گزیده خبرهای 25مهر -93
یک شهروند
آلمانی عضو داعش، آنگلا مرکل را به خاطر همکاری با ائتلاف بین المللی در مبارزه
علیه این گروه تروریستی و ارسال سلاح به کردهای عراق به مرگ تهدید کرد. روزنامه
بیلد با انتشار یک فیلم ویدئویی از تهدیدات «میشائیل ن» علیه صدر اعظم آلمان نوشت:
این آلمانی عضو داعش در پیام ویدئویی خود آنگلا مرکل را به خاطر همکاری با سران
کشورهای آمریکا و انگلیس در حملات نظامی علیه داعش در عراق و سوریه تهدید به مرگ
کرد. به نوشته این روزنامه، این شهروند آلمانی که
در شهر گلادبک واقع در غرب آلمان زندگی می کرد و از افراط گرایان مشهور این شهر
بود این روزها با انتخاب نام «ابو داوود» برای خود به تروریست های داعش پیوسته و
در جنایات این گروه تروریستی مشارکت دارد. بیلد همچنین نوشت:
میشائیل که در گذشته رهبری یک گروه سلفی را در آلمان برعهده داشت در سال 2012 از
سوی وزارت کشور از هرگونه فعالیت در این زمینه منع شد اما با ظهور داعش و با
پیوستن به این گروه تروریستی اقدامات افراط گرایانه خود را از سرگرفته است. در همین
رابطه، «کلودیا روت» معاون رییس پارلمان آلمان که به تازگی از سفر ترکیه بازگشته
است در مصاحبه با رادیو آلمان بر لزوم مشارکت بین المللی و مقابله جدی با گروه
تروریستی داعش تاکید کرد. این نماینده مجلس
آلمان با اشاره به اینکه همه کشورهای منطقه باید در این مبارزه نقش خود را ایفا
کنند بر ضرورت حضور ایران و عربستان به عنوان دو کشور مهم منطقه در ائتلاف بین
المللی مبارزه علیه داعش تاکید کرد. کلادیو روت خاطرنشان
کرد: عربستان سعودی نمی تواند بیش از این از همکاری با جامعه بین المللی برای
مقابله با تروریسم در منطقه خودداری کند. معاون رییس پارلمان
آلمان در ادامه بر نقش محوری شورای امنیت سازمان ملل متحد در مبارزه علیه داعش
اشاره کرد و افزود: هرگونه اقدام نظامی از سوی جامعه بین المللی در این رابطه باید
با هماهنگی سازمان ملل متحد باشد. براساس گزارش های
مقامات اطلاعاتی کشورهای غربی، بیش از سه هزار شهروند اروپایی و همچنین ده ها
صهیونیست در کنار تروریست های تکفیری داعش در سوریه و عراق می جنگند.
امروزه عمر متوسط بشر ۷۸ سال و ۹ ماه و ۱۵
روز گزارش شده است که بهطور میانگین مردان معمولاً ۵ سال کمتر از زنان عمر میکنند.
مرکز تحقیقات پزشکی دانشگاه کلمبیا دلایل عمر طولانی تر زنان در مقایسه با مردان
را بدست آورده است. به گزارش تسنیم،
امروزه عمر متوسط بشر 78 سال و 9 ماه و 15 روز گزارش شده است که در آن مردان
معمولاً بهطور میانگین 5 سال کمتر از زنان عمر میکنند. بر این اساس مرکز تحقیقات
پزشکی دانشگاه کلمبیا دلایل عمر طولانی تر زنان در مقایسه با مردان را بدست آورده
است. بیماریهای عفونتی در دوران جنینی در جنس مذکر
نسبت به جنس مونث بیشتر دیده میشود که این موضوع باعث مرگ و میر زودتر و پایین
آمدن سن میانگین عمر در بین مردان میشود. همچنین، عدم شکل گیری بافتهای بدن در
جنس مذکر نسبت به جنس مونث بیشتر دیده میشود که برای مثال میتوان به نارساییهای
ریوی به هنگام بدو تولد اشاره کرد که تعداد زیادی از این افراد مرگ زودتر از مرگ
طبیعی را تجربه میکنند.
