تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

آنگونه تق بر نامه و عملکرد کودتا گران خاموش و خزنده و اهداف اقتصادی شکست خورده ی دولت نهم در آمده است و پته لوطی جماران کار گزار اهداف سپاه پاسداران و گماشته اش احمدی نژاد چاقو کش در آمده است که حاصل 4 ساله ی دولت مکتبی و مدعی امام زمانی و کابینه ی 70 میلیونی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و صد البته با ادعای مخالفت و دوری جستن از شیفتگان قدرت و عاشق خدمت وارونه شده است که بازده ی این مد عیان اصول گرائی مکتبی وجنگ افروز و دین فروش ، خیلی غارتگر و دروغگو تر از رقیب مد عیان دوم خردادی از آب در آمده اند. آنگونه که حتی قادر نیستند تا که بگویند 200 میلیارد در آمد فروش نفت کجا رفته است؟ بدتر اینه هرروز شکاف عمیق طبقاتی گسترده تر می شود و وضعیت اقتصادی کشور نا بسامان تر و اوضاع معیشتی مردم ایران بد تر می گردد.

اما لوطی جماران با دهان کجی کردن به مردم ایران و با نمک پاشیدن بر روی زخم مزمن 30 ساله ی محرومان و تهی دستان مشغول اجرای ادا و اطوار و شلک در آوردن می باشد . چونکه یک سال را سال عدالت امام علی و مبارزه با فقر و رشوه و بیکاری و تبعیض می نامد . یک سال را سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی می گذارد . اکنون نیز که بهای نفت کاهش یافته است و بودجه ی تنظیم شده سال آینده با کسری فاحش مواجه می باشد و اکثریت مردم ایران در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و نرخ حد اقل دستمزد کارگران تعیین شده تقریباً 4 برابر کمتر از نرخ حداقل دستمزد فقر 850 هزار تومان می باشد . ولی لوطی جماران ادعای اصلاح در صرفه جوئی کرده است تا شاید راه چاره مشکل باشد و موجب عبور از بحران و ورشکستگی طرح های اقتصادی و مالی دولت نهم شود که رئیس پاسدار چاقو کشش عربده می کشید که مصوبه های تحریم های شورای امنیت سازمان ملل از نظر ملت ایران ورق پاره های بی ارزشی می باشند که هیچگونه تأثیر ندارند . حتی با گفتمان لمپنی � پاسداری در دفاع از پروژه ی هسته ای خطاب به اعضای شورای سازمان ملل می گفت آنقدر قطعنامه صادر کنید تا که قطعنامه دان تان درد بگیرد .

البته برای رژیم ضد مردمی بر بر منشش و تاریک اندیش و جنگ افروز و دین فروش که از رأس تا ذیلش آلوده به فساد و غارتگری و رانتخواری و رشوه و تبعیض و حق کشی می باشد . مگر غیر از اینگونه بر خورد کردن ها و دروغ گقتن ها ووعده های وارونه ی سر خرمنی دادن ها توقع دیگری می رود ؟ چونکه شرایط کنونی وصیت به ارث رسیده از خمینی شیاد عوامفریب است که با تزویر و فریبکاری و نیرنگ و دروغ این رژیم منحوس و ضد بشری را بنیا ن نهاد و جانشین و پیراون شان همین وصیت وی را که گفته بود هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام را دنبال کرده و می کنند . زیرا که نتایج این عملکرد 30 ساله آنگونه عیان شده است که نیاز به بیانش نیست . چونکه جای آزادی و عدالت و حاکم شدن مستضعفان و پا برهنگان و محرومان اکنون نه مخالفان بر انداز که خواهان تغییرات دمکراتیک و سر نگونی این رژیم تروریستی آخوندی و جدائی دین از حکومت می باشند . یا دگر اندیشان که همین هدف را با شیوه ای دیگر دنبال می کنند . یا اینکه سایر منتقدان حکومتی که همچون مدعیان اصلاح طلبان که هنوز هم بر طبل اصلاحات دروغین درون رژیم تغییر و اصلاح نا پذیر می کوبند . در صورتیکه با متهم کردن شان به عنوان شاه سلطان حسین معرفی می شوند و همسو با دشمن بیگانه آمریکا متهم می شوند . زیرا که طبق فتوای لوطی جماران دشمن شناس نمی باشد و مرز با دشمن را مخدوش کرده اند .

