سرمقاله ی روزی نامه ی جمهوری "نعل وارونه آل سعود"

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 آذر ماه سال 1393
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی جمهوری "نعل وارونه آل سعود"
عجیب است که سرمقاله نویس تصور کرده با جامعه کوران سر وکار دارد که مدافع  سینه چاک حزب الشیطان شده است .چون  اهرم چماق وتهدید واقدامات ترورویستی وجنگ افروزی رژیم داعشی ولایت فقیه  و سپاه قدس در منطقه  شده است .چون نه از طریق این حزب ا لشیطان در لبنان  نه مقعر تفنگداران آمریکایی دربیروت منفجر شد که منجر به کشته ومجروح شدن صدها نفر از تفنگداران آمریکایی گردید که  سپس دست به گروگان گیری اتباع خارجی  برای باجگیری  زده شد. آنگاه  برای برون رفت از بحران مقطعی هسته ای جنگ 33 روزه با اسراییل برپا شد. در ادامه دستیار وپشت جبهه دو جنگ 22 و8 روزه حماس و جهاد اسلامی با اسراییل شد . به خصوص اینکه اکنون حزب الشیطان لبنان در سوریه کنار سپاه قدس حضور دارد ومشغول کشتن مخالفین سوری می باشد .البته فراموش نشده است که  چگونه وزارت بدنام اطلاعات رژیم داعشی ولایت فقیه در آلمان درترور رهبر حزب کردستان  در رستوران میکنوس در آلمان استفاده کرد؟
 بنابراین سرمقاله نویس حق دارد که اکنوو  سخت برآشفته شود که چرا نماينده ی عربستان  سعودي در سازمان ملل از شوراي امنيت خواسته است تا که حزب‌ الشیطان  را در فهرست گروه‌هاي تروريستي قرار دهد.  در ادامه افزوده اين ادعا و اقدام رژيم سعودي در سطح سازمان ملل درحالي صورت مي‌گيرد كه ديپلمات‌ها و رسانه‌هاي بين‌المللي از آن به عنوان يك شوخي بزرگ و مضحك نام برده و حتي يكي از كارشناسان غربي بی نام ونشان امام زمانی در واكنش به اين دروغ شاخدار سعودي‌ها گفته است: بهتر است عربستان اگر مايل به مقابله با حزب الشیطان لبنان است، از واژه تروريسم براي لكه‌دار كردن اين سازمان استفاده نكند. زيرا اين برچسب بيش از هر كس ديگري برازنده خود سعودي هاست." واقعيت اينست كه به گواهي جهانيان و اسناد و شواهد موجود، اگر سفير عربستان در سازمان ملل اندك صداقتي داشته باشد، بايد بپذيرد كه آل سعود پيشگام در ترويج تروريسم است نه مبارزه با آن. تمام واقعيت‌هاي موجود و روند تحولات بين‌المللي در سالهاي اخير مويد اين نكته است كه عربستان خاستگاه اصلي تروريسم در منطقه بوده و پدر خوانده گروه‌هاي تروريستي القاعده، داعش، جبهه النصره، بوكوحرام، الشباب و... محسوب مي‌شود. هر چند اين جريان‌هاي انحرافي از حمايت‌هاي آشكار و پنهان آمريكا و رژيم صهيونيستي نيز ‌بهره‌مند بودند ولي تعزيه‌گرداني جنگ‌هاي فرقه‌اي و اقدامات تروريستي را آل سعود برعهده داشته است. سعودي‌ها اگر در ادعاي خود صادق هستند، كه نيستند، بايد بيش و پيش از هر كاري ريشه تفكر تكفيري و افراطي را در خانه بخشكانند زيرا تا اين ريشه وجود دارد، تروريسم نيز به حيات شوم خود ادامه خواهد داد. رژيم سعودي بهتر است قبل از مطرح ساختن دعوت براي مبارزه با تروريسم و متهم كردن ديگران، آنرا از خود آغاز كند و با گروهك‌هاي تروريستي كه در دامان وهابيگري و در داخل نهادهاي آموزشي، ديني، اجتماعي و دولتي اين كشور رشد مي‌كنند، مقابله كرده و با قطع حمايت مالي از آنان كه عامل اجراي سياست‌هاي شوم آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه هستند، به اين بازي بدفرجام پايان دهد. 

بهرحال سرمقاله نویس با نادیده گرفتن عملکرد سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری درامورد اخلی کشورهای منطقه وهمسایه به و یژه مداخله گری تروریستی  رژیم داعشی ولایت فقیه در عراق وسوریه ولبنان وبحرین و یمن ... وکارنامه ی ننگین اقدامات تروریستی علیه ی مخالفان در برون مرز و پرونده ننگین محکومیت جهانی مستمر نقض حقوق بشر که دارد فراموش نشده که چگونه چندسال پیش سپاه قدس از طریق باندمافیای مواد مخدر مکزیکی طرح ناموفق ترور سفیرعربستان ر واشنگتن را داشت .ولی حال نعله وارونه زده و آدرس غلط داده است .
:نماينده رژيم سعودي در سازمان ملل از شوراي امنيت خواست حزب‌الله لبنان را در فهرست گروه‌هاي تروريستي قرار دهد. وي همچنين مدعي شد عربستان پيشگام مبارزه با تروريسم مي‌باشد! اين ادعا و اقدام رژيم سعودي در سطح سازمان ملل درحالي صورت مي‌گيرد كه ديپلمات‌ها و رسانه‌هاي بين‌المللي از آن به عنوان يك شوخي بزرگ و مضحك نام برده و حتي يكي از كارشناسان غربي در واكنش به اين دروغ شاخدار سعودي‌ها گفته است: بهتر است عربستان اگر مايل به مقابله با حزب‌الله لبنان است، از واژه تروريسم براي لكه‌دار كردن اين سازمان استفاده نكند زيرا اين برچسب بيش از هر كس ديگري برازنده خود سعودي هاست." 
اقدام فرافكنانه سعودي‌ها در سطح سازمان ملل عليه جنبش مقاومت اسلامي حزب‌الله لبنان به همان اندازه كه يك لودگي سياسي و چندش آور براي خنداندن ملت‌ها در اوضاع آشفته منطقه‌اي است، حكايت از شكست‌هاي بزرگ عربستان در سياست‌هاي خاورميانه‌اي و قدرت نمايي مقاومت اسلامي در برابر گروه‌هاي تكفيري و سلفي دارد كه رياض از آنها حمايت مي‌كند. شايد زماني كه سعودي‌ها در مسير سازماندهي نوچه‌ها و تربيت شده‌هاي خود در منطقه و وارد كردن آنها براي ورود از فاز تبليغات ايدئولوژيك به فاز مبارزات نظامي تحت پوشش "جهاد" اقدام مي‌كردند، هرگز تصور نمي‌كردند كه به همين سرعت با شكست روبرو شده و حجم گسترده سرمايه‌گذاري‌هاي آنها نقش بر آب شود ولي اكنون كه القاعده و داعش با سد مستحكم مقاومت اسلامي و ملت‌هاي منطقه مواجه شده و عملكرد گروه‌هاي تكفيري مورد نفرت جهاني قرار گرفته، مجبور هستند به سياست نعل وارونه متوسل شوند. آنها با فرافكني مفتضحانه قصد دارند ضمن متهم كردن رقيب، خود را از اين مهلكه نجات دهند. حركت اخير نماينده عربستان در سازمان ملل دقيقاً حكم همان دزد و تبهكاري را دارد كه درحال فرار از صحنه جرم هنگامي كه مردم براي دستگيري او را تعقيب مي‌كنند، فرياد "آي دزد، آي دزد" سر مي‌دهد تا با رد گم كردن، خود را از خطر دستگيري برهاند. رژيمي كه ريشه و اساس تفكرات تكفيري را با دلارهاي نفتي تقويت كرده و به جاي مقابله با صهيونيسم بين الملل، مسلمانان را به جان هم انداخته است، اكنون نه تنها ديگران را متهم به حمايت از تروريسم مي‌كند بلكه به خود جرأت مي‌دهد در صف اول پيشگامان مبارزه با تروريسم قرار بگيرد!
واقعيت اينست كه به گواهي جهانيان و اسناد و شواهد موجود، اگر سفير عربستان در سازمان ملل اندك صداقتي داشته باشد، بايد بپذيرد كه آل سعود پيشگام در ترويج تروريسم است نه مبارزه با آن. تمام واقعيت‌هاي موجود و روند تحولات بين‌المللي در سالهاي اخير مويد اين نكته است كه عربستان خاستگاه اصلي تروريسم در منطقه بوده و پدر خوانده گروه‌هاي تروريستي القاعده، داعش، جبهه النصره، بوكوحرام، الشباب و... محسوب مي‌شود. هر چند اين جريان‌هاي انحرافي از حمايت‌هاي آشكار و پنهان آمريكا و رژيم صهيونيستي نيز ‌بهره‌مند بودند ولي تعزيه‌گرداني جنگ‌هاي فرقه‌اي و اقدامات تروريستي را آل سعود برعهده داشته است.
