: سرمقاله جمهوری "گسترش مناسبات اقتصادي كليد مديريت فضاي ديپلماسي"

روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی یکشنبه 24 فروردین ماه سال 1393
 نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "گسترش مناسبات اقتصادي  كليد مديريت فضاي ديپلماسي"
پیرامون  صحبت  20 میلیارد دلار نفتی تاکیکی- تبلیغاتی - سیاسی با روس ها با وجود اینکه  نه به دار است ونه به بار است . جز اینکه روس ها برای دور زدن انزاوی جهانی شان  که بدلیل  جدایی  کریمه به وقوع پیوسته است .پوتین مجبور شد تماس تلفنی با روحانی داشته باشد . سپس صحبت از امکان توافق قرار داد 20 میلیارد دلاری نفتی میان دو کشور شود ومانور تبلیغاتی پیرامونش شروع گردد . آنهم بدون توجه به سابقه ی بد قولی وباج خواهی که روس ها در مورد نیروگاه اتمی بوشهر دارند . همچنین بد تر سیاست  سکوت کاملی که روسیه در مورد اشغال نظامی عراق و سقوط سرهنگ قذافی اتخاذ نمود و به آسانی چشم پوشی از منافع نظامی – اقتصادی – نفتی اش در این دوکشور کرد صاحب  شد که روس هرگز نمی توانند قابل اعتماد باشند . از سوی دیگر تجربه ی اینگونه قرار دادهای نفتی- گازی سنگین تر رژیم نا مشروع ولایت فقیه  با چینی ها منعقد  کردند که منجر به ورشکستگی ووابستگی اقتصاد  دلالی کشور شد چون همه چیز از چین  وارد می شود . در صورتی که بدلیل تحریم چینی ها  پول خرید نفت از رژیم نا مشروع ولایت فقیه نامشروع را پرداخت نکردند .
بهر حال سرمقاله نویس در مورد بازی تاکتیکی جدیدروس ها که پس از اشغال کریمه  مواجه با  انتقاد و تحریم از سوی غرب  و سازمان ملل به ویژه آمریکا شد پوتین مجبور به چرخش سیاست شد . اکنون در این مورد  گفته است ملاحظه مهم ديگري كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، رفتار روسيه در قبال  رژیم ولایت فقیه نامشروع  است. در ادامه افزوده  مروري بر اظهارات و برخي اقدامات اين كشور طي چند هفته اخير خصوصاً پس از رخدادهاي اوكراين و درگيري روسيه و غرب بر سر جدايي كريمه از اوكراين، به وضوح نشان مي‌دهد كه چرخشي معنادار در رويكرد روسيه نسبت به  رژیم نا مشروع ولایت فقیه  بوجود آمده است؛ چرخشي كه به نظر مي‌رسد بيش از آنكه مبنايي و قابل اتكا باشد، تاكتيكي و ناظر بر سياست‌هاي اين كشور در قبال غرب و به خصوص آمريكا است. به ديگر سخن آنچه از مجموعه گفتارها و رفتارهاي مقامات روس برداشت مي‌شود اين است كه به  همسایه ی خود به چشم يكي از مهره‌هاي خود در بازي شطرنج با غرب و آمريكا مي‌نگرند و در اتخاذ رويكردهاي شان نسبت به كشورمان، منافع و مصالح خود را در صحنه كنش و واكنش با غرب در نظر دارند. نمونه بارز اين رويكرد را در سخنان چندي قبل معاون وزير امور خارجه روسيه مي‌توان به وضوح ديد كه از احتمال تغيير مواضع اين كشور در مذاكرات هسته‌اي و 1+5 به دنبال رخدادهاي اوكراين سخن گفته بود. اين تغيير اگرچه تا به حال و حتي در جريان مذاكرات چند روز قبل در 1+5 در وين رخ نداده و نشانه‌اي مبني بر تغيير رويكرد روس‌ها به چشم نخورده است اما دور از ذهن نيز نخواهد بود. گذشته از تحقق يا عدم تحقق اين تهديد، نفس طرح آن در شرايط فعلي حكم بازي با اهرم   رژیم نا مشروع ولایت فقیه   در مناسبات روسيه و غرب را دارد. با رويكردي واقع‌بينانه اين رفتار كشور روسيه نيز چندان عجيب و غيرقابل درك نيست چرا كه مبتني بر منافع ملي اين كشور صورت مي‌گيرد. 

