(يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " غول به چراغ جادو برنمي گردد !

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " غول به چراغ جادو برنمي گردد !  "
"اگر چنانچه  آمریکا وغرب علاقمندند تا که به فضای ناامنی وبی ثباتی منطقه و عدم وحشت از تهدید صلح و امنیت جهان  پایان داده شود. می بایست قبل از اینکه دیر شود و حاکمان ایران دارای سلاح هسته ای شوند از طریق سازمان ها و  مجامع  حقوقی وبین المللی تلاش جدی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کنند واز هیچ الگوی  حکومت مذهبی در منطقه حمایت نکنند تا غول ارتجاع از شیشه بیرون زده شده  قبل از اینکه فرصت و امکان تخریب خیلی بیشتر داشته باشد مهار گردد. زیرا که تأخیر در این امر مهم نه برد که یکسره باخت اندر باخت برای ملت ایران و ملت های همسایه و منطقه است  و کشورهای غرب وشاید جهان نه فقط مواجه با باخت که با چشم انداز مبهم وخطر تهدید  صلح وامنیت جهانی روبرو خواهند بود."
مقامات آمریکایی و وزارت امور خارجه و نهادهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا می بایست بطور دقیق یک باز نگری  و بررسی همه جانبه کنند وپاسخگوی باشند که اگر چنانچه کودتای 28 مرداد سال 32 اتفاق نمی افتاد آیا اکنون شرایط ایران وخاور میانه اینگونه بی ثبات وناامن ؟ همچنین نیاز است  یک ارزیابی  جامع از 22 بهمن 57 تا کنون بکنند که پس از ورود خمینی به ایران وتشکیل حکومت اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش تا کنون شرایط ایران ومنطقه به کدام سمتی حرکت نموده است؟ البته با در نظر گرفتن تهیه ترازنامه سود وزیان که بالانس این ترازنامه چگونه بوده است؟ یعنی سود ناشی از  فروپاشی  اتحاد جماهیر شو روی  و پایان بیش از 40 سال جنگ سرد . همچنین سقوط یکی پس از دیگری حکومت های سکولار منطقه  که با نگرش نوعی سوسیالیست عربی متمایل به شوروی بود و تبدیل به حکومت های مذهبی حامی غرب به ویژه آمریکا شده اند .از سوی دیگر خاور میانه تبدیل به بزرگ ترین مرکز تجاری فروش تسلیحات نظامی آمریکا و شرکای غرب شده است. بعلاوه آمریکا تسلط بر منابع وذخایر انرژی سوختی منطقه  انداخته است . اما مقابل  دستآورد این این سود  کلان  بازده  یازیان های وارده چیست؟ چونکه گذشته از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58  در تهران رخ داد .  سپس صد ها تفنگداران آمریکایی در مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت و کشته شدند. در ادامه  موجب قدرت گیری القاعده و  طالبان در افغانستان  شد که پس از چند سال دستآوردش  منتهی به انفجار برج های دوقلو در آمریکا در 11 سپتامبر شد .  عجیب تر اینکه  بنا بر اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه تهران  از همکاری حاکمان ایران  با بوش برای تهاجم نظامی واشغال افغانستان سخن گفت. باور ناکردنی اینکه در ادامه ی  مرتکب خطای فاحش شدن  آمریکا اشغال افغانستان  تکرار گردید. زیرا از طریق جاسوس چند جانبه احمد چلبی آمریکا وحتی پیر استعمار انگلیس در دامی افتادند که حاکمان ایران گسترده بودند. یعنی با همکاری حاکمان ایران عراق اشغال نظامی شد و موجب سقوط دومین دشمن  همسایه حاکمان ایران وعامل تقویت شان شد تا رهبر ام القرای جهان اسلام  از موضع ضد آمریکایی آنچنان میدان مانوری داشته باشد که گذشته از ایفای نقش فعال پاسداران در  کشتن نظامیان آمریکایی ها در افغانستان و عراق  داشته اند . موجب شد که آمریکا  نه هزاران کشته و مجروح تلفات انسانی در افغانستان و عراق داشته باشد، بلکه  متحمل هزینه های  بیش از 1000 میلیار د دلار مالی این دو اشغال گری افغانستان و عراق شد . حال بماند که هم پیمان نزدیکش اسراییل هم در گیر 3 جنگ 33 و22 و 8 روزه با حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین شد که طراح آن پاسداران بودند. طوریکه این روز ها پاسداران از جمله پاسدار تروریست قاسم سلیمانی باا فتخار از این 3 جنگ نامبرده یاد می کند وتأکید می نماید این 3 جنگ ادامه آثار جنگ موهبت الهی خانماسوز 8 ساله خمینی است . از سوی دیگر همانگونه که سربازجو شریعتمداری در دفاع از پروژه ی هسته ای در یادداشت روز خود  در دوران اصلاح طلبان خطاب به خاتمی وهیأت مذاکره کننده هسته اش گفته بود که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه پشت میز مذاکره در اروپا که توی خیابان های بیروت و بغداد تعیین تکلیف می شود .  اکنون نیز سربازجو شریعتمداری مشابه همین تحلیل  را در مورد فاجعه انفجاری  تروریستی دوشنبه دوی ماراتونی بوستون داده است  و برخی از سیاست مداران آمریکا رامقصر  و مخالفان فروش آزادانه ی سلاح دانسته است . همچنین برای پاک کردن صورت مسأله  و آدرس غلط دادن مدعی شده است  برخي از كارشناسان با استناد به اين كه روز حادثه - 15 آوريل- مصادف با «روز وطن پرستي - PATRIOT DAY-» بوده است، اين انفجارها را به ناسيوناليست هاي افراطي آمريكا نسبت داده اند!  در صورتی اوضاع بشدت بحرانی 3 هم پیمان دمشق- بغداد- تهران  و تلاش برای عبور از بجران ومنحرف کردن اذهان عمومی بوضوح قابل فهم است که سرنخ اصلی کجا می تواند باشد .
بهر حال  پیرامون یادداشت روز پاسدار شریعتمداری با  ادعاهای عجیب وغریب همیشگی اش که هدف صورت مسأله پاک کردن است سئوالاتی  محور  اقدام  انفجاری – تروریستی دوشنبه در دوی ماراتون بوستون و تحللیل یادداشت روز  سربازجو شریعتمداری پیوست مطرح است  که شامل :
 1-  سئوال است آیا پس از شکل گیری  رژیم فاشیستی  مذهبی ن متعارف بر ایران منطقه و جهان امن تر شده یا نه اینکه ناامن تر شده و هرروز بیشتر صلح و امنیت جهانی تهدید می شود؟
 2-  همچنین سئوال است نقش  حمایتی آمریکا در شکل گیری این حکومت چه بوده است؟ چرا پس از شکل گیری رژیم دین فروش وعوامفریب ایران جریانات رادیکال وارتجاعی  اسلامی در منطقه قدرت گرفت وتقویت شده اند ؟
 3- کدام کشور است که رهبرش  اذعان می کند مرز جغرافیایی نمی شناسد وخود را رهبرام القرای جهان اسلام و رهبری جنبش بیداری اسلامی منطقه می داند وتأکید بر نابودی اسراییل می نماید .مهمتر اینکه خود را رهبر جنبش 99% وال استریت در آمریکا می داند؟
4- چرا این رهبر ام القرای جهان اسلام  از هر اقدام تروریستی که در هر جا علیه آمریکا وغرب و اسراییل و حتی برخی از کشورهای عربی به وقوع پیوسته حما یت کرده است؟
 5- نقش مداخله گرایانه  این رهبر و سایر مسئولان این کشور در امور داخلی عراق و سوریه و یمن و لبنان و نوار غزه و... افغانستان چیست ؟
6-  کارنامه محکومیت نقض مستمر حقوق بشر  در این کشور مدعی امن ترین کشور جهان  و رهبر ام القرای جهان چیست وچرا رهبرش پیوسته تأکید می کند کشورش الگوی جایگزین کشورهای منطقه است که دیکتاتورهای شان ساقط شدند؟
7- چرا رهبر و مسئولان  این کشور ده ها سال است که بطور پنهان و آشکارسیاست وقت کشی  مذاکرات هسته ای بی نتیجه  را دنبال می کنند؟ مگر هدف جز تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای است؟
8- حال مقامات آمریکایی وهم پیمانان اروپایی اش تصور کنند اگر چنانچه  این رهبر دارای بمب اتمی شود  و چون باور دارد هر که با آمریکا واسراییل وغرب دشمنان اسلام یا رژیم فاشیستی مذهبی بجنگد چون جزو کفارند  نه کشته که شهید می شوند و یک راست به بهشت می روند مریدانش را مسلح به بمب اتم کند .آنگاه نه در د وی مارتون بوستون که هر مکان پرتردد مشابه دیگر با اقدامات تروریستی هسته ای شود چه اتفاق یا فاجعه انسانی  رخ می دهد وپیآمدش چه خواهدشد؟
9-  اما سئوال کلیدی این است که چرا پس از مجوز دادن دفتر به شورای ملی مقاومت در واشنگتن این اقدام تروریستی انفجاری دوی ماراتون بوستون به وقوع پیوست که بدون شک همانگونه که خمینی پس از سرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ 8 ساله فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در سراسر زندان های کشور را داد این عمل هم نوعی اقدامی تلافی جویانه بوده است؟ برای اینکه سربازجو شریعتمداری  فرافکنانه بند را آب داده چون  از خامنه ای نقل کرده چند سال قبل، حضرت آقا با اشاره به روسياهي تروريست ها و نشان دادن دست آمريكايي ها و صهيونيست ها در عمليات تروريستي، هشدار داده بودند كه سرانجام، آتش اين تروريسم كور به دامان و دست هاي پليد و مغزهاي شرير عاملان اصلي آن خواهد افتاد"
 10-  بالاخره در خاتمه اینکه اگر چنانچه  آمریکا وغرب علاقمندند تا که به فضای ناامنی وبی ثباتی منطقه و عدم وحشت از تهدید صلح و امنیت جهان  پایان داده شود. می بایست قبل از اینکه دیر شود و حاکمان ایران دارای سلاح هسته ای شوند از طریق سازمان ها و  مجامع  حقوقی وبین المللی تلاش جدی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کنند واز هیچ الگوی  حکومت مذهبی در منطقه حمایت نکنند تا غول ارتجاع از شیشه بیرون زده شده  قبل از اینکه فرصت و امکان تخریب خیلی بیشتر داشته باشد مهار گردد. زیرا که تأخیر در این امر مهم نه برد که یکسره باخت اندر باخت برای ملت ایران و ملت های همسایه و منطقه است  و کشورهای غرب وشاید جهان نه فقط مواجه با باخت که با چشم انداز مبهم وخطر تهدید  صلح وامنیت جهانی روبرو خواهند بود.
