روغن وازلين و مرحوم خروس چهل تاج

روغن وازلين و مرحوم خروس چهل تاج.  25 بهمن - 91
داستان خروس و روغن وازلین و خاموشی صدا  که روی سخن  به مردم و سیاست دولت  است . از طرف دیگر می تواند شامل حال رهبر ولی فقیه هم بشود . زیرا وی بدلیل یبوست ناشی از مصرف  تریاک است که می تواند وقتی بر سر منبر برود عربده ضد آمریکایی بکشد و آن را تبدیل به بهانه وچماق وتهدید واتهام علیه مخالفان ومنتقدان ومعترضان ورقبای خود کند .برای خلاصی باید یکی مثل بقال محل در بیت رهبری  پیدا شودتا با وازلین همان کاری را انجام دهد که با مرحوم خروس 40 تاج  قوقولی کنان بی محل خوان شد.
حکایت خروس چهل تاجم را قبلا گفته ام که نابهنگام می خواند و بابای خدابیامرزم شرط کرد اگر امشب باز هم نابجا بخواند کارد را با گلویش وصلت  می دهد و من بیچاره شب تا صبح بیدار ماندم و تا خروسم نصف شب می خواست بخواند نوکش را می گرفتم که صدایش در نیاید كه اگر مي خواند با اولين  قوقولي قوقو حكم مرگش را امضا مي كردفردايش بقال محل به دادم رسید و گفت ماتحت خروست را چرب کن تا دیگرنخواند …!! میگفت خروس برای خواندن باد در سينه می اندازد و انوقت  میخواند و اگر ماتحتش چرب باشد موقع خواندن بادِ در سینه انداخته فِسّی از ماتحتش خالی می شود چون دیگر نمی تواند ماتحتش را به هم بکشد و باد را در سينه نگه دارد باسن خروس زیبایم را وازلین مالیدم چند شب و دیگر نخواند طفلک…!! بعد از چند شب دیگر یادم رفت که وازلین بمالم و خروسم هم یادش رفت که بخواند….یا که یادش بود اما از مرغها خجالت می کشید که مثل هر شب به جای نغمه زیبایی که از حنجره اش برمی امده باد باسنش را تحویل انها بدهد….!! خروسم مَلول شد…!! خروسم مُرد بیچاره از نخواندن.
حالا حکایت یارانه ها حکایت همان وازلین است…!! تا می خواهد صدایمان درایدماتحت مان را با یارانه چرب می کنندمی ترسم از ان روزی که دیگر .... مارا چرب نکنند و ما هم یادمان برود که روزی می توانستیم فریاد بزنیم