سربازجو شریعتمداری از حاج محمد زاده اولین رئیس دفتر سیاسی سپاه و همکار زندان قزل حصارش عیادت کرد

 سربازجو شریعتمداری از پاسدار  ابراهیم حاج محمد زاده  اولین رئیس دفتر سیاسی سپاه  و همکارش در اوین نامه ی کیهان عیادت کرد.حاجی محمدزاده؛ «عارف مبارزه جو» و شخصیت استثنایی  و عارف مبارزه جوی در تاریخ معاصر!12 فروردین -93
  خبرگزاری فارس: حاجی محمدزاده؛ «عارف مبارزه جو» و شخصیت استثنایی در تاریخ معاصر
سربازجو شریعتمداری مثل همیشه برای اینکه از موضع ارزان  گران فروشی  کرده باشد  . یعنی برای اینکه خودش را گنده کرده وسابقه  وتاریخچه ی  مبارزاتی درزمان  شاه وزندان همراه  برای خودش ساخته باشد از یک پاسدار و بازجو و همکار دراوین نامه ی کیهان  و زندان قزل حصار کرج تا توانسته تعریف وتمجیدوثنا گویی پاسداری کرده است .  همچنین  برای اینکه کینه وعقده ی شکنجه گری وبازجویی اش نسبت به دشمن اصلی رژیم نامشروع ولایت فقیه را  خالی کرده باشد . بنابراین پای مسعود رجوی وسازمان مجاهدین را به میان کشیده است  و برای همکارش سابقه ی مبارزاتی با مسعود رجوی ساخته وپرداخته  است . بهر حال سربازجو شریعتمداری با بهانه دیدار با همکا رش  در بیمارستان  بهانه ای برای گفتگو با خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران  فارس   فراهم نموده  تا به نقل از  گروه سیاسی  این خبرگزاری دروغ پرداز گزارش  ازپاسدار سربازجو سردار ابراهیم حاجی محمدزاده بازتاب داده شود . البته این پاسدار از بنیانگذاران  ارگان فاشیستی سپاه پاسداران و اولین رئیس دفتر سیاسی سپاه و مرکز تحقیقات جنگ است که چهار روز پیش به علت ابتلاء به بیماری قند در بیمارستان بقیه الله وابسته به پاسداران  تهران بستری می شود و روز گذشته  سربازجو  پاسدارحسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در اوین نامه  کیهان، به عیادت رفیق و یار 40 ساله  ی خود می رود .
 اما یادداشت در این دیدار را نوچه و پرورش یافته ی سربازجو شریعتمداری در اوین نامه ی کیهان  «پیام فضلی نژاد   تهیه و تنظیم کرده است  که با عنوان  سربازجو پاسدار شریعتمداری از اولین رئیس دفتر سیاسی سپاه عیادت کرد می باشد.
در این یاد داشت گفته شده پاسدار  ابراهیم حاجی محمدزاده بی تردید یکی از استثنایی‌ترین شخصیت‌های تاریخ سیاسی معاصر ایران است که هیچ عنوانی بهتر و رساتر از «عارف مبارزه جو» برای توصیف وی یافت نمی‌شود. مهمترین مناصب نظامی وی از عضویت در شورای فرماندهی سپاه تا تاسیس و ریاست بر دو نهاد مهم یعنی دفتر سیاسی و مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ  جزو کارنامه اش می باشد.  در ادامه افزوده تاریخ عبرت آموز و پرحادثه مبارزات سیاسی محمدزاده به دهه 1340 در مشهد برمی گردد  که  از قضا وی  از نزدیک ترین دوستان «مسعود رجوی» بود که با او از مشهد راهی تهران شد؛ زمانی که هر دو جوان های انقلابی بودند و نه سازمان مجاهدین در کار بود و نه عرصه چندانی برای پیکار موثر با رژیم ستم شاهی. او با رجوی هفته ها در توچال به زندگی مخفی چریکی پرداخت و در کنار چهره هایی مانند حنیف نژاد نخستین فعالیتهای سازمان را سامان داد.
