گزیده گزارشات خبری
ناامنی اجتماعی همراه باقتل 21 آبان - 93
اعتياد مادري جوان به ماده مخدر شيشه
حادثهيي هولناك آفريد و مرگ نوزاد ١١روزه او را رقم زد.اواخر تيرماه امسال چشمان نوزاد مرودشتي
در حالي كه تنها ١١ روز از زندگياش ميگذشت، رو به اين دنيا بسته شد. نوزادي كه
به شكل طبيعي جان خود را از دست نداد و ماده افيوني شيشه بهار زندگي او را به
خزاني زودهنگام بدل ساخت. همان ماده مخدري كه پيش از اين، شيشه زندگي مادر ٢٠ ساله
او را با شكاف عميقي روبهرو ساخت و زندگياش را به تباهي كشاند.گرماي
سوزان آفتاب در آسمان مرودشت جولان ميداد. كادر پزشكي بيمارستان شهيد مطهري در
حال مداواي بيماران بودند كه ناگهان با فريادهاي بيرمق زني جوان روبهرو شدند كه
نوزادي چند روزه را در آغوش خود داشت. مادر جوان هراسان بود و اضطراب وجود او را
رها نميكرد. پيكر بيجان نوزاد در حالي كه خون از دهانش روي پيراهن سوختهاش
سرازير شده بود صحنهيي دلخراش را به تصوير ميكشاند.شرايط اضطراري بود و شانس نوزاد براي
ادامه حيات اندك. پرستاران به سرعت نوزاد را از دستان زن جوان گرفتند تا براي
انجام عمليات احيا آماده كنند اما مادر لحظهيي ترديد نكرد و بلافاصله از
بيمارستان گريخت.
با اين حال تلاش كادر پزشكي براي نجات جان كودك نتيجه نداد و مرگ نوزاد تنها بعد از ١١ روز زندگي فرا رسيد.
مرگ مشكوك نوزاد باعث شد تا كادر پزشكي بيمارستان شهيد مطهري مرودشت به سرعت با فوريتهاي پليسي ١١٠ تماس بگيرد و پليس را در جريان حادثه قرار دهد. تماسي كه به سرعت تيمي از كارآگاهان را براي انجام تحقيقات اوليه راهي بيمارستان كرد.در تحقيقات اوليه كارآگاهان و به گفته كادر پزشكي بيمارستان مشخص شد نوزاد بر اثر مسموميت شديد جان خود را از دست داده است. اين در حالي بود كه آثار سوختگي و جراحت روي بدن كودك نيز ديده ميشد.شواهدي كه ثابت ميكرد مادر جوان در حالت عادي نبوده و احتمال اعتياد او به مواد مخدر دور از انتظار نيست. احتمالي كه با انتقال جنازه نوزاد به پزشكي قانوني رنگ واقعيت گرفت و مرگ با مسموميت ماده مخدر شيشه را تاييد كرد. به اين ترتيب پرونده براي شناسايي و دستگيري مادر فراري در اولويت كاري پليس قرار گرفت.سرهنگ علي شيبانيان، فرمانده انتظامي مرودشت در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: در تحقيقات اوليه كارآگاهان و با در نظر گرفتن گزارش پزشكي قانوني مشخص شد نوزاد بر اثر مسموميت با ماده مخدر شيشه جان خود را از دست داده است. سرنخي كه پليس با پيگيري آن موفق به چهره زني از مادر نوزاد شد. پرونده به دستگيري مادر فراري نزديك ميشد. با مشخص شدن هويت مادر نوزاد از طريق چهرهنگاري تحقيقات ميداني و استعلام كارآگاهان از محل زندگي او آغاز شد. با اين حال اثري از متهم به قتل نبود و به نظر ميرسيد تحقيقات پليس با بن بست مواجه شده است.
