"زنده‌خواری موش‌های تهران توهم هالیوودی است"

 جالب است که  موش های تهران لبیک به پیشنهاد رهبرداعشی ام القرای جهان اسلام خامنه ای پیرامون افزایش جمعیت یا زاد وولد  داده وواکنش شان مثبت  بوده است . زیرا که گزارش شده خبر وجود بيش از 50 ميليون موش در تهران، خبري بود كه بار ديگر موش‌ها را به خانه‌ها و به جمع محافل دوستانه كشاند. به خصوص آنكه اين‌بار خبر زنده‌خوار بودن موش‌ها نيز به آن اضافه شده بود. خبري كه کها دعا شدهت وهم هالیوودی است و از سوي مديرعامل شركت ساماندهي مشاغل شهرداري تهران تكذيب شد  در صورتی که يكي از اخبار بحث‌برانگيز اين روزهاي حوزه اجتماعي است
خبر وجود بيش از 50 ميليون موش در تهران، خبري بود كه بار ديگر موش‌ها را به خانه‌ها و به جمع محافل دوستانه كشاند. به خصوص آنكه اين‌بار خبر زنده‌خوار بودن موش‌ها نيز به آن اضافه شده بود. خبري كه گرچه از سوي مديرعامل شركت ساماندهي مشاغل شهرداري تهران تكذيب شد ولي بازهم به دليل ابهامات موجود در اين زمينه همچنان يكي از اخبار بحث‌برانگيز اين روزهاي حوزه اجتماعي استهمين امر بهانه‌يي شد براي گفت‌وگو با رضا قديمي، مديرعامل سازمان ساماندهي مشاغل شهرداري و با حضور اردوان پورمحمدي، معاون مبارزه با جانوران موذي اين سازمان. گفت‌وگويي دوساعته كه در آن قديمي گرچه تعداد موش‌هاي تهران را تنها يك ميليون دانسته و زنده‌خوار بودن‌شان را رد كرده، ولي حاوي نكات و زواياي ظريفي است كه شايد كمتر بدان‌ها پرداخته شده باشد.
آقاي قديمي، چه بخواهيم و چه نخواهيم امروز بحث موش به يكي از سوژه‌هاي روز و حتي دغدغه‌هاي مردم پايتخت‌نشين بدل شده است. شايد مهم‌ترين دليل آن هم دو مورد باشد. اول تعداد موش‌ها كه آمارهاي متفاوتي دراين زمينه نقل شده از 30 ميليون تا 50 و حتي 70 ميليون. دوم بحث «زنده‌خواري» اين موش‌ها يا به قول كارشناسان همان «رت»‌ها يا موش‌هاي «نروژ»ي است. اينكه اگر واقعا اينقدر موش زنده‌خوار داشته باشيم، چنانچه به هر دليلي طغيان كنند و از زير زمين به روي زمين بيايند مردم تهران با خطري جدي مواجهند. ولي گويا شما اين آمار را قبول نداريد و آن را انكار مي‌كنيد.
بله. البته من هر دو مورد را رد مي‌كنم. يعني هم تعداد اين موش‌ها را و هم زنده‌خوار بودن آنها را.
چطور؟
براي پاسخ به سوال شما لازم است كمي به عقب برگرديم. يعني بهمن 92. درآن زمان طي جلسه‌يي كه درشهرداري برگزار شد، مقرر شد بحث مبارزه با موش‌ها از ستاد محيط زيست به ما يعني سازمان ساماندهي مشاغل واگذار شود. صادقانه بگويم. من تا قبل از آن هيچ تجربه‌يي در مورد موش‌ها نداشتم. اما به هر حال وظيفه‌يي بود كه به دوش ما گذاشته شده بود. در نخستين قدم پس از بررسي وضعيت اكيپ‌هاي مبارزه با موش‌ها سراغ سموم مورد استفاده رفتيم. براي همين با سازمان حفظ نباتات مكاتبه كرديم كه آنها در نهايت سم «ديفتايلون» را به ما پيشنهاد كردند كه هيچ گونه تبعات زيست‌محيطي براي شهر و مردم نداشت و بسيار هم براي موش‌ها خوش خوراك بود. گفتيم چه شركت‌هايي اين سم را دارند كه چند شركت را معرفي كردند كه در نهايت با يك شركت ايراني كه نماينده انحصاري توليد‌كننده اين نوع سم درايران بود قرارداد بستيم و آن را خريديم. البته انستيتو پاستور آن را آزمايش و تاييد كرد.
