دوگزارش 26 مهر -93

روزنامه آرمان نوشت: سرمایه‌های ملی نه فقط منابع و ذخایر هیدروکربوری و معدنی یا دارایی‌های ارزی و منابع پولی و مالی، که بیش و پیش از همه اینها چهره‌ها و شخصیت‌های فرهیخته و ارزشمندی هستند که در کوره پرتلاطم دوران‌ها آبدیده شده و جلا یافته‌اند و اکنون به‌مثابه ذخیره‌ای گرانسنگ به کار ملک و میهن می‌آیند. در ممالک راقیه و کشورهای توسعه‌یافته، نخبگان و اندیشمندان ارج و قربی ویژه دارند، در نظام‌های سرمایه‌داری و لیبرالیستی که فرآیند هزینه و فایده به‌عنوان مهم‌ترین مولفه تعیین‌کننده سیاست‌های عمومی کارکرد داشته و همه چیز با ترازوی سود و زیان سنجیده می‌شود، این اهتمام دوچندان نه فقط بر پایه گزاره‌های اخلاقی که در قالب نگرشی منفعت‌محورانه و مبتنی بر ارزش‌افزوده‌ای است که نخبگان برای کشور رقم می‌زننددر کشور ما به علت نگرش‌های طیفی و جناحی  جاری و ساری در رفتارورزی‌های سیاسی و اجتماعی، سرمایه‌های ملی به‌خصوص در حوزه سیاسی چندان ارج و قرب نیافته و پتانسیل بالقوه آنان در کشاکش‌ها و ستیزه‌های سیاسی گم شده و مغفول می‌ماند. روسای جمهوری که سال‌های سال برای برکشیدن آنان در عرصه سیاسی هزینه شده از جمله این نخبگان هستند که برخی به‌دلیل نگرش‌های جناحی، می‌خواهند عرصه میدان‌داری آنان را محدود کنند اما اکنون یکی از اصولگرایان سنتی با اعتراض به چنین رویکردهایی آنان را سرمایه‌هایی ارزشمند می‌نامد که باید از آنان بهره جست.
 نگاه تندروها و نگرش متفاوت سنتی‌ها
نگاه حذفی و انسدادی طیف‌های تندرو که خود را در زمره بخشی از اصولگرایان قرار می‌دهند بر کسی پوشیده نیستآنانی که نسخه مرگ اصلاحات را در برهه پیشاانتخاباتی سال 92 می‌نوشتند و پس از انتخابات نیز با توجه به تفوق اصلاح‌طلبان با وجود همه هجمه‌ها به بازنگری در رفتارورزی خود نپرداخته و به انحاء مختلف درصدد حذف و طرد اصلاح‌طلبان از حیطه قدرت رسمی برآمده‌اند و طی همین چند روز نیز شاهد بودیم که برگزاری یک همایش کوچک از سوی بخشی از اصلاح‌طلبان خشم و ناراحتی آنان را در پی داشت و واکنش‌های عجیب و غریبی از خود به نمایش گذاشتند. همانانی که چندی پیش‌تر نیز در اقدامی بی‌سابقه خواستار ممنوع‌البیانی و ممنوع‌التصویری سیدمحمد خاتمی شدند و از اساس در قاموس سیاست‌ورزی آنان رقیب سیاسی معنا و مفهومی ندارد و مایلند که یکه و تنها صحنه سیاست‌ورزی را میدان ترکتازی خود کنند. در مقابل اما جمعی از اصولگرایان سنتی نیز هستند که تجربه سال‌ها حضور در عرصه‌های مختلف انقلاب را داشته‌اند و فراز و فرودهای بسیار دیده‌اند و نیک می‌دانند حذف اصلاح‌طلبی به عنوان یکی از دو بازوی همیشگی نظام در برهه‌ها و فواصل مختلف، نه‌تنها ممکن و میسر نیست که عقلانیت سیاسی و نگاه منطبق بر منافع ملی نیز چنین اقدامی را نفی کرده و خلاف مصلحت عمومی می‌داند.
 
