسط میدان با مدرک و سند. بعد دل و روده بو گندو داستان رو از اول به تصویر بکشی تا غصه دار نشوند بیرق داران.
تا آنهایی که دلبستند به یک باور حس نکنند همسفرشان ریا کار و دروغگو و ... بوده. و همچنین پسرانم با ارامش خاطر و با سربلندی فریاد بزنند مادر ما الهام چرخنده است. و پدرم آقاجون و مادرم عزیز دیگر در سن نزدیک هشتاد سال اشک نریزنند که دخترمان را با آن همه زجری که کشید و گذاشت و گذشت حالا میخواهد چون حجاب گرفته و دیگر بهره برداری مالی نمیتواند بکند و هزار ننگ را با انگ زدن پاک کند. در ذهن ها بشکند.
پس صبوری کنید تا همه و همه را برایتان آشکار کنم. با سند و مدرک. ضمنا نسبت به اهالی سینما بدبین نشوید. چندین زوج از هم جدا شدند و دقیقا مثل یک انسان با فرهنگ به خاطر خاطراتشان و فرزندانشان هرگز سعی بر بی آبرو کردن و ضربه زدن به همسر سابقشان و مادر بچه شان را فقط به خاطر لختی دیده شدن نداشتند. سینماگران خوب ارزش ها را حس میکنند هنرمندان انسانهای شریفی هستند. سینماگران غیرت و شرف و وجدان دارند.
در برابر توطئه؛ "ضربه را با ضربه پاسخ میدهیم " فرمایش حضرت آقا رهبر معظم انقلاب. گر ضربتی زدی ضربتی نوش کن "
روند طبیعی پا به سن گذاشتن در مردان با
یک سری تغییرات فیزیکی، هیجانی و شناختی همراه است. بسیاری از این تغییرات و علائم
مربوطه در موارد کمبود آندروژن(هورمونهای جنسی مردانه ) نیز ملاحظه میشود.
بنابراین ممکن است بسیاری از تغییراتی که به مرور زمان در یک مرد پا به سن گذاشته
ایجاد میشود، ناشی از کمبود آندروژن باشد.
دکتر علی حمیدی مدنی، دانشیار و عضو هیئت علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نقش مهمی در حفظ سلامت و کیفیت زندگی مردان ایفا میکند، اظهار کرد: آندروپوز یا یائسگی مردانه یک سندرم بالینی و بیوشیمیایی در مردان پا به سن گذاشته است که با کاهش تستوسترون، بیماریها و ناتوانیهای مرتبط با سن و تضعیف سلامت عمومی همراه است.
وی افزود: این رخداد ممکن است به کاهش قابل ملاحظه کیفیت زندگی انجامیده و روی عملکرد ارگانهای متعدد بدن عوارض و اثراتی را ایجاد کند. شیوع این بیماری در مردان بالای 40 سال براساس سمپتومهای کلاسیک بیماری و سطح سرمی تستوسترون قابل ملاحظه بوده و حدود 5 درصد بیان میگردد. اگرچه بنظر میرسد که میزان شیوع آن در جمعیت عام بیش از این باشد ولی تعداد زیادی از مبتلایان تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی میمانند.
حمیدی مدنی با اشاره به اینکه پاتوفیزیولوژی این بیماری مختلط است، گفت: کاهش مرتبط با سن در سطوح سرمی تستوسترون ناشی از نقص در عملکرد بیضه ها و همچنین محور هیپوتالاموس - هیپوفیز است. البته گوناگونی قابل ملاحظهای بین افراد، در سن آغاز و سرعت و شدت این کاهش وجود دارد. در حال حاضر تشخیص آندروپوز نیازمند وجود علائم و نشانههای بالینی موید کمبود تستوسترون است.