با اين حال تحقيقات ماموران همچنان ادامه يافت تا سرانجام مادر نوزاد پس از گذشت چهار ماه، شناسايي و در اقدامي غافلگيرانه در يكي از محلههاي مرودشت دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل شد.سرهنگ شيبانيان در تشريح روند بازجوييها گفت: در حالي كه قتل نوزاد ١١ روزه از سوي مادرش، فرضيه اصلي كارآگاهان بود بازجوييها از متهم آغاز شد كه در جريان آن، مادر به قتل نوزاد اعتراف كرد. به گفته سرهنگ شيباني مادر ٢٠ ساله كه شديدا به مواد مخدر شيشه اعتياد داشت در جريان بازجوييها به پليس گفت در روز حادثه و به دليل خماري از اعتياد شديد به ماده مخدر، حالت عادي نداشته و با خوراندن آبي مسموم به شيشه به نوزاد، باعث خونريزي شديد معده او شده است.اقدامي هولناك كه مرگ نوزاد ١١ روزه را رقم زد و از مادر ٢٠ ساله قاتل ساخت. به گفته سرهنگ شيباني متهم به دليل اعتياد شديد به مواد مخدر در روز حادثه دستان فرزندش را با چاقو زخم كرده و پاهايش را با سيگار سوزانده بود. هرچند اين پرونده با اعترافات صريح متهم مختومه و براي سير مراحل قانوني در اختيار مراجع قضايي قرار گرفت اما پرونده مصرف مواد مخدر شيشه و شيوع آن در ميان جوانان ايران همچنان باز است.براساس آمار منتشر شده از سوي دفتر تحقيقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر، بررسيها نشان ميدهد، شيشه دومين ماده مخدر پرمصرف در كشور است و توجه به آن در چند سال اخير افزايش داشته است؛ سيري صعودي كه با نشانه رفتن نسل جوان، آينده را با خطرات جبرانناپذيري روبهرو ساخته است.
با اين حال تلاش كادر پزشكي براي نجات جان كودك نتيجه نداد و مرگ نوزاد تنها بعد از ١١ روز زندگي فرا رسيد.
مرگ مشكوك نوزاد باعث شد تا كادر پزشكي بيمارستان شهيد مطهري مرودشت به سرعت با فوريتهاي پليسي ١١٠ تماس بگيرد و پليس را در جريان حادثه قرار دهد. تماسي كه به سرعت تيمي از كارآگاهان را براي انجام تحقيقات اوليه راهي بيمارستان كرد.در تحقيقات اوليه كارآگاهان و به گفته كادر پزشكي بيمارستان مشخص شد نوزاد بر اثر مسموميت شديد جان خود را از دست داده است. اين در حالي بود كه آثار سوختگي و جراحت روي بدن كودك نيز ديده ميشد.شواهدي كه ثابت ميكرد مادر جوان در حالت عادي نبوده و احتمال اعتياد او به مواد مخدر دور از انتظار نيست. احتمالي كه با انتقال جنازه نوزاد به پزشكي قانوني رنگ واقعيت گرفت و مرگ با مسموميت ماده مخدر شيشه را تاييد كرد. به اين ترتيب پرونده براي شناسايي و دستگيري مادر فراري در اولويت كاري پليس قرار گرفت.سرهنگ علي شيبانيان، فرمانده انتظامي مرودشت در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: در تحقيقات اوليه كارآگاهان و با در نظر گرفتن گزارش پزشكي قانوني مشخص شد نوزاد بر اثر مسموميت با ماده مخدر شيشه جان خود را از دست داده است. سرنخي كه پليس با پيگيري آن موفق به چهره زني از مادر نوزاد شد. پرونده به دستگيري مادر فراري نزديك ميشد. با مشخص شدن هويت مادر نوزاد از طريق چهرهنگاري تحقيقات ميداني و استعلام كارآگاهان از محل زندگي او آغاز شد. با اين حال اثري از متهم به قتل نبود و به نظر ميرسيد تحقيقات پليس با بن بست مواجه شده است.