عامل حوادث در مردان سومین عامل مرگ و میر شناسایی شده است که همین عامل در مورد زنان در جایگاه ششم قرار گرفته است، که این بهخاطر خاصیت بیولوژیکی مردان است. پذیرش ریسک در مردان در مقایسه با زنان بسیار بیشتر است که این ریسک پذیری از عوامل کاهش عمر در مردان است. حمله قلبی از عوامل مرگ و میر مشترک بین زنان و مردان است اما مردان در مقایسه با زنان زودتر دچار حملات قلبی میشوند. سن میانگین در مردان که دچار حمله قلب میشوند 30 و 40 سالگی گزارش شده است که زنان 10 سال دیرتر دچار حملات قلبی میشوند و این حملات به بعد از دوران یائسگی آنان موکول میشود. این عامل نیز میتواند بر کاهش میانگین عمر مردان بسیار موثر واقع شود. مطالعات سال 2010 در دانشگاه بیرگ هام یانگ نشان میدهند که آن دسته از افرادی که سطح ارتباطات اجتماعی قوی تری دارند در مقایسه با سایرین 50 درصد احتمال ابتلا به حملات قلبی کمتری دارند. حقیقات نشان میدهند که مردان تمایل کمتری به بیرون ریختن مشکلات و مشاوره گرفتن دارند و این خانمها هستند که در صحبت کردن در مورد مشکلات راحت تر برخورد میکنند.
تنها استثنا در مورد مردان متاهل است که میتوانند با همسران خود راجع به مشکلات خود صحبت کنند. این ارتباط گیری باعث کاهش احتمال ابتلا به حملات قلبی تا 50 درصد میشود. مردان در مقایسه با زنان 24 درصد کمتر به پزشک مراجعه میکنند. همچنین، در سال 2012 حدود یک پنجم از مردان فاقد بیمه سلامتی بودند. آنها همچنین علاقه ای به مراجعه به پزشک ندارند و همین کم توجهی به سلامتی باعث بروز بیماری و کاهش شاخص میانگین عمر در آنان میشود.
عامل حوادث در مردان سومین عامل مرگ و میر شناسایی شده است که همین عامل در مورد زنان در جایگاه ششم قرار گرفته است، که این بهخاطر خاصیت بیولوژیکی مردان است. پذیرش ریسک در مردان در مقایسه با زنان بسیار بیشتر است که این ریسک پذیری از عوامل کاهش عمر در مردان است. حمله قلبی از عوامل مرگ و میر مشترک بین زنان و مردان است اما مردان در مقایسه با زنان زودتر دچار حملات قلبی میشوند. سن میانگین در مردان که دچار حمله قلب میشوند 30 و 40 سالگی گزارش شده است که زنان 10 سال دیرتر دچار حملات قلبی میشوند و این حملات به بعد از دوران یائسگی آنان موکول میشود. این عامل نیز میتواند بر کاهش میانگین عمر مردان بسیار موثر واقع شود. مطالعات سال 2010 در دانشگاه بیرگ هام یانگ نشان میدهند که آن دسته از افرادی که سطح ارتباطات اجتماعی قوی تری دارند در مقایسه با سایرین 50 درصد احتمال ابتلا به حملات قلبی کمتری دارند. حقیقات نشان میدهند که مردان تمایل کمتری به بیرون ریختن مشکلات و مشاوره گرفتن دارند و این خانمها هستند که در صحبت کردن در مورد مشکلات راحت تر برخورد میکنند.
