سؤال سرلشکر سلیمانی از هم‌قطاران بازرگان

تحلیل سخنان فرمانده سپاه قدس سپاه  از سوی پاسدار تروریست  قاسم سلیمانی اراجیف مدعیان ملی‌گرایی که امام جواب آنها را داد .حزب غیرقانونی «نهضت آزادی ایران» در طول  جنگ خانمانسوز  و روزهایی که سخت‌ترین فشارهای سیاسی و نظامی، از سوی دشمنان بر ایران وارد می‌شد، آشکارا به تضعیف روانی پشت جبهه سیاسی و اجتماعی جبهه‌های جنگ مشغول بود.23 فروردین -93
 خبرگزاری فارس: اراجیف مدعیان ملی‌گرایی که امام جواب آنها را داد/ سؤال سرلشکر سلیمانی از هم‌قطاران بازرگان
جو وسناریو سازی علیه ی نهضت آزادی و نیروی ملی مذهبی ها  از سوی پاسداران به ویژه پاسدار تروریست  قاسم سلیمانی که فرمانده  سپاه قدس  است که در حقیقت هدف  علیه ی دولت است . زیرا که حمایت اینان بود که موجب پیروزی رئیس جمهور روحانی وشکست نامزدان ریاست جمهوری مدعی اصول گرا وابسته به  خامنه ای و پاسداران شد وداستان توافق هسته ای مطرح شد . اکنون چون اینان از حاشیه ی امنیتی برخوردار نیستند مورد تهاجم واقع شده اند . بهمین دلیل بخش آخر سخنرانی تحلیل  پاسدار تروریست  قاسم سلیمانی  که فرمانده  سپاه  قدس است  مدعی شده اراجیف مدعیان ملی‌گرایی که خمینی شیاد  جواب آنها را داد و افزوده حزب غیرقانونی «نهضت آزادی ایران» در طول جنگ خانمانسوز موهبت الهی  و روزهایی که سخت‌ترین فشارهای سیاسی و نظامی، از سوی دشمنان بر ایران وارد می‌شد، آشکارا به تضعیف روانی پشت جبهه سیاسی و اجتماعی جبهه‌های جنگ مشغول بود.
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنرانی تاریخ 27 بهمن ماه 1392 به بررسی و تحلیل اوضاع جهان اسلام و بایدها و نبایدها در این حوزه پرداخت که بخشی از این سخنان مهم و راهبردی با عنوان «در 8 سال دفاع مقدس، ملی‌گراها کجا بودند» مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است.ملی گرایی اگر به معنای حب وطن باشد بد نیست، اما این ملی گرایی دروغین بود و برای تضعیف اسلام‌گرایی بود نه ملی گرایی به این معنا که وطن را بسازد. اگر بود، ما در جنگ می دیدیم. جنگ یک تهاجم خارجی بود. ایران که قلب ملی گرایی است مورد تهاجم قرار گرفت. پس کجا بودند این ملی‌گراها؟ ما ندیدیم نهضت آزادی را، ما ندیدیم جبهه ملی و آزادی را.
(سردار سلیمانی)* بازخوانی مواضع نهضت آزادی ایران درباره دفاع مقدس
نهضت آزادی ایران یک حزب سیاسی است که در سال 1340 تأسیس شد. این گروه توسط مهدی بازرگان، یدالله سحابی، سید محمود طالقانی، محمدرحیم عطایی، عباس رادنیا، حسن نزیه، منصور عطائی، عباس سمیعی و احد صدر حاج سید جوادی پایه‌گذاری شد و دبیرکلی آن برعهده مهندس مهدی بازرگان قرار گرفت.مهندس بازرگان در بهمن ماه 1357 از سوی امام خمینی(ره) به عنوان نخست‌وزیر موقت ایران معرفی شد.
کابینه دولت موقت
وی که قرار بود دولتی فراحزبی تشکیل دهد، کابینه‌ای متشکل از اعضا و وفاداران نهضت آزادی تشکیل داد که تا 13 آبان 1357 به تلاش برای اداره نظام انقلابی جدید پرداخت.بیگانگی با مبانی مذهبی انقلاب اسلامی و تأکید بر ملی‌گرایی، بدون توجه به گرایشات مذهبی تهییج شده ملت ایران باعث شد که ایام زمامداری دولت موقت، به کشاکش با تمایلات انقلابی-اسلامی اکثریت جامعه ایرانی بگذرد و در نهایت نیز به دنبال یک حرکت انقلابی همین مردم که مورد اقبال عمومی فراوانی هم قرار گرفت (تسخیر لانه جاسوسی آمریکا) دولت برخاسته از نهضت آزادی سرنگون شد.از این پس مهندس بازرگان و حزب تحت امر او عملاً نقش اپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی را برعهده گرفت و مخالفت با انقلاب و نظام اسلامی را تا آنجا پیش برد که از سوی جمهوری اسلامی «غیرقانونی» اعلام گردید.حزب غیرقانونی «نهضت آزادی ایران» در طول سال‌های دفاع مقدس و طی روزهایی که سخت‌ترین فشارهای سیاسی و نظامی، از سوی دشمنان بر ایران اسلامی و مردم آن وارد می‌شد، آشکارا به تضعیف روانی پشت جبهه سیاسی و اجتماعی جبهه‌های جنگ مشغول شد و با عملکردی لجوجانه و خالی از ملاحظات ملزوم روزهای جنگ‌، تا مرز تقویت دشمن بعثی و حتی تصحیح‌گرای آتش بعثیان علیه اهدافشان در خاک جمهوری اسلامی پیش رفت.چکیده مجموعه نظرات نهضت آزادی درباره جنگ، در جزوه‌ای تحت عنوان «تحلیلی پیرامون جنگ و صلح» ‌که در تابستان 63 از سوی نهضت چاپ و منتشر گردید، مطرح شده است.بی‌فایده نخواهد بود اگر متذکر شویم که انتشار این جزوه با استقبال گرم ملی‌گرایان و لیبرال‌های ضد انقلاب مقیم خارج روبه‌رو شد.در تحلیل مزبور به «طبیعی» بودن «بروز جنگ» ‌بعد از هر انقلابی این‌گونه اعتراف شده است: «مسئله خطر حمله و تهاجم از جانب نیروها و عوامل و دولت‌های خارجی، به دولت جدید بعد از یک نهضت یا انقلاب، غالباً صورت گرفته و در انقلاب ما نیز مطرح بوده...»، اما با این وجود سعی شده است که تقصیر وقوع جنگ متوجه رهبران و مسئولین کشور گردد.
مهدی بازرگان در حال معرفی کابینه در تلویزیون (نفر سمت راست وی امیر عباس انتظام و هاشم صباغیان و سمت چپ داریوش فروهر)
در ابتدا به نظر می‌آید که نهضت آزادی در تحلیل علل وقوع جنگ بی‌طرفانه و منصفانه برخورد کرده و همه عوامل موجود را در نظر گرفته است در صورتی که با توجه به سایر دیدگاه‌های بازرگان و نیز تأکیدات تحلیل مزبور، علت اصلی وقوع جنگ از دید نهضت،‌ اتخاذ سیاست صدور انقلاب از سوی جمهوری اسلامی می‌باشد.به نظر بازرگان «حمله» عراق به ایران «طبیعی» بوده و در واقع برای دفاع از خود «پیشدستی» ‌کرده است و به زعم او و همفکران نهضتی‌اش دنباله طبیعی «صدور انقلاب» وقوع جنگ با همسایگان می‌باشد. هیچ دفاعیه‌ای بهتر از این نمی‌تواند رژیم بعث عراق را از گناه تجاوز کاری و توسعه طلبی تبرئه نماید.
* تقصیر و مقصر
در هر حال، ادعای بازرگان و نهضتی‌ها در این باره، به راحتی قابل نقض است. اگر قرار بود در به وجود آوردن زمینه‌های جنگ مسئولیتی متوجه مسئولان رژیم جمهوری اسلامی بشود قبل از همه «دولت بازرگان» ‌مسئول و مقصر بوده است.در حالی که منطقاً علل واقعی تجاوز عراق به ایران را در مسائلی همچون وقوع انقلاب اسلامی ایران و در هم ریختن معادلات بین‌المللی و موازنه قوا بین دو ابرقدرت، طرح اسلام بعنوان یک ایدئولوژی آزادیبخش، تزلزل و عم ثبات داخلی رژیم بعث عراق و ماهیت آن و راهبرد آمریکا و شوروی در منطقه،‌باید جستجو نمود.کاملاً واضح و آشکار است که این «جنگ» که هیچگاه خوشایند نظام جمهوری اسلامی نبوده و به واقع بر آن «تحمیل»‌گشته است به هیچ روی «اجتناب‌پذیر» نبوده است.پس از فتح خرمشهر که حزب بعث ناچار به عقب‌نشینی شد و در اوج ضعف و ناتوانی بود، ‌شروع به ندای صلح‌طلبی کرد، البته شهرهای ایران هنوز در اشغال عراق بود و عراق به عنوان متجاوز مشخص نشده بود و به نظر می‌رسید قصد عراق از صلح تجدید نیرو بوده است که مؤید این امر را می‌توان بعد از قطعنامه 598 دید که بار دیگر به ایران حمله کرد.نهضت آزادی در این شرایط طرف عراق را گرفت و استمرار جنگ را از سوی ایرانیان خلاف منطق قرآن دانست و مهندس بازرگان در سخنرانی‌های خود با پیش کشیدن جهاد ابتدایی و تمسک ناصحیح به قرآن، ندای صلح سر می‌داد.در اینجا برای آشکارتر شدن اشتباهات نهضت آزادی به فرازی از فرمایشات امام خمینی(ره) توجه می‌کنیم: «شمایی (عراق) که می‌گویید صلح طلبیم صلح‌طلبی شما مثل صلح‌طلبی رژیم صهیونیستی است. آتش‌بسی که صدام می‌گوید آتش‌بسی است که به دنبالش آتش است.»البته امام خمینی(ره) مواضع نهضت ازادی را در آن زمان بی‌پاسخ نگذاشت: «اینها توجه به این ندارند که با این اراجیفی که اینها دارند، ‌این ملت تغییر نمی‌کند. ما را می‌ترسانید که نمی‌شود عالم را گرفت، ما داریم از حق اسلام دفاع می‌کنیم از حق مسلمین دفاع می‌کنیم ما جنگ نمی‌خواهیم بکنیم و حالا هم در حال دفاع هستیم.»
 * بعد از پذیرش قطعنامه

این گروه که همواره بر طبل صلح‌طلبی می‌کوبیدند، در مواضعی طلبکارانه به مخالفت با قطعنامه پرداختند و حضرت امام (ره) در پیامی به مناسبت پذیرش قطعنامه درباره هوشیاری ملت از جریان‌هایی نظیر نهضت آزادی به مردم هشدار دادند: «چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابر این نظام جبهه‌گیری کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح‌طلبی به ظاهر دم می‌زدند امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگری مطرح نمایند و جیره‌خواران استکبار،‌ همان‌ها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند و ملی‌گراهای بی‌فرهنگ برای از بین بردن خون شهدای عزیز و نابودی عزت و افتخار مردم،‌تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند که انشاءالله ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیاری جواب همه فتنه‌ها را خواهد داد!»