در «دانشگاه علم و صنعت» مهندسی خواند و وقتی تحت تعقیب «ساواک» قرار گرفت، از این شهر به آن شهر برای نصب و راه اندازی کارخانجات صنعتی می رفت و در عین حال خود را از تیررس «ساواک» دور نگه می داشت. عجیب است که زیر پیگرد بود ولی از این شهر به آن شهر برای نصب کارخانجات صنعتی  به جای خانه های امنتیمی می رفت! تا تجربه کسب نماید چگونه این نزدیک ترین همراه مسعود رجوی از قضاء به اولین افشاگر علیه «سازمان مجاهدین خلق» بدل گردد.  داشته باشید درادامه سناریو بیشتر سمت وسوی شیوه ی بازجویی واتهام زنی وکیفرخواست  صادر کنی زندان اوینی سربازجو شریعتمداری بخود می گیرد  . چون گفته شده حاجی محمدزاده نخستین کسی بود که وقتی ابتدای دهه 1350 به زندان افتاد، علیرغم شکنجه های ساواک و تهدید مافیای رجوی در زندان، نسبت به انحراف سازمان هشدار داد، در حالی که بسیاری از انقلابیون هنوز به «مسعود رجوی» خوش بین بودند.
همینطور گفته شده او یک آینده پژوه کم نظیر است که گرچه جام جهان بین در دست ندارد و پیشگو نیست، اما پیش بینی های سیاسی حیرت انگیزی دارد و بخت با من یار بود که در 8 سال گذشته هم نشین و کوچکترین شاگرد ایشان باشم.
 اما در عوض داستان از ریش بریدن وپیوند به سبیل زدن آشنایی ادامه می یابد  چون  ادامه آشنایی وهمکاری حاجی محمدزاده با سربازجو شریعتمداری  به دهه 1350 می رسد؛ زمانی که هر دو به چنگ ساواک افتادند و محکوم به حبس ابد شدند. هر دو ابتدا در «کمیته مشترک ضدخرابکاری» بازجویی و شکنجه شدند و هنوز آثار شکنجه روی پای حاج حسین سربازجو باقی است.  جالب اینکه  از مبارزات درون زندان حاجی محمدزاده پای ثابت برگزاری دعای ندبه  بودن در زندان بود و به سبب آشنایی اش با اصول فلسفه و اعتقادات مارکسیسم، مبانی شناخت شناسی سازمان مجاهدین را نقد جدی می کرد. پس  آنچه کلام او را در آن ایام اثرگذار و دعاهایش را سوزناک می کرد، چیزی غیر از احاطه حاجی محمدزاده بر فلسفه یا عرفان نظری بود.  لذا او در دهه 1360 دفتر سیاسی سپاه پاسداران را به معتبرترین تشکیلات تحلیل سیاسی کشور تبدیل کرد و معاون سیاسی فرمانده کل سپاه شد.  مهمتر اینکه  چند نابغه های سیاسی  یا شکنجه گر وسربازجو وتواب ساز گردهم جمع شده بودند که  از میان آنان  سربازجو حسین شریعتمداری،  پاسدار ابراهیم حاجی محمدزاده و حسن شایانفر  ند که هنوز  این یار بازجو در « اوین نامه  کیهان» حضور دارند و جزو همکاران نزدیک سربازجو شریعتمداری اند.
 بلی  یاد آوری شده این سه، همان هایی هستند که زندانیان  مجاهدین  به ویژه توابان در دهه 1360 آن ها را با نام های برادر حسین سربازجو ، برادر خراسانی و برادر معصومی همکارانش 3 سربازجوی شکنجه گر می شناختند.  جالب تر اینکه  اقرار شده است در میانه دهه 1360 این سه نفر صبح ها از تهران به کرج می رفتند و در دوره ریاست  آخوند مجید انصاری بر سازمان زندان ها که  معاون پارلمانی روحانی رئیس جمهورروحانی است، در زندان قزل حصار با زندانیان بحث های اعتقادی و کارهای فرهنگی می کردند. طوریکه چند از توابان را با خود بعنوان همکار به اوین نامه ی کیهان آوردند.
 بهرحال  روای یا نوچه سربازجو شریعتمداری بعنوان شاهد وبرگ برنده و سفید کردن پرونده وچماق علیه ی افشاگری های مجاهدین محور شکنجه وقتل عام جنایت علیه ی بشریت تابستان 67  آویزان به شهرنوش پارسی پور (نویسنده و داستان نویس) از زندانیان سر موضع آن دوره شده است که اکنون در خارج از کشور زندگی می کند و برخلاف ادعاهای دروغ مجاهدین  و… هیچ زندانی ای به دلیل اعتقاداتش اعدام نشد. یکی از نتایج آن دوران کتاب «روزها و سوزها» است که به همت حاج حسن شایانفر  همکار سربازجو شریعتمداری منتشر شد و شامل اشعار زندانیانی مانند «به آذین» از تجربیات پس از انقلاب اسلامی بود. علیه این کتاب جنجال زیادی به راه افتاد اما حضرت آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) از آن تجلیل و حمایت کردند.
 در نهایت اینکه برای اینکه رفسنجانی هم بی نصیب نمانده باشد گفته شده حاجی محمدزاده همانطور که به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه یکی از سرسخت ترین مخالفان بنی صدر به شمار می رفت و استراتژی نظامی رئیس جمهور او را در جلسات محرمانه اش با او رد می کرد، از نخستین و جدی ترین منتقدان « رفسنجانی» است و در بسیاری از خاطرات هاشمی رفسنجانی نیز که به مسائل و جلسات مربوط به سپاه پاسداران اختصاص دارد، در کنار نام «محسن رضایی»، نام محمدزاده نیز آمده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، سردار ابراهیم حاجی محمدزاده از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اولین رئیس دفتر سیاسی سپاه و مرکز تحقیقات جنگ چهار روز پیش به علت ابتلاء به بیماری قند در بیمارستان بقیه الله (عج) تهران بستری شد و روز گذشته حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، به عیادت رفیق و یار 40 ساله خود رفت.یادداشت زیر به قلم «پیام فضلی نژاد» مروری است بر زندگینامه او.سردار ابراهیم حاجی محمدزاده بی تردید یکی از استثنایی ترین شخصیت‌های تاریخ سیاسی معاصر ایران است و من هرچه فکر می کنم هیچ عنوانی بهتر و رساتر از «عارف مبارزه جو» برای توصیف ایشان نمی یابم؛ شخصیتی که از اساسنامه تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در صحن علنی مجلس اول شورا دفاع کرد و مهمترین مناصب نظامی از عضویت در شورای فرماندهی سپاه تا تاسیس و ریاست بر دو نهاد مهم یعنی دفتر سیاسی و مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ را در کارنامه خود دارد. تاریخ عبرت آموز و پرحادثه مبارزات سیاسی محمدزاده به دهه 1340 در مشهد برمی گردد و از قضاء او از نزدیک ترین دوستان «مسعود رجوی» بود که با او از مشهد راهی تهران شد؛ زمانی که هر دو جوان های انقلابی بودند و نه سازمان مجاهدین در کار بود و نه عرصه چندانی برای پیکار موثر با رژیم ستم شاهی. او با رجوی هفته ها در توچال به زندگی مخفی چریکی پرداخت و در کنار چهره هایی مانند حنیف نژاد نخستین فعالیتهای سازمان را سامان داد.در «دانشگاه علم و صنعت» مهندسی خواند و وقتی تحت تعقیب «ساواک» قرار گرفت، از این شهر به آن شهر برای نصب و راه اندازی کارخانجات صنعتی می رفت و در عین حال خود را از تیررس «ساواک» دور نگه می داشت. نزدیک ترین همراه مسعود رجوی از قضاء به اولین افشاگر علیه «سازمان مجاهدین خلق» بدل شد.حاجی محمدزاده نخستین کسی بود که وقتی ابتدای دهه 1350 به زندان افتاد، علیرغم شکنجه های ساواک و تهدید مافیای رجوی در زندان، نسبت به انحراف سازمان هشدار داد، در حالی که بسیاری از انقلابیون هنوز به «مسعود رجوی» خوش بین بودند.او یک آینده پژوه کم نظیر است که گرچه جام جهان بین در دست ندارد و پیشگو نیست، اما پیش بینی های سیاسی حیرت انگیزی دارد و بخت با من یار بود که در 8 سال گذشته هم نشین و کوچکترین شاگرد ایشان باشم.آشنایی حاجی محمدزاده با آقای شریعتمداری به دهه 1350 می رسد؛ زمانی که هر دو به چنگ ساواک افتادند و محکوم به حبس ابد شدند. هر دو ابتدا در «کمیته مشترک ضدخرابکاری» بازجویی و شکنجه شدند و هنوز آثار شکنجه روی پای حاج حسین باقی است.هر دو برای تحمل کیفر به «زندان قصر» منتقل گشتند و یک مبارزه دیگر را کلید زدند. فضای داخل زندان در دهه 1350 ناگفته های بسیاری دارد و قطب بندی های جدی ای میان انقلابیون مسلمان با مارکسیست ها و چریک های فدایی و… وجود داشت.شریعتمداری و حاجی محمدزاده دو نماینده برجسته بچه مسلمان های زندان بودند و برای نمونه، «محمود دولت آبادی» (داستان نویس) که همبند آنان بود در جناح مارکسیست ها قرار داشت. حاجی محمدزاده پای ثابت برگزاری دعای ندبه در زندان بود و به سبب آشنایی اش با اصول فلسفه و اعتقادات مارکسیسم، مبانی شناخت شناسی سازمان مجاهدین را نقد جدی میکرد. آنچه کلام او را در آن ایام اثرگذار و دعاهایش را سوزناک می کرد، چیزی غیر از احاطه حاجی محمدزاده بر فلسفه یا عرفان نظری بود.افق دید گسترده او همواره به عرفانی عملی آمیخته و سلوک ویژه ای را رقم زده است که تجربه ای منحصر به فرد در زندگی اجتماعی و سیاسی است و همین ویژگی ها، توصیف سلوک حاجی محمدزاده را بسیار دشوار می کند.او به تمام معنا مرید و دلباخته امام خمینی است. ذوب در معشوق است و می دانیم که با صحیفه امام، غیر از امام پژوهی، عشق بازی می کند.به عنوان یکی از موسسان سپاه پاسداران و فرماندهان ارشد نظامی، حاجی محمدزاده رابطه ویژه ای با امام داشت و خاطرات بی نظیری از دیدارهایش با رهبر کبیر انقلاب دارد که امیدوارم به زودی در قالب کتاب منتشر شود.او در دهه 1360 دفتر سیاسی سپاه پاسداران را به معتبرترین تشکیلات تحلیل سیاسی کشور تبدیل کرد و معاون سیاسی فرمانده کل سپاه بود.در دوره ریاست او در دفتر سیاسی مجله «رویدادها و تحلیل» با دو طبقه بندی خیلی محرمانه (ویژه فرماندهان سپاه) و عمومی (برای رده های مختلف سپاه) منتشر می شد و در همان زمان، انتشار تحلیل های شریعتمداری از آرایش جریان های سیاسی کشور بازتاب های گسترده ای در محافل سیاسی کشور داشت.حاجی محمدزاده کتاب نقد جنبش مسلمانان مبارز نوشته «حسین شریعتمداری» را منتشر کرد و تیراژ آن به 100 هزار نسخه رسید.دفتر سیاسی پایه گذار سبک تحلیل سیاسی جدیدی شد که به معرفت شناسی و روش شناسی امام خمینی تکیه داشت و اگر امروز دوره مجلات «رویدادها و تحلیل» یا کتاب هایی مثل «نیزه داران معاویه» منتشر شود، خواهیم دید که چه نابغه های سیاسی ای گردهم جمع شده بودند و از میان آنان حسین شریعتمداری، ابراهیم حاجی محمدزاده و حسن شایانفر هنوز در «روزنامه کیهان» حضور دارند. این سه، همان هایی هستند که زندانیان منافقین در دهه 1360 آن ها را با نام های برادر حسین، برادر خراسانی و برادر معصومی می شناختند.در میانه دهه 1360 این سه نفر صبح ها از تهران به کرج می رفتند و در دوره ریاست حجت الاسلام مجید انصاری بر سازمان زندان ها، در زندان قزل حصار با زندانیان بحث های اعتقادی و کارهای فرهنگی می کردند.
شهرنوش پارسی پور (نویسنده و داستان نویس) از زندانیان سر موضع آن دوره است که اکنون در خارج از کشور زندگی می کند و برخلاف ادعاهای دروغ منافقین و… هیچ زندانی ای به دلیل اعتقاداتش اعدام نشد. یکی از نتایج آن دوران کتاب «روزها و سوزها» است که به همت حاج حسن شایانفر منتشر شد و شامل اشعار زندانیانی مانند «به آذین» از تجربیات پس از انقلاب اسلامی بود. علیه این کتاب جنجال زیادی به راه افتاد اما حضرت آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) از آن تجلیل و حمایت کردند.حاجی محمدزاده همانطور که به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه یکی از سرسخت ترین مخالفان بنی صدر به شمار می رفت و استراتژی نظامی رئیس جمهور او را در جلسات محرمانه اش با او رد می کرد، از نخستین و جدی ترین منتقدان «هاشمی رفسنجانی» است و در بسیاری از خاطرات هاشمی رفسنجانی نیز که به مسائل و جلسات مربوط به سپاه پاسداران اختصاص دارد، در کنار نام «محسن رضایی»، نام محمدزاده نیز آمده است.
مناظره معروفش با هاشمی رفسنجانی در مقام جانشین فرمانده کل قوا در جنگ آن هم در اوج طرح ریزی یک عملیات سری در اتاق جنگ، چند سال پیش در مجله نگین توسط مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ برای نخستین بار منتشر شد؛ همان مرکزی که خود در دهه 1360 پایه گذار و رئیسش بود و اکنون گنجینه اسناد دوران دفاع مقدس است.او با منش و روشی که برازنده یک آزادمرد است به یکی از مورد وثوق ترین مشاوران سیاسی برای رجال طراز اول نظام تبدیل شد تا جایی که قائم مقام وقت رهبری به او پیشنهاد پست مشاور عالی سیاسی را داد، اما حاجی محمدزاده این پیشنهاد آقای منتظری را نپذیرفت.در اوج روزهای مبارزه و جنگ، دغدغه های فلسفی و عرفانی محمدزاده هیچ گاه فروکش نکرد. از سال 1358 جلسات منظمی با «سیداحمد فردید»، فیلسوف بزرگ معاصر داشت و درباره دقائق اندیشه دینی با او به بحث می نشست. جلساتی که گاهی تا دم دمای صبح طول می کشید و آنان در خلوت دو نفره خود به آسمان حکمت شیعی می رفتند و البته گاهی فردید سخنان غریبی می گفت که شاید روزی دیگر و جای دیگر شرحش را بنویسم.
همین طور سالها رفت و آمدهای منظمی با دکتر «رضا داوری اردکانی» داشت و «غرب شناسی» محور اصلی دیدارها و بحث هایش با فردید و داوری بود و هنوز هم بر شناخت صحیح از «غرب» اصرار دارد و اعتقاد راسخ دارد که هیچ راهی جز راه امام خمینی برای گذر از «بن بست غرب» وجود ندارد و به همین ترتیب، بهترین شناخت از غرب را می توان نزد امام جستجو کرد و سراغ گرفت.آراء «عبدالکریم سروش» را دنبال می کرد و یکی از نخستین کسانی بود که در اوج محبوبیت سروش میان نیروهای انقلابی، در میانه دهه 1360 نسبت به خطر التقاط معرفتی او هشدار داد و حتی به قم رفت تا نگرانی های خود را با آیت الله جوادی آملی طرح کند و همین جلسه، سرآغاز نقد غیرمستقیم آیت الله بر سروش شد.حاجی محمدزاده از قضاء اولین بازنشسته سپاه پاسداران است و از ابتدای دهه 1370 همه وقت خود را روی پروژه بی نظیر و پرمغزش یعنی امام پژوهی و خمینی شناسی متمرکز کرد.در این دوران بود که هرچه بیشتر بر «مساله ی سرمایه داری» حساس شد و پس از سال ها که از سیاست فاصله گرفته بود، سال 1385 حضورش در دفتر پژوهش های موسسه کیهان را پررنگ تر کرد تا تجربیات و آموخته های معرفتی خود از اسلام ناب امام خمینی (ره) را با مخاطبان «کیهان» به اشتراک بگذارد و حاصل آن تاکنون انتشار ده ها مقاله و سخنرانی و گفتگوی پژوهشی و معرفت شناسی است.
تا جایی که من می دانم مقام معظم رهبری دوبار بر کوشش های آقای حاجی محمدزاده ارج نهاده اند و از مقالاتشان یاد کرده اند.به جرأت می توان ادعا کرد که سردار محمدزاده از بزرگترین امام پژوهان عصر معاصر ماست که زندگی دردمندانه بی ادعایی داشته است و اکنون در آستانه 68 سالگی شمع جمع محفل صحیفه خوانی کیهان است و در جلساتی که متفکرانی چون «شهریار زرشناس» نیز گاه در آن حضور می یابند، یافته های ناب خود از منش و روش روح الله را سخاوتمندانه عرضه می کند و موتور محرکه دغدغه های جدیدی در میان نسلی از محققان است تا توجه خود را بیشتر به فلسفه و عرفان ناب امام متوجه کنند.برای ما که 8 سال است از گرمی نفس او در «کیهان» بهره مند بوده ایم، دیدن سردار بر تخت بیمارستان به علت ابتلاء به بیماری قند سخت دشوار است.او از چهار روز پیش در بیمارستان بقیه الله (عج) بستری شد، هرچند به لطف خدا خطری که در ابتدا بیم آن می رفت، اکنون رفع شده است و حال عمومی آقای محمدزاده رو به بهبود است و همه دعا می کنیم که این سردار رشید سپاه اسلام سلامتی خود را سریع تر بازیابد. انشاءالله.