تروريسم، غولي است كه آمريكا از چراغ جادو بيرون آورده و براي مقابله با دشمنان رام نشدني و يا دشمنان فرضي خود به كار گرفته بود. اما، امروزه به نظر مي رسد كه مهار اين غول از دست آمريكا خارج شده و قصد بازگشت دوباره به چراغ جادو را ندارد.خانم ا ما اسكاي- EMMA SKY- مشاور انگليسي ژنرال «اوديرنو»، جانشين ژنرال پترائوس و فرمانده نيروهاي نظامي آمريكا در عراق بود. خانم اسكاي كه به استخدام ارتش آمريكا درآمده و چند ماهي نيز فرماندار شهر كركوك بوده است در مقاله گزارش گونه اي در روزنامه انگليسي گاردين -دسامبر2011- مي نويسد «چرا مقامات دو سوي آتلانتيك - آمريكا و انگليس- پي آمدهاي خطرناك حمله نظامي به افغانستان و عراق و حمايت از گروههاي تروريستي را در نظر نگرفته بودند» وي در بخش ديگري از يادداشت خود با اشاره به فجايعي كه حمله نظامي آمريكا و انگليس به افغانستان و عراق در پي داشته است، مي نويسد «شايد از نظر سياستمداران ما، بعد از بيرون كشيدن نيروهايمان از افغانستان و عراق همه چيز پايان يافته باشد، ولي صدها هزار انسان كشته شده اند و به عقيده من، فاجعه آغاز شده و روزهاي انتقام در پيش است».همان روزها، خانم هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه وقت آمريكا در گزارشي به كنگره مي گويد «بايد به تلخي اعتراف كنم كه ما -آمريكا- گذشته مشتركي با القاعده داريم، طالبان و القاعده را 20 سال پيش، خودمان در افغانستان و پاكستان پديد آورديم و با استخدام نيرو از عربستان و ساير كشورها و تبليغ و حمايت گسترده از وهابي ها به نام اسلام، از آنها براي مقابله با شوروي استفاده كرديم، اما اكنون مهار القاعده را از دست داده ايم».سال گذشته آقاي «جان لي آندرسون» خبرنگار نشريه آمريكايي «نيويوركر» و نويسنده كتاب «زندگي چه گوارا» براي مصاحبه به كيهان آمده بود. او در پاسخ به اين سؤال كه آيا در دنياي امروز مي توانيد از يك گروه تروريستي نام ببريد كه مورد حمايت آمريكا نباشد؟ گفت؛ به پرسش خود، اين سؤال را هم اضافه كنيد كه آيا مي توان در دنياي امروز يك حكومت ديكتاتوري را آدرس داد كه تحت حمايت آمريكا نباشد؟ و سپس پاسخ مرا بشنويد كه «نه، هرگز».روز دوشنبه، انفجار مهيب 3 بمب در بوستون، مركز ايالت ماساچوست آمريكا كه 2 بمب در چند متري خط پايان دوي ماراتن و بمب سوم در مقابل ساختمان كتابخانه «جان اف كندي» كارگذاري شده بود، دستكم 3 كشته و 144 مجروح بر جاي گذاشت كه به روايت «فرانس 24»، بيش از 67 تن از مجروحان اين بمب گذاري ها دچار نقص و يا قطع عضو شده و شماري ديگر از آنان با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند. دقايقي بعد از3 انفجار مورد اشاره، چند بمب ديگر كه در شعاع چند كيلومتري از محل انفجارهاي سه گانه كارسازي شده بود، كشف و خنثي شد. در پي وقوع اين انفجارها، موجي از وحشت سراسر آمريكا را فرا گرفت. پليس از ساكنان بوستون خواست كه از خانه هاي خود خارج نشوند، در آمريكا حالت فوق العاده اعلام شد و خيابان ها به اشغال نظاميان درآمد و به طور همزمان نيروهاي نظامي و امنيتي در برخي از كشورهاي اروپايي نيز به حالت آماده باش درآمدند و مخصوصا در لندن و پاريس وضعيت اضطراري اعلام شد. اوباما در يك كنفرانس خبري مردم را به خويشتنداري دعوت كرد و قول داد كه عاملان انفجار را يافته و به دادگاه مي فرستد و بلافاصله جستجوي خانه به خانه در مناطق اطراف محل انفجار آغاز شد و...