سموم مورد استفاده قبلي هم خارجي بودند؟
خير. از آنجايي كه تهيه اين سموم دست دلالان خاصي بود و از سويي اين سموم گران بودند ترجيح مي‌دادند از سموم بي‌كيفيت ولي ارزان‌تر استفاده كنند.
و چقدر از اين سم خريديد؟
9
تن كه فكر مي‌كنم حالا حالا‌ها هم داشته باشيم. اينها سم نيست طعمه نيست. يعني در هرگرم از طعمه 0025/0 گرم سم وجود دارد كه درعين كم بودن بسيار قوي و براي از بين بردن موش‌ها كافي است.
آن زمان خودتان هم وضعيت وجود موش‌ها را در تهران بررسي كرديد؟ نتيجه اين گشت و گذار چه بود؟
بله. خيلي از خيابان‌ها را گشتيم. ديدم كه موش واقعا وجود دارد ولي نه با آمارهايي مانند 30 ميليون كه آن روزها مطرح بود. براساس بررسي‌هايي كه با كارشناسان سازمان داشتيم هركجا فست‌فود بود يا هركجا كه زباله‌ها به شكلي ناصحيح- به خصوص توسط مردم- بيرون گذاشته شده بود، موش در آن نقاط فراوان ديده مي‌شد. ناگفته نماند آن اوايل با فشارهاي زيادي هم روبه‌رو بوديم و دست و پنجه نرم مي‌كرديم.
برآورد شما در همان زمان از تعداد موش‌هاي تهران چقدر بود ؟
به نظر من غيركارشناس درآن روزها 5/2 تا 3 ميليون موش درتهران وجود داشت.
اشاره كرديد به «فشار»، منظورتان چه نوع فشاري است؟
مثلا فلان مقام محترم شركتي را معرفي مي‌كرد و اصرار داشت از اين شركت سم بخريم يا از آن براي مقابله با موش‌ها استفاده كنيم. يا افراد زيادي كه مدعي ابداع روش‌هاي جديدي براي از بين بردن موش‌ها بودند اينجا مي‌آمدند و اصرار داشتند كه از روش‌هاي آنها استفاده كنيم. يكي مي‌گفت من صدايي توليد كردم كه وقتي آن را پخش كنم موش‌ها فرار مي‌كنند. يكي ديگر مدعي بود امواجي را توليد مي‌كند كه موش‌ها را فراري مي‌دهد.
و هيچ كدام از افرادي كه مدعي توانايي براي مبارزه با موش‌ها بودند درست نمي‌گفتند؟!
نه. با تمام‌شان جلسه گذاشتيم. پرونده‌هاي‌شان هست. اما هر كدام پاي عمل كه به ميان مي‌آمد جا مي‌زدند يا روش‌ها و موادي كه استفاده مي‌كردند از سوي انستيتو پاستور تاييد نمي‌شد. واگر نه ما مشكلي با آنها نداشتيم.
من با تمام اين افراد صحبت نكردم ولي يكي از اين افراد كه اتفاقا نظرات و نامش نيز درگزارش آمده بود، مدعي است كه بارها پيش شما آمده ولي شما به دلايل واهي وي را به قول معروف پيچانده‌ايد!
