حسين زمان؛رزمنده‌ای که خواننده شد!

حسين زمان؛رزمنده‌ای که خواننده شد! 19آذر-93
مگر امکان بسیجی جان زنده بدر برده در جنگ خانمانسوز 8 ساله ی موهبت الهی  با فاصله گرفتن از کسوت بسیجی نوحه خوان چیفه بسیجی برگردن خوانده شود و جنگ افروزات با وی کاری نداشته باشند. برای اینکه گزارش شده در سال‌هاي  جنگ هنرمندان ايراني هم پا به پاي ديگر اقشار جامعه روانه ی جنک شدند  و در دو سوي جبهه هم با استفاده از ابزار هنرشان و هم با حضور پر رنگ شان در قامت يک رزمنده  در جنگ موهبت الهی حضور داشتدبنابه گزارش مردم سالاری، حسين زمان یکی از این  چهره‌هايي است که در 8 سال جنگ خانمانسوز به عنوان رزمنده در مناطق عملياتي شرکت کرد و ساليان بعد نيز به جرگه هنرمندان مطرح عرصه موسيقي پيوست. اما ديري نپاييد که ورق برگشت و با به قدرت رسيدن احمدي‌نژاد و يارانش دوران سختي بر او تحميل شد. حسين زمان حالا چند سالي مي‌شود که طبق يک قانون نانوشته ممنوع‌‌الفعاليت است و اميدوار است دولت تدبير و اميد بتواند اين درد چند ساله را از قلب او و طرفدارانش بزدايد‌.


در سال‌هاي دفاع مقدس قشرهاي مختلف جامعه براي حراست از ميهن در برابر دشمن متجاوز به جبهه‌ها رفتند و حماسه ايثار آفريدند. در اين بين هنرمندان ايراني هم پا به پاي ديگر اقشار جامعه به مجاهدت پرداختند و در دو سوي جبهه هم با استفاده از ابزار هنرشان و هم با حضور پر رنگشان در قامت يک رزمنده به دفاع از ميهن پرداختند
به گزارش مردم سالاری، حسين زمان از آن چهره‌هايي است که در هشت سال دفاع مقدس به عنوان رزمنده در مناطق عملياتي شرکت کرد و ساليان بعد نيز به جرگه هنرمندان مطرح عرصه موسيقي پيوست. اما ديري نپاييد که ورق برگشت و با به قدرت رسيدن احمدي‌نژاد و يارانش دوران سختي بر او تحميل شد. حسين زمان حالا چند سالي مي‌شود که طبق يک قانون نانوشته ممنوع‌‌الفعاليت است و اميدوار است دولت تدبير و اميد بتواند اين درد چند ساله را از قلب او و طرفدارانش بزدايد‌.
اين گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم
 
شايد خيلي‌ها ندانند شما با آغاز جنگ‌، تحصيل در خارج از کشور را رها کرديد و براي حضور در جبهه‌ها به کشور بازگشتيد. با توجه به اينکه تعدادي از دوستان نزديکتان نيز در جبهه‌ها شهيد شدند مي‌خواهم کمي در اين باره براي ما بگوييد
من فعاليت‌هاي انقلابي را از حدود پانزده سالگي و زماني که در دبيرستان تحصيل مي‌کردم شروع کردم و بعد از ورود به دانشگاه در سال 56 به دليل فعاليت‌هاي سياسي توسط ساواک دستگير و از دانشگاه اخراج شدم.  بعد از آن براي ادامه تحصيل راهي کشور آمريکا شدم و پس از گذراندن چند ترم دانشگاهي براي حضور در جبهه و دفاع از کشورم تحصيل در آنجا را رها کردم و به ايران بازگشتم . طي هشت سال جنگ تحميلي در جبهه‌ها حضور داشتم و افتخار مي‌کنم زماني که کشورم به کمکم نياز داشت به عنوان يک رزمنده حاضر بودم. متاسفانه تعداد زيادي از جوانان فهيم و شجاع اين مرزو بوم به شهادت رسيدند و تنهايمان گذاشتند و از اين ميان من نيز دوستان خوبي را از دست دادم. البته آنها سعادت دنيا و آخرت نصيب شان شد و خداوند خيلي دوستشان داشت که زود آن‌ها را به نزد خود فراخواند.