تنها استثنا در مورد مردان متاهل است که میتوانند با همسران خود راجع به مشکلات خود صحبت کنند. این ارتباط گیری باعث کاهش احتمال ابتلا به حملات قلبی تا 50 درصد میشود. مردان در مقایسه با زنان 24 درصد کمتر به پزشک مراجعه میکنند. همچنین، در سال 2012 حدود یک پنجم از مردان فاقد بیمه سلامتی بودند. آنها همچنین علاقه ای به مراجعه به پزشک ندارند و همین کم توجهی به سلامتی باعث بروز بیماری و کاهش شاخص میانگین عمر در آنان میشود.
بازهم بياحتياطي قرباني
گرفت؛
عبور كاميون از روي راننده پرايد در مقابل چشم خانوادهاش
سرپرست پليس راه زنجان از برخورد مرگبار
كاميون با راننده سواري پرايد خبر داد. سرهنگ "شير محمدي" سرپرست
پليس راه استان زنجان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران در تشريح جزييات اين حادثه
گفت: ساعت 23:20 دقيقه شب در كيلومتر 10 محور زنجان - قزوين يك دستگاه سواري پرايد
به هنگام حركت ناگهان بر اثر نقص فني، راننده در لاين سرعت متوقف شد و در حالي كه
4 سرنشين از خودرو پياده نشده، راننده جهت تعمير خودرو از وسيله نقليه پياده شد. اين
مقام مسئول پليس افزود: پس از پياده شدن راننده، كاميون از روي راننده عبور كرده
تا خانوادهاي شاهد كشته شدن يكي از اعضاي خانوادهشان باشند. وي در خاتمه به
علت وقوع اين حادثه اشاره كرد و اظهار داشت: كارشناسان پليس با حضور در صحنه
حادثه، علت تصادف را نقض ماده 4 قانون ايمني راه از جانب راننده پرايد اعلام
كردند، چرا كه راننده ميبايست ابتدا خودرو را از لاين سرعت به كنار محور منتقل و
سپس شروع به تعمير ميكرد.
سردي هوا، روشنشدن
بخاري و مسموميت 6 عضو يك خانواده تهراني
سخنگوي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني
شهرداري تهران از حادثه گاز گرفتگي اعضاي خانوادهاي در داخل منزل مسكوني خبر داد. "جلال ملكي" سخنگوي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني شهرداري تهران با
اعلام اين خبر، گفت:ساعت 22:09 دقيقه ستاد فرماندهي آتش نشاني تهران از حادثه
انتشار گاز و مسموميت اعضاي خانوادهاي در منطقه تهران پارس، خيابان 218 غربي مطلع
شدند و بلافاصله گروه نجات 10 عازم محل حادثه شدند. وي ادامه داد: اين حادثه
در طبقه پنجم يك ساختمان 5 طبقه رخ داده بود كه در يك واحد 100 متري اعضاي خانوادهآي
به علت انتشار گاز مونو اكسيد كربن دچار مسموميت شده بودند كه تا رسيدن آتش
نشانان، همسايهها به دليل عدم پاسخگويي ساكنان اين واحد، درب واحد را شكسته و 6
نفر از اعضاي خانواده را خارج و تحويل عوامل اورژانس دادند. "ملكي"
تصريح كرد: ساكنان اين واحد 2 آقا، 2 خانم و 2 پسر بچه بودند كه توسط اورژانس به
مراكز درماني منتقل شدند. به گفته وي، در بررسيهاي اوليه علت انتشار گاز
مونو اكسيد كربن، نقص در دودكشهاي موتور خانه و نشست گاز از داخل دودكشها بوده
كه باعث سرايت گاز به داخل منزل شده است.
راز قتل پدر و خيانت
مادر در سينه دختر 14 ساله!
