گفت‌و‌گو با قربانيان اسيد‌پاشي زنجيره‌اي اصفهان

گفت‌و‌گو با قربانيان اسيد‌پاشي زنجيره‌اي اصفهان  27مهر-93

مدتی است که عجیب داستان داعش گرد وخاک گسترده ی تبلیغاتی فرامنطقه ای وجهانی برپا کرده وتبدیل به خبر محوری روزدرسطح جهان شده است  ویک ریز از اعمال جنایت آمیز داعش گزارش وپخش می گردد . البته بدون آنکه گفته شود .دلیل پیدایش داعش چیست تا نقش بستر سازانش شناسایی ومعرفی نشوند و برخلاف ادعای مبارزه باد اعش کردن شان ولی چراغ خاموش موازی داعش  حرکت و اقدام می کنند ؟ بهرحال آنچه از جنایات ضد بشری داعش بازتاب داده شده است .هنوز به این مرحله عمل نکرده که در تصویر ضمیمه شده به نمایش گذاشته شده که دراصفهان به وقوع پیوسته است و درحالیکه قربانی لباسش را در می آورده تا مانع  ازگسترش اسید به سایر اندامش شود .به  جای اینکه به وی کمک شود . اما هشدار داده شده که حجابت را رعایت کن .درصورتیکه تاریخچه ای برابر عمر ننگین رژیم ولایت فقیه حاکم برایران دارد. طوریکه در مدت کوتاهی چندمورد اسید پاشی در اصفهان  اتفاق افتاده است که بطور عمد خبررسانی اش سانسور شده است .آیا هنوز جای ابهام وجود دارد که کانون پیدایش ورشد ونمودد اعش کجا بوده است؟
از پل بزرگمهر عبور مي‌كند صداي زنگ گوشي موبايلش را مي‌شنود، نوشته مامان؛ بايد پاسخش را بدهد حتما مانند هميشه دل نگران دخترش است، خودروي خود را به سمت باغ گل‌ها هدايت مي‌كند و گوشه‌اي متوقف مي‌شود تا دل نگراني‌هاي مادر را با صداي گرم خود پاسخ دهد كه نگران نباشيد هر چه زودتر مي‌رسم خانه، اما مادر تا سلام مي‌كند صداي فرياد "سوختم سوختم" دختر را مي‌شنود... 
زنان اصفهاني مهر ماه را با ترس و وحشت آغاز كردند. ترسي كه از اسيد پاشي‌هاي زنجيره‌اي يك ماه اخير به بانوان راننده ناشي مي‌شود. مقامات استان آمار را دو نفر اعلام كردند، اما پيگيري‌هاي ايسنا براي قربانيان آمار را بيش از دو نفر نشان مي‌دهد.
***
"ندا- م" 27 ساله مورد اسيد پاشي قرار مي‌گيرد، بدون اينكه بداند گناهش چيست و چه كسي با او خصومت داشته است؟ شماره پدر ندا را از باشگاه يوگايي كه زماني به آنجا مي‌رفته پيدا مي‌كنيم. صداي خنده و حرف زدن خانم‌ها از اتاق باشگاه به سالن مي‌آيد، بي‌گمان روزي صداي خنده ندا هم از اين اتاق شنيده مي‌شده، خنده‌اي كه به گفته پدرش دو هفته است به طور كامل بر لب‌هاي دختر و خانواده‌اش خشكيده است. پدر ندا كه اين روزها همه زندگي خود را رها كرده و در تهران به دنبال معالجه دخترش است، حادثه را مربوط به چهارشنبه دو هفته پيش و حوالي ميدان بزرگمهر مي‌داند و مي‌گويد: ندا ماشين را گوشه خيابان متوقف مي‌كند تا جواب تلفن مادرش را بدهد، اما يك موتور با دو سرنشين به ندا اسيد مي‌پاشند و فرار مي‌كنند و او اكنون از ناحيه چشم، گوش چپ، گردن، دست و پاها آسيب ديده است.
