روده (گفت و شنود)


روده (گفت و شنود)
گفتم : چه غلطی میکنه بازار مکاره؟ چرا دولت تأیید میکنه رهبر همکاره؟
گفت: یارو گوسفند می دزدید ، سرش می برید شکمش می درید
صدقه می داد گوشتش  با خیال آسوده ،تابا ثواب ،  برایش  ماند پوست وروده
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: اعلام كردند كه صادرات پسته ممنوع است.
گفت: ولي يك روز بعد اعلام كردند صادرات پسته آزاد است!
گفتم: اين چه كاري است؟! چرا شل كن سفت كن درآورده اند؟!
گفت: مرد حسابي! وقتي صادرات پسته ممنوع اعلام مي شود قيمت آن پايين مي آيد و عده اي پسته ها را با قيمت ارزانتر مي خرند و بعد كه صادرات آن را آزاد اعلام مي كنند، با قيمت بيشتري مي فروشند.
گفتم: مثل گوشي موبايل كه چند سال قبل تعرفه آن را 60 درصد اعلام كردند و يكي از واردكنندگان كلان، گوشي هاي وارداتي خود را به قيمت بالا فروخت و بعد دوباره تعرفه پايين آمد!
گفت: خب چرا برخي از مديران براي مفسدان اقتصادي جاده صاف مي كنند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو گوسفند مي دزديد و گوشت آن را صدقه مي داد! پرسيدند؛ اين چه كاريه؟! گفت؛ گناه دزدي به ثواب صدقه در، پوست و روده حيوان هم براي ما باقي مي ماند!
گفت: سربازجو رفته بر سر منبر ، تااز شل کن سفت کن داده باشه خبر
گفتم: داستان شل کن سفت کن چیست؟ مخاطب مورد نظر سربازجو کیست؟
گفت : سربازجو که کارش نا درسته ، گیر داد به دولت در مورد پسته
چرا ممنوع کردصادرات پسته دولت؟ تادلالانی که نمی کشندخجالت
تا با قیمت پایین  ِبازار لرزان، احتکارکنند پسته ی ارزان ،
تاپس از صادرات که شد آزاد ،  ریزند پول کلان تو جیب گشاد
گفتم : چه غلطی میکنه بازار مکاره؟ چرا دولت تأیید میکنه رهبر همکاره؟
گفت: یارو گوسفند می دزدید ، سرش می برید شکمش می درید
صدقه می داد گوشتش  با خیال آسوده ،تابا ثواب ،  برایش  ماند پوست وروده