دوگزارش در مورد چگونگی امنیت اجتماعی

دوگزارش در مورد چگونگی امنیت اجتماعی 22 آبان -93
تارهای مو، دلیل نقض حکم قصاص
تارهای موی کشف‌شده در دستان مقتول باعث نقض حکم قصاص مردی شد که به قصاص محکوم شده ‌بود.ماموران مرداد سال89 باخبر شدند مرد جوانی در خانه‌اش به قتل رسیده‌ است. وقتی پلیس در محل حاضر شد جسدی را کشف کرد که با ضربات چاقو به قتل رسیده و در خانه رها شده‌ بود. بررسی‌های ماموران نشان داد مقتول مردی موادفروش بود که آخرین‌بار شاهدان او را با سعید، یکی از مشتریانش دیده‌ بودند.پلیس سعید را برای تحقیقات بیشتر بازداشت کرد. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: برای خرید مواد به خانه‌اش رفته ‌بودم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من که خیلی حالم بد بود با واردآوردن ضربات چاقو او را به قتل رساندم و بعد هم سوار ماشین شدم و فرار کردم.با صدور کیفرخواست علیه متهم، پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری‌استان قزوین ارسال شد. وقتی متهم پشت تریبون قرار گرفت، قتل را انکار کرد و گفت: قبول دارم به خانه مقتول رفته‌ بودم اما مواد خریدم و بعد هم خانه را ترک کردم.ما با هم درگیری نداشتیم ضمن اینکه ممکن است بعد از من کس دیگری در خانه او حاضر شده‌ باشد چون او موادفروش بود و افراد زیادی به خانه‌اش رفت‌وآمد می‌کردند.» درنهایت با توجه به شهادت شهودی که اولیای‌دم معرفی کرده ‌بودند رای بر قصاص متهم صادر شد. این حکم مورد اعتراض متهم و عبدالصمد خرمشاهی، وکیل‌مدافعش قرار گرفت. آنها در اعتراض خود عنوان کردند: «با توجه به اینکه آثاری در صحنه قتل بوده که مورد تحقیق قرار نگرفته و بررسی آنها می‌تواند به متهم کمک کند درخواست رسیدگی مجدد داریم ضمن اینکه متهم نیز شاهدانی دارد که درخواست استماع صحبت‌های آنها را هم داریمبا توجه به این اعتراض بود که رای صادره از سوی شعبه 13 دیوانعالی کشور نقض شد. قضات رسیدگی‌کننده اعلام کردند تارهای موی کشف‌شده در دستان مقتول می‌تواند مشخص کند قاتل کیست و قطعا این تار موها متعلق به فردی است که آخرین‌بار با مقتول درگیر شده‌ است ضمن اینکه لکه‌های خون موجود در خودرو متهم نیز مورد بررسی قرار نگرفته و شهودی که متهم به دادگاه معرفی کرده نیز مورد تحقیق قرار نگرفته‌اند. به این ترتیب رای صادره نقض می‌شود تا ایرادات وارده برطرف شود.به این ترتیب سعید یک‌بار دیگر فرصت پیدا کرد تا ادعای بی‌گناهی‌ خود را ثابت کند. او دوهفته دیگر پای میز محاکمه می‌رود.