یا اینکه حامیان دولت نهم که مورد تأئید لوطی جماران سپاه پاسداران می باشد بد لیل رقابت و اختلافا درون باند های مافیائی اگر یکی به نام عباس پالیزدار یافت شود . چون که به دلیل اینکه در دانشگاه همدان اسامی 44 دانه درشت غارتگر و مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال را اعلام و افشا کرد. ولی در جا بر زندان افکنده و باز جوئی شد تا هم نام این اسامی غارتگران حامی و یاران و نمایندگان افشا شده نزدیک لوطی جماران از اذهان عمومی خارج شود و ه عبرت برای دیگران شود تا که کسی دیگر جرأت نکند که دست به عملکرد مشابه بزند . گرچه این اقدام افشا گری پالیز دار اکنون گفته می شود که منجر جا به جائی و بر کناری رئیس انتصابی قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه تبعیض شده است .

بلی اکنون شرایط آنگونه تحمل ناپذیر و منقبض و سر کوبگر و خفقان آمیز شده است که یکی از آقا زاده ها به نام مهدی خزعلی صدای اعتراضی از بی عدالتی وعدم آزادی و دروغگوئی های رایج در جامعه بلند کرده است و پیرامون قتل امید رضا میر ضیافی به خانواده اش تسلیت گفته و ضمن افسوس خوردن نسبت به جهل مسئولین معترض شده است که چرا مسئولین خجالت نمی کشند و عدل علی را هم همچون دین ومذهبی و نام ملت مورد سوء استفاده قرار داده اند؟ و پرسش کرده است که مگر مسئولین چه انجام داده اندکه جوانان شاداب دستگیر و به زندان برده می شوند وجنازه اشان تحویل خانواده های شان داده می شود ؟ یا اینکه سئوال کرده چرا آنگونه اقدام شده است که فر زندان کسانی که علیه ی رژیم گذشته گذشته ایستادند و مبارزه و انقلاب کردند. و لی اکنون فر زندان اینان خواهان سر نگونی انقلابی رژیم تروریستی آخوندی شده اند؟ به خصوص سخت به دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و ضد عدالت و دشمن آزادی قضائیه تاخته است که این چگونه قضاوت و حکم کردنی می باشد که به خاطر کشتن زهرا کاظمی موجب تخریب و تیره شدن رابطه با دولت کانادا شد ؟

همچنین پرسش کرده است که این چگونه آزادی است که جزای نوشتن مرگ است؟ و افزوده چرا جایگا ه جرم سیاسی مشخص نشده و هیئت منصفه در کار نیست؟

همینطور سئوال کرده که چرا نگریسته نمی شود که شاید اشتبا در خود مسئولین ومجریان باشد که باعث شده جوانان را به این جهت سوق داده شوند؟ آنگاه پس از نام بردن و کشتن شدن خانم زهرا کاظمی ایرانی تبعه ی کا نادا به دستگیری دانشجوی کرد سنند جی لطف اللهی پرداخته که پس از ربودن و شکنجه و کشته شدن با قبر سیمانی ضخیم تحویل داده شد . یا به زهرا بنی یعقوب اشاره کرده تا که دو باره به امید رضا میر ضیافی به عنوان سال اصلاح رسیده است . البته تأکید کرده که با وی هم عقیده نمی باشد و انتقاد به نوشته های وی دارد. چونکه برای انقلاب تلاش کرده و گفته همچنان نیز به این تلاش خودش ادامه می دهد . ولی افزوده سکوت کردن در برابر آفت های انقلاب را یک نوع بی عدالتی می داند و ادامه داده است که برای آزادی انقلاب شد تا دیگر زندان و سیاهچال و سلول انفرادی نباشد . البته افزوده که مهمترین بخش آزادی ، آزادی بیان و اندیشه است . جالب تر اینکه تأکید نموده است کسانی که جوانی را به مسلخ برده و جنازه اش را تحویل خانواده اش داده اند اینان مجرم هستند ونه آن جوان مقتول.

