خونريزي (گفت و شنود)


خونريزي (گفت و شنود)
گفتم : برای چه سربازجو میکشه خط ونشان؟ رقیب که برانداز نیست، هست از خودشان
گفت : در شهری یه سرباز گمنام ،  در رفت تا شهر دیگر رودبالای بام
علیه ی آنان که وی زده بودند کتک ، فحاشی وتهدید کرد  همراه با متلک
امادوستش  گفت ، بس کن  بیا پایین ، گرنه  برپا میشه خونریزی ِ  سنگین
گفت: سايت جرس- ارگان حلقه ماسوني لندن- از بي عرضگي اپوزيسيون گله كرده و نوشته است چرا اپوزيسيون از امكاناتي كه در خارج كشور دارد براي مبارزه با رژيم استفاده نمي كند؟!
گفتم: چه امكاناتي؟!
گفت: نوشته است گروههاي اپوزيسيون در خارج كشور مي توانند از طريق اينترنت و فضاي مجازي عليه رژيم موضع بگيرند! تا معلوم شود كه عليه رژيم فعال هستند.
گفتم: يارو كه در يك شهر دزدي كرده و از مردم كتك مفصلي خورده بود بعد از آن كه وارد يك شهر ديگر شد، روي پشت بام رفت و خطاب به مردم شهري كه او را كتك زده بودند شروع به فحاشي و رجزخواني كرد. دوستش با وحشت به او گفت؛ بس كن ديگه! بيا پايين! الان خون و خونريزي راه مي اندازي!
گفت : سربازجوی دلقک و منفور  حراف ، زور زده تاکشد اذهان عمومی به انحراف
تا پرونده  لاریجانی و آق محمود کنه پاک ، پس با خر غلت زدن گرده ساییده بر خاک
بی ترمز ودنده گاز داده، خالی کرده باک ،تا علیه رقیب سینه درد  دهان دهد چاک
گفتم : برای چه سربازجوی نا پاک؟علیه رقیب مغلوب شده بی باک
گفت : سربازجو مثل گزمه و عسس ،  با ترفندبازجویی نقل کرده از جرس
گفته چرا اپوزیسیون نشسته و ایستاده؟ از اینترنت علیه ی رژیم نمیکنه استفاده
گفتم : برای چه سربازجو میکشه خط ونشان؟ رقیب که برانداز نیست، هست از خودشان
گفت : در شهری یه سرباز گمنام ،  در رفت تا شهر دیگر رودبالای بام
علیه ی آنان که وی زده بودند کتک ، فحاشی وتهدید کرد  همراه با متلک
امادوستش  گفت ، بس کن  بیا پایین ، گرنه  برپا میشه خونریزی ِ  سنگین