اگر تفكرات وهابيت از حمايت دلارهاي نفتي عربستان برخوردار نبود، هرگز گروه‌هاي تروريستي سلفي و تكفيري امكان بروز و ظهور نمي‌يافتند. بدون ترديد اين گروه‌ها از پستان تفكرات انحرافي وهابيت تغذيه شده‌اند و با حمايت‌هاي سياسي و نظامي اين رژيم جان گرفته و به جان مسلمانان و ملت‌هاي جهان افتاده‌اند. بدين ترتيب، اقدام اخير نماينده رژيم سعودي در سازمان ملل صرفاً ژستي عوامفريبانه است كه يا با هدف دادن آدرس غلط براي فرافكني صورت گرفته و يا يك اقدام سفارشي است كه سفارش دهندگان آن، صهيونيست‌ها و اربابان غربي رژيم عربستان هستند كه مي‌خواهند براي جنبش جهادي حزب‌الله لبنان پرونده سازي نمايند. كمك 100 ميليون دلاري دولت عربستان به سازمان ملل براي مبارزه با تروريسم را نيز صرفاً رشوه‌اي به مقامات اين سازمان در راستاي چشم بستن بر نقش اين كشور در ايجاد و حمايت سازمان يافته از تروريسم مي‌توان تفسير كرد، رژيم سعودي اگر خواستار مقابله با تروريسم و خشكاندن ريشه‌هاي آن است، بايد از اختصاص بودجه ميلياردي براي ترويج تفكر سلفي گري و وهابيگري و حمايت از تروريست‌هاي تكفيري خودداري كند. دولت عربستان طبق توافق با دولت جديد افغانستان قرار است با احداث يك دانشگاه به اصطلاح اسلامي و پذيرش 4 هزار دانشجو و طلبه از افغانستان و ساير كشورها در كابل، همان مسير تربيت سلفي‌هاي مستعد جذب درگروه‌هاي تروريستي و افراطي را كه تاكنون در مدارس ديني عربستان و پاكستان صورت مي‌گرفت به شكل سازمان يافته‌تري دنبال كند. روشن است كه اين، يك اقدام عملي نيست، بلكه يك تلاش براي ترويج تفكري انحرافي است كه عناصر تكفيري را پرورش مي‌دهد.
سعودي‌ها اگر در ادعاي خود صادق هستند، كه نيستند، بايد بيش و پيش از هر كاري ريشه تفكر تكفيري و افراطي را در خانه بخشكانند زيرا تا اين ريشه وجود دارد، تروريسم نيز به حيات شوم خود ادامه خواهد داد. رژيم سعودي بهتر است قبل از مطرح ساختن دعوت براي مبارزه با تروريسم و متهم كردن ديگران، آنرا از خود آغاز كند و با گروهك‌هاي تروريستي كه در دامان وهابيگري و در داخل نهادهاي آموزشي، ديني، اجتماعي و دولتي اين كشور رشد مي‌كنند، مقابله كرده و با قطع حمايت مالي از آنان كه عامل اجراي سياست‌هاي شوم آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه هستند، به اين بازي بدفرجام پايان دهد.
شايد روزي نباشد كه مقامات و رسانه‌هاي صهيونيستي نگراني خود را از فعاليت‌هاي حزب‌الله لبنان و مقاومت اسلامي در منطقه ابراز ننمايند و بر نقش كليدي اين گروه اسلامي اعتراف نكنند. دقيقاً در چنين شرايطي است كه عربستان به اتاق اصلي طراحي عمليات ميداني عليه حزب‌الله تبديل مي‌شود و پيشنهاد گنجاندن نام گروه حزب‌الله لبنان در فهرست گروه‌هاي تروريستي را ارائه مي‌كند. افكار عمومي منطقه بويژه محالف عربي كه از رهبري حزب‌الله لبنان به عنوان نماد عزت و شرافت اعراب ياد كرده و شجاعت آن را در مقابل مطامع رژيم صهيونيستي مي‌ستايند و سيد حسن نصرالله را تأثيرگذارترين شخصيت معاصر جهان عرب لقب داده‌اند قطعاً براي اين سؤال پاسخي ندارند كه چرا سازمان سياسي و نظامي در منطقه كه توانسته توطئه‌هاي شوم رژيم صهيونيستي را نقش بر آب كند و اسرائيل را هر لحظه فرسوده‌تر نمايد، اكنون بايد اينگونه مورد هجمه نيابتي رژيم سعودي قرار بگيرد؟ مقامات سعودي با اين اقدام خود همانند غريقي كه براي نجات خود به هر خس و خاشاكي متوسل مي‌شود، شكست سياست‌هاي خود در منطقه را به نمايش گذاشته و وابستگي خود به رژيم صهيونيستي و حاميان غربي آن را آشكارتر كرده‌اند، لكه ننگي كه هرگز از دامان اين خاندان پاك نخواهد شد: