سرمقاله ی روز نامه ی جمهوری " از نظام اسلامي رفع اتهام كنيد "

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1392
 نقد وبررسی : سرمقاله  ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " از نظام اسلامي رفع اتهام كنيد "
چون اقدام ضد بشری یورش سبعانه و وضرب و شتم وحشیانه به زندانیان  بند 350 زندان اوین بازتاب جهانی یافته است و تبدیل به برجسته شدن ضعف دولت روحانی مقابل منتقدان  دولت وتوطئه وسناریو سازی های سازمان یافته شان شده است. به ویژه که ماه اردیبهشت ماه سرنوشت سازی برای دولت روحانی است . زیرا قرار است امضای  توافق هسته ای نهایی شود . برای همین برموج تهاجمات منتقدان دولت افزوده شده است . ازجمله طراحی  فاجعه  اخیر یورش بند 350 زندان اوین است که نوعی پاسخگویی و تلافی کردن دیدار اشتون با مادر ستار بهشتی در سفارت یونان در تهران و قطعنامه ی  پارلمان اتحادیه  ی اروپا است . برای همین سرمقاله نویس در دفاع از رژیم فاشیستی بانکدار تروریست جهانی ورکوردار جهانی محکومیت  نقض مستمر حقوق بشر  و رفع اتهام کردن آویزان به اظهارات آخوند دژخیم متهم جنایت علیه ی بشریت آخوند مصطفی پور محمدی  شده که وزير دادگستري دولت اعتدال روحانی است و گفته  پيرامون ماجراي برخورد نامناسب جمعي از نيروهاي امنيتي زندان اوين با برخي از زندانيان سياسي بند 350 اين ندامتگاه كه اخبار و شايعات آن طي چند روز اخير نقل محافل خبري و رسانه‌هاي مكتوب و مجازي شده، مشخص كرد كه اصل برخورد با زندانيان صحت داشته است زیرا که  آخود دژخیم پورمحمدی وزير دادگستري در اين باره به خبرنگاران گفت: "درگيري در بند 350 اوين چندان جدي نبود و بيشتر بحث بازرسي از بندها مطرح بود. ما تحقيقات اوليه را آغاز كرديم و براساس آنچه كه گزارش شده اخبار منتشره درست نيست بلكه تنها يك روال عادي بازرسي از بندها بوده كه در دو اتاق مقاومتي صورت گرفت. البته درگيري شديد نبود بلكه يك مختصري كوفتگي و جراحت براي يكي دو نفر از زندانيان رخ داد كه با درمان سرپايي بهبود پيدا كردند." وزير دادگستري افزود: "البته خوب است كه مجلس هيأتي را براي تحقيق و تفحص اعزام كند. اگر حقوق زنداني رعايت نشود ما با مسببين به شدت برخورد مي‌كنيم." سپی سرمقاله نویس پيرامون اين ماجرا  که چند نكته اشاره کرده است تا  تا در نهایت منجر بهبه خنثي شدن توطئه‌هايي  شود كه  بقول وی هدفي جز وارد كردن اتهام به رژیم فاشیستی ولایت فقیه نامشروع ندارد. در نكته اول گفته آخوند دژخیم  پورمحمدي برخلاف دو تن از مسئولين زندان‌هاي كشور كه از ابتدا اصل درگيري را تكذيب كرده و به صراحت گفتند: "هيچگونه درگيري در بند 350 اوين رخ نداده و ما بنا نداريم در مقابل ادعاهاي سايت‌هاي معارض كه دروغ‌پردازي عليه نظام مي‌كنند، پاسخگو باشيم"، نه تنها احساس مسئوليت كرد كه بايد در اين باره پاسخگو باشد، بلكه وجود اصل درگيري هر چند درگيري جزئي در اين بند را كه بنا به گفته وي منجر به كوفتگي مختصر و جراحت براي يكي دو نفر از زندانيان شده انكار نكرده است. از اين جهت بايد آقاي پورمحمدي را تحسين كرد كه در سخنان خود صداقت را بر مصلحت انديشي ترجيح داده است. 