در همین رابطه اسد‌ا... بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه و نایب‌رئیس جبهه پیروان روز گذشته در گفت‌وگو با ایلنا ضمن نفی دیدگاه‌های حذفی و انسدادی تندروها گفت: اصلاح‌طلبان متعلق به این ملت و تابع نظام هستند. وی همچنین تصریح کرد: بعضی‌ها نمی‌خواهند این واقعیت را قبول کنند و دائم خلاف این حرف را ادعا می‌کنند. من از مردم می‌خواهم که به این «بعضی‌ها» که خلاف این واقعیت را ادعا می‌کنند رای ندهند
 رئیس‌جمهورها سرمایه نظام هستند
حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی تجربه هشت سال سکان‌داری امور اجرایی کشور با رای خیره‌کننده و قاطعانه مردم را داشته و در دوران این مسئولیت به گواهی تمامی آمار و شاخصه‌ها کشور وضعیت مطلوبی را طی کرد اما پس از دوران ریاست‌جمهوری وی عده‌ای که رویکردهای وی را برنتافته و در چارچوب رقابت جناحی و طیفی وی را رقیب سرسختی می‌دانستند به انحاء مختلف بر وی تاخته و با درهم‌آمیزی درست و غلط، تمایل مفرط خود به بازنشستگی سیاسی خاتمی را فریاد کرده‌انداین در حالی است که سیدمحمد خاتمی نه فقط در داخل که در بیرون از مرزهای جغرافیایی کشور به عنوان سیاستمداری فکور و فرهیخته، اهل تعامل و اعتدال شناخته می‌شود و این ظرفیتی است که می‌تواند در پیشبرد سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی در عرصه بین‌الملل بسیار به‌کار آید و در افکار عمومی غرب و در میان سیاستمداران تعامل‌گرا و منصف بُرد بسیاری داشته باشد. نکته‌ای که بادامچیان نیز به آن اشاره و اذعان داشته و تاکید می‌کند: به نظر شخصی من، اگر نظام بخواهد کسی را به اروپا بفرستد، اگر آقای خاتمی صحیح عمل کنند، بهترین گزینه برای این انتخاب هستند.
 
وی روسای جمهوری پیشین را سرمایه‌های انسانی و ارزشمند برای نظام دانسته و درخصوص احمدی‌نژاد هم می‌گوید: اگر نظام بخواهد کسی را به فلسطین بفرستد، آقای احمدی‌نژاد اگر درست رفتار کند، بهترین انتخاب است. این روزها نزدیکان احمدی‌نژاد زمزمه‌های ورود مجدد وی به عرصه سیاست‌ورزی میدانی را مطرح ساخته و حضور یاران وی در همایش اصولگرایان این شائبه را جدی‌تر کرد. بادامچیان به این موضوع نیز اشاره کرده و می‌گوید: روسای جمهوری سابق دارای شأن خاصی هستند و اگر چنین فردی بخواهد وارد بازی‌های سیاسی و دعواهای سیاسی شود، حتما آسیب خواهد دید. لذا توصیه من به آقای احمدی‌نژاد این است كه بازیکن روی نیمکت بماند.
 در نهایت...
اسدا... بادامچیان که ریش در کشاکش‌های سیاسی سفید کرده و سال‌ها در عرصه قدرت رسمی تجربه اندوخته به تندروهای کم‌تجربه و گاه احساسی تلنگر می‌زند که سرمایه‌های نظام را به ثمن بخس از کف نداده و با تندروی‌های خود عرصه را برای میدان‌داری عقلا محدود و محصور نکنند. او در کشاکش ایام این نکته را به فراست دریافته که بهانه‌جویی و حذف رقیبی که بدنه اجتماعی گسترده در میان توده‌های مختلف و متکثر مردم دارد، ممکن و میسر نیست و همگان را به عملکردهای اخلاقی و مسئولیت‌مدارانه توصیه کرده و حتی تاکید می‌کند که اگر موتلفه لیستی برای مجلس داد که چهره‌های صالح و شایسته‌ای داشت چه ایرادی دارد که اصلاح‌طلبان و حتی پایداری هم آنان را در لیست خود قرار دهند. وی تاکید دارد که موتلفه در پی مخالفت با دولت نیست، سخنان وی رنگ و بوی جملات دبیرکل اسبق و فقید موتلفه را دارد و البته باید دید دیگر اصولگرایان نیز حاضرند با نگاه تعاملی و غیرتهاجمی به رقیب سنتی و فردی چون محمد خاتمی بنگرند.

علی مطهری در نامه سرگشاده‌ای به آیت‌الله جنتی، دبیر شورای نگهبان با اشاره به سخنان اخیر وی در یک برنامه تلویزیونی، «حصر شبیه حبس» موسوی و کروبی را فاقد توجیه قانونی و شرعی و اخلاقی و خلاف اصول متعدد قانون اساسی دانست.  به گزارش ایسنا، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این نامه عنوان کرده که تا زمانی که عملکرد دو طرف حوادث سال 88 در دادگاهی صالح رسیدگی و نتیجه اعلام نشود وجدان جامعه آرام نمی‌گیردآیت‌الله‌جنتی: حکم موسوی و کروبی اعدام بود
 
متن نامه مطهری، به شرح زیر است:
 «
آیت الله جنتی دامت برکاته
 
دبیر محترم شورای نگهبان
 
با اهداء سلام، در برنامه شناسنامه مورخ 93.7.25 شبکه 3 سیما مطالبی در خصوص آقایان موسوی و کروبی فرمودید که اگر آنها محبوس نبودند و علیه شما شکایت می‌کردند بعید بود که پاسخ قانع‌کننده‌ای برای دادگاه صالح می‌داشتید. فرموده‌اید «حرکت آنها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است
 
این که پس از برخورد خشونت‌آمیز با یک اعتراض آرام مدنی و تبدیل آن به یک بحران، آمریکا و اسرائیل از معترضان حمایت کرده‌ باشند، دلیل بر این نمی‌شود که آن حرکت از ابتدا با حمایت و پشتیبانی آنها انجام شده است. جناب عالی هم اگر به رویه‌ای در جمهوری اسلامی اعتراض کنید آنها پشت سر شما قرار می‌گیرند. آنها همیشه در فکر استفاده از فرصت‌ها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند، همان طور که ما از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی که در غرب پدید می‌آید به نفع خود و در جهت تضعیف آنها استفاده می‌کنیم.
 
فرموده‌اید: «مسئله، براندازی نظام بود به اسم تقلب.» سؤال می‌کنم اگر مردمی بعد از یک انتخابات به نتیجه آن اعتراض داشتند و احساس کردند که مسئولان با برگزاری جشن ملی برای پیروز انتخابات مسئله را تمام شده تلقی کرده‌اند، چگونه باید رفتار کنند که متهم به براندازی نشوند؟ آنها راه‌پیمایی آرام میلیونی انجام دادند، اما این که چگونه پایان آن به خشونت کشیده شد معلوم نیست و مورد مناقشه است.
 
فرموده‌اید: «اگر بنا به محاکمه اینها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جز حکم اعدام برای آنها صادر نمی‌کرد.» اولا چرا بنا به محاکمه اینها نیست؟ چرا این قدر از محاکمه اینها هراس دارید؟ آیا جز این است که نگران روشن شدن برخی حقایق هستید و تبلیغات چندساله نقش بر آب خواهد شد؟ ثانیا جناب‌عالی بدون آنکه دفاعیات آنها را بشنوید برایشان حکم اعدام صادر کرده‌اید. آیا این امر عدالت شما را زیر سؤال نمی‌برد و مخل عضویت شما در شورای نگهبان نیست؟ اکنون که آنها اصرار به محاکمه خود دارند چرا آنها را محاکمه نمی‌کنید و علاقه‌مند به حصر شبیه حبس هستید که توجیه قانونی و شرعی و اخلاقی ندارد و خلاف اصول متعدد قانون اساسی است.
 
جالب‌تر این است که آقایان موسوی و کروبی را با موسولینی دیکتاتور و فاشیست ایتالیا قیاس کرده‌اید که همان طور که موسولینی را بدون محاکمه و فقط با شناختن او اعدام کردند، اینها نیز باید بدون محاکمه اعدام شوند. قطع‌نظر از این قیاس مضحک که «از قیاسش خنده آمد خلق را» اساسا مگر معیار قضاوت ما عدالت نیست؟ و آیا الگوی عمل و رفتار ما در حکومت، پیغمبر اسلام و علی علیه‌السلام هستند یا فلان قاضی ایتالیا؟ شما که همه کارهای غربی‌ها را رد می‌کنید چطور این جا طرفدار آنها شده‌اید؟! آیا جز این است که به مذاق و روحیه شما خوش آمده است؟ و این یعنی خلل در عدالت مافرمودید در ماه‌های اول پیروزی انقلاب به امر شهید مطهری برای قضاوت به خوزستان رفتم. امیدوارم در آن دوره این گونه قضاوت نکرده باشید.
 
درباره رفتار برخی اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال 88 که از کاندیدای خاص حمایت کردند و برخی انتقاد کرده‌اند، فرموده‌اید «این یک مغالطه است، ‌مهم این است که این طرفداری خود را در رأی خویش اثر ندهند.» اما از یک نکته غفلت ورزیده‌اید و آن این که این گونه اعلام حمایت‌ها اعتماد مردم و کاندیداها به قاضی و داور را به شدت کاهش می‌دهد و حتی صلاحیت او را زیر سؤال می برد اگرچه او تمایل قلبی‌اش را در رأی خود دخالت ندهد، اتفاقی که در سال 88 افتاددر پایان به عرض می‌رسانم که انتقادات اینجانب به سخنان امثال جناب‌عالی به این معنی نیست که آن دو محصور را مبرّا از خطا می‌دانم، بلکه مسئله، اجرای عدالت است که قُتل امیرالمؤمنین لشدة عدله، و الحق القدیم لایبطله شیء، و تا زمانی که عملکرد دو طرف فتنه سال 88 در دادگاه صالح رسیدگی و نتیجه اعلام نشود وجدان جامعه آرام نمی‌گیرد، و اگر به قول شما بنا بر عدم محاکمه است پس هیچ یک از دو طرف نباید در حصر باشند و البته آنها پس از آزادی، مصالح کشور و انقلاب را رعایت خواهند کرد. مسئله، فراتر از این دو نفر، اصلاح یک رویه براساس عدالت است. امیدوارم حضرت‌عالی به جای کوبیدن بر طبل اختلاف،‌ به حل این معضل که آینده انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند کمک نمایید.

با تقدیم احترام
علی مطهری»