شواهد جدید و روزافزونی بدست آمده که
برخی از داروهای رایج در بازار میتوانند اثر ضدسالخوردگی داشته باشند و طول عمر
مردم را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. شاید تصور کنید که
داروهای کند کردن روند پیری از آن ایده های علمی-تخیلی است که بشر در آینده به آن
دست خواهد یافت، ولی واقعیت این است که این داروها هماکنون وجود دارند، البته در
قالب داروهای ارزان قیمتی که دهها سال است برای اهداف دیگر از آنها استفاده میشود.
میلیونها نفر در سراسر جهان به طور روزمره داروهای ضد پیری مصرف میکنند (فقط نمیدانند
آنچه میخورند داروی ضد پیری است). حال که مزایای این
داروها در حال آشکار شدن است، برخی دانشمندان شروع به استفاده از آنها به منظور
افزایش طول دوران سلامت (و افزایش عمر) کردهاند. برایان کندی، دانشمند علوم
سالمندی، هفته گذشته در سمپوزیوم بینالمللی علوم سالمندی در بازل سوئیس، جایی که
نتایج تحقیق ارائه شد، گفت: «ما هم اکنون پیری را درمان میکنیم. سالها بود که در
مورد سالخوردگی تحقیق میکردیم، فقط خودمان نمیدانستیم». به گزارش نیوساینتیست،
سال گذشته گوگل با تاسیس یک شرکت تحقیق و توسعه به نام Calico که هدفش استفاده از
فناوری برای درک طول عمر است، اولین گامها را در راستای پژوهش طول عمر برداشت.
کریگ ونتر، پژوهشگر برجسته علوم ژنتیک اعلام کرد که هدف مشابهی را از طریق توالی
ژنتیک تعقیب میکند. اکنون شرکتهای دارویی هم میخواهند به این روند بپیوندند. در
کنفرانس، رئیس شرکت دارویی سوئیسی نوارتیس گفت که پژوهش در مورد داروهای ضد
سالمندی یک اولویت است. شاید برنامههای گوگل
و ونتر به این حوزه اعتبار بخشیده باشند، اما تا مدتها نخواهند توانست میوه آن را
بچینند. با این وجود شواهدی در حال ظهور است که برخی از داروهای کنونی اثرگذاری
نسبی بر افزایش طول عمر داشته و عمر انسان را 10 سال یا بیشتر افزایش میدهند. میخاییل
بلاگوسکلونی از مرکز سرطان شناسی روزول پارک در نیویورک میگوید: «ما همین الان هم
میتوانیم با استفاده از داروهای موجود ترکیبات موثری را برای افزایش طول عمر
تولید کنیم».
افزایش 14 درصدی عمر
یکی از نویدبخشترین این داروها بر
ترکیبی به نام راپامایسین مبتنی است. این دارو اولین بار برای سرکوب سیستم ایمنی
در گیرندگان عملهای پیوند اعضا استفاده شد، و بعدتر مشخص شد که میتواند طول عمر
مخمرها و کرمها را هم بیشتر کند. در سال 2009/1388، موشها نیز به این فهرست
اضافه شدند و دانشمندان دریافتند که این دارو میتواند تا 14 درصد طول عمر جانور
را افزایش دهد، حتی اگر شروع مصرف دارو در روز ششصدم عمر موش باشد که متناظر با 60
سالگی انسان است. این کشف منجر به انفجاری در پژوهشها در مورد
فواید احتمالی دیگر ترکیبات مشابه شد. حال اولین شواهد در مورد فواید ظاهری
ضدسالخوردگی این داروها در حال ظهور است. در تحقیقی بر روی افراد بالاتر از 65 سال
مشخص شد دارویی به نام اورولیموس، که برای درمان برخی انواع خاص سرطان استفاده میشود،
تا حدی زوال ایمنی را که معمولا در سنین بالا رخ میدهد، معکوس کرده است. سالخوردگی
سیستم ایمنی یکی از عمدهترین دلایل بیماری و مرگ است. به همین دلیل است که
سالمندان آسیب پذیری بیشتری در برابر عفونت دارند و پاسخ ضعیفتری در برابر
واکسیناسیون نشان میدهند. ولی ثابت شده که این
پاسخ ضعیف برای بررسی سالخوردگی مفید است، چرا که به کمک آن راحتتر میتوان سلامت
سیستم ایمنی را بازخوانی کرد. یکی از پژوهشگران نوارتیس به نام جان مانیک میگوید:
«در انسانها نمیتوانید آزمایشهای بالینی چند دههای انجام دهید». شرکت او به
جای این کار به دنبال چیزی بود که بتواند نتایج را سریعتر نشان دهد.
