بر اصلاح‌طلبان حرجی نیست اما هاشمی چرا...؟!

اوین نامه ی کیهان 12 آذر -93
«پیوند اصلاح‌طلبان طی سالهای گذشته با مطرودین امام(ره) از جمله منتظری، بازماندگان نهضت آزادی و... تنها بخش کوچکی از پازل «خمینی‌ستیزی» جریانی است که از سالهای قبل تاکنون به تدریج، فاصله‌اش با بنیانگذار کبیر انقلاب را سرعت بخشیده و این گزاره امروز آنقدر آشکار است که ندیدن آن و حتی طرح ادعاهای معکوسی مانند نزدیکی اصلاح‌طلبان به امام(ره) همانند ادعای روشن بودن شب یا تاریک بودن روز است
رجانیوز با انتشار این مطلب نوشت: طی روزهای گذشته اظهارات یکی از چهره‌های اصلاح‌طلب درباره علاقه نداشتن خیلی از اصلاح‌طلبان به امام خمینی(ره) موجب واکنش‌های متفاوتی در میان اصلاح‌طلبان و رسانه‌های آنها شد.اظهارات عیسی سحرخیز که در گفت‌وگو با یکی از سایت‌های ضدانقلاب گفته بود «خیلی از اصلاح‌طلبان هم برخلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند» باعث شد تا برخی از چهره‌های دوم خردادی با مرزبندی با وی اعلام کنند برخلاف اظهارات سحرخیز، اصلاح‌طلبان همچنان علاقه‌مند و مرید امام(ره) هستند و در آخرین مورد نیز یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای تأکید کرد مهم‌ترین عنصر اصلاح‌طلبی پاسداری از میراث امام خمینی است و اظهارات سحرخیز را، شخصی و غیر مرتبط با کل جریان اصلاحات دانست. اما به نظر می‌رسد فارغ از معدود اصلاح‌طلبانی که همچنان پیوندهای «عاطفی» خود با امام(ره) را حفظ کرده‌اند، بخش قابل توجهی از فعالان این جریان با معیارهای خط امام(ره) بسیار فاصله داشته و تأیید این ادعا نیز نه اظهارات فردی مانند سحرخیز، بلکه روند مواضع و اقدامات سران اصلاحات طی سالهای گذشته و نوع رفتار آنها در تقابل با اندیشه امام(ره) بوده است.بر پایه این گزارش، فارغ از اهانت‌های بسیاری از چهره‌های شاخص دوم خردادی در دوره اصلاحات به امام خمینی(ره) و تأکیدات آنها مبنی بر به موزه رفتن اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی، بسیاری از اقدامات این طیف سیاسی به ویژه در جریان سال 88 نشان می‌دهد چرا اتهام «خمینی‌‌ستیزی» به اصلاح‌طلبان در افکار عمومی به یک گزاره باورپذیر تبدیل شده است؟ به عنوان نمونه در جریان فتنه سال 88 و پس از اهانت تعدادی از دانشجویان حامی موسوی به تصویر امام خمینی(ره) در دانشکده فنی دانشگاه تهران، اگرچه برخی از اصلاح‌طلبان و سبزها تلاش کردند با اعلام برائت از این اقدام، خود را پایبند و حامی خط امام نشان دهند اما عملکرد و مواضع آنها در همان روزها به خوبی نشان می‌داد که توهین آنها به امام(ره) منحصر به پاره کردن تمثال مبارک ایشان نبوده و قبل از آن اتفاق تلخ، اصلاح‌طلبان با قانون‌گریزی و سردادن شعارهایی مانند «جمهوری ایرانی»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «نه غزه، نه لبنان» و... به تقابل مستقیم با بنیان‌های اصلی اندیشه امام رفته‌اند و دیگر تفاوتی نمی‌کند که در برابر پاره کردن تصویر امام بخواهند اعلام برائت انجام دهند یا سکوت پیشه و یا حتی آن را تأیید کنند.پیوند طبیعی اصلاح‌طلبان طی سالهای گذشته با مطرودین امام(ره) از جمله حسینعلی منتظری، بازماندگان گروهک نهضت آزادی و... نیز تنها بخش کوچکی از پازل «امام‌ستیزی» جریانی است که از سالهای قبل تاکنون به تدریج، خواسته یا ناخواسته فاصله‌اش با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را سرعت بخشیده و این گزاره امروز آنقدر در سپهر سیاسی ایران آشکار است که ندیدن آن و حتی طرح ادعاهای معکوسی مانند نزدیکی اصلاح‌طلبان به امام(ره) همانند ادعای روشن بودن شب یا تاریک بودن روز است و تنها به یک فکاهی بامزه برای سرگرم کردن افکار عمومی شباهت دارد!رجانیوز با انتشار تصویر ملاقات چندی پیش سحرخیز با آقای هاشمی می‌نویسد: آنچه شاید جای تعجب داشته باشد، رفت و آمد افراد کم‌مایه‌ای مانند عیسی سحرخیز در دفتر پدر معنوی این روزهای اصلاح‌طلبان یعنی هاشمی رفسنجانی است که نشان می‌دهد اتفاقاً پیوند این مدل افراد با سران فعلی جریان اصلاحات تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است!