قابلمه (گفت و شنود)

دروغ نامه ی کیهان 5 شهریور-93
قابلمه (گفت و شنود)
گفت: یارو خسته بود ودرمانده ، گرسنه بودووامانده
وقتی رسید به خانه ،از عیال گرفت بهانه
گفت دارم میرم از حال ،  غذا را بیاور عیال
عیال قابلمه راگذاشت توی سفره ، یاروگشود دهان چون حفره
شروع کرد به بخوربخور، ضمن خوردن می زد غُرغُر
عیال گفت چرا غُرزنی ؟ موقع خوردن ژِر می زنی
یارو گفت باشیادی ،  آخه توهستی زیادی
باید کنیم معامله،  من باشم وقابلمه
گفت: مدعیان اصلاحات پشت سر هم اعتراض می‌کنند که چرا وزارت کشور، فرمانداران و استانداران قبلی را عوض نمی‌کند؟!
گفتم: ولی وزیر کشور اعلام کرده که 80 درصد فرمانداران را عوض کرده و احتمالا مشغول تعویض بقیه نیز هست!
گفت: پس این مدعیان اصلاحات دیگر چه می‌خواهند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو خسته و کوفته وارد خانه شد و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور که خیلی گرسنه‌ام. همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد و یارو با ولع می‌خورد و غرغر هم می‌کرد. همسرش پرسید؛ چی شده؟ چرا غر می‌زنی؟ غذا خوب نیست؟ و یارو گفت؛ غذا خوبه ولی نفرات پای سفره زیاده. همسرش گفت؛ ولی فقط من هستم و قابلمه و تو! و یارو گفت؛ بهتر آن بود که من باشم و قابلمه!
گفت» بازسربازجوی پاچه گیر، به اصلاح طلبان داده گیر
گفتم»  این منفور پلید؟ بازرو کرده چه ترفندجدید؟
گفت : این همکار پاسداران ، میگه چرا فرمانداران؟
همراه با استانداران ،  با یاران چماقداران
وزیرکشور دریک ابتکار ، اینان را نمی زاره کنار
گفتم : بجاست این انتقاد؟چون ازدوران احمدی نژاد
این انگلان  وسربار ، اینان هستن سرکار
نفوذی اند وخرابکار، باید بشوند برکنار
چون برای کارخرابی ، می کنن بی تابی
پس سربازجوی جانی ، معترض شده وعصبانی
گفت: یارو خسته بود ودرمانده ، گرسنه بودووامانده
وقتی رسید به خانه ،از عیال گرفت بهانه
گفت دارم میرم از حال ،  غذا را بیاور عیال
عیال قابلمه راگذاشت توی سفره ، یاروگشود دهان چون حفره
شروع کرد به بخوربخور، ضمن خوردن می زد غُرغُر
عیال گفت چرا غُرزنی ؟ موقع خوردن ژِر می زنی
یارو گفت باشیادی ،  آخه توهستی زیادی

باید کنیم معامله،  من باشم وقابلمه