" (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " بدهكارترين به امام و رهبري


نقد وبررسی "  (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " بدهكارترين به امام و رهبري "  
"خامنه ای با کمک رفسنجانی ولی فقیه یکشبه ساخته وپرداخته و  جانشین خمینی شد .سپس با توطئه مشترک کلک احمدی خمینی را کندند تا موی دماغ مزاحم ومدعی برای ولی فقیه پوشالی  وجود نداشته باشد . چون وی بود که تمام مطالب نوشتاری خمینی از جمله وصیت نامه اش را تهیه و تنظیم می کرد که منتهی به جانشینی خامنه ای شد . چون اطلاعات زیاد از بیت خمینی داشت .پس  زنده بودنش  برای  رهبرولی فقیه  درد ساز  بود. پس می بایست وی از سر راه برداشته می شد .همانگونه که سعید امامی مقام امنیتی که مسأله دار شده بود تحمل نشد و با خوراندن واجبی رفت تا اطلاعاتش به گور سپرده شود . اما چون رفسنجانی و خاتمی وموسوی و کروبی و حتی احمدی نژاد حذف فیزیکی شان متحمل هزینه بس سنگین بوده است . بنابراین باید به شیوه ای دیگر تبدیل به مردگان سیار می شدند و  کیسه بگس و سپر بلای خامنه ای شوند . بهمین دلیل برای تبرئه کردن خامنه ای باید کاسه کوزه ها بر سر اینان با ترفند فتنه و انحراف شکسته شود که متهم به  وابستگی  ویا عامل  همسو وبازیگر دشمن بیگانه  شوند  که سناریویش را هم قلم وهم لهجه و همکار سربازجو شریعتمداری  با اتهامعدم تشخیص در  یادداشت روز  به تصویر کشانیده است "
وقتی در محدوده قلم زنی مطبوعات اراده ی استقلال وجود نداشته باشد. به ویژه استبداد دینی که بدترین نوع حکومتی استبدادی است حاکم باشد و سانسور شدید در مطبوعات تحمیل شده باشد . مهمتر اینکه نارضایتی مردم  هم رو به فزون باشد  . همچنین  رقابت میان باندهای در گیرجنگ قدرت وثروت  هم علنی وحاد و کنترل ناپذیر شده  باشد. زیرا که بدلیل در پیش بودن نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری  است که در پیش روی می باشد. دیگر جای ابهامی باقی نمی ماند که  در مطبوعات زیر تیغ سانسور قلم زن چگونه باید وامدار و و ارونه گوی باشد و مأموراست تا با پاک کردن صورت مسأله به معلول هایی  بپردازد و تابلویی ترسیو نماید  که همه منتقدان ونا راضیان وحتی مهره های رقیب خطاکار ومقصر قلمداد و  متهم به همسوبب با دشمن  شوند. البته  به جز رهبر همکاره که عاری از هرگونه خطا و اشتباه می بایست جلوه داده شود .چون هیچ بقالی نمی گوید که ماست من ترش است . بهمین دلیل رهبر همکاره چون بدون پاسخگوی می باشد . لذا نه مسئول شرایط کنونی نیست ونقشی ندارد که کسی حق سئوال کردن  از وی در این مورد را ندارد. در صورتی که وقتی درخت از ریشه گندیده باشد. معلوم است که شاخ وبرگ های خزان زده و خشک  با میوه کرم زده  است ، نه اینکه وارونه ی این واقعیت ادعایش شود. پس بی جهت نیست که با وجود اینکه کودتا علیه رقیب مدعی اصلاح طلب تدارک دیده شد ونظام یک پایه گردید. ولی نزدیک 8 سال که سپری شده ادعا  می شود که 34 سال فتنه وانحراف وجود داشته است. البته در این مدت  34 سال تبصره وپرانتز وجود دارد که مربوط به دوران ریاست جمهوری خامنه ای قبل از مرگ خمینی شیاد می شود . در صورتی که وی  با کمک رفسنجانی ولی فقیه یکشبه ساخته وپرداخته و  جانشین خمینی شد .سپس با توطئه مشترک کلک احمدی خمینی را کندند تا موی دماغ مزاحم ومدعی برای ولی فقیه پوشالی  وجود نداشته باشد . چون وی بود که تمام مطالب نوشتاری خمینی از جمله وصیت نامه اش را تهیه و تنظیم می کرد که منتهی به جانشینی خامنه ای شد . چون اطلاعات زیاد از بیت خمینی داشت .پس  زنده بودنش  برای  رهبرولی فقیه  درد ساز  بود. پس می بایست وی از سر راه برداشته می شد .همانگونه که سعید امامی مقام امنیتی که مسأله دار شده بود تحمل نشد و با خوراندن واجبی رفت تا اطلاعاتش به گور سپرده شود . اما چون رفسنجانی و خاتمی وموسوی و کروبی و حتی احمدی نژاد حذف فیزیکی شان متحمل هزینه بس سنگین بوده است . بنابراین باید به شیوه ای دیگر تبدیل به مردگان سیار می شدند و  کیسه بگس و سپر بلای خامنه ای شوند . بهمین دلیل برای تبرئه کردن خامنه ای باید کاسه کوزه ها بر سر اینان با ترفند فتنه و انحراف شکسته شود که متهم به  وابستگی  ویا عامل  همسو وبازیگر دشمن بیگانه  شوند  که سناریویش را هم قلم وهم لهجه و همکار سربازجو شریعتمداری  با اتهامعدم تشخیص در  یادداشت روز  به تصویر کشانیده است .