چه كساني يا كدام گروه تروريستي و با چه انگيزه اي دست به جنايت زده است؟ پرسشي تاكنون، بي پاسخ است و جاي آن را گمانه ها گرفته است. يك جوان 20 ساله تبعه عربستان به عنوان مظنون بازداشت شد و دولت عربستان، بلافاصله دخالت وي در انفجارها را مردود و شايعه دشمنان آل سعود دانست. گروه طالبان ساعتي پس از انفجار، دخالت خود در انفجارها را نفي كرد. برخي از كارشناسان با استناد به اين كه روز حادثه - 15 آوريل- مصادف با «روز وطن پرستي - PATRIOT DAY-» بوده است، اين انفجارها را به ناسيوناليست هاي افراطي آمريكا نسبت داده اند!دخالت رهبران القاعده در انفجارهاي بوستون احتمال كمتري دارد چرا كه امروزه فرماندهي القاعده تحت مديريت مستقيم آمريكا قرار دارد و تاكنون تمامي عمليات اين گروه تروريستي بدون استثناء- تاكيد مي شود كه بدون استثناء- عليه مسلمانان انقلابي و دشمنان آمريكا و اسرائيل انجام پذيرفته است و هم اكنون نيز عوامل القاعده و سلفي ها در سوريه، عراق، پاكستان و افغانستان به انجام عمليات تروريستي عليه شيعيان و ساير مسلمانان انقلابي كه در مقابل باج خواهي آمريكا و اسرائيل مقاومت مي كنند، مشغول هستند و از حمايت مستقيم و آشكار آمريكا و اتحاديه اروپا برخوردار بوده و هزينه عمليات تروريستي خود را از كشورهايي نظير عربستان و قطر دريافت مي كنند. همين جا گفتني است ابراز نگراني نقل شده از سوي هيلاري كلينتون درباره بخشي از بدنه طالبان و القاعده بود كه از شبكه تشكيلاتي القاعده بيرون خزيده اند وگرنه مقامات رسمي آمريكا و از جمله خانم كلينتون از موضع وزير خارجه آمريكا بارها به صراحت اعلام كرده است كه با طالبان و القاعده در ارتباط ارگانيك بوده و رايزني مي كنند تا آنجا كه علي رغم حمله به افغانستان تحت پوشش مبارزه با طالبان، امروزه طرح «شركت طالبان در حاكميت افغانستان» را پيش كشيده و دنبال مي كنند، طرحي كه ماه گذشته با اعتراض شديد «حامد كرزاي» رئيس جمهور افغانستان روبرو شد. دخالت ناسيوناليست هاي افراطي آمريكا در انفجارهاي بوستون نيز نمي تواند احتمال درخور توجهي باشد. چرا كه اقدام تروريستي عليه شهروندان آمريكايي، آن هم در روز موسوم به «وطن پرستي» با شعار ناسيوناليست هاي افراطي همخواني چنداني ندارد. اين گمانه اگرچه كاملا و به طور مطلق قابل نفي نيست ولي اثبات آن به دلايل و شواهد مستحكم تر و بيشتري نياز دارد.و اما در ميان گمانه ها و احتمالات باقيمانده مي توان به دو احتمال ديگر اشاره كرد كه نشانه هاي درخور توجهي براي آن وجود دارد.اول: مردم آمريكا طي نزديك به يك سال گذشته، تقريبا هر از چند گاه شاهد جناياتي نظير به رگبار بستن تعدادي از شهروندان آمريكايي در مدارس، بيمارستان ها و اماكن عمومي بوده اند. در جريان اين جنايات تعداد فراواني از كودكان، معلمان، بيماران و ساير اقشار مردمي به خاك و خون كشيده شده اند. گفتني و عبرت گرفتني است كه بعد از گسترش اين جنايات و فراواني دفعات آن، جمع كثيري از مردم آمريكا با اجتماع در مقابل كاخ سفيد در واشنگتن و ساختمان فرمانداري ها در ساير شهرها، خواستار ممنوعيت فروش و حمل آزادانه سلاح در آمريكا شدند ولي از آنجا كه كارتل هاي بزرگ سرمايه داري همه ساله مبالغ كلاني از راه فروش آزادانه اسلحه در آمريكا به دست مي آورند، درخواست مردم، عليرغم جنايات فراواني كه صورت پذيرفته بود بي پاسخ ماند و نهايتا آقاي اوباما در اقدامي كه مضحك به نظر مي رسيد و با اعتراض مجامع حقوق بشري آمريكا روبرو شد، اعلام كرد كه بايد خشاب اسلحه ها كوچكتر شود تا تعداد گلوله كمتري در آن جاي بگيرد!