اتفاقا من اين آقا را كاملا به خاطر دارم. يك روز مهندس عبداللهي- معاون خدمات شهري به من زنگ زد كه فلاني يكسري كارهايي براي كشتن موش‌ها كرده است. با وي جلسه‌يي بگذار ببين چه مي‌گويند. ما هم جلسه‌يي با وي گذاشتيم و اين آقا به اتفاق همسرشان آمدند. اول كلي درمورد روش تهاجمي و... صحبت كردند و بعد به قول خودشان مستندشان را كه شامل فيلمي از مصاحبه‌هايي كه با مردم منطقه 5 كرده بودند، نشان دادند. براساس آنچه در فيلم نشان مي‌دادند از نوعي سم مايع به قول خودشان ابتكاري و روش شكار با تفنگ كه روشي منسوخ شده است، استفاده مي‌كردند. من با ديدن آن مايع حدس زدم كه مايع از نوع سم «...» است. اما چيزي نگفتم. البته هنوز هم يقين ندارم بلكه فقط حدس من است. با اين حال گفتم: باشه، ما سم را به انستيتو پاستور براي آزمايش اثر‌گذاري و اينكه براي محيط زيست خطر دارد يا خير مي‌فرستيم. ولي وي گفت: نه. چون فرمولش لو مي‌رود. گفتم باشه. من نامه مي‌زنم كه ما فرمول آن را نمي‌خواهيم فقط بگوييد براي محيط زيست و مردم خطرناك هست يا خير و خودتان هم برويد سم‌تان را بدهيد و جوابش را نيز خودتان بگيريد و هزينه‌اش هم با من. اما باز هم قبول نكردند. گفتم: خب پس حداقل بياييد با روش خود يك راسته خيابان را كه ما تعيين مي‌كنيم از موش‌ها پاك كنيد. خلاصه قرار شد يكي از خيابان‌هاي فرعي خيابان ستارخان كه مشخص كرديم را در عرض 48 ساعت پاكسازي كنند البته تحت نظر ما و با هزينه سازمان. روز كه قرار بود برويم براي شروع كار، يكدفعه ايشان به مدير من زنگ مي‌زند و مي‌گويد چون شما هزينه ما را در منطقه 5 نداده‌ايد ما هم حاضر به اين كار نيستيم !يعني ما از هر دري وارد شديم وي حاضر نشد طرحش را اجرا و ادعايش را ثابت كند. خب ما چطور مي‌توانستيم به چنين شخصي اعتماد كنيم. ضمن اينكه وي مي‌گفت بايد كار را در تمام مناطق تعطيل كنيد و كلا همه را به من بدهيد كه ما هم قبول كرديم در حالي كه وي ادعايش را ثابت كند، اين كار را بكنيم ولي اين اتفاق نيفتاد.
اتفاقا من همين جا سوال دارم. چطور مي‌شود در جايي كه گرفتن يك نامه و تاييديه ساده از شهرداري به سختي ممكن است و بروكراسي‌هاي خاص و پيچيده خود را دارد، يك نفر مي‌رود در يك منطقه و دربخش وسيعي از آن با اطلاع شهرداري منطقه و حتي معاون شهردار تهران، اقدام به پاكسازي منطقه مي‌كند و شهردار منطقه هم به وي يك تاييديه از حسن انجام كار مي‌دهد، ولي شما مي‌گوييد روش وي به‌دردبخور نيست!
ببينيد، وي ابتدا رفته پيش معاون خدمات شهري شهرداري تهران و مهندس عبداللهي هم با منطقه 5 هماهنگ كرده كه بروند كار كنند. بعد هم كه كار تمام مي‌شود وي يك فيلم مي‌برد براي شهردار منطقه و مدعي مي‌شود كه موش‌هاي محل مورد نظر را از بين برده است و به اين ترتيب موفق مي‌شود از شهردار منطقه تاييديه بگيرد. درحالي كه تنها اينكه چند نفر را جلوي دوربين ببريم و آنها مدعي كم شدن يا از بين رفتن موش‌ها شوند، به هيچ‌وجه ملاك نيست و نمي‌تواند علمي باشد. ثانيا‌گيريم روش وي واقعا كارآمد بوده باشد، اين روش چه تاثيري روي محيط زيست دارد؟ چه كسي مي‌تواند در اين مورد نظر دهد؟ يا حتي ممكن است كه از روش‌هايي براي «دور» كردن موش‌ها استفاده كرده باشد. يعني موش‌ها را براي مدت كوتاهي پراكنده باشد. همه اينها ممكن است.
