تصویر قتل کودک 4 ساله مقتول به خاطر مشکل گوارشی و قاتل معتاد شیشه!

تصویر  کودک 4 ساله مقتول  به خاطر مشکل گوارشی و قاتل معتاد شیشه! 1 اسفند -91

 سئوال است آخر این چه رژیم ضد بشری می باشد که پس از 34 سال که  بطور مداوم ادعای مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین  کرده است  ولی شرایط  آنگونه شده که  موجب ترویج تنوع مصرف مواد  مخدر و افزایش  مصرف کنندگان  مواد مخدر شده است که نه دانشجویان دختر دانشگاه تهران در خوابگاه  شیشه مصرف می کنند وسن مصرف مواد مخدر به   13 سال کاهش داده شده است وایران تبدیل به دومین کشور مصرف کننده مواد مخدر در جهان شده است . همچنین نه اینکه میلیارد ها دلار سرمایه کشور سالانه دود می شود و پول ها توی کیسه باندهای ما فیایی مواد مخدر ریخته می شود که در رأس شان باند مافایی پاسداران است . از سوی دیگر نه اینکه  اساس وبنیان خیلی خانواده ها از هم پاشیده شده است بلکه  مدام موجب قتل های وحشتناک ضد انسانی می شود. در صورتی که قاتلان و مقتولان قربانیان  رژیم ضد بشری می باشند . بطور مثال قاتل کودک 4 ساله معتاد محور خفه کردن کودک 4 ساله دوست خود «آتیلا» اعتراف کرده  به علت مشکلی که از همان زمان تولدش در سیستم گوارشی خود داشت، صندلی ماشین را کثیف کرد. در حالی که همچنان در توهم مصرف شیشه بودم، ابتدا چند ضربه به سر و صورتش زده و سپس برای آن که صدای گریه‌اش را قطع کنم، گردنش را گرفته و آنقدر فشار دادم تا صدایش قطع شد. در آن زمان متوجه شدم که «آتیلا» دیگر نفس نمی‌کشد.

 

مردی که در پی توهم ناشی از مصرف مخدر شیشه، فرزند چهارساله دوستش را به قتل رسانده بود، دستگیر شد.به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری 151 یافت‌آباد در 28 بهمن‌ماه سال‌جاری ساعت 21، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی از وقوع یک فقره فوت مشکوک پسربچه‌ای چهارساله مطلع شدند.در ادامه با حضور مأموران در بیمارستان و اعلام نظریه تیم پزشکی درباره وجود آثار ضرب و جرح روی بدن پسربچه‌ چهار ساله، هماهنگی‌های لازم انجام و زن و مرد میانسالی که اقدام به آوردن پسربچه به بیمارستان کرده بودند، برای انجام تحقیقات به کلانتری منتقل شدند.با انتقال زن و مرد میانسال به کلانتری، آنان در اظهارات خود عنوان داشتند که پسربچه چهار ساله به نام «آتیلا»، پسر یکی از دوستان فرزندشان است و در اظهارات خود به مأموران گفتند: «کامران- ب» 26 ساله، حدود دو هفته پیش، فرزند یکی از دوستانش را که با همسرش دچار اختلاف شده بود، به صورت موقت و به درخواست پدر «آتیلا» به خانه آورد و با وجود مخالفت‌های ما برای قبول کردن این مسئولیت نگهداری از کودک، وی همچنان اصرار داشت تا از «آتیلا» مراقبت شود تا تکلیف زندگی پدر و مادر آتیلا و زندگی آنان مشخص شود و امروز نیز، «کامران» در حالی «آتیلا» را به خانه آورد که او بیهوش بود و به همین علت از ما درخواست کرد تا کودک را هرچه سریع‌تر به بیمارستان برسانیم.با توجه به اظهارات پدر و مادر «کامران»، مأموران کلانتری در ساعت 22:30، بیست‌ و هشتم بهمن ماه با مراجعه به محل سکونت کامران در منطقه خلیج، وی را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند؛ «کامران» در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و اعلام کرد که در حالت عصبانیت تنها ضربه‌ای به سر «آتیلا» وارد کرده و به هیچ عنوان قصد کشتن وی را نداشته است.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فوت مشکوک و به دستور قریشی‌زاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با ارجاع پرونده به پلیس آگاهی تهران بزرگ، به دستور بازپرس پرونده جسد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل و متهم نیز برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم قرار گرفت.با آغاز تحقیقات از «کامران»، وی همچنان در اظهارات اولیه خود مدعی بود که به هیچ عنوان قصد ارتکاب جنایت نداشت و همه چیز در یک لحظه و در اثر یک اتفاق بود اما با اعلام نظریه پزشکی قانونی در مورد خفه‌شدن «آتیلا» به علت انسداد شریان تنفسی ناحیه گردن، «کامران» به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.«کامران» در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: روز حادثه، پسرعمویم با من تماس گرفت و از درخواست کرد تا برای کمک به اسباب‌کشی، به شهرک اندیشه بروم؛ پس از انجام اسباب‌کشی و در حالی که مقداری شیشه مصرف کرده بودم، به همراه «آتیلا» سوار ماشین شده و به سمت تهران حرکت کردیم؛ ناگهان در انتهای اتوبان آزادگان و در نزدیکی شهرک دریا متوجه شدم که «آتیلا» به علت مشکلی که از همان زمان تولدش در سیستم گوارشی خود داشت، صندلی ماشین را کثیف کرد.وی اضافه کرد: در حالی که همچنان در توهم مصرف شیشه بودم، ابتدا چند ضربه به سر و صورتش زده و سپس برای آن که صدای گریه‌اش را قطع کنم، گردنش را گرفته و آنقدر فشار دادم تا صدایش قطع شد. در آن زمان متوجه شدم که «آتیلا» دیگر نفس نمی‌کشد؛ بلافاصله خودم را به خانه رسانده و از پدر و مادرم درخواست کردم تا «آتیلا» را به بیمارستان برسانند و خودم نیز در خانه منتظر بازگشت آنان ماندم تا این که مأموران به همراه عمویم به خانه آمده و مرا با خود به کلانتری بردند.متهم به کارآگاهان گفت: نیت من تنها کمک کردن بود اما در یک لحظه، توهم شیشه باعث شد تا سیاهی تمام وجودم را بگیرد و کاری را کردم که هیچ وقت فکرش را نیز نمی‌کردم.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات متهم، از سوی بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.