مي‌خواهم نگاهي کلي به موسيقي در دوران دفاع مقدس بيندازيم واز اين منظر به آن بپردازيم که با توجه به اينکه تاريخ نشان داده در همه دنيا در دوران جنگ رابطه دو سويه‌اي بين ابزار موسيقي و فرهنگ دفاع و جنگ با متجاوز وجود دارد آيا توانسته‌ايم يک سبک يا گونه جديدي از موسيقي را در اين عرصه پديد بياوريم؟ 
متاسفانه نه در ابتداي انقلاب ونه در ادامه آن تا کنون موسيقي به عنوان يک هنر ارزشمند و متعالي‌، توسط مسوولين‌ در نظر گرفته نشده است. به همين دليل طي دوره جنگ تحميلي و بعد از آن مشکل اصلي فقدان يک جايگاه مناسب و در شأن هنر موسيقي بوده و کاملا مشخص است که در چنين شرايطي وجود يک ژانر تعريف شده غير ممکن بوده و هست‌. از طرف ديگر شايد مهمترين لطمه‌اي که به موسيقي کشورمان در آن سال‌ها خورد، رفتارهاي نامناسب برخي انقلابيون با هنرمندان و اساتيد باسابقه موسيقي و البته فضاي سنگين آن زمان بود . افرادي که در باطن هيچ اعتقادي به موسيقي نداشته و ندارندهمان تفکري که نوازنده را پشت گلدان مخفي مي‌کند تا مبادا با ديدن ساز روي صفحه تلويزيون اتفاق بدي بيفتد يا همان تفکري که مانع از اجراي زنده موسيقي مي‌شود . به هر حال با توجه به محدوديت‌هاي عديده‌اي که براي موسيقي وجود داشت و در نتيجه فقدان آزادي عمل براي موسيقي دانان کشور اکثر توليدات زمان جنگ محدود شده بود به سرودهايي در قالب‌هاي موسيقايي يکسان و شبيه به هم و البته اجرا شده توسط چند نفر خواننده انگشت‌شمار صدا‌و‌سيما‌.
 
البته آثار فاخر و ارزشمندي نيز توليد شدند که بيشتر به همت هنرمندان بزرگي همچون محمد‌رضا شجريان و شهرام ناظري به اجرا در آمدند ولي حتي اين آثار نيز با حمايت و پشتيباني جدي مسوولين فرهنگي وهنري روبرو نشدند و اگر همت هنرمندان دلسوزي همچون آنان نبود کارها خلاصه مي‌شد به همان سرودهاي معدود و يکنواخت توليد صدا‌و‌سيما‌. هر چند جامعه موسيقي کشور اين موضوع را فراموش نکرده و در اين راستا همچنان به فعاليت مي‌پردازد و آثار فاخري نيز دراين زمينه توليد شده است.
 
فکر مي‌کنم موسيقي در آن دوران بيشتر کارکرد پشت جبهه‌اي داشت و در مناطق جنگي و جبهه‌ها بيشتر مداحي‌ها بر موسيقي غالب بودند. نظر شما چيست؟ 
همانطور که گفتم موسيقي وهنرمندانش در آن دوره مهجور بودند. الان هم شايد به لحاظ کمي، رشد کرده باشد ولي به خاطر محدوديت‌ها موسيقي نتوانسته رشد کيفي بسزايي داشته باشد. در آن دوره کارهايي در قالب سرود توليد مي‌شد که عمدتا اين کارها توسط تعدادي خواننده معلوم اجرا مي‌شد. سرودهاي آن دوره بيشتر با انگيزه تبليغاتي و ايجاد شور و شعف در بعد از عمليات‌هاي موفق ساخته مي‌شد که نمي‌توان گفت تاثير گذار نبودند و بعضا نقش تهييج و تشويق مردم را براي حمايت از جنگ و رزمندگان برعهده داشتند‌. هرچند بايد اين آثار جنبه تفهيم و تبيين هم مي‌داشت تا بتواند ارزش‌هاي دفاع و مبارزه از ميهن را به خوبي بيان کندمداحي نيز رونق زيادي در زمان جنگ داشت و طبيعتا در فضاي توأم با شهادت و نيايش براي اکثريت رزمندگاني که با انگيزه‌هاي ديني و عقيدتي پاي به ميدان نبرد گذاشته بودند از جذابيت زيادي برخوردار بود و مداحان بخشي از سازمان رزم بودند‌. در ميان ايشان افرادي بودند که با استعانت از اندوخته‌هاي موسيقايي و بهره‌گيري از دستگاه‌هاي آواز ايراني نوحه‌هاي خوبي را آفريدند که برخي از آنها ماندگار شدند . آقايان صادق آهنگران و کويتي پور در ميان مداحان جبهه و جنگ کارهاي ارزشمند‌تري ارائه نمودند.ولي متاسفانه بعد از جنگ در برخي مواقع مداحي بجاي مدح ائمه ومعصومان تبديل شده به خرافه گويي و جانبداري از اين دسته و آن گروه.
 
وقتي از موسيقي دفاع مقدس صحبت مي‌شود نخستين تصويري که در ذهن‌تان نقش مي‌بندد چيست؟ 
آنچه از موسيقي زمان جنگ در ذهن من نقش بسته همان کارهاي فاخر اوايل انقلاب استاد شجريان و مرحوم پرويز مشکاتيان است.مانند اثر « رزم مشترک » يا همان « همراه شو عزيز » که البته قبل از شروع جنگ خلق شد ولي از برجسته‌ترين و فراموش نشدني‌ترين کارهايي است که در زمان جنگ نيز بيش از همه کارها به دل مي‌نشست.
 
مهمترين ويژگي موسيقي دفاع مقدس را چه موردي مي‌دانيد؟ 
عمده آثار موسيقايي آن زمان از توليدات صدا و سيما بودند که در برخي مسائل دچار محدوديت‌هايي بودند و لذا قضاوت درستي در مورد آنها و ويژگي‌هايشان نمي‌توان کرد ولي اکثرا مبتني بر ريتم‌ها و مارش‌هاي نظامي بودند و خلاقيت کمتري در آنها مشاهده مي‌شد‌. به اعتقاد من مداحي‌هاي زمان جنگ از تنوع و خلاقيت‌هاي بيشتري برخوردار بودند.
 
آيا اين حجم آثار موسيقيايي ساخته شده در سال‌هاي جنگ تا امروز توانسته نقش موثري در اين عرصه ايفا کند و حق مطلب را بجا بياورد؟ 
عرض کردم محدوديت‌هاي حاکم بر فضاي موسيقي اجازه فعاليت وسيع و گسترده و پويايي بيش از آن را نمي‌داد بنابر اين بايد گفت در حد مقدورات و با توجه به محدوديت‌ها، تاثير گذاري نيز وجود داشت ولي با ماندگاري نه چندان قابل قبول‌. ماندگار‌ترين و تاثير‌گذار‌ترين آنها همان‌هايي بودند که نه به سفارش بلکه با عشق و علاقه خود هنرمندان خلق شدند.
 
خود شما چه آثاري با موضوع دفاع مقدس اجرا و پخش کرديد و فکر مي‌کنيد کدام اثرتان در اين حوزه بيشتر شنيده شد؟ 
من در زمان جنگ فعاليت هنري نداشتم و بيشتر به رزم با دشمن مشغول بودم ولي بعد از جنگ با شروع فعاليت‌هاي هنري ام پرداختن به موضوعاتي که به باورها و اعتقاداتم نزديک بود را در دستور کار قرار دادم. از جمله ترانه‌هايي که با موضوعات انقلاب‌، جنگ و شهادت عجين بودند عبارتند از «شب دلتنگي» که بيان کننده دوران انقلاب و جنگ است‌، «پرنده» که بيان‌کننده مقام شهيد است‌، «سوز عشق» که درباره جانبازان شيميايي است‌، «بوي تنهايي» و «بغض گل» که در اين ميان ترانه «بوي تنهايي» بيش از همه شنيده شد. من هشت سال از نزديک اين مسائل را لمس کردم و با اين آثار مي‌خواهم عظمت جايگاه شهيدان و جانبازان را بيان کنم.
 
شاخص‌ترين و ماندگارترين آثار موسيقيايي آن دوران را چه قطعاتي مي‌دانيد؟ 
ترانه «رزم مشترک» بي‌نظيرترين اثر آن دوران است و البته اثر «کجاييد اي شهيدان خدايي» با صداي استاد شهرام ناظري.
 
بهترين آهنگسازان و خوانندگان فعال در توليد آثار با اين مضمون را چه کساني مي‌دانيد؟ 
به طور حتم بهترين آثار آن دوران متعلق به اساتيد آواز ايران محمد رضا شجريان و شهرام ناظري و آهنگسازان بزرگي همچون حسين عليزاده و مرحوم محمد رضا لطفي مي‌باشد و چقدر باعث تاسف است که اين بزرگان بيش از همه مورد بي‌لطفي قرار گرفته‌اند.
در پايان اگر امکانش است يک خاطره هنري درباره حضورتان در جبهه‌هاي جنگ براي ما تعريف کنيد
حضور در مناطق جنگي يکي از بهترين خاطرات زندگي من است و من خدا را به اين خاطر شکر مي‌کنم. يادم مي‌آيد يک ماه در جزيره مجنون محاصره شده بوديم و من تنها يک ضبط صوت کوچک داشتم که هر روز با صداي استاد شجريان خلوت مي‌کردم و بعد از بارش خمپاره و گلوله توپخانه‌ها با موسيقي و صداي ايشان آرامش پيدا مي‌کردم.