آيا اين طيف از آمريكايي ها نمي توانند عامل انفجارهاي بوستون باشند؟ مخصوصا آن كه اكثر آنان در بازجويي هاي منتشر شده، اعلام كرده اند، نارضايتي از شرايط حاكم بر كشورشان انگيزه آنها در ارتكاب جنايات مورد اشاره بوده است. اگر اين احتمال صحت داشته باشد، انفجارهاي مهيب بوستون را مي توان ادامه رخدادهاي فراوان قبلي در به رگبار بستن مردم عادي دانست كه اين دفعه در قالب بمب گذاري شكل گرفته و دنبال خواهد شد.و اما، احتمال ديگري كه شواهد بيشتري آن را قوت مي بخشد، دست داشتن طيفي از دولتمردان آمريكايي در انفجارهاي دوشنبه خونين بوستون است. سياست بازان آمريكايي و مخصوصا جريانات قدرتمند وابسته به محافل پرنفوذ صهيونيستي و كلان سرمايه داران آمريكايي بارها نشان داده اند كه براي رسيدن به اهداف خاص خود كمترين اهميتي به جان و مال شهروندان و مردم عادي كشورشان نمي دهند. در ماجراي 11 سپتامبر اگرچه جرج بوش انگشت اتهام را به سوي كشورهاي اسلامي و ملت هاي مسلمان دراز كرد و با اين بهانه به افغانستان و عراق حمله كرد ولي تاكنون هيچ نشانه، سند و يا دليل قابل اعتنايي ارائه نشده است كه حاكي از دخالت هاي بيروني در انفجار برج هاي دوقلو و قتل عام هزاران شهروند آمريكايي در آن ماجرا باشد. بلكه شواهد فراوان و رد پاي پررنگي از صهيونيست ها در آن واقعه به چشم مي خورد. از جمله آن كه روز 11 سپتامبر 2001 تمامي يهوديان شاغل برج هاي دوقلو بدون اعلام قبلي از حضور در محل كار خويش خودداري كرده و به منطقه اي در حومه نيويورك رفته بودند. تعداد يهوديان شاغل در برج هاي دوقلو به اندازه اي فراوان بود - نزديك به 4 هزار نفر- كه در گمانه هاي اوليه، احتمال دست داشتن صهيونيست ها در ماجراي 11 سپتامبر كمرنگ به نظر مي رسيد و تنها بعد از افشاي انتقال آنان به حومه نيويورك اين احتمال قوت گرفت و تاكنون شواهد فراواني براي اثبات آن به دست آمده است.نئومحافظه كاران آمريكايي و صهيونيست ها- در صورت درستي اين احتمال- چه ترفندي در آستين و چه بيضه اي زير كلاه دارند؟ سؤالي است كه براي پاسخ آن به زمان بيشتري نياز است.و اما، هيچيك از احتمالات ياد شده، تغييري در اين واقعيت نمي دهد كه آمريكا در پي خارج كردن غول تروريسم از چراغ جادو، مهار آن را از دست داده و تيري كه به سوي ملت هاي مظلوم نشانه رفته بود، امروزه به سوي آمريكا كمانه كرده است.چند سال قبل، حضرت آقا با اشاره به روسياهي تروريست ها و نشان دادن دست آمريكايي ها و صهيونيست ها در عمليات تروريستي، هشدار داده بودند كه سرانجام، آتش اين تروريسم كور به دامان و دست هاي پليد و مغزهاي شرير عاملان اصلي آن خواهد افتاد"
هوشنگ بهداد 
دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 28 فروردین ماه سال 1392
غول به چراغ جادو برنمي گردد ! (يادداشت روز)