با اين حال تحقيقات ماموران همچنان ادامه يافت تا سرانجام مادر نوزاد پس از گذشت چهار ماه، شناسايي و در اقدامي غافلگيرانه در يكي از محلههاي مرودشت دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل شد.سرهنگ شيبانيان در تشريح روند بازجوييها گفت: در حالي كه قتل نوزاد ١١ روزه از سوي مادرش، فرضيه اصلي كارآگاهان بود بازجوييها از متهم آغاز شد كه در جريان آن، مادر به قتل نوزاد اعتراف كرد. به گفته سرهنگ شيباني مادر ٢٠ ساله كه شديدا به مواد مخدر شيشه اعتياد داشت در جريان بازجوييها به پليس گفت در روز حادثه و به دليل خماري از اعتياد شديد به ماده مخدر، حالت عادي نداشته و با خوراندن آبي مسموم به شيشه به نوزاد، باعث خونريزي شديد معده او شده است.اقدامي هولناك كه مرگ نوزاد ١١ روزه را رقم زد و از مادر ٢٠ ساله قاتل ساخت. به گفته سرهنگ شيباني متهم به دليل اعتياد شديد به مواد مخدر در روز حادثه دستان فرزندش را با چاقو زخم كرده و پاهايش را با سيگار سوزانده بود. هرچند اين پرونده با اعترافات صريح متهم مختومه و براي سير مراحل قانوني در اختيار مراجع قضايي قرار گرفت اما پرونده مصرف مواد مخدر شيشه و شيوع آن در ميان جوانان ايران همچنان باز است.براساس آمار منتشر شده از سوي دفتر تحقيقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر، بررسيها نشان ميدهد، شيشه دومين ماده مخدر پرمصرف در كشور است و توجه به آن در چند سال اخير افزايش داشته است؛ سيري صعودي كه با نشانه رفتن نسل جوان، آينده را با خطرات جبرانناپذيري روبهرو ساخته است.
مردی که به اتهام قتل پسرعمویش به مرگ
محکوم شده است در یک قدمی چوبهدار قرار گرفت.این پرونده از سال87 با کشف جنازه مردی
جوان گشوده شد. کارآگاهان جنایی استان فارس بعد از اطلاع از وقوع این جنایت به محل
حادثه رفتند و مشاهده کردند مردی جوان بر اثر اصابت ضربات چاقو جان باخته است. بعد
از انتقال جسد به پزشکیقانونی در حالیکه هویت مقتول معلوم نبود تجسسها برای
رازگشایی از این جنایت آغاز شد. در همین اثنا مردی به
پلیس مراجعه کرد و از ناپدیدشدن یکی از اقوامش به نام یوسف خبر داد. این مرد
جنازه مجهولالهویه را شناسایی کرد. اظهارات این مرد شک پلیس را برانگیخت و
کارآگاهان احتمال دادند یوسف، قربانی جنایتی خانوادگی شده باشد به همین دلیل به
صورت نامحسوس دراینباره تحقیق کردند. آنها پی بردند یوسف با پسرعموهایش بر سر
زمینی کشاورزی اختلاف داشت. به این ترتیب افراد
مظنون بازداشت شدند تا اینکه یکی از آنها به نام جعفر به ارتکاب جنایت اعتراف کرد
و گفت: «ما از مدتی قبل با یوسف اختلاف داشتیم و هرچه زمان میگذشت درگیریهای ما
شدیدتر میشد تا اینکه روز حادثه با او درگیر شدیم و من در جریان نزاع با چاقو
ضربهای به او زدم و فرار کردم.» ماموران در ادامه تحقیقات سه نفر دیگر از
پسرعموهای مقتول را که در نزاع مرگبار شرکت داشتند، دستگیر کردند. به این ترتیب
صحنه قتل بازسازی و قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر شد. در جلسه رسیدگی به این
پرونده که در دادگاه کیفری استان فارس برگزار شد اولیایدم یوسف برای عامل جنایت
درخواست قصاص کردند. متهم نیز در دادگاه جزییاتی را از دلیل اختلاف با مقتول شرح
داد. متهم در نهایت به قصاص محکوم شد. این حکم با اعتراض متهم در اختیار قضات
دیوانعالی کشور قرار گرفت و به تایید رسید. به این ترتیب جعفر اکنون در یکقدمی
چوبهدار قرار گرفته است و اگر نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند بهزودی بهدار
آویخته میشود.
