حال بدتر از بد درياچه اروميه

حال بدتر از بد درياچه اروميه  16مهر-93
روکردن خالی بندی خبررسانی دولتی چون روز گذشته سایت فرارو با کمال ناباوری گزارش داده بود که آب دریاچه ی خشک شده ارومیه 9 سانتیمتر اضافه شده است . در صورتیکه اکنون گزارشگر روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی برای خشک شدن و حال بدتر از بد دریاچه ی ارومیه مرثیه خوانده است.

سمفوني مرگ آخرين نوايي است كه اين روزها از چي‌چست به گوش مي‌رسد، انگار ديگر كسي سراغي از او نمي‌گيرد، همه گوش به زنگ ايستاده‌اند اما نه براي نجاتش كه براي نابود شدنش. حتي وقتي دلت خون شد باز نديدن ريتم مرگي را كه در رگ‌هايت قلب بيمارت را نشانه رفت، اما مي‌دانم اين زخم كهنه روزي نه چندان دور از پا درت مي‌آورد. از حالت نمي‌پرسم، چرا كه مي‌بينم نفسهايت به شماره افتاده، حتي پرنده‌ها و برخي گونه‌هاي نادر جانوري كه روزي زيستگاه امن‌شان بودي با تو وداع كرده‌اند و اميدي به بازگشتشان نيست و تو اين روزها تنها و تنها غزل خداحافظي مي‌خواني. "چي‌چست"‌اي درياچه كهن، درياچه‌اي كه در كرانه خود، خاطرات زيادي را جاي دادي و واژه واژه‌ات گذري بر پيشينه ايرانيان كهن است، حالا نظاره‌گر غروب غم‌انگيزي هستي كه به طلوعش هم اميدي نيست. مي‌گويند بيمار شده‌اي، مي‌گويند طرح‌هاي زيادي براي احيا شدنت تصويب كرده‌اند، مي‌گويند سال‌ها پيش هم چنين اتفاقي برايت افتاده بود و دوباره به حالت اوليه خود بازگشتي، مي‌گويند كشاورزي را رونق داده‌اند و سد ايجاد كرده‌اند و چاه زده‌اند و فلان و فلان و فلان كه باعث خشك شدنت شده است.
اما همه فقط مي‌گويند... مي‌گويند و نظر مي‌دهند... همين!
از كنارت كه مي‌گذريم يادمان ‌مي‌افتد كه تو چگونه خنده بر لبان خانواده‌ها مي‌نشاندي و در طبيعت زيبايت چقدر شاد بوديم. از كنارت كه مي‌گذريم يادمان مي‌افتد كه مريض‌هاي زيادي براي شفا در آب شور تو شنا مي‌كردند. از كنارت كه مي‌گذريم يادمان مي‌افتد كه حتي لجن درماني با تو برايمان نعمتي بي‌مانند بود.
از كنارت كه مي‌گذريم بغضمان مي‌گيرد، تو براي ما تنها درياچه نبودي، تو براي ما جان آذربايجان بودي.
كاش جمع مي‌شديم و مي‌گريستيم بر بالينت كه اشك‌هايمان نجاتت دهد تا اينكه بنشينيم و تماشا كنيم وعده وعيدهاي مسئولان را. همه ما مي‌دانيم كه چه‌ها شد با كم آب شدنت و چه‌ها خواهد شد با خشك شدنت، اما چرا آنهايي كه بايد كمك مي‌كردند تا جان دوباره بگيري دست روي دست گذاشتند...‌الله و اعلم! روزهايي كه كنار ساحلت مي‌ايستاديم تا چشم كار مي‌كرد آب بود، اما امروز تا چشم كار مي‌كند شوره‌زار، گويي اينجا كوير است و گرما و بي‌آبي پيرت را درآورده، امروز خسته‌ترين و زجرآورترين روزهاي عمرت را مي‌گذراني.
نسل‌هاي بعد كاش تو را شوره‌زار نمي‌ديدند.
بچه‌هاي امروز كاش طعم لذت شنا كردن و فوايد پزشكي و زيست محيطيت را مي‌چشيدند. كاش به جاي بغض و حيرت از خشك شدنت دوباره جان گرفتنت را جشن مي‌گرفتند. كاش دوباره به تماشاي غروب دل انگيز خورشيد بر بستر زيبايت به نظاره مي‌نشستند كاش كاش كاش و هزاران‌اي كاش بي‌حاصل ديگر... داشته‌هايمان با ارزشندند اما نمي‌دانم چرا، درياچه اروميه، تو براي ما انگار داشته كمي بودي كه اينگونه ارزان فروختيمت و از كنارت عبور كرديم و كل نگراني‌هايمان براي تو خلاصه شد در طرح و سخنراني و همايش. ديگر اهميتي نمي‌دهند به ارائه آمار و ارقام و زدن تيترهاي بحران و خبر پشت خبر كه درياچه اروميه در حال خشك شدن است و زنگ خطر و ايستگاه آخر و نفس‌هاي به شماره در آمده و غيره غيره... حتي تلنگرهايي هم به همه مسئولان زديم كه احساس مي‌شود كار از كار گذشته و آن موقع كه بايد به فكر بوديد و عمل مي‌كرديد نكرديد، خود را كنار كشيده و به حال مريضش توجهي نداشتيد و الآن كه كاري نمي‌توانيد بكنيد خدايي نكرده با خود بگوييد مال بد بيخ ريش صاحبش و بسنده كنيد به وعده و حرف تا كار تمام شود!
اما تلنگرهايمان هم افاقه نكرد! شايد پنبه در گوش كرده‌اند تا ناله‌هايت را نشنود چون كار از كار گذشته است.
حرف و طرح تو را زنده و پر آب نكرد. كاش حداقل تنها اين بار را پاي صحبت‌هاي دانشمندان و دلسوزانت بنشينند تا ببينيد چه بايد بكنند. چي چست بدان با رفتنت فاجعه انساني در راه است؛ فراتر از بحران پيش‌رو كه چند سال است گونه‌هاي گياهي و حيواني درياچه را با مشكل روبه‌رو كرده است، بسياري از كارشناسان دولتي و غيردولتي اين نكته را متذكر شده‌اند كه با خشك شدنت، به شوره‌زاري 8 ميليارد تني تبديل مي‌شوي كه با اين اتفاق زيست‌بوم انساني منطقه از بين خواهد رفت و در نهايت منجر به مهاجرت‌هاي ناخواسته و از بين رفتن بخش مهمي از كشتزارهاي اطراف مي‌شود. وجود تو براي ما پر از خير و بركت بود اما وجود ما براي تو خشكسالي و نابودي...
رفتنت برايمان گران‌تر از آنچه كه فكر مي‌كردند تمام خواهد شد...