"لباس شهادت" 29تیر-93
اکنون بهتر ماهیت جنگ خانمانسوز موهبت الهی 8 ساله ی
راه قدس از کربلا می گذرد .جنگ 20 سال طول بکشد ما هستیم وتأکید تا آخرین نفر وخشت
خانه خمینی شیاد وپاسداران و جانشین خمینی شیاد فاش می شود .چون وصیت نشان از این
واقعیت عمر رفتن عمودی به جبهه جنگ و افقی برگشتن 20 روز بوده است . در صورتیکه
جنگ افروزان حاکم با آقازاده های شان در شرف جنگ افروزی و غارتگری و سرکوب هستند.
بار اول نبود كه به جبهه مي‌رفت، اما حرف‌هايي
كه مي‌زد با حرف‌هايي كه دفعات قبل مي‌گفت، خيلي فرق داشت. گفتم يعني وقتي كه
برگشتي ديگر نمي‌روي؟! گفت: فكر نمي‌كنم كه ديگر برگشتي در كار باشد. فقط
برايم دعا كن كه اسير نشوم، من اسارت را دوست ندارم. دعا كن خداوند پذيرايم باشد. 20
روز بعد از رفتنش، خبر شهادتش را برايم آوردند. شهيد " نجات علي نژاد "
هميشه به عنوان فردي فعال در صحنه‌هاي انقلاب و جنگ تحميلي حضور داشت. در دوران
انقلاب گاهي به تنهايي يك راه پيمايي عظيم را هدايت مي‌كرد. يادم مي‌آيد چند روز
بعد از حكومت نظامي در انديمشك، به بازار رفت و يك توپ پارچه سفيد خريد و آن را
تكه تكه نمود و هر تكه آن را در مسجد امام صادق(ع)، به يك نفر داد. خودش اولين تكه
را به حالت كفن پوشيد، بقيه هم همين طور. آن وقت صف اول تظاهرات را تشكيل دادند و
از در مسجد به راه افتادند. در حاليكه شعارهايي بر عليه رژيم شاهنشاهي مي‌دادند،
بعد از آن مردم دسته دسته به آنان پيوستند؛آن روز يكي از بزرگترين راهپيمايي‌ها در
شهر شكل گرفت. "نجات" دوستان زيادي داشت و اين دوستان از
گروه‌هاي مختلف سني و طبقات مختلف اجتماعي بودند. از جمله دوستان ايشان، شهيد
"اسدالله دوستي" بود كه 15 يا 16 سال بيشتر نداشت و دانش آموز بود. روزي يكي از آشنايان
به ايشان گفت: شما با وجود داشتن زن و بچه، با افراد كم سن و سال نيز دوست هستيد!
شهيد در پاسخ به ايشان گفت: هر كس كه با شما ارتباط فكر و انديشه و عمل داشت، دوست
شماست؛گاهي شما از دوست خود مطلبي مي‌آموزيد كه براي شما مفيد خواهد بود. علاوه بر
اين، جوانان و نوجوانان را بايد بها داد و با آنها دوست بود، زيرا آنها هستند كه
قلبي مهربان دارند و آماده ي پذيرش خوبي‌ها مي‌باشند. راوي: همسر
شهيد نجات علي نژاد .