آنها به 218 نفر، یک دوره شش هفتهای از داروی اورولیموس دادند، و بعد از یک فاصله دو هفتهای، به آنها واکسن آنفلوانزا تزریق کردند. در مقایسه با کسانی که دارونما دریافت کردند، اورولیموس پاسخ ایمنی شرکتکنندگان را (که بر حسب سطح پادتن در خون آنها اندازهگیری شد) تا 20 درصد و به 2 از 3 رده واکسن آزمایش شده افزایش داد. از 3 دوز آزمایش شده اورولیموس، بالاترین دوز منجر به خستگی و زخمهای دهان میشد، در حالی که دو دوز پایینتر عوارض جانبی قابل مشاهدهای نداشتند. آزمایشهای پیشین روی موش با راپامایسین نشان دادهاند که عملکرد این خانواده از داروها از طریق ممانعت از پروتئین mTOR است. همچنین به نظر میرسد که محدودیت کالری (استراتژی تلاش برای زندگی طولانیتر از طریق خوردن کمتر) هم بر پروتئین mTOR تاثیر میگذارد. پروتئین mTOR در حس سطح مواد مغذی در دسترس سلولها کاربرد دارد، در نتیجه یک ایده این است که وقتی دچار قحطی میشویم، سلولها وارد حالت حفاظت از انرژی میشوند که میتواند عوامل ضد سالخوردگی را فعال کند و سیستم ایمنی هم از آن جمله است.
آنها به 218 نفر، یک دوره شش هفتهای از داروی اورولیموس دادند، و بعد از یک فاصله دو هفتهای، به آنها واکسن آنفلوانزا تزریق کردند. در مقایسه با کسانی که دارونما دریافت کردند، اورولیموس پاسخ ایمنی شرکتکنندگان را (که بر حسب سطح پادتن در خون آنها اندازهگیری شد) تا 20 درصد و به 2 از 3 رده واکسن آزمایش شده افزایش داد. از 3 دوز آزمایش شده اورولیموس، بالاترین دوز منجر به خستگی و زخمهای دهان میشد، در حالی که دو دوز پایینتر عوارض جانبی قابل مشاهدهای نداشتند. آزمایشهای پیشین روی موش با راپامایسین نشان دادهاند که عملکرد این خانواده از داروها از طریق ممانعت از پروتئین mTOR است. همچنین به نظر میرسد که محدودیت کالری (استراتژی تلاش برای زندگی طولانیتر از طریق خوردن کمتر) هم بر پروتئین mTOR تاثیر میگذارد. پروتئین mTOR در حس سطح مواد مغذی در دسترس سلولها کاربرد دارد، در نتیجه یک ایده این است که وقتی دچار قحطی میشویم، سلولها وارد حالت حفاظت از انرژی میشوند که میتواند عوامل ضد سالخوردگی را فعال کند و سیستم ایمنی هم از آن جمله است.
مانیک
تاکید میکند که این تحقیق باید بارها تکرار شود و تنها با پژوهشهای درازمدت میتواند
به این سوال اصلی پاسخ داد که آیا داروها فرد را سالمتر نگاه میدارند یا خیر.