او مي‌افزايد: وقتي اسيد به صورت ندا پاشيده مي‌شود از ماشين پياده شده و همچون كبوتري خود را به شمشادهاي اطراف مي‌زده و از مردم كمك مي‌خواسته، اما متاسفانه ديگران نمي‌دانستند، چگونه بايد به او كمك كنند و منتظر اورژانس مي‌مانند. متاسفانه مردم ايران كوچكترين اطلاعي درباره كمك به قربانيان اسيدپاشي ندارند. او با بيان اينكه روحيه ندا از اين جنايت بسيار آسيب ديده است، ادامه مي‌دهد: ديروز دخترم چهار ساعت در اتاق عمل بوده است در اين دو هفته مرتب حالت تهوع داشته و غذا نمي‌خورد تازه امروز كمي از تخت پايين آمده و چند قدمي راه رفته است. پدر قرباني مي‌گويد: گناه ندا چه بوده است؟ هيج كسي تاكنون از اين دختر كوچكترين خلافي نديده است، او هميشه آبرومندانه زندگي كرده و با هيچ كسي خصومت شخصي نداشته است.
او با بيان اينكه آنها كه به دخترم تهمت بي‌حجابي مي‌زنند بايد در آخرت پاسخ دهند، مي‌افزايد: ندا هيچ گاه نمازش ترك نشده است. هميشه وقتي مي‌خواستم به دخترم پول دهم زير جانمازش مي‌گذاشتم. او كسي نبود كه در قيد و بند حجاب نباشد اين را همسايه‌ها، فاميل و آشنايان همه شاهد هستند. اين پدر با بيان اينكه ندا روحيه خاص خود را دارد، ادامه مي‌دهد: صندوق عقب ماشين ندا را كه بالا زدم يك ساك پر از لباس بود كه مي‌خواسته براي كمك به دختري كه پدرش در زندان بوده است، ببرد.
او مي‌گويد: ندا بايد چهار مرحله عمل شود دكترها از يك چشم او كاملا نا اميد شده‌اند و چشم ديگرش 20- 30 درصد شانس بينايي دارد. تاكنون او را پيش چندين پزشك برده‌ايم تا شايد رسيدگي كنند. پدر ندا با بيان اينكه دختر من تنها قرباني اسيد پاشي يك ماه اخير در اصفهان نبوده است، ادامه مي‌دهد: ندا هميشه با روحيه قوي و مردانه در جامعه حضور داشت و مطمئن هستم امروز هم با همان روحيه در برابر اين آسيب مقاومت مي‌كند و اميدوارم آنها كه چنين جنايتي را مرتكب شدند، هر چه زودتر نتيجه اعمال قبيح خود را ببينند و شهر براي ديگر خانم‌ها امن شود.
***
"مريم- د" تولد پسرش را قرار است جشن بگيرد به او مي‌گويد كه با هم براي تدارك اين جشن بيرون بروند، اما پسر مي‌خواهد درس بخواند و مادر اصراري نمي‌كند و خودش در حالي كه از دانشگاه آمده و خسته است با همان مانتو و شلوار دانشگاه راهي خيابان مي‌شود. شيشه ماشينش اندكي پايين است تا از هواي پاييزي مهر ماه لذت ببرد اما ناگهان اين هوا برايش جهنم مي‌شود...
مريم در اولين جمله خود مي‌گويد: فقط خدا را شكر مي‌كنم كه پسرم با من نيامد، چون اگر صندلي كنار من نشسته بود، معلوم نبود چه بلايي بر سر او مي‌آمد؟
او ادامه مي‌دهد: يك موتورسوار نزديك به دو ليتر اسيد از شيشه پايين ماشين و سمت راننده به صورت، دست، پا و همه بدنم پاشيد. تا كنون در خصوص اين اسيدپاشي زنجيره‌اي در اصفهان نشنيده بودم و فكر مي‌كنم جزء اولين افرادي هستم كه قرباني شدم.
اين خانم جوان مي‌گويد: من بارها سوختن دست را با بخار آب يا قابلمه و... تجربه كردم اما اين سوختن متفاوت بود، لباس‌هايم در تنم پودر شد. مردم من را به مغازه‌اي بردند و سريع به صورتم آب پاشيدند.
او مي‌افزايد: يكي از قرنيه‌هايم را از دست دادم و بايد پيوند قرنيه انجام دهم. بدنم به شدت آسيب ديده، يك قسمت از سر من سوراخ شده و هنوز شوك هستم كه چطور يك نفر با انسان اين كار را مي‌كند؟ آيا او هم انسان است؟!