اما در جواب باید گفت وقتی خمینی شیادبنیانگذار رژیم عوامفریب ودین فروش با عوامفریبی  با دادن وعده های دروغین این رژیم نا متعارف ضد بشری را بنا نهاد . سپس تأکید کرد اگر چنانچه همه بگویند" نه " ولی من بگویم "آری " همه باید همان آری مرا بگویند . از سوی دیگر وقتی دانستن حق مردم نیست . چون مردم سیاه لشکر یا ابزار تبلیغاتی اند که  باید یا  در جبهه های جنگ خانمانسوز موهبت الهی  حضور داشته باشد . یا در  نمایشات خیمه شب بازی ایفای نقش آمار تقلبات نجومی برای مشروعیت کاذب و حذف رقبا  کنند .یا با سوء استفاده از نام شان شعار تبلیغاتی انرژی هسته ای حق مسلم ماست سر داده شود و یا ادعای مبارزه با آمریکا و اسراییل و فتنه  از اهداف نظامی هسته ای وسانسور و سرکوب  شود. به ویژه با تجربه ی بیش از 35 ساله ی وعده های دروغ ووارونه ی مسئولان به مردم دیگر  جایی برای صداقت بای نمی ماند. به خصوص وقتی سرمقاله نویس نقل کرده که غلامحسین اسماعیلی رئیس سازمان زندان ها هرگونه در گیری وضربوشتم زدانیان بند 350 زندان اوین را تکذیب کرده است.بنابراین  ادعای صداقت کردن  مثل کوسه وریش  یاطنز تلخ یا شوخی بی مزه زهر آگین است . برای همین سرمقاله نویس با آویزان شدن به گفته دژخیم ویکی از متهمان جنایت علیه ی بشریت قتل عام زندانیان سیاسی سال 67  بشکل اتوکشیده از موضع نمایندگی مردم گفته است اساساً انتظاري كه مردم از مسئولين كشور دارند همين است كه با آنها صادق باشند و واقعيت‌ها را همانگونه كه هست نه بيشتر و نه كمتر هر چند تلخ باشد با مردم در ميان بگذارند. چون  واقعيت این است كه صداقت در كلام در اقناع مردم مؤثرتر است و تجربه نه دولت های گذشته و رهبر و همه مسئولان که دولت گذشته مدعی اصول گرایی ساده زیست در خدمت مردم مورد تأیید و حمایت رهبر ولی فقیه و پاسداران  كه 8 سال تلاش كرد با توسل به اقدامات تبليغاتي بسياري از كارهاي خلاف عرف و قانون خود را توجيه نمايد، اما نتوانست مردم را قانع كند در اين زمينه تجربه قابل تأملي است. البته از اين واقعيت نيز نبايد گذشت كه گزارش‌هايي كه به  آخوند دژخیم  مصطفی پورمحمدي داده شده گزارش‌هايي است كه توسط يك طرف ماجرا ارائه گرديده و طبعاً مي‌تواند جانبدارانه باشد و همه آن چيزي كه بوده را در بر نگيرد. بنابر اين، پيشنهاد  وی  براي ورود  بازار مکاره  به ماجرا و اعزام هيأتي مستقل جهت تحقيق و تفحص پيرامون آن پيشنهاد قابل دفاع است كما اينكه در اظهارات برخي از نمايندگان  بازار مکاره مثل علی مطهری  به اين موضوع اشاره شده و زمينه چنين اقدامي وجود دارد. انگاری که بازار مکاره نه آلت دست و باند بازی  که مستقل  ودر خدمت موکلان وپیگیر حق و حقوق ملت یا پیگیر بررسی واقعه اخیر بند350 زندان اوین است.
همچنین  سرمقاله نویس پیرامون نكته دوم  به شیوه ی خبررسانی  پرداخته  است که  مراجع منتشر كننده و نحوه انتشار خبر اين موضوع در رسانه‌ها  می باشد . البته بدون آنکه بگوید خط قرمز ترسیم شده وجود دارد که عبور از آن جایز نیست. همچنین بدون بان این واقعیت که هدف لوث کردن این اقدام ضد بشر است چون مخالفان به پرداختند وآنتنی اش کردند. پس گفته بي‌ترديد ميان رسانه‌هايي كه اقدام به انتشار خبر ماجرا نمودند و رسانه‌هايي كه تلاش كردند با بزرگ‌نمايي جنجال‌آفريني كنند، بايد تفاوت قائل شد. تعدادي از سايت‌ها به دليل تعصبات سياسي و جناحي حاكم بر اداره كنندگان آنها، از آن جهت كه نسبت به زندانيان بند 350 اوين تعلق خاطر سياسي و جناحي دارند، خود را موظف به خبررساني دانستند كه اين نه تنها ايرادي ندارد بلكه از وظايف اطلاع‌رساني محسوب مي‌شود، اما در ادامه ماجرا تعداد بيشتري از سايت‌ها به منظور دامن زدن به موضوع و ساختن جنجالي تازه كه از خصوصيات تندروي‌هاي سياسي در همه جناح‌ها مي‌باشد، به بزرگ نمايي ماجرا پرداختند و اين موجب شد رسانه‌هاي معاند و ضدانقلاب كه همواره آماده‌اند با همراهي شبكه‌هاي خبري وابسته به دشمنان نظام موضوعات را دستمايه وارد كردن اتهام به  رژیم ضد بشری ولایت فقیه رکوردار محکومیت جهانی ناقض حقوق بشر قرار دهند، وارد عمل شوند. اما به اين بهانه كه چون رسانه‌هاي ضدانقلاب خبري را مورد توجه قرار داده و براساس آن اتهام زني جديدي را عليه نظام آغاز كرده‌اند، نمي‌توان از كنار موضوعي كه دستاويز اتهام زني قرار گرفته است گذشت. كساني كه به اين بهانه از پاسخگويي طفره مي‌روند، در خوش‌بينانه‌ترين حالت به كمك ضد انقلاب و دشمن شتافته‌اند. راه مقابله با اتهام زني‌ها، پاسخگويي شفاف و روشن كردن ابعاد مختلف موضوع و برخورد صريح و بي‌ملاحظه با متخلفين احتمالي است.
سرمقاله نویس در ادامه با شیوه ی یک تیر و دو نشان زدن   چون مخاطبان تندروهای  مدعی اصول و اصلاح طلب و بی ترمز ودنده عقب کنده شدگان خود سر  که نقش کلیدی در سر بهنیست کردن مخالفان ومنتقدان وناراضیان در قتل های زنجیره ای داشتند . البته شامل حال رفسنجانی وروحانی وحامیانش نمی شوند  گفته است  كشور طي سال‌هاي گذشته از تندروي‌ها به شدت آسيب ديده و بزرگترين آسيب نيز آسيبي است كه به اعتماد عمومي وارد شده است. آنچه در ماجراي بند 350 اوين رخ داد نمونه‌اي از اين تندروي‌هاست كه مي‌توانست وجود نداشته باشد تا به ابزاري براي اتهام زني عليه نظام تبديل نشود. بعد از انتخابات 88 و ماجراهاي تلخي كه در پي داشت و تجربه‌اي كه حاصل شد، گمان مي‌رفت آن تجربه‌ها به كار گرفته شود و بهانه به دست دشمنان داده نشود تا در آشفته بازار مشكلات كشور، جلوي پديد آمدن مشكلات ديگر گرفته شود. به نظر مي‌رسد عده‌اي بدون ملاحظه از آثار رفتارهاي خود، بدشان نمي‌آيد فضاي تقريباً به آرامش رسيده سياسي را مجدداً متشنج نمايند و از اين آوردگاه ماهي مقصود خود را صيد كنند. طبعاً به همان اندازه كه رسانه‌هاي معاند تلاش كردند موضوع زندان اوين را بزرگ نمايي كنند، بوجود آورندگان ماجرا نيز مقصر هستند. نبايد از نظر دور داشت كه همه افراد جامعه حتي آناني كه به هر دليل در زندان هستند، داراي حقوقي مي‌باشند كه رعايت اين حقوق چه از جنبه شرعي و قانوني و چه از نظر انساني واجب است. اين، تصور غلطي است كه اگر فردي به جرم اقداماتي كه ناشي از زاويه داشتن ديدگاه هايش با ديدگاه ما مرتكب شده به زندان افتاد، ما مي‌توانيم حقوق اوليه و شناخته شده او را ناديده بگيريم. بر همين اساس است كه معتقديم مسئولين سازمان زندان‌ها بايد رفتار مأمورين بازرسي‌هاي ماهانه و ساير مأموريني كه به نحوي با افراد زنداني سروكار دارند را تحت كنترل دقيق داشته باشند و به آنها اجازه تخطي از ضوابط اسلامي و قانوني را ندهند تا دامن نظام مقدس جمهوري اسلامي از اتهامات پاك و مبرا بماند. 
بالاخره سر مقاله نویس محور نكته  پایانی افزوده  عقلانيت حكم مي‌كند براي مقابله با اتهام زني‌ها، راه چاره را در پنهان‌كاري كردن نجوئيم. با پنهان‌كاري نمي‌توان اقناع عمومي را به دست آورد. هرچه مسئولين ذيربط در روشن‌تر شدن ابعاد ماجرا شفاف‌سازي نمايند، به همان اندازه در اقناع عمومي موفقيت كسب مي‌كنند و طبعاً حمايت عمومي در مقابله با كينه‌ورزي‌ها و دشمني‌هاي رسانه‌هاي معاند نظام را نيز به همراه خود خواهند داشت. براين اساس همه موظفند همپاي تلاش براي جلوگيري از وارد شدن اتهامات واهي به نظام، درصدد رفع اتهام از نظام كه برآمده از آرمان‌هاي بلند یعنی ابزاری کردن دین در راستای قبضه ی قدرت وانحصاری کردن وانباشت هرچه بیشتر ثروت  برآيند و اجازه ندهد عده‌اي معدود با رفتارهاي سليقه‌اي براي كشور معضل و مشكل درست كنند. 
بهرحال سرمقاله  نویس چون مجاز نیست از خطوط ترسیم شده قرمز عبور کند. بنابراین نی تواند بگوید  عده ای معدود با رفتار های سلیقه ای معضل ومشکل ساز  که اشاره کرده همان  اعضای سازمان موازی  اطلاعات وامنیت ارگان فاشیستی پاسداران اند که از سوی بیت رهبری وپاسداران و نیروی انتظامی حمایت می شوند و اوین نامه ی کیهان وخبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس و باشگاه خبر نگارن وسپاه نامه ی جوان وسایت رجانیوز  و ورق پاره ی کیهان بلندگوهای تبلیغای شان می باشد .اگر نه چگونه می توانددر زندان اوین حضور یابندو دست به ضرب و شتم زندانیان بند 350  بزنند وخبرش هم تکذیب کنند. خیاط باشی