يعني هيچ كس روي كار وي نظارت نكرده بود؟
به اذعان معاون خدمات شهري وقت منطقه و شهردار ناحيه خير! اما با تمام اين تفاسير من باز هم حاضرم از طرح وي حمايت كنم ولي به شرط‌ها و شروط‌ها. اول اينكه موادي را كه مدعي اختراع‌شان هست را براي آزمايش اثرات زيست‌محيطي (و نه كشف فرمول آن) به انستيتوپاستور بدهيم و دوم اينكه براي كنترل عملكردشان، تحت نظارت ما كار كنند، چرا كه به هر حال ما در قبال شهرمان و سلامت همشهريان‌مان وظيفه داريم.
چه جالب! شهردار يك منطقه بدون بررسي تاييديه‌يي مي‌دهد كه مي‌تواند با سلامت و بهداشت عمومي يك شهر مرتبط باشد. اما اگر موافقيد اين بحث را همين جا ببنديم و برويم سراغ ادامه داستان موش‌هاي تهران. گفتيد من «زنده‌خوار» بودن «رت»‌ها را نيز قبول ندارم درحالي كه اين يك مطلب علمي و اثبات شده است.
بله. اينكه مي‌گويند رت‌ها جهش يافته‌اند يا زنده‌خوار يا آدمخوارند كاملا اشتباه است. دانشمندان به اين موضوع مي‌خندند. اينها گونه‌هايي از موش‌هاي نروژي هستند كه سال‌ها قبل از طريق كشتي و همراه با بار وارد بندرعباس شده و به دليل سهل‌انگاري به تهران و ساير شهرها منتقل شده‌اند. نخستين گزارش از رويت آنها نيز به سال 41 برمي‌گردد كه در يك فروشگاه كفش گزارشي از خورده شدن كفش‌ها توسط موش‌ها داده شده بود. ضمن آنكه رت‌ها زنده‌خوار نيستند بلكه همه‌چيز‌خوارند. درست مثل كلاغ‌ها. آيا كلاغ‌ها تاكنون به انسان‌ها حمله كرده‌اند ؟ خير. اينها يكسري تصورات هاليوودي است.
اما كلاغ‌ها كه مثل موش‌ها زياد نيستند!
اتفاقا خيلي جاها بيشتر از موش‌ها هستند. ولي چرا با وجودي كه اكثرا گرسنه هم هستند هيچ‌وقت به انسان حمله نمي‌كنند.
ولي برخلاف نظر شما بسياري از مقالات و گزارش‌هايي كه در اينترنت و مجلات ديده مي‌شود حكايت از آن دارد كه وقتي «رت»‌ها گرسنه باشند حتي به انسان و حيوانات هم حمله مي‌كنند.
گفتم كه، اينها همه توهمات و زاييده افكار هاليوودي است. به خدا موش، موش است نه يك موجود وحشتناك آدمخوار. از قديم گفته‌اند موش ترسو است. اصلا كافي است كوچك‌ترين شوك يا استرسي به وي وارد كنيد، ممكن است فلج شود يا فوري به قول معروف زهره‌ترك مي‌شود و مي‌ميرد. حتي از آدم فرار هم مي‌كند. آن وقت چطور ممكن است به ما حمله كند؟ البته مواردي ديده شده كه موش‌ها تحت شرايطي خيلي خاص به حيوانات يا انسان‌ها حمله كرده‌اند. مثل زلزله بم كه گفته شد بعد از آن موش‌ها به برخي اجساد زير آوار حمله كرده بودند و آنها را زخمي كرده بودند. ولي در شرايط عادي چنين چيزي ديده نشده است. البته دكتر حلوايي كه اين خبر از زبان ايشان در يكي از روزنامه‌ها نقل شده بود، بعدا گفت من چنين چيزي نگفته‌ام.
منظور من هم همان شرايط خاص است. فرض كنيد زلزله‌يي در تهران رخ دهد. امكان دارد موش‌ها به روي زمين بيايند و به مردم حمله كنند؟
اگر زلزله پيش بيايد موش‌ها بيشتر از انسان‌ها مي‌ميرند. اين فقط يك سناريو براي فرصت‌طلبان است.