مريم با بيان اينكه تا كنون با هيچ كسي خصومت شخصي نداشته است، مي‌گويد: در آگاهي متوجه شدم تنها من نيستم كه قرباني اين جنايت شده‌ام و چندين نفر ديگر از نقاط مختلف شهر مورد اين جنايت مشابه قرار گرفته‌اند.
او با اشاره به اينكه گفته مي‌شود خانم‌هاي بد حجاب مورد اسيدپاشي قرار گرفته‌اند، ادامه مي‌دهد: من در يك خانواده مذهبي بزرگ شده‌ام و هيچ وقت به خود اجازه نداده‌ام كه با پوشش نامناسب از منزل بيرون بيايم. من آن روز فرم دانشگاه را به تن داشتم.
اين قرباني اسيدپاشي زنجيره‌اي در اصفهان با انتقاد از بيمارستان سوانح و سوختگي مي‌گويد: متاسفانه آن شب هيچ كسي رسيدگي نمي‌كرد و با من مانند يك بيمار معمولي برخورد مي‌شد.
او مي‌گويد: خدا براي هيچ كسي نخواهد كه چنين اتفاقي رخ دهد. آيا اين جنايت كاران فكر نمي‌كنند شايد يك زن راننده باردار باشد؟ كاش زودتر پليس، امنيت را به زنان اين شهر بازگرداند.
***
"سارا- ق" در حالي كه مشغول پارك خودروي سمند خود در حوالي خيابان مهرداد اصفهان است، شيشه سمت چپ را تا نيمه پايين مي‌كشد كه ناگهان احساس گرمايي شديدي در سمت چپ صورت خود مي‌كند...
‌پيدا كردن يكي از آشنايان سارا در ميان افرادي كه براي ملاقات پشت در بيمارستان در انتظار هستند، دشوار به نظر مي‌رسد. دختر جواني كه به گفته شايعات يكي از قرباني اسيد پاشي در اصفهان به دليل بدحجابي است، اما تمام زناني كه در انتظار ملاقات با او هستند، چادر به سر دارند.
"سارا- ق" 25 ساله و متاهل، چهارشنبه گذشته (23 مهرماه) براي مراجعه به دندان پزشك، قرباني اسيد پاشي مهاجمان ناشناس شده است. زن جواني كه يكي از چهار قرباني قطعي اسيد پاشي در اصفهان، از دو هفته پيش تاكنون است، جنايت‌هايي كه اگرچه تا‌كنون برخي مسئولان آن را خصومت شخصي عنوان كرده‌اند، اما قربانيان وجود هرگونه خصومت شخصي را به جد رد مي‌كنند و تاكيد دارند در زمان حادثه غافل گير شده‌اند.
ملاقات با سارا به دليل شرايط روحي و جسمي او ممكن نيست. "علي- ع" همسر او در خصوص شب حادثه مي‌گويد: حادثه حدود ساعت 6 بعد از ظهر اتفاق افتاده است، سارا مهاجمان را نديده اما احتمالا موتورسوار بوده‌اند.
مرد جوان كه به نظر هنوز شوكه است، ادامه مي‌دهد: سارا در بخش مراقبت‌هاي ويژه بستري و از ناحيه چشم چپ دچار آسيب جدي است، بينايي او كاهش يافته و پزشكان براي بررسي آسيب بايد تا زمان از بين رفتن التهاب چشم منتظر بمانند. "علي- ع" با وجود شايعات در خصوص اسيد پاشي به زنان بد حجاب، اصرار دارد نامي از همسرش برده نشود با اين حال تاكيد دارد كه همسرش نه قرباني بد حجابي است و نه خصومت شخصي. اين دو مورد را تمام آشناياني كه به ملاقات سارا آمده‌اند نيز بيان مي‌كنند.تقريبا تمام بستگان سارا از حوادث مشابهي كه در اصفهان اتفاق افتاده اطلاع دارند، همسر سارا مي‌گويد: حمله به سارا نمي‌تواند به دليل خصومت شخصي باشد زيرا هر دوي ما خانواده‌هاي محترمي داريم، مهاجمان ناشناس بوده‌اند و پليس از روز حادثه پيگير است، اما تاكنون اطلاعات جديدي به ما داده نشده است.
