اندر مشاهدات روزانه تشييع جنازه

اندر مشاهدات روزانه
تشييع جنازه
26آبان-93
ازاین بهترنمی توان  عمق جونارضایتی عمومی به ویژه نسل جوان نسبت به رژیم داعشی ولایت فقیه را به تصویر کشاند که گزارشگر روزی نامه ی جمهوری اسلامی محور تشییع جنازه مرتضی پاشایی از سوار وپیاده شدن متروی تهران به سمت بهشت زهرا گزارش داده است. داخل واگن‌ها نيز مملو از جمعيت، هيچ كس هم پياده نمي‌شد توي راهرو ايستگاه ولي‌عصر تا چشم كار مي‌كرد جمعيت سياهي مي‌زد و اكثر قريب به اتفاق دختران و پسران جوان. بعد كه آمدم روزنامه ديدم سايت فرارو تيتر زده "تشييع مرتضي پاشايي تهران را قفل كرد." خُب اين هم از مشاهدات امروز بود. در اين نوشته‌ها ما كاري به حاشيه‌ها نداريم، آنچه مي‌بينيم مي‌نويسيم بي‌كم و كاست. اما سئوال اين است كه: فارغ از همه انگيزه‌ها و دلايل، آيا درست است وسايل حمل و نقل عمومي در يك روز خاص، دچار مشكلي شوند كه اصل آن مربوط به همه نيست؟
امروز براي اولين بار در ايستگاه مترو ميدان انقلاب اسلامي، با وجود همه تلاشي كه كردم تا سه مرتبه نتوانستم سوار قطار شوم. البته تنها من نبودم، عده زيادي اين پايين بوديم و داخل واگن‌ها نيز مملو از جمعيت، هيچ كس هم پياده نمي‌شد. بالاخره به هر زور و ضربي بود خود را وسط اين جمعيت جا دادم. آن قدر ازدحام بود كه نمي‌شد تكان خورد. قيافه‌هاي اطراف، اكثراً جواناني با كاپشن‌هاي چرمي مشكي بودند. پيرمردي بغل دست من كه به زور نفس مي‌كشيد، گفت: اينها مي‌روند بهشت‌زهرا! اول فكر كردم منظورش اين است كه قطار از ريل خارج مي‌شود و همه مي‌رويم آن دنيا، ولي بعد ادامه داد: براي تشييع جنازه آن خواننده كه به رحمت خدا رفته. داشتم توي ذهنم دنبال اسم آن مرحوم مي‌گشتم كه رسيديم ايستگاه ولي‌عصر. بي‌خيال ايستاده بودم كه تا بهشت‌زهرا فرصت هست. درب‌هاي قطار كه باز شد ناگهان مثل بادكنكي كه بتركد، همه ريختند پايين و من و چند نفر ديگه هم نزديك بود نقش بر زمين شويم. بعد واگن تقريبا خالي شد. از يكي پرسيدم: چي شد؟ گفت: تشييع جنازه از جلو تالار وحدت شروع مي‌شود. مردم مي‌روند آن جا. توي راهرو ايستگاه ولي‌عصر تا چشم كار مي‌كرد جمعيت سياهي مي‌زد و اكثر قريب به اتفاق دختران و پسران جوان. بعد كه آمدم روزنامه ديدم سايت فرارو تيتر زده "تشييع مرتضي پاشايي تهران را قفل كرد." خُب اين هم از مشاهدات امروز بود. در اين نوشته‌ها ما كاري به حاشيه‌ها نداريم، آنچه مي‌بينيم مي‌نويسيم بي‌كم و كاست. اما سئوال اين است كه: فارغ از همه انگيزه‌ها و دلايل، آيا درست است وسايل حمل و نقل عمومي در يك روز خاص، دچار مشكلي شوند كه اصل آن مربوط به همه نيست؟ آيا اگر خاص بودن اين روز و ازدحام جمعيت قابل پيش‌بيني بود، مسئولين مربوطه نمي‌توانستند براي رفت و آمد شهروندان از قبل تمهيداتي بيانديشند؟ اميد است مشاهدات امروز ما براي بزرگان و كارشناسان مسايل اجتماعي هم قابل تامل باشد. هر چند ما اطمينان داريم مراجع ذيربط هميشه بهتر از ما مي‌فهمند و مي‌دانند و احتياج به خواندن اين مشاهدات روزانه ندارند، ولي خوبست اين يك مورد را دقيق‌تر بخوانند. احمد حسيني 25/8/93