يعني مي‌توانيد با اطمينان اين ادعا را مطرح كنيد كه موش‌هاي تهران حامل و ناقل بيماري نيستند؟
من گفتم ناقل بيماري‌هاي «خطرناك» نيستند. بيماري‌هايي مثل طاعون و امثالهم. واگرنه ممكن است حامل و ناقل برخي انگل‌ها يا بيماري‌ها نيز باشند.
راستي تا فراموش نكردم، سراغ آن فردي كه ادعا مي‌كرد از طريق ورد و دعا موش‌هاي تهران را فراري مي‌دهد هم رفتيد؟
بله. يك‌بار از وي دعوت كرديم و به دفتر ما آمد و دو شب هم ميهمان ما بود. ولي ديديم وي براي اينكه وردي بخواند بايد كاملا شارژ باشد و به قولي بايد خودش را مي‌ساخت! ديديم نتيجه‌يي ندارد.
يعني كارش بي‌اثر بود؟
بله. بيشتر توهم بود تا واقعيت.
بگذريم. برخي كارشناسان معتقدند كه برخلاف گفته‌هاي رايج، زياد بودن زباله‌ها نه‌تنها براي كنترل موش‌ها مفيد است كه مي‌تواند از خطر حمله احتمالي و زاد و ولد آنها نيز بكاهد. با اين نظريه موافقيد؟
به هيچ عنوان. براساس يك اصل ثابت شده علمي موش‌ها زماني كه غذاي كافي در اختيارشان باشد زاد و ولدشان نيز به‌شدت افزايش پيدا مي‌كند. به بياني ديگر اگر خيابان‌ها و كوچه‌ها از زباله‌ها پاك شوند تمايل وي براي زاد و ولد كمتر و كمتر مي‌شود. زباله‌ها و فاضلاب‌ها و جوها و نهرها بهترين مامن و مركز تغذيه براي موش‌ها هستند. ولي ما در عوض چه كرده‌ايم؟ سيستم فاضلاب و آبرساني ما هنوز مال 40 سال قبل است. امروز اين شبكه آبرساني و فاضلاب به يكي از بزرگ‌ترين و بهترين محل‌ها براي تجمع موش‌ها و زندگي آنها بدل شده است. ولي متاسفانه اصلا كسي به اين موضوع توجهي ندارد.
شما در مصاحبه‌تان گفته بوديد كه نيويورك با آن عظمت 8 ميليون موش دارد، يعني همان استاندارد يك موش به ازاي هر شهروند و به همين استناد گفته بوديد تهران هم نمي‌تواند 50 ميليون موش داشته باشد. خب اگر همين داستان حداقل يك موش به ازاي يك شهروند را هم بپذيرم بايد الان بيش از 10 ميليون موش در تهران داشته باشيم.
من اصلا با اين ارقام و اينكه به ازاي هر شهروند بايد يك موش وجود داشته باشد، موافق نيستم.
ولي خودتان در مصاحبه‌تان گفته بوديد اين اصل درست است.
نه. من چنين حرفي را نزدم.
حتي اگر اين حرف را هم نزده باشيد، باز هم اين جاي سوال دارد. اينكه چطور شهري مثل نيويورك با آن همه امكانات و سيستم فاضلاب مدرن و سيستم جمع‌آوري زباله عظيم خود، 8 ميليون موش داشته باشد – كه تازه در مقالات رقم 32 ميليون موش براي اين شهر ذكر شده – آن وقت تهراني كه نه هنوز سيستم فاضلابي دارد و نه شبكه درست و درماني براي جمع‌آوري زباله دارد هم به گفته شما يكي، دو ميليون موش؟! فكر مي‌كنم هر عقل سليمي قبول داشته باشد كه آمار موش‌هاي ما قاعدتا بايد بسيار بيشتر از آنها باشد.
اين قياس، قياسي اشتباه است. شرايط اقليمي و زيست‌محيطي در اين دو شهر كاملا با هم متفاوت است. مثلا نيويورك نزديك درياست كه حاشيه‌هاي آن مهم‌ترين محل زندگي موش‌هاست. اين شرايط ياعث شده تا موش در آنجا به مراتب بيشتر از شهري مانند تهران باشد.
ولي درعوض قبول داريد كه امكانات آنها به مراتب مدرن‌تر و كامل‌تر از ما است؟
صد درصد. نيويورك شبكه فاضلابي مدرن دارد كه هر وقت موش دريكي از مناطق يا محله‌هاي آن زياد شود، فوري آن را مي‌بندد و با گاز موش‌ها را مي‌كشد ولي ما چنين فاضلابي نداريم. اما باز هم نمي‌توان اينها را ملاك قرار داد.
شما مي‌گوييد موش‌ها براي انسان‌ها دردسري ايجاد نمي‌كنند. اما همان طور كه مي‌دانيد، الان چند وقتي است كه مردم شهرستان نجف‌آباد سبزوار از دست هجوم موش‌ها كلافه‌اند تا جايي كه گويا شهرستان بودجه‌يي براي مبارزه با آنها گذاشته. ولي اين هجوم به قدري مردم را كلافه كرده كه مي‌خواهند از آنجا كوچ كنند. دراين مورد چه مي‌گوييد؟
در مورد نجف‌آباد من حرف دارم. اتفاقا من آقاي پورمحمدي مسوول مبارزه با جانوران موذي را به ماموريتي 48 ساعته به آنجا فرستادم. آنجا موش‌ها به گندم و جو و غله مردم حمله كردند نه به انسان‌ها.
به جانوران چطور؟
اصلا. هيچ گزارشي از حمله موش‌ها به جانوران در نجف‌آباد نداشته‌ايم.
خب چرا درآنجا به يكباره اينقدر موش زياد شده است؟
اولا موش‌هاي نجف‌آباد از نوع موش‌هاي صحرايي هستند، دوما شرايط اقليمي آنها با تهران فرق دارد.
يعني ممكن است چنين اتفاقي در تهران هم رخ دهد؟
هرگز. موش‌هاي ما موش‌هاي شهري هستند. موش‌هاي صحرايي اصلا نمي‌توانند در تهران و شهرها دوام بياورند.
ولي فكر نمي‌كنم اينچنين باشد. چون به تازگي خبرهايي مي‌رسد از افزايش شديد موش‌ها در شهرهاي اقماري تهران شهرهايي مثل باقرشهر.
نه. اين گونه نيست. بعد از حساسيتي كه درچند هفته قبل در مورد موش‌ها در تهران راه افتاد مردم تا موشي را مي‌بينند حساس مي‌شوند و دهان به دهان مي‌چرخد يا يكدفعه همگي شروع مي‌كنندبه زنگ زدن به 137.
الان آلوده‌ترين خيابان‌ها و مناطق تهران كدام معابر هستند؟
براساس پاكسازي‌هايي كه داشته‌ايم، بيشترين آلودگي‌ها درخيابان‌هايي مثل وليعصر، تجريش، انقلاب، تهرانپارس، شريعتي و... بوده است. اما ما مدعي هستيم كه از زمان آغاز به كار جدي ما، يعني از حدود شش ماه قبل تا امروز، آمار موش‌هاي تهران 30 درصد كاهش داشته است. اين درواقع 60 درصد است. 30 درصد هم الان كم شده‌اند كه روي هم مي‌شود 60 درصد.
شما چند وقت قبل گفته بوديد كه تا يك ماه ديگر آمار دقيق موش‌هاي تهران را خواهم گفت. ولي قبل از آن مي‌خواهم بدانم برآورد خودتان الان چه تعداد است ؟
چيزي حدود يك تا 5/1 ميليون موش.
ولي فكر نمي‌كنيد اين ارقام كمي اغراق‌آميز باشد؟
واقعيت است. حتي من نگرانم. نگران از اينكه اين افراد منفعت‌طلبي كه ما آنها را رد كرده‌ايم و كارشان را نپذيرفته‌ايم، بروند در نقاطي از شهر موش پرورش دهند و بعد رسانه‌ها را ببرند و بگويند: ببينيد تهران چقدر موش دارد!اين ديگر خيلي جنايي شد!
نه. چرا غيرواقعي؟ وقتي پاي پول‌هاي كلاني دربين باشد، همه‌چيز ممكن است.