12 درصد سوختگي! اما به گفته همسر سارا 12 درصد حياتي. اين زن جوان نيمي از صورت خود را از دست داده است و مانند چهار قرباني ديگري كه خبرنگار با آن‌ها گفت وگو كرده (يكي از قربانيان حاضر به انتشار مصاحبه‌اش نشد) و يا در جريان جنايت انجام شده بر عليه آنها قرار گرفته هنوز نمي‌داند قرباني چه شده است؟!
در همين رابطه سرهنگ ستار خسروي، رئيس پليس آگاهي استان اصفهان در گفت‌و گو با ايسنا خبر از كشف سرنخ‌هاي خوبي از خاطيان داد.
وي ارتباط مجرم يا مجرمان به گروه‌هاي خاص را رد و با تأييد اينكه حملات توسط يك شخص انجام شده، اطلاع رساني‌هاي بيشتر در اين خصوص را موكول به بررسي حوادث در كميسيون اطلاع رساني استان كرد. گذشت‌هاي بي‌جاي قربانيان اسيدپاشي علت تجري مرتكبان اين جنايت است
رئيس دادگاه كيفري يك در دهه 70 معتقد است كه گذشت‌هاي بي‌مورد قربانيان اسيدپاشي از اجراي قصاص و باز نبودن دست دادسرا براي اجراي احكام قصاص اعضاء، دو دليل اصلي تجري مرتكبان اين جنايت است. "روشنعلي شكاري" در گفت‌وگو با ايسنا، درباره علت افزايش ميزان اسيدپاشي اظهار كرد: قانون اسيدپاشي از قديم وجود داشت و مجازات سنگيني - حتي اعدام - هم براي آن پيش‌بيني شده بود ولي با اين وجود زماني كه ما وارد دادگستري و وارث دادگاه جنايي سابق شديم پرونده‌هاي اسيدپاشي زيادي داشتيم. وي ادامه داد: بعد از اينكه قانون حدود و قصاص تصويب شد در 10 سالي كه من در دادگستري بودم فقط يك مورد پرونده اسيدپاشي به ما ارجاع شد چون ترس از قصاص وجود داشت. فكر مي‌كنم گذشت‌هاي بيجاي مجني‌عليهم باعث اين تجري مي‌شود؛ زيرا مرتكبان اين جرم در زندان يا عفو مي‌شوند يا آزادي مشروط مي‌گيرند. اين قاضي پيشين دادگستري با بيان اينكه بهترين راهكار اين است كه قربانيان اسيدپاشي بي‌جهت گذشت نكنند، افزود: متاسفانه شايد محاكم دادگستري هم آنطور كه بايد و شايد دستشان در اجراي مجازات قصاص اعضا باز نيست و گرنه زندان، تعزير و قصاص در شرع و قانون پيش‌بيني شده است.
"شكاري" درباره مشكلات موجود براي اجراي قصاص عضو از جمله در رابطه با چشم، معتقد است: قصاص حق مجني عليه است و شايد دست دادگستري باز نيست يا نمي‌خواهد اين گونه آرا را اجرا كند و گرنه امروزه با تاباندن يك اشعه ليزر مي‌توان حكم را اجرا كرد و وسيله اجراي حكم فراهم است. در قديم الايام هم اين حكم اين‌طور اجرا مي‌شده كه آيينه را داغ مي‌كرده‌اند، جلوي خورشيد مي‌گرفته‌ و به چشم فرد مي‌تابانيده‌اند. وي تصريح كرد: بايد دست دادگستري در قصاص اعضاء باز باشد، يعني مجني‌عليه يا اولياي آنها را به گذشت تشويق نكند. البته درست است كه گذشت خوب است ولي در جايي كه موجب تجري ديگران نشود و جنبه بازدارندگي را از دست ندهد. اين استاد دانشگاه درباره ضرورت ايجاد محدوديت در فروش اسيد، گفت: اگر واقعا مفسده زيادي داشته باشد و امنيت جامعه را به حدي به خطر مي‌اندازد كه بشود فروش آن را محدود كرد قطعا بايد نسبت به ايجاد محدوديت در خريد و فروش آن اقدام كرد؛ به عبارتي وقتي وسيله ارتكاب جرم كنترل شود بد نيست كه خريد و فروش آن هم كنترل شود.