ماجرای تماس تلفنی رهبری و آیت‌الله طالقانی

به نظر میر سد رشد بیماری بد خیم پرستات وتیغ جراحی بدجوری کار ساز بوده و شاخ وشانه ی رهبرولی فقیه رژیم داعشی را شکسته است و وی به موضع افلاس واستیصال کشانیده است . برای همین تلاش مذبوحانه شده است برای مشروعیت تراشیدن برای وی با لگد زدن به گور رهبرش خمینی پس از 35 سال یاد زنده یاد طالقانی و بازگویی ماجرای تماس تلفنی با وی افتاده است تا از طریق به خودش دسته گل داده باشد که بلی تماس تلفنی با ایشان داشته است .

مقام معظم رهبری در سخنانی به بیان ویژگی های مرحوم آیت الله طالقانی پرداخته اند.پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای ضمن انتشار سخنان رهبر انقلاب دردیدار اعضای ستاد نکوداشت آیت‌الله طالقانی که در تاریخ  ۱۳۸۹/۱۲/۰۹ انجام شده است به بازخوانی این روایت پرداختیک بعد دیگر آقای طالقانی که به نظر من نباید فراموش بشود، صفای این مرد بود. به قدری این آدم با صفا و روراست و در معاشرتها صادق بود که انسان از این همه زلالی حیرت میکرد. آدم زلالی بود آقای طالقانی. هیچ در قید و بند و ملاحظات و [اینها نبود]؛ نه ملاحظات آخوندی، نه ملاحظات روشنفکری، نه ملاحظات مبارزاتی -چیزهایی که حالا به خودشان ببندند- مطلقاً در این آدم وجود نداشت؛ صاف، روشن. هر وقت من می‌آمدم تهران، اوقاتی که ایشان آزاد بودند، میرفتیم منزل ایشان -یک بار دو بار- می‌نشستیم؛ این منزل پیچ‌شمیران. البته آن منزل بالا هم رفته بودم من، اما بیشتر اینجا ایشان را میدیدیم. انسان وقتی می‌نشست پهلوی این مرد، واقعاً روحیه میگرفت؛ هم روحیه‌ی مبارزاتی، هم روحیه‌ی صفا و رفاقت و معنویت و اینها.اینها در این شخصیتهای برجسته، خوب است بزرگ بشود. ماها -غالباً آدمها- مبتلا هستیم به یک چیزهائی. این آدم، آدم صافی بود، روراست بود، بی‌شائبه و بی‌شیله‌پیله بود. نتیجه‌ی این بی‌شیله‌پیله بودن هم صراحتش بود، صراحت در بیان. همان خطبه‌ای که شما اشاره کردید، این خطبه را نمیشود عادی به حساب آورد؛ اینها دائماً میگفتند «پدر طالقانی»، اصلاً خودشان را فرزندان او معرفی میکردند، به عنوان «پدر» او را اسم میبردند. کیست که توی این رودربایستی گیر نکند؟ آن آدمی که توی اینجور رودربایستی‌ها گیر نکند و برود آنجور قرص و محکم توی خطبه و موضعِ به آن صراحت و به آن شدّت بگیرد، کیست؟ اینجور آدمی را آدم واقعا بگردد پیدا کند! مرحوم طالقانی اینجوری بود. من بعد از همین خطبه‌ی ایشان تلفن کردم؛ گفتم آقا من خواستم از شما تشکر کنم به خاطر این خطبه، گفت بله، خیلی‌ها هم تلفن میکنند فحش میدهند به خاطر همین خطبه! اینجوری بود دیگر، تحمل میکرد، یعنی آدمی بود با یک روحیه‌ی اینجوری