"«قدرت تشخيص را بايد از مردم و نخبگان گرفت». اين گزاره امروز به كليدي ترين هدفگذاري جريان هاي ناهمخوان با جمهوري اسلامي تبديل شده است. جريان معارض، يك شبكه چند ضلعي است كه طيفي از رژيم هاي استكباري، گروه هاي كينه دار ضد انقلاب، و حلقه هاي نفاق جديد را شامل مي شود. ضلع اخير شامل حلقه هاي جداگانه اي است كه در انتخاب ميان «استقامت بر صراط انقلاب» يا «انحراف و فتنه»، به مسير دوم گرويده اند. طيف هايي كه طي 4-3 سال اخير به عنوان جريان فتنه و حلقه انحراف شناخته مي شوند، در حقيقت اصالت ندارند و به عنوان چرخ دنده ماشين عمليات رواني دشمن عمل مي كنند. دشمن به واسطه رفتار آنهاست كه مي تواند فضا را غبارآلود كند و به زعم خود قدرت تشخيص را از مردم بگيرد.امكان تشخيص و مشاهده دقيق صحنه كي سخت مي شود؟ آن هنگام كه روكش حق بر چهره باطل بكشند يا سيماي پاكيزه حق را به تيرگي باطل بيالايند تا زبان معارضان و معاندان حق دراز شود و زبان اصحاب جبهه حق كوتاه گردد. اكنون شبكه چند ضلعي ناهمخوان- يا معارض- با جمهوري اسلامي، براي سلب قدرت تشخيص از مردم به همين شيوه متوسل شده است. ، مردم و نخبگان در خدمت اصل انقلاب و جمهوري اسلامي خواهند ماند بي آن كه به دشمنان و فرصت طلبان و امتيازخواهان و طعمه انگاران قدرت كمترين مجالي بدهند. گرد و خاك فتنه سال 88 با همين تلقي بلند شد و برخي فتنه هاي كوچك تر پس از آن ماجرا در ادامه همين انگاره است كه نبايد به مردم مجال مشاهده شفاف صحنه را داد. با اين ملاحظه، تصوير افق پيش روي سياست ما چگونه خواهد بود؟ آيا مثلا 6-5 ماه آينده، آبستن فتنه جديدي است؟ قطعا اين اراده و تصميم در ميان انواع جريان هاي معارض يا ناهمخوان با نظام امت و امامت قابل رصد است اما ميزان موفقيت يا ناكامي آنها، ارتباط مستقيم با مسئوليت شناسي يا بدعهدي و فتنه زدگي دوستان دارد؛ اين كه نقش آفريني آنها موجب بسط يد جبهه انقلاب و انفعال بدخواهان و يا برعكس باعث مزاحمت براي جبهه خودي و طمع و گستاخي معارضان انقلاب شود.رويكرد مغشوش و آلوده اي كه به ماجراي روز استيضاح وزير كار انجاميد، مجددا استعداد فتنه پذيري را در ميان برخي سياسيون ما به رخ كشيد. اين ظرفيت قطعا موضوع محاسبات آتي معارضان اصلي انقلاب (جبهه شيطان بزرگ) قرار خواهد گرفت، همچنان كه برخي دست اندركاران فتنه سال 88 در كوره زمان براي فتنه گري ساخته و پخته شدند. در عين حال آنچه در فضاي رسانه اي و سياسي مشاهده مي شود، تمركز دشمن بر محور حيرت افكني و ترديدافزايي است. اين تمركز از آن جهت مهم است كه دشمن در جنگ نرم، اراده و ايمان و اميد ملت و نخبگان ما را هدف قرار داده است. سلاح دشمن در اين جنگ با كج رفتاري و بدعملي سياستمداران درون جبهه انقلاب خشاب گذاري مي شود. تيغ دشمن برش نخواهد داشت اگر تيغه بدعملي سياستمداران و مسئولان در محور قانون شكني و ماجراسازي و دهن كجي به مشكلات روزمره زندگي مردم، به كمك بدخواهان نيايد. هر سياستمدار و صاحب منصبي كه محور فعاليت خود را شكستن يا دور زدن قانون، ايجاد جنجال، قفل كردن و به بن بست رساندن امور، و خراشيدن اعصاب مردم قرار دهد، قطعا بر محوري مشترك با محور دشمنان حركت مي كند. آخرين هشدار و اتمام حجت رهبر معظم انقلاب، معطوف به اين واقعيت است كه حال كه دشمن عداوت و خباثت خود را شدت بخشيده، مسئولان نيز بايد عبور از پيچ مهم تاريخ در مسير پيشرفت و اقتدار كشور را وجهه همت خود قرار دهند.شبكه سياسي- رسانه اي جبهه معارض كه اكنون به هم پوشاني كامل با جريان فتنه رسيده، ابهامات و سؤالاتي را ترويج مي كند. از جمله اين كه چرا رهبر معظم انقلاب از دولت و رئيس جمهور در طول سال هاي گذشته حمايت كردند؟ - حمايت از دولت جمهوري اسلامي و رئيس آن، ركن ثابت در سيره مديريت امام و رهبري است. اين حمايت، جانبداري از اشخاص نيست بلكه تلقي عقلاني اين است كه بار سنگين مسئوليت بر دوش «دولت جمهوري اسلامي» و رئيس آن است و بايد آنها را براي خدمتگزاري مردم حمايت كرد همچنان كه دولت، خط مقدم مواجهه با جبهه دشمن است ايشان در دولت سازندگي بيشترين حمايت ها و در عين حال هشدار و نصيحت ها را متوجه دولت كردند. حتي در دولت اصلاحات كه از كليت گفتماني انقلاب و امام بيشترين فاصله را گرفته بود- و بعضا در تعارض و تزاحم گفتماني بود- رهبر انقلاب ضمن تذكر و زنهارها، از دولت كه به هرحال دولت جمهوري اسلامي و نه دولت اشخاص بود حمايت كردند. اين تعبير را «مسعود-ب» روزنامه نگار سلطنت طلبي كه بعدها همكار دايمي نشريات اصلاح طلبان و سپس شبكه بي بي سي شد، سال 83 در مصاحبه با نشريه قاصدك عنوان نمود كه اصلاح طلبان و نشريات آنها تسمه پاره كرده و با تندروي از چراغ قرمزها عبور مي كردند اما با اين حال «از حق نگذريم آقاي خامنه اي ايستاده و تا حالا نگذاشته خاتمي را بخورند(!) وگرنه مي خورندش اگر آقاي خامنه اي .باشد... آقاي خاتمي يكي از وفادارترين ها به دموكراسي است اما در دنيا به هيچ كس به اندازه آقاي خامنه اي بدهي ندارد. يعني او - موضوع ديگر زبان درازي فتنه گراني است كه به اعتبار برخي عمكردهاي رئيس جمهور، طلبكار شده و قيافه حق به جانب گرفته اند و بدين ترتيب مي خواهند خيانت هاي خود را بپوشانند. آنها در سال 48، از مردمي شكست خوردند كه به مدت 12-01 سال در حقشان جفا و خيانت كرده بودند. و در سال 88 مجددا تودهني اصلي را از مردم وفادار به امام و رهبري خوردند كه عاشق اسلام و انقلاب و امام حسين(ع) بودند. عملكرد 4 ساله دولت در آن مقطع هرچه كه بود- كه پر از خدمات كم سابقه و البته برخي نواقص بود- كجا مي توانست بهانه آشوبگري، شعار به نفع رژيم صهيونيستي در روز قدس (ميراث كم نظير حضرت امام)، هتاكي به تصوير حضرت امام و عصاره مبارزه ايشان (ولايت فقيه)، معارضه با اصل جمهوري اسلامي و سرانجام شكستن حرمت عاشوراي حسيني باشد؟ با اين وصف اگر خداي نكرده فرد جديدي دچار روند انحراف و ارتجاع گفتماني شود، نهايت سقوط او همين جايي خواهد بود كه فتنه گران به آنجا سقوط كردند و آن وقت مردم نيز همان معامله را مي كنند كه با فتنه گران كردند. در واقع روسياهان فتنه هرگز به خاطر كم گذاري ديگران روسفيد نخواهند شد.درباره افق فضاي سياسي و ترسيم آينده پيش رو بايد در مجال ديگري نوشت. اما آنچه از بيانات اخير رهبر معظم انقلاب مستفاد مي شود دشمنان در مقابل موقعيت شناسي ملت ايران كه اين بار در راهپيمايي پرشكوه 22 بهمن جلوه كرد، دچار انفعالند و اين بصيرت ملت كه مانند بهمن بر سر دشمن فرود آمدند، شايسته تعظيم و شكرگزاري است. درباره سياسيون خاطي نيز اين عبارت كوتاه و گوياست؛ «بنده فعلا نصيحت مي كنم». اين تعبير با وجود عمق خيرخواهانه، بازدارنده و آميخته با هشدار درباره آينده است، از آن جنس كه شبيه آن درباره فتنه گران گفته شد. البته مي توان اميدوار بود كه نصيحت ولي امر مسلمين در دل مخاطبان اصلي آن اثر كند"
هوشنگ بهداد
 دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 3 اسفند ماه سال 1391
بدهكارترين به امام و رهبري (يادداشت روز)