همچنین مسئله عوارض جانبی به غیر از موارد دیده شده در آزمایش هم وجود دارد. به
نظر میرسد که سطوح بالای راپامایسین استفاده شده در عملهای پیوند عضو، متابولیزم
فرد را وارد مرحله پیش دیابت کنند (بیماریای که شاید اثر ضد سالخوردگی ارزش آن را
نداشته باشد). به گفته الکس ژاورونکوف، مدیر عامل شرکت
InCilico Medicine در بالتیمور مریلند که در حوزه زیست فناوری مشغول است، در
حال حاضر، نشانه امیدوار کننده این است که داروهای ضد سالخوردگی، دست کم در سیستم
ایمنی انسان و موش اثر مشابهی میگذارند. داروهای روزمره و داروهای
ضد سالخوردگی تنها حاضرین این میدان نیستند. پرکاربردترین دارو برای دیابت نوع 2،
متفورمین است که آن هم به نظر میرسد طول عمر خیلی از جانوران کوچک (از جمله موش)
را تا 5 درصد افزایش دهد. هیچ آزمایشی بر روی
متفورمین به عنوان یک داروی افزایش طول عمر در انسان انجام نشده، ولی تحقیق جدیدی
اشاره کرده که شاید اثر مشابهی داشته باشد. این تحقیق برای مقایسه متفورمین با یک
داروی دیگر دیابت با استفاده از اطلاعات 180هزار بیمار انگلیسی طراحی شده بود.
برای تشخیص تفاوت بین داروها، افرادی که از آنها استفاده میکردند با دیگرانی
مقایسه شدند که دیابت نداشتند و عوامل سنی و سلامتی مشابهی داشتند، و سپس آنها را
به مدت 5 سال تحت نظر قرار دادند. تعجببرانگیز این بود
که آمار مرگ و میر مبتلایان دیابت استفاده کننده از متفورمین نه تنها 5 درصد کمتر
از دریافتکنندگان دیگر داروها بود، بلکه حتی 15 درصد کمتر از افراد سالم و غیر
مبتلا به دیابت بود که از هیچ دارویی استفاده نمیکردند. نیر بارزیلای، رئیس موسسه
تحقیقات سالمندی در کالج آلبرت اینشتین در نیویورک میگوید: «این نشان میدهد که
ما هم اکنون دارویی داریم که میتوانیم به طور بالقوه آن را برای همه مردم استفاده
کنیم».
دیگر داروهای مشابه هم احتمالا در این فهرست میگنجند. آسپیرین با دوز پایین و استاتین به طور گسترده توسط افراد سالم برای کاهش خطر ابتلا به بیماری قلبی استفاده میشوند. هر دوی آنها طول عمر حیوانات را افزایش دادند و به نظر میرسد که اثر ضد التهاب داشته باشند.
به گفته کندی، رئیس موسسه تحقیقات سالمندی باک در نواتوی کالیفرنیا، التهاب یکی از مکانیزمهای احتمالی پشت فرایند پیری است و شاید آسپیرین و استاتین به این دلیل داروهای قلبی موثری هستند که میتوانند تا حدودی سالخوردگی را کند کنند. به عقیده خیلی از سخنرانان کنفرانس، این خبر خوبی است که احتمالا همین مکانیزم پشت بیماریهای اصلی سالخوردگی مانند بیماریهای قلبی، سکته و زوال عقل است؛ چرا که به این ترتیب خواهیم توانست هم طول عمرمان را افزایش دهیم و هم دوره سلامتی خود را. در واقع، تصور یک عامل موثر افزایش طول عمر که بتواند بدون تاخیر یا نقصان کار کند، کار سختی است. برای مثال کشف شده که راپامایسین، زوال شناخت را که از تبعات پیری است در حیوانات کاهش میدهد. تا اینجای کار برخی پژوهشگران قانع شدهاند و استفاده از ترکیبات مختلف داروها (از جمله دوز پایین راپامایسین) را آغاز کردهاند. بلاگوسگلونی یکی از این افراد است: «من خیلیها را در همین همایش میشناسم که این داروها را مصرف میکنند. هیچ پزشکی چنین حرکتی را توصیه نمیکند، چرا که خطر بالقوه ابتلا به دیابت در اثر استفاده از راپامایسین بیش از فایده ضد پیری آن است.» با این وجود، به گفته ژاورونکوف این واقعیت که داروهای ضد پیری در دست تهیه هستند، به خودی خود نشان دهنده این هستند که حوزه تا چه حد پیشرفت کرده است. «این اولین باری است که دارو به سراغ پیری آمده است». توجه: مطلب فوق گزارش برخی تحقیقات دارویی است و به هیچ عنوان دلیلی برای استفاده خودسرانه از داروهای نامبرده نیست. استفاده از هر یک از داروهای فوق حتما باید زیر نظر پزشک انجام شود.
دیگر داروهای مشابه هم احتمالا در این فهرست میگنجند. آسپیرین با دوز پایین و استاتین به طور گسترده توسط افراد سالم برای کاهش خطر ابتلا به بیماری قلبی استفاده میشوند. هر دوی آنها طول عمر حیوانات را افزایش دادند و به نظر میرسد که اثر ضد التهاب داشته باشند.
به گفته کندی، رئیس موسسه تحقیقات سالمندی باک در نواتوی کالیفرنیا، التهاب یکی از مکانیزمهای احتمالی پشت فرایند پیری است و شاید آسپیرین و استاتین به این دلیل داروهای قلبی موثری هستند که میتوانند تا حدودی سالخوردگی را کند کنند. به عقیده خیلی از سخنرانان کنفرانس، این خبر خوبی است که احتمالا همین مکانیزم پشت بیماریهای اصلی سالخوردگی مانند بیماریهای قلبی، سکته و زوال عقل است؛ چرا که به این ترتیب خواهیم توانست هم طول عمرمان را افزایش دهیم و هم دوره سلامتی خود را. در واقع، تصور یک عامل موثر افزایش طول عمر که بتواند بدون تاخیر یا نقصان کار کند، کار سختی است. برای مثال کشف شده که راپامایسین، زوال شناخت را که از تبعات پیری است در حیوانات کاهش میدهد. تا اینجای کار برخی پژوهشگران قانع شدهاند و استفاده از ترکیبات مختلف داروها (از جمله دوز پایین راپامایسین) را آغاز کردهاند. بلاگوسگلونی یکی از این افراد است: «من خیلیها را در همین همایش میشناسم که این داروها را مصرف میکنند. هیچ پزشکی چنین حرکتی را توصیه نمیکند، چرا که خطر بالقوه ابتلا به دیابت در اثر استفاده از راپامایسین بیش از فایده ضد پیری آن است.» با این وجود، به گفته ژاورونکوف این واقعیت که داروهای ضد پیری در دست تهیه هستند، به خودی خود نشان دهنده این هستند که حوزه تا چه حد پیشرفت کرده است. «این اولین باری است که دارو به سراغ پیری آمده است». توجه: مطلب فوق گزارش برخی تحقیقات دارویی است و به هیچ عنوان دلیلی برای استفاده خودسرانه از داروهای نامبرده نیست. استفاده از هر یک از داروهای فوق حتما باید زیر نظر پزشک انجام شود.
ریشه ی بو دادن تهران بدلیل بدبو بودن
بیت رهبرداعشی ولایت فقیه می باشد.چون خیلی بو ی بدی می د هدن برای همین است که این بد
بویی اش به کلان شهر 15 میلیونی تهران سرایت و بد بو یش کرده است.
فاضلاب، زباله، عملیات ساختمانی، لجن و
آلودگی جویها هر کدام میتوانند محلهای را از بوی نامطبوع پر کنند. محلههای
تهران بسیاری از اوقات بهانههایی از این دست برای ساطع کردن بوی نامطبوع در فضا
دارند. جابهجا بوی زباله به خصوص در گرمای هوا به مشام میرسد. فاضلاب شهری به
نوبه خود مشکلات و نارساییهایش را به شهر و مشام شهروندان تحمیل میکند. عملیات
ساختمانی و قیرگونی هم همیشه در جریان است و فضای شهر را تحت تاثیر قرار میدهد.
در هر نقطه از شهر یکی از عوامل هر از گاهی پیدا میشوند و در بعضی نقاط هم بوی
نامطبوع حضور دایمی در فضا دارد. اما چرا بوهای نامطبوع
پایتخت را تا این حد فرا گرفتهاند؟ گیتی اعتماد شهرساز و
استاد دانشگاه در توضیح دلایل وجود بوهای نامطبوع در فضای شهر تهران به جهان صنعت
میگوید: «سیستم فاضلاب شهر ما هنوز به کار نیفتاده است. خیلی از فاضلابهای خانگی
وارد آبهای سطحی میشوند. این مساله حتی در شمال شهر وجود دارد اما در جنوب شهر
حادتر است زیرا در خاک جنوب تهران ریزدانگی داریم. همچنین هر قطعه زمین 50-40 متر
است و چاهها خیلی نزدیک به هم هستند. به همین دلیل گاهی ریزش میکنند. ساکنان به
این دلیل که چاهها پر نشود در برخی نقاط فاضلاب را داخل کوچهها روان میکنند که
باعث به راه افتادن بوی نامطلوب میشود. بخشی از فاضلاب این خانهها که به طور
عمده برای حمام و آشپزخانه است در کوچهها باعث آلودگی میشود.»
این استاد دانشگاه وجود کف روی سطح آب در جویهای کنار خیابان را نشانه وجود فاضلاب در آنها میداند و میافزاید: «سیستم فاضلاب چند سال است در شبکههای اصلی تهران اجرا شده اما هنوز تصفیهخانه به خانهها وصل نشده است. در واقع شبکه فاضلاب کشیده شده اما به خانهها وصل نشده. در بسیاری از نقاط میبینیم که فاضلاب هنوز متصل به شبکه نیست و مشکلات بهداشتی از جمله بوی نامطبوع ایجاد میشود.» اعتماد به وجود صنایع در داخل شهر به عنوان دلیل دیگر بویناک شدن فضای شهر اشاره میکند و میگوید: «قانونی که میگوید همه صنایع باید به شعاع 100 کیلومتری بیرون از شهر برده شود هنوز اجرا نشده است و داخل شهر و خارج از آن با فاصله کم کارگاههای مختلفی میبینیم که ممکن است فعالیت آنها بویی در فضا منتشر کند. خود شهر هم به کارگاه ساختمانی تبدیل شده و مرتب ساختوساز و قیرگونی و انواع عملیات در آن است که علاوه بر آلودگی صوتی بو نیز تولید میکنند.» گیتی اعتماد به زبالههای شهری به عنوان یکی دیگر از عوامل تولید کننده بو در فضای شهر اشاره میکند اما معتقد است بخشی از مشکل زبالهها ناشی از رفتار غلط شهروندان است: «متاسفانه ما سیستم بازیافت زباله را فقط در برخی قسمتها داریم. من در سفری به برزیل متوجه شدم در این کشور مردم زبالهها را در 6-5 قسمت جداسازی و از مخازن مجزا استفاده میکنند. ما اینجا مشکل جداسازی را هم در خصوص فضای مورد نیاز داریم و هم در زمینه آموزش مردم. مردم باید آموزش ببینند که زبالهها را تفکیک و همچنین زبالهها را کم کنند. جدا از مساله زبالههای خانگی و صنعتی، فرهنگ نریختن زباله در کوچه و خیابان هم به طور مطلوب جا نیفتاده و دیده میشود که مردم زبالههای خود را از داخل اتومبیل به خیابان رها میکنند.» این کارشناس شهرسازی آموزش درباره زبان قرار دادن زبالهها بیرون از منزل را ضروری میداند و میگوید: «در بسیاری از نقاط دنیا دیگر این طور نیست که شهرداری هر روز زبالهها را جمع آوری کند. بلکه مردم بخشی از کار را بر عهده میگیرند و مثلا جزیی از زبالهها در باغچهها دفن میشود. این کار هزینههای نگداری شهر را کاهش میدهد و به بهداشت محیط کمک میکند.» ماجرای بوهای عجیب و غریب شهر به اینجا ختم نمیشود. عدم پاکسازی جویهای آب و شکل گرفتن لجن در بعضی معابر از معضلات دیگری است که شهروندان تهرانی با آن رو به رو هستند. فصل گرم معمولا مزید بر علتها میشود و شهر را در هجوم بوهای نامطلوب زندانی میکند، تهران بو میدهد. گاهی کمتر، گاهی بیشتر. شاید با رسیدن بادهای پاییزی پایتخت کمی نفس بکشد. منبع: روزنامه جهان صنعت
این استاد دانشگاه وجود کف روی سطح آب در جویهای کنار خیابان را نشانه وجود فاضلاب در آنها میداند و میافزاید: «سیستم فاضلاب چند سال است در شبکههای اصلی تهران اجرا شده اما هنوز تصفیهخانه به خانهها وصل نشده است. در واقع شبکه فاضلاب کشیده شده اما به خانهها وصل نشده. در بسیاری از نقاط میبینیم که فاضلاب هنوز متصل به شبکه نیست و مشکلات بهداشتی از جمله بوی نامطبوع ایجاد میشود.» اعتماد به وجود صنایع در داخل شهر به عنوان دلیل دیگر بویناک شدن فضای شهر اشاره میکند و میگوید: «قانونی که میگوید همه صنایع باید به شعاع 100 کیلومتری بیرون از شهر برده شود هنوز اجرا نشده است و داخل شهر و خارج از آن با فاصله کم کارگاههای مختلفی میبینیم که ممکن است فعالیت آنها بویی در فضا منتشر کند. خود شهر هم به کارگاه ساختمانی تبدیل شده و مرتب ساختوساز و قیرگونی و انواع عملیات در آن است که علاوه بر آلودگی صوتی بو نیز تولید میکنند.» گیتی اعتماد به زبالههای شهری به عنوان یکی دیگر از عوامل تولید کننده بو در فضای شهر اشاره میکند اما معتقد است بخشی از مشکل زبالهها ناشی از رفتار غلط شهروندان است: «متاسفانه ما سیستم بازیافت زباله را فقط در برخی قسمتها داریم. من در سفری به برزیل متوجه شدم در این کشور مردم زبالهها را در 6-5 قسمت جداسازی و از مخازن مجزا استفاده میکنند. ما اینجا مشکل جداسازی را هم در خصوص فضای مورد نیاز داریم و هم در زمینه آموزش مردم. مردم باید آموزش ببینند که زبالهها را تفکیک و همچنین زبالهها را کم کنند. جدا از مساله زبالههای خانگی و صنعتی، فرهنگ نریختن زباله در کوچه و خیابان هم به طور مطلوب جا نیفتاده و دیده میشود که مردم زبالههای خود را از داخل اتومبیل به خیابان رها میکنند.» این کارشناس شهرسازی آموزش درباره زبان قرار دادن زبالهها بیرون از منزل را ضروری میداند و میگوید: «در بسیاری از نقاط دنیا دیگر این طور نیست که شهرداری هر روز زبالهها را جمع آوری کند. بلکه مردم بخشی از کار را بر عهده میگیرند و مثلا جزیی از زبالهها در باغچهها دفن میشود. این کار هزینههای نگداری شهر را کاهش میدهد و به بهداشت محیط کمک میکند.» ماجرای بوهای عجیب و غریب شهر به اینجا ختم نمیشود. عدم پاکسازی جویهای آب و شکل گرفتن لجن در بعضی معابر از معضلات دیگری است که شهروندان تهرانی با آن رو به رو هستند. فصل گرم معمولا مزید بر علتها میشود و شهر را در هجوم بوهای نامطلوب زندانی میکند، تهران بو میدهد. گاهی کمتر، گاهی بیشتر. شاید با رسیدن بادهای پاییزی پایتخت کمی نفس بکشد. منبع: روزنامه جهان صنعت