٩ ميليارد تومان قيمت يك حجره

نه تورم ونه گرانی ونه فقیر ونه بیکاری ونه کاهش سیستماتیک 36 ساله ارزش ریال وشکاف عمیق طبقاتی وجود ندارد، بلکه معجزه آسا بدلیل اقتصاد جهادی ومقاومتی قیمت حجره 9 میلیارد تومان یا 3 میلیون دلار شده است.

در روزهايي كه دولت تمام توانش را در راستاي كنترل تورم وخروج از ركود به كار بسته است در گوشه‌يي از تهران، اوضاع كاملا پيچيده و غير‌قابل پيش‌بيني شده است. بازار ميوه و تربار مركزي اين روزها به علت ايجاد نظم و حذف سد معبر دستخوش چالش‌‌هاي عظيمي شده و به نظر مي‌رسد قوانين تازه موافقان و مخالفان بسياري دارداين ميدان بزرگ كه شاهراه ميوه و تربار در كشور است درسال ١٣٧٢ در دو فاز و در پي حذف ميادين سنتي موجود در سطح شهر ايجاد شد. طرح انتقال ميدان در آن سال‌ها بسيار حساس و سخت بود ولي با ايجاد بستر‌هاي مناسب كم‌كم باعث رضايت صنف ميوه‌فروشان شد اما پس از چندي اين ميدان بزرگ به دليل پتانسيل بالا در جذب سرمايه وهمچنين مركزيتش، دچار ترافيك وحشتناك و تخلفات بي‌شماري شد كه به دلايل مختلف، اين مشكلات كمتر رسانه‌يي مي‌شد. اما چندي قبل براساس يك طرح كه با همكاري شهرداري و هماهنگي يگان ويژه اجرا شد اين ميدان شلوغ نظمي اساسي يافت.
قبل از عملياتي شدن اين طرح، گاهي اتفاق مي‌افتاد كه براي رفتن از يك سالن به سالن مجاور، يك ساعت طول بكشد ومشكل ترافيكي و سد معبر ايجاد شده، بلاي جان كاسبان حجره‌هاي مياني شده بود. به گفته يكي از همين كاسبان، حجره‌هاي ابتدايي در هر سالن اصلي‌ترين نقش را در سد معبر ايفا مي‌كردند و اكثرا دلالاني بودند كه حجره نداشتند و بابت كاسبي به حجره‌داران اجاره پرداخت مي‌كردند. اين دلالان گاهي در فضاهاي باز اين مجموعه ماشين حاوي ميوه را نگه مي‌داشتند و با يك باسكول، به كاسبي مي‌پرداختند. اين اوضاع و اتفاقات حاشيه‌يي باعث شد مديريت اين مجموعه با كمك نهاد‌هاي ياد‌شده قوانين صفت و سختي را براي ايجاد نظم همگاني در ميدان پياده سازند و دست و پاي دلالان را از بزنگاه‌ها و معابر ورودي سالن‌هاي اين مجموعه كوتاه كنند.
تاثير قانون جديد بر قيمت حجره‌ها
اين قانون با وجود اينكه نظم بي‌سابقه‌يي را به ميدان ميوه و تربار وارد كرد اما باعث شد به دليل كمبود مكان كسب و ازدياد دلالان كه براي كاسبي چاره‌يي جز اجاره كردن حجره ندارند قيمت خريد و فروش و اجاره اين حجره‌ها به شكل عجيب و غريبي بالا برود. به‌طور مثال در فاز يك سالن ٤ و٦ و ١١ كه بنا بر گفته شاغلين اين واحد صنفي، مرغوب‌ترين مكان براي داد‌و‌ستد است قيمت شش دانگ از يك حجره به حدود هفت الي ٩ ميليارد تومان رسيده استيكي از كسبه اين مجموعه نه تنها از اين نظم و قانون جديد ناراضي نيست بلكه اعتقاد دارد با اين قانون مشتري‌ها به سراغ او و ديگر كسبه كه حجره‌هاي‌شان ميانه سالن قرار دارد مي‌روند و به اين صورت بازارفروش ميوه حالتي فراگير پيدا مي‌كند و رقابت به شكل صحيحش دنبال مي‌شود. اما در مقابل اين نظر، گروهي نيز اعتقاد دارند ميدان ميوه و تربار نبايد مطيع اين قانون باشد و نبايد نهاد‌هايي مانند شهرداري براي اين واحد صنفي محدوديت ايجاد كنند زيرا قبول اين قانون پيش زمينه پيدايش ساير قوانين دست و پاگير است و به نظر مي‌رسد هيچ اعتمادي ما‌بين طرفين بر‌قرار نباشدشايد حجره‌داران استنباط‌شان از قوانين جديد اين است كه قرار است چرخ معيشت‌شان به دست‌انداز انداخته شود و كسب روزي‌شان با سختي‌هاي بيشتري صورت بگيرد. اما اين قوانين تنها در عبور و مرور و سد معبر خلاصه نمي‌شود، گويي فاكتور‌هايي متحد‌الشكل بين حجره‌داران و فعالان اين صنف توزيع شده كه با اينكه حجره‌داران ملزم به فروش به‌وسيله اين نوع فاكتور‌ها شده‌اند اما كمتر مورد استفاده قرار مي‌گيرد و اعتنايي به اين فاكتور‌ها نمي‌شود. اين اقدامات سبب ساز شايعاتي شده كه بر اساس نظر يكي از كاسبان اين بازار قرار است دفاتر نسيه از ميدان جمع شود و كليه داد و ستد‌ها نقدي شوند وحتي حمل و نقل در اين بازار بزرگ هدفمند و از طريقه سامانه و به شكل كاملا كنترل شده انجام شود كه همين امور و ربط‌شان به تعيين ماليات باعث ترس خيلي از حجره‌داران و فروشندگان اين صنف شده است.
قوانين عرفي و حدود كاسبي
ميدان ميوه و تربار بيشتر از آنكه يك بازار بزرگ براي داد‌و‌ستد عمده ميوه باشد محلي است براي اشتغال. اين بازار خاموشي ندارد و ٢٤ ساعته باز است درست مانند قهوه‌خانه‌هاي اين ميدان كه آتش قليان‌هايش خاموشي ندارد. بافت كارگري در اين بازار پذيراي كارگران فصلي است اما گاهي ديده شده كه افاغنه نيز در حجره‌ها مشغول كارند و ارتزاق مي‌كنند اما اگر بخواهيم به دو طيف عمده قوميتي حاضر در ميدان اشاره كنيم بايد بگوييم يا با كرد‌ها مواجه مي‌شويد يا ترك‌ها كه آن هم به دليل نزديكي اين دومنطقه جمعيتي به تهران است و خيلي از محصولات باغات و مزرعه‌هاي كشاورزي اين مناطق ابتدا به تهران مي‌رسد و سپس به ساير نقاط حمل مي‌شود. قاعدتا اين دو قوم چرخ محرك بازار ميوه و تربار به شمار مي‌روند و به نظر مي‌رسد با تسلط به اين دو گويش خريد به قيمت تمام شده بهتري صورت بگيرد.
قانون حجره‌ها و مالكيت
 
اگر به حجره‌ها نگاه كنيد هر حجره از شش دانگ تشكيل شده است كه هر حجره با همسايه‌اش فاصله هفت متر و ٥٠ سانتيمتري دارد. اين محدوده به همان ميزان در روبه‌روي حجره‌ها نيز شكل گرفته كه تا قبل از اقدامات اخير دست دلالان بود و قسمت اعظم شلوغي‌هاي ميدان نيز به خاطر همين موضوع بود. گاهي اتفاق افتاده هر حجره بنا بر تشخيص صاحبانش به دلال‌ها اجاره داده مي‌شود. تملك در اين ميدان يك امر حياتي است، حتي براي فردي كه يك قسمت از يك دانگ را در اختيار داشته باشد امكان كاسبي فراهم است.
اما در اين بازار نيز اجاره‌نشيني حرف اول و آخر را مي‌زند و كافي‌است مستاجر يك عدد باسكول و ماشين حساب داشته باشد. گاهي شده صاحب يك حجره تا ١٠٠ ميليون تومان در ماه از شش دانگ اجاره جمع كند و همين اجاره‌هاي سنگين دليلي محكم براي افزايش قيمت ميوه باشد. اين بازار بر‌خلاف انتظار در سه بازه زماني فعاليت‌هايش شكل مي‌گيرد؛ گروهي از ساعات پاياني شب حاضر مي‌شوند از عمده فروشان دست اول كه شايد از يك نوع ميوه ١٠٠ تن دارند ١٠ تن مي‌خرند و تا ساعت چهار بامداد منتظر مي‌شوند و يك تن يك تن به ساير حجره‌داران مي‌فروشند و خريداران يك تن هم اين ميوه را با سودي فرا خور حال به ميوه فروشان محلي مي‌فروشند. اين واسطه‌ها با اين قانون نه تنها كم نشده بلكه با توجه به محدوديت‌ها فعاليت‌شان عوض شده و راه‌هاي مختلفي براي فروش ميوه پيدا كرده‌اند. اينجا بازار ميوه و تربار است جايي كه وام‌دار ميدان چاله و طاهري و سبزه ميدان و... است، اينجا جنوب تهران است جايي كه قيمتي هم اندازه شمال شهر دارد.