مردی که متهم است زنی را با همدستی چندنفر کشته و جواهراتش را به سرقت برده، در دادگاه ادعا کرد قربانی انتقام‌گیری عشقی شده و قتل کار او نیست.  به گزارش شرق، پرونده این قتل یک‌سال قبل در ورامین به جریان افتاد. آن زمان شوهر زنی جوان به‌نام لاله به پلیس گزارش داد همسرش کشته شده و بچه‌هایش کنار جنازه مادرشان برای ساعت‌ها تنها بودند. این مرد گفت: «صبح خانه را ترک کردم و برای کار، بیرون رفته ‌بودم. شب که برگشتم در را باز کردم و دیدم جسد همسرم روی زمین افتاده و بچه‌هایم هم کنار جسد مادرشان نشسته‌اند و گریه می‌کنند. من دو فرزند دارم که بچه بزرگم سه‌ساله ‌است. او نمی‌تواند چیزی به یاد بیاورد یا حرفی بزند.» وقتی ماموران جسد را به پزشکی‌قانونی انتقال دادند و تحقیقات خود را برای شناسایی عاملان قتل آغاز کردند اولین فرضیه آنها قتل با انگیزه سرقت بود چراکه همه جواهرات زن جوان، پولی که در خانه بود و تلفن همراه او سرقت شده‌ بود. همچنین مشخص شد عاملان قتل آشنا بودند چراکه در خانه شکسته نشده بود و آثاری که نشان دهد آنها به زور وارد شده‌اند در خانه وجود نداشت.  چندروز بعد روشن‌شدن گوشی تلفن‌همراه مقتول راز این جنایت را فاش کرد و ماموران موفق شدند مردی افغان به‌نام رسول را که گوشی دستش بود بازداشت کنند. او به دست داشتن در قتل لاله اعتراف کرد و گفت: «من با زنی به‌نام ریحانه رابطه داشتم. او که از اقوام دور من است، گفت زنی جوان به نام لاله را می‌شناسد که شوهرش قمارباز است و طلاهای زیادی دارد. من هم تصمیم گرفتم با کمک شوهرخواهرم سرقت از خانه لاله را انجام دهم. مطابق نقشه ریحانه به‌عنوان میهمان به خانه لاله رفتیم البته در را باز گذاشت تا من و فرید شوهرخواهرم وارد منزل شویم. ما با چاقو وارد شدیم. اول به سمت ریحانه حمله کردیم تا لاله به او شک نکند. بعد او بچه‌ها را برداشت و بیرون رفت. فرید ضربه‌ای به گردن لاله زد و بعد من ضربات بعدی را زدم و او را کشتیم و هرچه طلا و جواهر داشت، برداشتیم. بچه‌ها را در خانه گذاشتیم و رفتیم.»  با اعتراف رسول، متهمان دیگر نیز دستگیر شدند و به جرم خود اعتراف کردند. ماموران همچنین طلافروش‌هایی که جواهرات سرقتی را خریداری کرده ‌بودند شناسایی و بازداشت کردند. با پایان تحقیقات در دادسرا کیفرخواست علیه متهمان صادر و روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 74 دادگاه کیفری ‌استان تهران به ریاست قاضی عبد‌الهی برگزار شد. بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست را خواند وکیل اولیای‌دم نیز شکایت خود را مطرح و اعلام کرد با توجه به اینکه مشارکت در قتل برای رسول و فرید در نظرگرفته‌ شده ‌است اولیای‌دم از رسول اعلام گذشت کردند و درخواست قصاص فرید را دارند. سپس فرید در جایگاه حاضر شداو همه اتهامات را رد کرد و گفت: من در قتل و سرقت نقش نداشتم؛ اینکه گفته می‌شود با نوجوانی به‌نام مژگان که دختر ریحانه است رابطه داشتم، دروغ است. واقعیت این است که من قربانی شده‌ام چون پسر ریحانه همسر من مینا را دوست داشت و مینا با او ازدواج نکرد. آنها ناراحت هستند و این‌طوری از من انتقام گرفتند.  متهم در ادامه گفت: رسول برادرزنم هم ریحانه را دوست داشت و آنها سال‌ها بود که با هم رابطه داشتند به همین خاطر هم دلش می‌خواست خواهرش با پسر ریحانه ازدواج کند اما لاله قبول نکرد و اینها من را به‌عنوان متهم معرفی کردند. هرچه در اداره آگاهی و دادسرا در مورد قتل و سرقت گفته‌ام تحت فشار بوده و هیچ‌کدام را قبول ندارم، من مقتول را نمی‌شناختم. سپس رسول در جایگاه حاضر شد. او انگشت اتهام را همچنان به سمت شوهرخواهرش گرفت و مدعی‌ شد قاتل اصلی اوست اما به دفاع از ریحانه پرداخت و گفت. او در این قتل نقشی نداشت و ماموران به اشتباه بازداشتش کردند.  ریحانه نیز همه اتهامات را انکار و گفته‌هایش در اداره آگاهی را هم رد کرد. با پایان جلسه رسیدگی هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند