چگونه پاسدار شریعتمداری همکارانش در برون مرز را لو می دهد؟
سربازجو پاسدار منفور ومشهور حسین شریعتمداری که 33 سال است بطور مستقیم  ابتدا در بخش های گوناگون بولتن نویسی واطلاعات ارگان فاشیستی پاسداران کودتاگر نقش فعالیت داشته است .سپس  نقش  فعال سربازجو واعتراف گیر وتواب سازی زندان اوین  را بر عهده داشته است . آنگاه به اتکای چند تواب وکمک بازجویان  فرهنگی مطبوعاتی شده به مؤسسه ی دروغ نامه کیهان کوچ می کند وخیمه ی شعبه ی زندان اوینی در این دخمه برپا می د ارد و بعنوان نماینده ی ویژه  رهبر ولی وقیح ازآن تاریخ تا کنون  از تجربیات گذشته خود استفاده کرده است  وستون های یادداشت روز و خبر های ویژه و گفت و شنود و پنهان و نیمه پنهان و پا ورقی های ی دروغ نامه را مختص سناریو سازی های وارونه با اتهامات ساختگی وخبر وپیام های جعلی علیه مخالفین ومنتقدین وناراضیان کرده است وشاگردانی آموزش وتعلیم داده است  .البته برای دو قبضه از آخور وتوبره خوردن ادعای نخ نما شده ی ضد آمریکایی و اسراییلی می کند تا دستش برای اتهام زدن به مخاطبانش باز باشد . همچنین  تا زمانی که سعید امامی زنده بود و مورد غضب واقع نشده بود  دمخور و همکار  ویار غار نزدیک وی بود  وبرای مأموریت های تروریستی وعضو گیری ازبریده ها و دعوت به ایران برای آموزش دادن از سوی وزارت اطلاعات دست به سفرهای برون مرزی می زدند . اکنون چون اوضاع رژیم فاشیستی مذهبی بیش از حد بحرانی شده است و اختلافات وتضاد و رقابت میان 3 نهاد علنی و مهار ناپذیر شده است .از سوی دیگر تحریم ها وبحران هسته ای تبدیل به طناب دار وچارپایه ی آن شده است . طوریکه طناب بردور گردن  رهبر دارد تنگ تر می شود و منجر به فشار ناشی از خفگی شده است . بنابراین دستگاه وزارت بدنام اطلاعات وسازمان اطلاعات و امنیت پاسداران  و امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با دروغ نامه ی کیهان وخبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس بطور موازی و همآهنگ علیه ی دشمن اصلی یعنی مجاهدین بسیج شده اند تا از همه امکانات تبلیغاتی وتهدید و خبرهای دروغ وسناریوهای ساختگی از درون وبرون مرز علیه ی مجاهدین فعال شوند . برای اینکه  عجیب وحشتی از خروج نام مجاهدین از توی لیست سیاه وزارت امور خارجه آمریکا دارند. برای همین پاسدار سربازجو حسن شریعتمداری همکار سعید امامی مجبور شده  است دست به خودزنی ومهره سوزی بزند و آشکارالو دهد پشت سناریو سازی های سایت ها و وبلاگ های اینترنتی وابسته به وزارت اطلاعات کیست که در همه جا حضور دارند وبا کد مشترک فرقه رجوی و توهین های رنگ و وارنگ کردن واتهام به مسعود ومریم رجوی زدن  اجرای نقش می کنند .البته برای رد گم کردن گاهی لعاب وطن پرستی دوآتشه هم چاشنی می شود  .  بهرحال پاسدار شریعتمداری بدون توجه به ترور های مخالفین در برون مرز وقتل عام  زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 60 وقتل های زنجیره ای وحتی قتل های بازداشتگاه کهریزک 88   که نام رژیم بانکدار تروریست جهانی نامتعارف را در رأس رتبه ی اول جهانی محکومیت مستمر حقوق بشر قرار داده است. ولی از روی استیصال یک نمونه مشابه کار یا توطئه ی مشترک ارگان های اطلاعاتی وتروریستی وتبلیغاتی علیه ی مجاهدین در دروغ نامه ی کیهان به نمایش گذاشته که از موضع فرافکنی تلاش مذبوحانه کرده تا  جای قاتل با مقتول عوض شود.  
باور کنید ارزش  دو سه دقیقه وقت صرف خواندن این شعر داره باور ندارید آزمایش کنید.  26 فروردین 91
يك عضو جدا شده گروهك تروريستي منافقين، مريم رجوي را علت اصلي قتل و خودكشي شماري از اعضاي اين سازمان معرفي كرد.مجيد روحي در سايت «صداي جداشدگان» نوشت: مريم رجوي به خاطر خواهرش كه سيانور خورد و مرد، داراي امتياز در سازمان شد. او فقط 15 روز در فرانسه بازداشت شد در حالي كه در آن 15 روز حتي يك سيلي هم نخورد كه اگر مي خورد، درك مي كرد دستور زنداني كردن و شكنجه و اعدام يا اعدام مصنوعي اعضاي سازمان از سوي او يعني چه و آنها چه كشيدند. او بود كه فرمان زنداني كردن اعضا و شكنجه كردن اعضا و اعدام اعضا را صادر ميكرد. او فرمان سر به نيست كردن اعضا را به شكلها و سناريوهاي مختلف صادر مي كرد. او نفرات ناراضي فرقه رجوي را به زندان ابوغريب مي فرستاد در قسمت امانتي هاي فرقه(!) او با انقلاب ايدئولوژيكش در فرقه رجوي نسل كشي به راه انداخت. رجوي جوانان را مغزشوئي ميكرد و براي اعمال تروريستي به داخل ايران مي فرستاد. وي مي افزايد: مريم رجوي به تيمهاي حذف دستور مي داد نفرات ناراضي را در مرز روي ميدان مين رها كنند اگر كشته نشد از پشت به رگبار ببندند. او 6 مرداد فاجعه انساني در اسارتگاه اشرف به راه انداخت و تعدادي از نفرات را بي گناه به كشتن داد. سر كرده فرقه از تحريم مردم ايران با دمش گردو مي شكند و از خوشحالي درخودش نمي گنجد.اين عضو جدا شده منافقين تاكيد كرده است: خانم رجوي! ما جداشدگان شما و شوهرتان را تا هنگام مرگ دنبال خواهيم كرد. شما دست كمي از ژنرال پينوشه نداريد.در همين حال يكي ديگر از جداشدگان سازمان در وبلاگ «رجويه» نوشت: چرا مسعود رجوي فراري است و محل اقامت او نامعلوم است؟ آيا او بخاطر زنداني و شكنجه كردن بيش از 500 عضو ناراضي سازمان در اشرف در سال 1373 و ارتكاب جنايات و ترورهاي فراوان و متنوع در سطح ايران و جهان، از ترس دستگير شدن، فرار را بر قرار ترجيح داده است و آيا اين فرار، به معني تاييد همه اتهامات نيست؟ اگر مجاهدين فكر مي كنند پنهان شدن رجوي براي نجات جانش صورت گرفته، مگر الان كه مريم رجوي از انظار غائب نيست جانش در خطر است؟