تصادف رانندگی، نزاعی خونین را میان
سرنشینان دو خودرو رقم زد.به گزارش خبرنگار ما، کارآگاهان جنایی
در پی ارجاع پروندهای از دادسرای امور جنایی تهران، مبنی بر متواریشدن فردی متهم
به قتل، از رامسر به تهران دستگیری متهم را در دستور کار خود قرار دادند. آنها
اطلاع پیدا کردند روز چهارم دی سال گذشته نزاعی میان سرنشینان دو خودرو سواری رخ
داد و در جریان آن فردی 24ساله بهنام «بهامین» بر اثر اصابت جسم تیز به پهلو به
قتل رسید و قاتل نیز پس از ارتکاب جنایت، همراه همراهان خود از محل متواری شد.کارآگاهان
جنایی پلیس آگاهی تهران، بعد از اطلاع از هویت دقیق متهم اصلی که جوانی 29ساله بهنام
«مرتضی» است، فهمیدند او همراه همسرش بهنام افسر- که زمان حادثه نیز در محل حضور
داشت - در خانهای در خیابان 17شهریور تهران مخفی شدهاند. آنها بعد از اطلاع از
این موضوع ساعت 13روز دوشنبه به آنجا رفتند و مرتضی و همسرش را دستگیر کردند.مرتضی که
طی مدت زندگی مخفیانه، با همدستی تعدادی از سارقان داخل خودرو دست به دزدی میزد،
پس از انتقال به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران به ارتکاب جنایت اعتراف کرد
و به کارآگاهان گفت: «روز حادثه همراه همسرم، یکی از همسایگان خود بهنام یاسر و
همسرش رویا، با خودرو پژو متعلق به آنها بیرون رفتیم و با پرایدی که سه سرنشین مرد
داشت، تصادف کردیم. به علت تصادف، درگیری لفظی میان رویا و سرنشینان خودرو پراید
درگرفت و همین موضوع باعث شد با آن سهنفر درگیر شویم اما پس از دقایقی و با توجه
به ترافیک ایجادشده در خیابان، هرکدام سوار ماشین خود شدیم و درگیری پایان پیدا
کرد.» متهم ادامه داد: «راننده پراید با حرکات
نمایشی راه ما را مسدود کرد. در این میان رویا نیز دایما من و یاسر را تحریک میکرد
و میگفت باید آنها را ادب میکردیم اما عرضه این کار را نداریم. همین موضوع باعث
تحریک من شد و از یاسر خواستم ماشین را متوقف کند. سپس داس کشاورزی را که زیر
صندلی راننده بود برداشتم و ضربهای به پهلوی یکی از سرنشینان پراید زدم؛ پس از آن
هر چهارنفر بهسرعت سوار ماشین، از محل دور شدیم.»سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با
جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با تایید این خبر گفت: «با اعتراف صریح متهم اصلی
پرونده و همسرش به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شد و با
توجه به وقوع جنایت در شهرستان رامسر، هر دو متهم برای انجام تحقیقات بیشتر و
تکمیل پرونده در اختیار پلیس آگاهی رامسر قرار گرفتند.»
رسیدگی به دو پرونده همسرکشی توسط
بازپرسان ویژه قتل آغاز شد. در یکی از این وقایع مردی همسرش را خفه کرده و در
جنایتدوم، زنی شوهرش را با قرصبرنج به کام مرگ کشانده است.والدین زنی
33ساله به نام پوران چندروز پیش وقتی با دخترشان تماس گرفتند و او به تلفن جواب
نداد نگران شدند. آنها سپس با داماد خود به نام محسن تماس گرفتند، اما تلفن همراه
او نیز خاموش بود. خانواده پوران به خانه دخترشان رفتند و وقتی کسی در را رویشان
باز نکرد، یکی از شیشهها را شکستند و داخل رفتند. آنها با صحنهای غیرمنتظره
مواجه شدند و جنازه دختر خود را مشاهده کردند. کارآگاهان جنایی پلیس
آگاهی استان خراسانرضوی وقتی از این ماجرا باخبر شدند، به محل حادثه رفتند و
تحقیقات خود را آغاز کردند. نشانهها حکایت از آن داشت که مرگ پوران طبیعی نیست،
بلکه او به احتمال زیاد خفه شده است. متخصص کشیک پزشکیقانونی وقتی جسد را معاینه
کرد، همین نظر را داد و اعلام کرد زن جوان بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن و
انسداد مجاری تنفسی، جان باخته است. ماموران در گام بعدی به بررسی خانه پرداختند.