گمشدن پدر و سكوت دختر، داستاني واقعي
است كه يكي از كارآگاهان پليس آگاهي زاهدان آن را تعريف كرد. اين پرونده چند
سال پيش رخ داد و در آن مردي، قرباني اعتمادش شد كه در ادامه اين داستان را ميخوانيد: مردي
به رئيس اداره جرائم جنايي پليس آگاهي زاهدان مراجعه كرد و گفت: برادرم براي
ماموريتي به شيراز رفته بود و قرار بود كه 5 روز پيش به خانهاش در زاهدان برگردد،
ولي از زماني كه از شيراز حركت كرده است، ديگر خبري از او ندارم. به دليل
حساسيت موضوع سريعا پرونده در اختيار كارآگاهان قرار گرفت كه ماموران در گام نخست
در تحقيقات خود از اهالي و همسايگان فرد فقداني كه نامش نادر بود، متوجه شدند كه
او چند ماهي است كه از شهرستان زاهدان به زابل نقل مكان كرده است و علت اين كارش
نيز، مشكلاتش با فردي به نام حسين اهالي شهرستان زاهدان است. پليس در قدم
بعدي متوجه شد كه نادر و حسين با يكديگر دوستان بسيار صميمي بودند كه چند ماه پيش
سر مسئلهاي كه همه از او بيخبرند، به شدت دچار مشكل شدهاند. همين موضوع
باعث شد تا همسر نادر به پليس آگاهي دعوت شود و از او درباره رابطه و مشكل حسين با
شوهرش سوالاتي پرسيده شود.
همسر نادر به نام مهسا 26 ساله در پليس آگاهي حضور پيدا كرد و در جواب سوالات كارآگاهان گفت: نادر و حسين با يكديگر خيلي صميمي بودند و نادر هر وقت به ماموريت ميرفت، سفارش من و دخترم را به حسين ميكرد كه اگر چيزي احتياج داريم برايمان تهيه كند. وي گفت: حسين نيز بسيار مهربان و رئوف بود و هميشه تمامي مايحتاج ما را از قبيل كپسول گاز، برنج، گوشت و ساير اقلام، تهيه ميكرد و به درب خانه ميآورد، سرانجام نادر با حسين چند ماه پيش با مشكلي روبرو شدند كه من نيز از او بيخبرم و همان باعث شد تا خانهمان را از زاهدان به زابل منتقل كنيم. همچنين ماموران براي اينكه از صحت گفتههاي مهسا اطمينان پيدا كنند، همان سوالات را از مليكا 14 ساله دختر مرد مفقود شده، پرسيدند و او نيز همان جوابها را داد. كارآگاهان مجدد تحقيقات خودشان را آغاز كردند، كه فهميدند نادر چند روز گذشته دقيقا ساعاتي پس از حركتش از شيراز در ورودي شهر زابل ديده شده و همينطور به سمت خانه در حركت بوده است كه سپس ناپديد شده است. از طرفي همان روز نيز حسين در آن منطقه ديده شده بود، لذا با دستور قضايي حسين بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد كه او نيز در بازجوييهاي فني و پليسي اعلام كرد: من با نادر دوست بسيار صميمي بوديم ولي من هميشه در غيابش مايحتاج زندگي زن و بچهاش را فراهم ميكردم تا اينكه چند ماه پيش به دليل مسائل مالي با يكديگر به مشكل برخورديم و از آن روز با يكديگر دشمن شديم.