آقاي مهندس، فكر مي‌كنم شما مسوول جمع‌آوري سگ‌ها و گربه‌هاي تهران هم هستيد.
فقط سگ‌ها.
پس بايد پرسيد از سگ‌هاي تهران چه خبر؟
تا قبل از واگذاري جمع‌آوري سگ‌ها به ما در همان بهمن ماه 92، سگ‌ها با تفنگ و با هماهنگي ناجا كشته مي‌شدند. كه اين مساله هم تبعات بين‌المللي براي ما داشت و هم مي‌گفتند به ازاي كشتن هر سگ 30 هزار تومان دستمزد مي‌دهند كه اينچنين نبود. اما از وقتي مسووليت به بنده واگذار شد، در نخستين گام كشتن سگ‌ها را ممنوع كردم و رفتم به دنبال وسايل بي‌هوش‌كننده. تا آن زمان از وسيله‌يي به نام بلو پايپ استفاده مي‌شد كه ناكارآمد بود براي همين رفتيم به سمت خريد اسلحه‌هاي بي‌هوشي از خارج اما از آنجايي كه تحريم بوديم هيچ كشوري حاضر نبود آنها را به ما بفروشد. اين بود كه با چند توليد‌كننده داخلي صحبت كرديم و بالاخره موفق شديم بعد از پنج ماه مشابه اسلحه خارجي را در داخل بسازيم. آن هم با برد 100 متر و اثر‌گذاري 50 تا 60 ثانيه. الان 5 اسلحه داريم كه با آنها در طول 24 ساعت حدودا 45 روزه، با آنها روزي 30 تا 60 قلاده سگ را بيهوش مي‌كنيم. اين يك جهش در جمع‌آوري سگ‌ها در 20 ساله گذشته تهران بوده است.
يعني الان ديگر سگ‌ها را نمي‌كشيد؟
نه. آنها را بيهوش مي‌كنيم و مي‌بريم در باغي كه به همين منظور تدارك ديده‌ايم. در آنجا آنها را 48 تا 72 ساعت قرنطينه و معاينه مي‌كنيم. اگر بيماري واگيردار يا لاعلاجي داشتند، مطابق قوانين بين‌المللي به روش مرگ «با ترحم» آنها را با آمپول بيهوش مي‌كنيم و بعدا مي‌كشيم. اگر هم سالم باشند آنهارا به بيماستان 14 مهر منتقل مي‌كنيم تا عقيم شوند. روزانه 20 تا 25 سگ در اين مركز عقيم مي‌شوند.
بعد از عقيم شدن با آنها چه مي‌كنيد؟
اين سگ‌هاي عقيم شده به محل قرنطينه دايمي فرستاده مي‌شوند تا هم دوره نقاهت خود را سپري كنند و هم آنجا بمانند تا از جاهايي مانند سرم‌سازي، سازمان‌هايي كه براي نگهباني سگ مي‌خواهند يا مثلا هلال احمر يا افراد عادي كه براي نگهباني سگ مي‌خواهند بيايند و آنها راببرند. اين رويه همان رويه‌يي است كه در تمام دنيا از آن استفاده مي‌شود. شايد بد نباشد كه بدانيد الان چند وقتي است كه عمليات بيهوش كردن و نگهداري سگ‌ها از معتادان بازپروري شده استفاده مي‌كنيم كه البته بسيار خوب جواب داده‌اند.
و بيشترين مناطقي كه سگ دارند كدام مناطق هستند؟
مناطق 11 گانه‌يي كه حريم دارند. يعني درحاشيه تهران قرار گرفته‌اند.
شما گربه‌ها را هم از سطح خيابان‌ها جمع‌آوري مي‌كنيد؟
خير. چون هنوز از سوي وزارت بهداشت دراين زمينه دستوري به ما داده نشده است.
در مجموع وضعيت مقابله با موش‌ها و جمع‌آوري سگ‌ها در تهران را چطور توصيف مي‌كنيد؟
در مورد موش وضعيت تهران واقعا عالي است ولي در مورد سگ‌ها هنوز بايد بيشتر كار كنيم.