 بهر صورت سرمقاله نویس خطاب به وزیر  خارجه  توصیه کرده است که باید همچون روس دست به بازی بزند . زیرا  آنچه به نظر مي‌رسد بايد بيش از هر موضوعي مورد توجه قرار بگيرد، موضعي است كه مسئولان وزارت خارجه  در قبال هر دو سوي اين ماجرا اتخاذ مي‌كنند؛ طبيعي است كه ايستادگي بر مواضع مقتدر و استقلال‌طلبانه برابر دخالت‌ها و زورگويي‌هاي آمريكايي‌ها حتي اگر در پوشش قطعنامه‌هاي نهادهاي بين‌المللي انجام مي‌گيرد، تنها رويكردي است كه بايد از سوي دستگاه ديپلماسي كشورمان اتخاذ شود:
"واكنش‌هاي پردامنه مقامات آمريكايي به توافق اخير ايران و روسيه براي تهاتر نفت و كالا، ابعاد بيشتري از راهبرد كلان اين كشور را در قبال جمهوري اسلامي ايران نمايان ساخته است. پس از آنكه مسئولان اقتصادي تهران و مسكو بر سر تهاتر نفت و كالا تا سقف 20 ميليارد دلار به توافق رسيدند، مقامات مختلفي در آمريكا و به تبع آن رژيم صهيونيستي نسبت به اين توافق واكنش نشان دادند و اين اقدام را خلاف روح توافق ژنو و مايه توقف روند لغو تحريم‌ها عليه ايران برشمردند! اين موضوع از دو زاويه كلي شايسته ارزيابي و دقت نظر است؛ ملاحظه اول به رفتار آمريكا باز مي‌گردد. همان‌گونه كه در پاسخهاي مقامات ايران و روسيه نيز تاكيد شده، اين توافق يك تعامل دوجانبه ميان دو كشور ايران و روسيه است و نه از نظر قانوني و نه از منظر عرف ديپلماتيك، هيچ كشور ديگري حق دخالت در آن را ندارد. با اين حال آمريكا با دستاويز قرار دادن محدوديت‌هاي حاصل از تحريم‌هاي شوراي امنيت در مورد اين توافقنامه سختگيري مي‌كند. از سوي ديگر حساسيت و واكنش آمريكا به اين توافق، نشانه مهم ديگري نيز به همراه دارد؛ به نظر مي‌رسد مسئولان اين كشور قصد دارند از اين پس به بهانه و نقض توافق نامه هسته‌اي ژنو در مورد تمامي مراودات تجاري، اقتصادي و سياسي و... ايران با ديگر كشورها اظهارنظر و دخالت كنند. بديهي است كه عكس العمل مقامات جمهوري اسلامي ايران نيز در قبال اين دخالت‌هاي غيرقانوني و خارج از عرف، همراه با تأكيد بر استقلال و اختيار كشورمان در تعامل با ديگر كشورها خواهد بود. گذشته از اين، ملاحظه مهم ديگري كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، رفتار روسيه در قبال ايران است. مروري بر اظهارات و برخي اقدامات اين كشور طي چند هفته اخير خصوصاً پس از رخدادهاي اوكراين و درگيري روسيه و غرب بر سر جدايي كريمه از اوكراين، به وضوح نشان مي‌دهد كه چرخشي معنادار در رويكرد روسيه نسبت به ايران بوجود آمده است؛ چرخشي كه به نظر مي‌رسد بيش از آنكه مبنايي و قابل اتكا باشد، تاكتيكي و ناظر بر سياست‌هاي اين كشور در قبال غرب و به خصوص آمريكا است. به ديگر سخن آنچه از مجموعه گفتارها و رفتارهاي مقامات روس برداشت مي‌شود اين است كه به ايران به چشم يكي از مهره‌هاي خود در بازي شطرنج با غرب و آمريكا مي‌نگرند و در اتخاذ رويكردهايشان نسبت به كشورمان، منافع و مصالح خود را در صحنه كنش و واكنش با غرب در نظر دارند. نمونه بارز اين رويكرد را در سخنان چندي قبل معاون وزير امور خارجه روسيه مي‌توان به وضوح ديد كه از احتمال تغيير مواضع اين كشور در مذاكرات هسته‌اي ايران و 1+5 به دنبال رخدادهاي اوكراين سخن گفته بود. اين تغيير اگرچه تا به حال و حتي در جريان مذاكرات چند روز قبل ايران و 1+5 در وين رخ نداده و نشانه‌اي مبني بر تغيير رويكرد روس‌ها به چشم نخورده است اما دور از ذهن نيز نخواهد بود. گذشته از تحقق يا عدم تحقق اين تهديد، نفس طرح آن در شرايط فعلي حكم بازي با اهرم ايران در مناسبات روسيه و غرب را دارد. با رويكردي واقع‌بينانه اين رفتار كشور روسيه نيز چندان عجيب و غيرقابل درك نيست چرا كه مبتني بر منافع ملي اين كشور صورت مي‌گيرد. در اين ميان، آنچه به نظر مي‌رسد بايد بيش از هر موضوعي مورد توجه قرار بگيرد، موضعي است كه مسئولان وزارت خارجه كشورمان در قبال هر دو سوي اين ماجرا اتخاذ مي‌كنند؛ طبيعي است كه ايستادگي بر مواضع مقتدر و استقلال‌طلبانه برابر دخالت‌ها و زورگويي‌هاي آمريكايي‌ها حتي اگر در پوشش قطعنامه‌هاي نهادهاي بين‌المللي انجام مي‌گيرد، تنها رويكردي است كه بايد از سوي دستگاه ديپلماسي كشورمان اتخاذ شود. تعيين راهبردي مشخص و حساب شده در روابط ايران با كشورهاي شرقي خصوصاً روسيه و چين نيز موضوع مهم ديگري است كه بايد از اولويت‌هاي اساسي ديپلماسي كشور محسوب شود. به ديگر سخن، وزارت خارجه ايران بايد در كنار تمركزي كه بر مذاكرات هسته‌اي، حل و فصل عزتمندانه چالش‌ها با كشورهاي غربي و باز تعريف چهره آرامش طلب و مقتدر جمهوري اسلامي دارد، راهبرد كلان خود را در قبال كشورهاي شرقي نيز تدوين كند. اهميت اين اقدام از آن رو است كه طي سال‌هاي اخير و در پي تشديد تحريم‌هاي غرب عليه ايران، مناسبات گسترده‌اي ميان كشورمان و اين كشورها در حوزه اقتصاد و تجارت شكل گرفته است. از سوي ديگر ايران مي‌تواند و بايد با حفظ و گسترش روابط تجاري و اقتصادي خود با اين قبيل كشورها، همواره اين پيام را براي غربي‌ها داشته باشد كه ناگزير از پذيرش تمامي شرايط و خواسته‌هاي آنان براي برقراري مناسبات اقتصادي نيست و جايگزين‌هاي بالقوه و بالفعلي در چشم اندازهاي كوتاه و بلند مدت تجارت ايران وجود دارند كه مي‌توانند نقش شركاي غربي ايران را در مناسبات اقتصادي بازي كنند. روسيه، چين، هند و حتي ديگر اعضاي بلوك كشورهاي درحال توسعه مانند برزيل، مالزي و... مي‌توانند از جمله اين جايگزين‌ها باشند چنانكه در سال‌هاي اخير و در اوج تحريم‌هاي غرب عليه جمهوري اسلامي اين چنين مناسباتي متناسب با شرايط روز برقرار شده بود و همچنان نيز ادامه دارد. سروش صاحب فصول