كارآگاهان در حالي كه داشتند، نادر را مورد بازجويي قرار ميدادند، عدهاي از ماموران نيز به بازرسي منزل و خودروي حسين پرداختند كه ناگهان با چند لكه خون در صندوق عقب خودرو مواجه شدند. حسين به طور موقت آزاد شد و ماموران در حالي كه نگذاشتند او از پيدا شدن چند لكه خون با خبر شود، آن را به پزشكي قانوني فرستادند، كه متخصصان تشخيص هويت طي چندين آزمايش DNA به پليس اعلام كردند كه خون متعلق به نادر است. با به دست آمدن اين سرنخ ماموران به صورت مخفيانه دختر نادر را به پليس آگاهي منتقل كردند و دوباره او را مورد بازجويي قرار دادند، ولي اين بار به مليكا سرنخهايي را كه به دست آورده بودند را گفتند و از او خواستند براي نجات خود و مادرش حقيقت را بگويد. مليكا وقتي فهميد پليس همه چيز را فهميده است، گفت: حسين قاتل پدرم است، پدرم با اين مرد شيطان صفت از زماني دچار مشكل شد كه فكر ميكرد با مادرم رابطه دارد كه البته هم داشت، چراكه هر وقت پدرم به ماموريت ميرفت، حسين با خريد مايحتاج زندگي به خانهمان ميآمد و بيشتر شبها نميرفت. دختر جوان ادامه داد: به خاطر همين موضوع پدرم از زاهدان به زابل نقل مكان كرد، ولي بازهم حسين دست از سر ما بر نداشت و وقتي پدرم به ماموريت شيراز رفت به خانهمان آمد و شب را ماند، صبح بسيار زود كه پدرم از سفر برگشت، به محض ورود به خانه با حسين روبرو شد و آن مرد با چاقو به جان پدرم افتاد و با دهها ضربه چاقو پدرم را كشت و سپس با كمك مادرم جسدش را به حمام بردند و داخل يك پلاستيك بزرگ پيچيدند و سپس جسدش را به صندوق انداخته و به بيابانهاي اطراف منتقل و همانجا دفن كردند. به گزارش شفاف، مليكا در پاسخ به اين سوال كه چرا از همان ابتدا حقيقت را بازگو نكرده است، بيان داشت: حسين مرا تهديد كرد كه اگر حرفي به پليس بزنم مرا ميكشد، همانطور كه پدرم را به قتل رساند و مادرم نيز گفت كه اگر حرفي بزنم او را اعدام خواهند كرد و بيپدر و مادر ميشوم و بايد تا آخر عمرش تنها زندگي كند. با صحبتهاي مليكا، مهسا و حسين دستگير شدند و ديگر چارهاي جز بيان حقيقت نداشتند و با اعتراف صريح به قتل نادر پروندهشان تكميل و در اختيار مقام قضايي قرار گرفت.
همسر نادر به نام مهسا 26 ساله در پليس آگاهي حضور پيدا كرد و در جواب سوالات كارآگاهان گفت: نادر و حسين با يكديگر خيلي صميمي بودند و نادر هر وقت به ماموريت ميرفت، سفارش من و دخترم را به حسين ميكرد كه اگر چيزي احتياج داريم برايمان تهيه كند. وي گفت: حسين نيز بسيار مهربان و رئوف بود و هميشه تمامي مايحتاج ما را از قبيل كپسول گاز، برنج، گوشت و ساير اقلام، تهيه ميكرد و به درب خانه ميآورد، سرانجام نادر با حسين چند ماه پيش با مشكلي روبرو شدند كه من نيز از او بيخبرم و همان باعث شد تا خانهمان را از زاهدان به زابل منتقل كنيم. همچنين ماموران براي اينكه از صحت گفتههاي مهسا اطمينان پيدا كنند، همان سوالات را از مليكا 14 ساله دختر مرد مفقود شده، پرسيدند و او نيز همان جوابها را داد. كارآگاهان مجدد تحقيقات خودشان را آغاز كردند، كه فهميدند نادر چند روز گذشته دقيقا ساعاتي پس از حركتش از شيراز در ورودي شهر زابل ديده شده و همينطور به سمت خانه در حركت بوده است كه سپس ناپديد شده است. از طرفي همان روز نيز حسين در آن منطقه ديده شده بود، لذا با دستور قضايي حسين بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد كه او نيز در بازجوييهاي فني و پليسي اعلام كرد: من با نادر دوست بسيار صميمي بوديم ولي من هميشه در غيابش مايحتاج زندگي زن و بچهاش را فراهم ميكردم تا اينكه چند ماه پيش به دليل مسائل مالي با يكديگر به مشكل برخورديم و از آن روز با يكديگر دشمن شديم.
كارآگاهان در حالي كه داشتند، نادر را مورد بازجويي قرار ميدادند، عدهاي از ماموران نيز به بازرسي منزل و خودروي حسين پرداختند كه ناگهان با چند لكه خون در صندوق عقب خودرو مواجه شدند. حسين به طور موقت آزاد شد و ماموران در حالي كه نگذاشتند او از پيدا شدن چند لكه خون با خبر شود، آن را به پزشكي قانوني فرستادند، كه متخصصان تشخيص هويت طي چندين آزمايش DNA به پليس اعلام كردند كه خون متعلق به نادر است. با به دست آمدن اين سرنخ ماموران به صورت مخفيانه دختر نادر را به پليس آگاهي منتقل كردند و دوباره او را مورد بازجويي قرار دادند، ولي اين بار به مليكا سرنخهايي را كه به دست آورده بودند را گفتند و از او خواستند براي نجات خود و مادرش حقيقت را بگويد. مليكا وقتي فهميد پليس همه چيز را فهميده است، گفت: حسين قاتل پدرم است، پدرم با اين مرد شيطان صفت از زماني دچار مشكل شد كه فكر ميكرد با مادرم رابطه دارد كه البته هم داشت، چراكه هر وقت پدرم به ماموريت ميرفت، حسين با خريد مايحتاج زندگي به خانهمان ميآمد و بيشتر شبها نميرفت. دختر جوان ادامه داد: به خاطر همين موضوع پدرم از زاهدان به زابل نقل مكان كرد، ولي بازهم حسين دست از سر ما بر نداشت و وقتي پدرم به ماموريت شيراز رفت به خانهمان آمد و شب را ماند، صبح بسيار زود كه پدرم از سفر برگشت، به محض ورود به خانه با حسين روبرو شد و آن مرد با چاقو به جان پدرم افتاد و با دهها ضربه چاقو پدرم را كشت و سپس با كمك مادرم جسدش را به حمام بردند و داخل يك پلاستيك بزرگ پيچيدند و سپس جسدش را به صندوق انداخته و به بيابانهاي اطراف منتقل و همانجا دفن كردند. به گزارش شفاف، مليكا در پاسخ به اين سوال كه چرا از همان ابتدا حقيقت را بازگو نكرده است، بيان داشت: حسين مرا تهديد كرد كه اگر حرفي به پليس بزنم مرا ميكشد، همانطور كه پدرم را به قتل رساند و مادرم نيز گفت كه اگر حرفي بزنم او را اعدام خواهند كرد و بيپدر و مادر ميشوم و بايد تا آخر عمرش تنها زندگي كند. با صحبتهاي مليكا، مهسا و حسين دستگير شدند و ديگر چارهاي جز بيان حقيقت نداشتند و با اعتراف صريح به قتل نادر پروندهشان تكميل و در اختيار مقام قضايي قرار گرفت.
واژگوني پرايد با 4
سرنشين حوالي "ضرابخانه"
يك دستگاه پرايد با 4 سرنشين بامداد
ديروز در خيابان شريعتي نرسيده به ضرابخانه واژگون شد. به گزارش خبرگزاري
فارس، در ساعت 1:50 بامداد ديروز يك دستگاه پرايد در خيابان شريعتي نرسيده به
ضرابخانه واژگون شد. بر اثر اين واژگوني 4 سرنشين اين پرايد به شدت مجروح و توسط
تكنسينهاي اورژانس به مراكز درماني انتقال داده شدند. بنا بر اعلام
"حسن عباسي" مدير روابط عمومي اورژانس تهران، 3 سرنشين خانم اين خودرو،
از ناحيه دست و پا دچار صدماتي شده بودند كه به بيمارستان فيروزگر منتقل شدند