هیچ سرقتی انجام نشده بود و نشانهای که بر حضور غریبه در منزل دلالت داشته باشد
به دست نیامد. از طرفی محسن نیز ناپدید شده و تلفن همراه او
خاموش بود. مجموعه این شواهد سبب شد شوهر مقتول در مظان اتهام قرار بگیرد. در این
میان خانواده پوران توضیحاتی درباره زندگی خصوصی دخترشان دادند و گفتند: مقتول بهدلیل
اختلافاتی که با شوهر اولش داشت از او جدا شد و یکسال قبل با محسن ازدواج کرد.
محسن به موادمخدر صنعتی اعتیاد داشت، اما چندماهی بود که مواد را ترک کرده بود.
اما خیلی بهندرت از خانه بیرون میرفت و شغل مناسبی هم نداشت.
کارآگاهان بعد از شنیدن این اظهارات احتمال دادند جنایت بهدلیل اختلافات خانوادگی رخ داده است، اما هیچ ردپایی از متهم نبود. به این ترتیب جسد به پزشکیقانونی منتقل شد تا تحقیقات ادامه یابد. یکروز بعد در حالیکه محل جنایت تحتنظر بود، فردی مخفیانه وارد خانه شد. ماموران که احتمال میدادند این مرد همان متهم تحتتعقیب باشد، او را غافلگیر و بازداشت کردند. محسن بعد از انتقال به پلیس آگاهی در بازجوییها به اتهامش اعتراف کرد و گفت: «من و پوران اختلافاتی با هم داشتیم. روز حادثه نیز جروبحث کردیم و من که بهشدت عصبانی شده بودم دستانم را دور گلویش انداختم و آنقدر فشار دادم که از حال رفت. وقتی متوجه شدم پوران فوت شده است، ترسیدم و از خانه فرار کردم. یکروز را آواره بودم تا اینکه تصمیم گرفتم به منزل برگردم و اوضاع را بررسی کنم اما به دام افتادم.» متهم بعد از ثبت اعترافاتش روانه بازداشتگاه شد و پرونده او در اختیار بازپرس ویژه قتل قرار گرفت. در همین حال پرونده زنی که به قتل شوهرش متهم است روی میز بازپرس جنایی زنجان قرار گرفت.مردی چندروز پیش به بیمارستان منتقل شد و حدود نیمساعت بعد جان باخت. پزشکان علت مرگ او را مسمومیت شدید تشخیص دادند و این نظر توسط متخصصان پزشکیقانونی نیز تایید و مشخص شد به مرد جوان که هاشم نام داشت، سم خورانده شده است.
به این ترتیب همسر متوفی به نام نیلوفر بهعنوان مظنون شمارهیک پرونده، شناخته شد. این زن تنها کسی بود که میتوانست به هاشم سم بخوراند. کارآگاهان قبل از بازداشت او به تحقیق پرداختند و فهمیدند مظنون با شوهرش اختلافاتی داشت. در ادامه مشخص شد نیلوفر چندروز قبل از طریق یکی از آشنایانش قرصبرنج تهیه کرده است. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت تایید کرد نیلوفر از او قرصبرنج گرفته است. به این ترتیب زن جوان بازداشت شد. او که ابتدا قصد داشت ارتکاب جنایت را انکار کند در بازجوییهای تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت: «شوهرم میگفت به من علاقه زیادی دارد اما خیلی مرا تحتفشار میگذاشت و محدودم میکرد، بهطوری که اجازه نمیداد تنهایی هیچکاری بکنم. همین محدودیتها و کنترلها باعث شده بود از شرایط بهشدت ناراضی شوم و در نهایت تصمیم گرفتم برای رهایی از این وضعیت هاشم را به قتل برسانم.» متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «از طریق یکی از اقوام قرصبرنج تهیه کردم و آن را به شوهرم خوراندم. او بعد از خوردن قرص بهشدت بدحال شد و بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. من فکر میکردم نقشهای که کشیدهام حسابشده است و دستم رو نمیشود.»بنابر این گزارش نیلوفر نیز در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او برای افشای ابعاد دیگر پرونده همچنان ادامه دارد.