وی علائم و نشانههای آن را شامل کاهش انرژی، بیانگیزگی و عدم اعتماد به نفس، احساس غم و اندوه، کاهش تمرکز و اختلال حافظه، اختلالات خواب، آنمی (کم خونی) خفیف و کاهش توانایی انجام کارها بیان کرد و گفت: فاکتورهای خطر برای رویداد آندروپوز در مردان مسن شامل بیماریهای مزمن، دیابت قندی نوع 2، اختلال عملکرد تیروئید، هیپرپرولاکتینمی، COPD، آرتریت روماتوئید، چاقی، سندرم متابولیک، استرس و هموکروماتوزیس هستند، کمبود ویتامین Dنیز ممکن است نقشی اساسی در پاتوژنز این بیماری ایجاد کند.
حمیدی مدنی ادامه داد: اگرچه غربالگری برای این بیماری در جمعیت عمومی توصیه نمیشود، اما بیماریابی در مردان با اختلالات بالینی کاهش لیبیدو، اختلال عملکرد جنسی، کاهش خلق و خستگی و ضعف، اختلال شناختی، مقاومت به انسولین، چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع 2، کاهش توده و قدرت عضلانی بدن، کاهش دانسیته استخوانی و اوستئوپروز، کاهش سر زندگی، کمبود ویتامین D و موارد مصرف گلوکوکورتیکوئیدها و اوپیوئیدها توصیه میشود.
وی تصریح کرد: پذیرفته شدهترین پارامتر برای اثبات وجود آندروپوز اندازه گیری سطح تستوسترون تام سرم است.
نایب رییس و دبیر انجمن ارولوژی شاخه گیلان با بیان اینکه هدف از درمان عبارت است از بهبود نشانههای بیماری و حصول سطوح فیزیولوژیک تستوسترون، گفت: تستوسترون تراپی برای مردان دارای نشانههای بیماری که مستعد درمانند و علائم و نشانههای کلاسیک کمبود تستوسترون را دارند توصیه میشود.
وی افزود: ترکیبات مختلف تستوسترون باید برای درمان جایگزینی تستوسترون بکار روند. در حال حاضر اشکال داخل عضلانی، زیر جلدی، روی جلدی، خوراکی و بوکال وجود دارند که بیخطر و موثرند. به دلیل احتمال ایجاد عوارض ناخواسته در حین درمان بویژه افزایش هماتوکریت که نیازمند قطع سریع درمان جایگزینی تستوسترون است، ترکیبات تستوسترونی کوتاه اثر بر انواع طولانی اثر در شروع درمان بیماران مبتلا ارجحند.
این دانشیار و عضو هیات علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان خاطرنشان کرد: بهبود در تظاهرات بیماری را به دنبال درمان باید رصد نمود. عدم رویداد بهبودی در یک دوره زمانی معقول منجر به قطع درمان و جستجو برای سایر علل نشانههای بیمار می شود. ارزیابی بیمار 3 ، 6 و 12 ماه بعد از آغاز درمان و سپس سالیانه توصیه میشود تا مشخص شود که آیا نشانههای بیماری به درمان پاسخ دادهاند و آیا بیمار دچار عارضه درمان نشده و مایل به ادامه درمان می باشد یا خیر.
وی گفت: بهبودی در علائم و نشانههای آندروپوز یا هیپوگنادیزم برای ارگانهای مختلف در زمانهای مختلفی روی میدهد، مثلا بهبودی در لیبیدو ظرف سه هفته از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون آغاز میشود، اما تا 6 هفته از شروع درمان برای بروز بهبودی قابل ملاحظه در عملکرد جنسی، زمان لازم است. بهبودی در وضعیت استخوانی نیز بعد از 6 ماه از شروع درمان آغاز میشود و در 14 تا 36 ماه به حداکثر میرسد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر هیچ شاهد قطعی مبنی بر اینکه درمان جایگزینی تستوسترون باعث افزایش ریسک ایجاد بزرگی خوش خیم پروستات یا بدتر شدن علائم ادراری گردد، وجود ندارد، گفت: از طرفی شواهدی وجود دارد که درمان جایگزینی با تستوسترون باعث بهبودی علائم ادراری در مردان هیپوگنادال مبتلا به BPHخفیف میشود.
حمیدی مدنی اضافه کرد: در عین حال شواهدی وجود ندارد که درمان جایگزینی با تستوسترون سبب تبدیل ضایعات ساب کلینیکال پروستات به سرطان پروستات آشکار بالینی شود. لذا شواهدی وجود دارد که تستوسترون میتواند سبب تحریک رشد و تشدید سمپتومها در مردان مبتلا به سرطان پروستات پیشرفته و متاستاتیک شود. پس قبل از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون، باید ریسک سرطان پروستات در بیمار را با استفاده از معاینه پروستات و اندازهگیری PSA سرم ارزیابی کرد. پس از شروع درمان جایگزینی تستوسترون، باید بیمار را در ماه های 3 ، 6 ،12 و پس از آن حداقل سالیانه بررسی کرد و اگر به هر دلیل ریسک سرطان پروستات در بیمار بالا باشد، بیوپسی پروستات تحت هدایت سونوگرافی توصیه میشود.
وی خاطرنشان کرد: پیشگیری از چاقی و سندرم متابولیک و حفظ شیوه زندگی سالم، شامل فعالیت فیزیکی و مغزی کافی و مصرف غذای سالم ممکن است رویداد بیماری را به تاخیر انداخته یا از بروز آن پیشگیری کند.
دکتر علی حمیدی مدنی، دانشیار و عضو هیئت علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نقش مهمی در حفظ سلامت و کیفیت زندگی مردان ایفا میکند، اظهار کرد: آندروپوز یا یائسگی مردانه یک سندرم بالینی و بیوشیمیایی در مردان پا به سن گذاشته است که با کاهش تستوسترون، بیماریها و ناتوانیهای مرتبط با سن و تضعیف سلامت عمومی همراه است.
وی افزود: این رخداد ممکن است به کاهش قابل ملاحظه کیفیت زندگی انجامیده و روی عملکرد ارگانهای متعدد بدن عوارض و اثراتی را ایجاد کند. شیوع این بیماری در مردان بالای 40 سال براساس سمپتومهای کلاسیک بیماری و سطح سرمی تستوسترون قابل ملاحظه بوده و حدود 5 درصد بیان میگردد. اگرچه بنظر میرسد که میزان شیوع آن در جمعیت عام بیش از این باشد ولی تعداد زیادی از مبتلایان تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی میمانند.
حمیدی مدنی با اشاره به اینکه پاتوفیزیولوژی این بیماری مختلط است، گفت: کاهش مرتبط با سن در سطوح سرمی تستوسترون ناشی از نقص در عملکرد بیضه ها و همچنین محور هیپوتالاموس - هیپوفیز است. البته گوناگونی قابل ملاحظهای بین افراد، در سن آغاز و سرعت و شدت این کاهش وجود دارد. در حال حاضر تشخیص آندروپوز نیازمند وجود علائم و نشانههای بالینی موید کمبود تستوسترون است.
وی علائم و نشانههای آن را شامل کاهش انرژی، بیانگیزگی و عدم اعتماد به نفس، احساس غم و اندوه، کاهش تمرکز و اختلال حافظه، اختلالات خواب، آنمی (کم خونی) خفیف و کاهش توانایی انجام کارها بیان کرد و گفت: فاکتورهای خطر برای رویداد آندروپوز در مردان مسن شامل بیماریهای مزمن، دیابت قندی نوع 2، اختلال عملکرد تیروئید، هیپرپرولاکتینمی، COPD، آرتریت روماتوئید، چاقی، سندرم متابولیک، استرس و هموکروماتوزیس هستند، کمبود ویتامین Dنیز ممکن است نقشی اساسی در پاتوژنز این بیماری ایجاد کند.
حمیدی مدنی ادامه داد: اگرچه غربالگری برای این بیماری در جمعیت عمومی توصیه نمیشود، اما بیماریابی در مردان با اختلالات بالینی کاهش لیبیدو، اختلال عملکرد جنسی، کاهش خلق و خستگی و ضعف، اختلال شناختی، مقاومت به انسولین، چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع 2، کاهش توده و قدرت عضلانی بدن، کاهش دانسیته استخوانی و اوستئوپروز، کاهش سر زندگی، کمبود ویتامین D و موارد مصرف گلوکوکورتیکوئیدها و اوپیوئیدها توصیه میشود.
وی تصریح کرد: پذیرفته شدهترین پارامتر برای اثبات وجود آندروپوز اندازه گیری سطح تستوسترون تام سرم است.
نایب رییس و دبیر انجمن ارولوژی شاخه گیلان با بیان اینکه هدف از درمان عبارت است از بهبود نشانههای بیماری و حصول سطوح فیزیولوژیک تستوسترون، گفت: تستوسترون تراپی برای مردان دارای نشانههای بیماری که مستعد درمانند و علائم و نشانههای کلاسیک کمبود تستوسترون را دارند توصیه میشود.
وی افزود: ترکیبات مختلف تستوسترون باید برای درمان جایگزینی تستوسترون بکار روند. در حال حاضر اشکال داخل عضلانی، زیر جلدی، روی جلدی، خوراکی و بوکال وجود دارند که بیخطر و موثرند. به دلیل احتمال ایجاد عوارض ناخواسته در حین درمان بویژه افزایش هماتوکریت که نیازمند قطع سریع درمان جایگزینی تستوسترون است، ترکیبات تستوسترونی کوتاه اثر بر انواع طولانی اثر در شروع درمان بیماران مبتلا ارجحند.
این دانشیار و عضو هیات علمی گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان خاطرنشان کرد: بهبود در تظاهرات بیماری را به دنبال درمان باید رصد نمود. عدم رویداد بهبودی در یک دوره زمانی معقول منجر به قطع درمان و جستجو برای سایر علل نشانههای بیمار می شود. ارزیابی بیمار 3 ، 6 و 12 ماه بعد از آغاز درمان و سپس سالیانه توصیه میشود تا مشخص شود که آیا نشانههای بیماری به درمان پاسخ دادهاند و آیا بیمار دچار عارضه درمان نشده و مایل به ادامه درمان می باشد یا خیر.
وی گفت: بهبودی در علائم و نشانههای آندروپوز یا هیپوگنادیزم برای ارگانهای مختلف در زمانهای مختلفی روی میدهد، مثلا بهبودی در لیبیدو ظرف سه هفته از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون آغاز میشود، اما تا 6 هفته از شروع درمان برای بروز بهبودی قابل ملاحظه در عملکرد جنسی، زمان لازم است. بهبودی در وضعیت استخوانی نیز بعد از 6 ماه از شروع درمان آغاز میشود و در 14 تا 36 ماه به حداکثر میرسد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر هیچ شاهد قطعی مبنی بر اینکه درمان جایگزینی تستوسترون باعث افزایش ریسک ایجاد بزرگی خوش خیم پروستات یا بدتر شدن علائم ادراری گردد، وجود ندارد، گفت: از طرفی شواهدی وجود دارد که درمان جایگزینی با تستوسترون باعث بهبودی علائم ادراری در مردان هیپوگنادال مبتلا به BPHخفیف میشود.
حمیدی مدنی اضافه کرد: در عین حال شواهدی وجود ندارد که درمان جایگزینی با تستوسترون سبب تبدیل ضایعات ساب کلینیکال پروستات به سرطان پروستات آشکار بالینی شود. لذا شواهدی وجود دارد که تستوسترون میتواند سبب تحریک رشد و تشدید سمپتومها در مردان مبتلا به سرطان پروستات پیشرفته و متاستاتیک شود. پس قبل از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون، باید ریسک سرطان پروستات در بیمار را با استفاده از معاینه پروستات و اندازهگیری PSA سرم ارزیابی کرد. پس از شروع درمان جایگزینی تستوسترون، باید بیمار را در ماه های 3 ، 6 ،12 و پس از آن حداقل سالیانه بررسی کرد و اگر به هر دلیل ریسک سرطان پروستات در بیمار بالا باشد، بیوپسی پروستات تحت هدایت سونوگرافی توصیه میشود.
وی خاطرنشان کرد: پیشگیری از چاقی و سندرم متابولیک و حفظ شیوه زندگی سالم، شامل فعالیت فیزیکی و مغزی کافی و مصرف غذای سالم ممکن است رویداد بیماری را به تاخیر انداخته یا از بروز آن پیشگیری کند.
یک جامعه شناس معتقد است: از گذشته
سیستم تنبلپروری بر جامعه ما حاکم بوده و برای تغییر آن باید فرهنگی بر جامعه
حاکم شود که به افراد کوشا بهاء بیشتری داده شود.
علیرضا قاسمی در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه تنبلی ویژگی و خصلتی اکتسابی است، عنوان کرد: به هیچ عنوان ارث و ژنتیک در تنبلی افراد نقشی نداشته و نوع تربیت محیط و خانواده است که یک فرد را زرنگ یا تنبل بار میآورد.
وی ایرانیها را افرادی تنبل دانست و اظهار کرد: متاسفانه شرایط گذشته به گونهای بوده که بیشتر افراد بصورت فصلی کار میکردند و فصلهایی از سال بیکار بودند و از نظر روحی و روانی افراد به اینگونه شرایط عادت کردهاند.
قاسمی تصریح کرد: با تغییر شرایط و سرعت گرفتن کارها متاسفانه مردم ایران هنوز طبق همان سیستم سنتی گذشته رفتار کرده و فرزندان خود را تربیت میکنند و این موجب شده بسیاری از ایرانیها تنبل بمانند.
وی سیستم حاکم بر جامعه را تنبلپرور دانست و اظهار کرد: متاسفانه تا حدی این شرایط کارنکردن و از زیر کار دررفتن و تنبلی در جامعه جا افتاده و بصورت یک هنجار در جامعه درآمده است.
این روانشناس به محیطهای کاری و دانشگاهی و مدارس اشاره و تصریح کرد: متاسفانه حداقل کار کردن در سیستمهای اداری رایج شده و دانشجویان و دانشآموزان ما نیز همگی شب امتحانی شدهاند که همه این موارد نه تنها در جامعه مذموم نیست، بلکه به عنوان یک هنجار نیز مطرح میشود!
وی تصریح کرد: متاسفانه در جامعه حال حاضر کارمندی که بخواهد کار کند، زیر فشار سایر کارکنان قرار میگیرد و با حرفهایی از جمله مگر چقدر حقوق میدهند؟ به کجا می خواهی برسی؟ و از این قبیل حرفها روبرو میشود.
قاسمی افزود: در محیطهای آموزشی نیز دانشجویان و دانشآموزان زرنگ و درس خوان با القاب نامناسب خطاب شده و آدمهای غیرطبیعی خوانده میشوند.
وی تصریح کرد: متاسفانه محیط و بستر موجود جامعه بگونهای است که به افراد اجازه نمیدهد بیشتر فعالیت کنند و افراد در این محیط برای رهایی از بار فشار جامعه مجبورند در حدی که سیستم تعیین میکند، کار کرده یا درس بخوانند، نه بیشتر.
این جامعهشناس با بیان اینکه توسعه کشور نیازمند فعالیت بیشتر همه اقشار جامعه است، اظهار کرد: چنانچه سیستمی ارائه و تمرین شود که در آن به افراد زرنگ و کاری و درسخوان بها بیشتری داده شود و پاداش بدهند و از طرف دیگر افراد تنبل به دلیل کمکاری مواخذه شوند، قطعا میتوان جامعه را از وضعیت تنبلی درآورد.
قاسمی ضرورت ایجاد این سیستم در خانواده را از اهمیت بسیاری برخوردار دانست و اظهار کرد: چنانچه با فرهنگسازی بتوان چنین سیستمی را در خانواده نهادینه کرد، قطعا در سالهای آینده شاهد ایجاد نسل کوشا و زرنگ خواهیم بود.
وی تصریح کرد: در این زمینه نباید از آموزش هم غافل بود و باید در کنار اینها نظارت اجتماعی را نیز افزایش داد تا افراد واقعا زرنگ از سایر افراد تنبل تشخیص داده شده و پاداش بگیرند.
این جامعه شناس معتقد است: برای از بین بردن تنبلی در جامعه باید فضای جامعه به سمتی برود که کارنکردن و کمکاری ضعف جدی و توهین به حساب بیاید و از طرف دیگر حق افراد زرنگ به آنها داده شود.
علیرضا قاسمی در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه تنبلی ویژگی و خصلتی اکتسابی است، عنوان کرد: به هیچ عنوان ارث و ژنتیک در تنبلی افراد نقشی نداشته و نوع تربیت محیط و خانواده است که یک فرد را زرنگ یا تنبل بار میآورد.
وی ایرانیها را افرادی تنبل دانست و اظهار کرد: متاسفانه شرایط گذشته به گونهای بوده که بیشتر افراد بصورت فصلی کار میکردند و فصلهایی از سال بیکار بودند و از نظر روحی و روانی افراد به اینگونه شرایط عادت کردهاند.
قاسمی تصریح کرد: با تغییر شرایط و سرعت گرفتن کارها متاسفانه مردم ایران هنوز طبق همان سیستم سنتی گذشته رفتار کرده و فرزندان خود را تربیت میکنند و این موجب شده بسیاری از ایرانیها تنبل بمانند.
وی سیستم حاکم بر جامعه را تنبلپرور دانست و اظهار کرد: متاسفانه تا حدی این شرایط کارنکردن و از زیر کار دررفتن و تنبلی در جامعه جا افتاده و بصورت یک هنجار در جامعه درآمده است.
این روانشناس به محیطهای کاری و دانشگاهی و مدارس اشاره و تصریح کرد: متاسفانه حداقل کار کردن در سیستمهای اداری رایج شده و دانشجویان و دانشآموزان ما نیز همگی شب امتحانی شدهاند که همه این موارد نه تنها در جامعه مذموم نیست، بلکه به عنوان یک هنجار نیز مطرح میشود!
وی تصریح کرد: متاسفانه در جامعه حال حاضر کارمندی که بخواهد کار کند، زیر فشار سایر کارکنان قرار میگیرد و با حرفهایی از جمله مگر چقدر حقوق میدهند؟ به کجا می خواهی برسی؟ و از این قبیل حرفها روبرو میشود.
قاسمی افزود: در محیطهای آموزشی نیز دانشجویان و دانشآموزان زرنگ و درس خوان با القاب نامناسب خطاب شده و آدمهای غیرطبیعی خوانده میشوند.
وی تصریح کرد: متاسفانه محیط و بستر موجود جامعه بگونهای است که به افراد اجازه نمیدهد بیشتر فعالیت کنند و افراد در این محیط برای رهایی از بار فشار جامعه مجبورند در حدی که سیستم تعیین میکند، کار کرده یا درس بخوانند، نه بیشتر.
این جامعهشناس با بیان اینکه توسعه کشور نیازمند فعالیت بیشتر همه اقشار جامعه است، اظهار کرد: چنانچه سیستمی ارائه و تمرین شود که در آن به افراد زرنگ و کاری و درسخوان بها بیشتری داده شود و پاداش بدهند و از طرف دیگر افراد تنبل به دلیل کمکاری مواخذه شوند، قطعا میتوان جامعه را از وضعیت تنبلی درآورد.
قاسمی ضرورت ایجاد این سیستم در خانواده را از اهمیت بسیاری برخوردار دانست و اظهار کرد: چنانچه با فرهنگسازی بتوان چنین سیستمی را در خانواده نهادینه کرد، قطعا در سالهای آینده شاهد ایجاد نسل کوشا و زرنگ خواهیم بود.
وی تصریح کرد: در این زمینه نباید از آموزش هم غافل بود و باید در کنار اینها نظارت اجتماعی را نیز افزایش داد تا افراد واقعا زرنگ از سایر افراد تنبل تشخیص داده شده و پاداش بگیرند.
این جامعه شناس معتقد است: برای از بین بردن تنبلی در جامعه باید فضای جامعه به سمتی برود که کارنکردن و کمکاری ضعف جدی و توهین به حساب بیاید و از طرف دیگر حق افراد زرنگ به آنها داده شود.