کارآگاهان بعد از شنیدن این اظهارات احتمال دادند جنایت بهدلیل اختلافات خانوادگی رخ داده است، اما هیچ ردپایی از متهم نبود. به این ترتیب جسد به پزشکیقانونی منتقل شد تا تحقیقات ادامه یابد. یکروز بعد در حالیکه محل جنایت تحتنظر بود، فردی مخفیانه وارد خانه شد. ماموران که احتمال میدادند این مرد همان متهم تحتتعقیب باشد، او را غافلگیر و بازداشت کردند. محسن بعد از انتقال به پلیس آگاهی در بازجوییها به اتهامش اعتراف کرد و گفت: «من و پوران اختلافاتی با هم داشتیم. روز حادثه نیز جروبحث کردیم و من که بهشدت عصبانی شده بودم دستانم را دور گلویش انداختم و آنقدر فشار دادم که از حال رفت. وقتی متوجه شدم پوران فوت شده است، ترسیدم و از خانه فرار کردم. یکروز را آواره بودم تا اینکه تصمیم گرفتم به منزل برگردم و اوضاع را بررسی کنم اما به دام افتادم.» متهم بعد از ثبت اعترافاتش روانه بازداشتگاه شد و پرونده او در اختیار بازپرس ویژه قتل قرار گرفت. در همین حال پرونده زنی که به قتل شوهرش متهم است روی میز بازپرس جنایی زنجان قرار گرفت.مردی چندروز پیش به بیمارستان منتقل شد و حدود نیمساعت بعد جان باخت. پزشکان علت مرگ او را مسمومیت شدید تشخیص دادند و این نظر توسط متخصصان پزشکیقانونی نیز تایید و مشخص شد به مرد جوان که هاشم نام داشت، سم خورانده شده است.
به این ترتیب همسر متوفی به نام نیلوفر بهعنوان مظنون شمارهیک پرونده، شناخته شد. این زن تنها کسی بود که میتوانست به هاشم سم بخوراند. کارآگاهان قبل از بازداشت او به تحقیق پرداختند و فهمیدند مظنون با شوهرش اختلافاتی داشت. در ادامه مشخص شد نیلوفر چندروز قبل از طریق یکی از آشنایانش قرصبرنج تهیه کرده است. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت تایید کرد نیلوفر از او قرصبرنج گرفته است. به این ترتیب زن جوان بازداشت شد. او که ابتدا قصد داشت ارتکاب جنایت را انکار کند در بازجوییهای تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت: «شوهرم میگفت به من علاقه زیادی دارد اما خیلی مرا تحتفشار میگذاشت و محدودم میکرد، بهطوری که اجازه نمیداد تنهایی هیچکاری بکنم. همین محدودیتها و کنترلها باعث شده بود از شرایط بهشدت ناراضی شوم و در نهایت تصمیم گرفتم برای رهایی از این وضعیت هاشم را به قتل برسانم.» متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «از طریق یکی از اقوام قرصبرنج تهیه کردم و آن را به شوهرم خوراندم. او بعد از خوردن قرص بهشدت بدحال شد و بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. من فکر میکردم نقشهای که کشیدهام حسابشده است و دستم رو نمیشود.»بنابر این گزارش نیلوفر نیز در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او برای افشای ابعاد دیگر پرونده همچنان ادامه دارد.