در خاتمه اینکه همانگونه که نوشتار اشاره شد که شرایط آنگونه منقبض و خفقانی شده است که یکی آقا زاده ها اینگونه به فغان آمده و صدای اعتراضی بلند کرده و خواهان آن شده است که می بایست همگان اعتراض کنند گرنه این شتر دیر یا زود درب خانه ی منتقدان دیگر هم می خوابد تا سهم جوهر و... در سال اصلاح صرفه جوئی نصیب شان شود . حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که مردم ایران چه دل خونی از جنایتکاران حاکم دارند و در 30 سال گذشته چه میزان ظلم و ستم و زور و اجحاف در حق شان شده است؟ بد تر اینکه چرا می بایست که حاکمان این رژیم پدر خوانده ی تروریسم جهانی همسو و همتراز مردم در بند ایران واقع شوند و پیام نوروزی برای شان ارسال شود.

هوشنگ � بهداد
فروردین11 ماه سال 1388
ازهم تأکید اخراج و جا به جائی مجاهدین اشرف از سوی مشاور امنیت ملی عراق
پس از اینکه پیام نو روزی اوباما رئیس جمهور آمریکا به مردم ایران و سران رژیم تروریستی آخوندی که داده شد ولی واکنش های گوناگونی را در بر داشته است . ازآن جمله لوطی جماران در سخنرانی نوروزی خود در صحن امام رضا در مشهد گفت که در این پیام تغییری دیده نمی شود. زیرا که با همان لحن سابق اشاره به توقف غنی سازی اورانیوم و عدم صدور تروریسم و بنیاد گرائی شده است . سپس علی لاریجانی این مهره ی انگلیسی در دیدار خود با آیت الله سیستانی در نجف گفت که پیام اوباما زیبا است ولی مشکلی را حل نمی کند . آنگاه رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران گفت که پیام اوباما تبلیغاتی است و تأکید کرد که آمریکا نه در شعار و پیام ، بلکه باید در عمل واز طریق مذاکره و آزاد کردن دارائی ها معضل را حل کند و عذر خواهی از گذشته کند .
اما در پشت پرده خبر های دیگری هم جریان دارد . از جمله اینکه وزیر امور خارجه آمریکا در برزیل گفت که دست هایش را به سو ی ایران دراز کرده است . اکنون نیز خبر گزاری فارس به نقل از رئیس جمهور بر زیل نقل قول و گزارش داده است که بی صبرانه منتظر دیدار پاسدار چاقو کش احمدی نژاد در بر زیل می باشد تا که دستان دراز شده را بگیرد و فشار دهد.
همچنین خبر دیگر این است که گزارش شده است که برای اولین بار یک مقام بی نام ونشان امام زمانی رژیم تروریستی آخوندی در اروپا با یکی از اعضای ناتو دیدار داشته است که پیرامون شرکت در کنار آمریکا پیرامون مذاکره افغانستان است . عجیب تر اینکه پس از سفر پاسدار علی لاریجانی انگلیسی به عراق و انتقال دادن پیام ویژه نا گهان موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق باز وارد صحنه شد و از جا به جائی و اخراج و دستگیری و محاکمه ی اعضا و فرماندهان مجاهدین سخن گفته است و دلیل این پیگیری را ناشی از بهبود رابطه ی تهران و بغداد دانسته است . یعنی تکرار و تداعی در خواست گنجانیدن نام مجاهدین در لیست گروه و سازمان ای تروریستی از سوی اتحادیه اروپا می باشد که مجری کار گزارش آیت الله جک وزیر امور خارجه ی اسبق دولت فخیمه ی انگلیس بود .
مشخص نیست سیاست یا بازی که آمریکا از طریق ارسال پیام نوروزی شروع کرده است به کجا ختم خواهد شد که از طریق دریافت رهنمود لابی ها و مأموران اعزامی به آمریکا دنبال شده است که بر گردان و باز سازی شده شگرد های تبلیغاتی شکست خورده ی سالیان پیشین می باشد که اکنون اینگونه تکرار شده است ؟ به نیت اینکه شاید راه حلی برای بحران آمریکا در افغانستان و عراق از طریق حمایت و همکاری رژیم تروریستی آخوندی به وجود آید . غافل از آنکه رژیم تروریستی آخوندی تغییر و اصلاح ناپذیر نیاز شدید به صدور تروریسم و بنیاد گرائی به برون مرز و سیاست دخالت گری دارد. برای اینکه رژیم تروریستی آخوندی بحران زا و بحران زی ضمن اینکه بدون تولید بحران در داخل و صدورش به برون مرز قادر به بقای حکومت ننگین خودش نمی باشد . از طرف دیگر صدور اینگونه بحران سازی و جنگ افروزی و مداخله گری در امور داخلی سایر کشورهای همجورار و منطقه ی خاورمیانه چتر سیاست پشتیبانی و امنیتی پیگیری طرح یا پروژه ی دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. برای همین بیشتر دشمنی که با مجاهدین به خصوص ساکنین شهر اشرف دارد . زیرا که به دلیل افشا کردن اهداف پنهان دسترسی به سلاح هسته ای و مانع شدن از صدور بنیاد گرائی به عراق و تسلط کامل بر این کشور است که چرا تا کنون اجازه داده نشده است عراق بطور دربست به سرپل و مر کز ثقل صدور تروریسم و بنیاد گرائی به منطقه ی خاورمیانه تبدیل شود . مهمتر اینکه حضور مجاهدین ساکن اشرف موجب شده است تا که طرح توطئه ی مخالفت با تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا رژیم تروریستی آخوندی با شکست مواجه شود . هم اینکه عواملش در انتخابات شورای استانی در عراق شکست سختی خوردند و بر موج اعتراضات سیاست دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی عراق افزوده شد .
بنا براین در شرایطی که رژیم تروریستی آخوندی در اوج نا مشروعیت داخلی قرار دارد آنگونه که مجبور شده است برای کنترل فضای نارضایتی عمومی جامعه را به دو ار گان سر کوبگر و بد نام سپاه پاسداران و بسیج سپرده شود . همچنین هنگامی که رقابت و تضاد جناح و باندهای مافیائی غارتگر و دزد غالب و مغلوب بسیار بالا گرفته است . طبیعی است که نیاز فراوان به پیام نوروزی اوباما می باشد تا بطور همه جانبه بصور موافق و مخالف با آن مانور تبلیغاتی - تهدیداتی داده شود . آنگونه که سال جدید بنام سال اصلا ح خوانده شده است . البته اصلاحی که از همان ابتدای آغازش با ضرب و شتم و سانسور و خفقان ووحشت و بگیر وببند و باز داشت ها و زندان و قتل و کشتن زندانیان سیاسی شروع شده است .
از طرف دیگر فشار و توطئه های همه جانبه علیه ی مجاهدین مقیم اشرف نیز مجدانه دنبال و افزایش یافته است و با مهره ی آلت لوطی جماران، عضو سپاه بدر موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق علیه مجاهدی شهر اشرف بازی جنگ روانی و شیطان سازی علیه ی مجاهدین در دستور کار قرار گرفته است که گذشته از اعتراف ضعف و زبونی در برابر مجاهدین می باشد. از سوی دیگر به وضوح زیرآب ادعای قدرت جهانی بودن رژیم تروریستی آخوندی زده شده است که می خواهد ساختار جهانی را تغییر دهد و فرهنگ و اقتصاد بسیجی به جهان صادر کند تا که معضل بحران مالی و اقتصادی آمریکا و جهانی را حل کند. اما اکنون آنچنان در برابر مجاهدین دچار استیصال و در ماندگی شده است . به ویژه کابوس وحشت از مجاهدین ساکن اشرف خواب از چشمان حاکمان رژیم تروریستی آخوندی ربوده است که برای چاره جوئی می بایست مدام می بایست پیک های ویژه تهران � بغداد فعالانه در حال تردد باشند .
بهر حال خطاب به مشاور امنیت عراق و سران رژیم تروریستی آخوندی و مقامات آمریکائی باید گفت که با اینگونه ترفند ها و زد وبند ها نمی توان هم مجاهدین را وجه المصالحه قرار داد و نا دیده گرفت یا اینکه سرشان را بر زیر آب برد . چون گذشته از ده ها سال پیشینه ی مبارزاتی و پایگاه گسترده ی مردمی که اینان دارند با این دوز وکلک وتوطئه های علنی و پنهانی محو شدنی نیستند. برای نمونه ضرورت دارد که به یک مورد اوایل انقلاب اشاره شود . یعنی هنگامی که ستاد مجاهدین در تهران مورد یورش و حمله کمیته و چماقدران واقع شد. ابوالفضل قاسمی که استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران بود و نماینده سرخس برای مجلس دوره ی اول شد البته راهش ندادند و گویا بعداً نیز دستگیر و اعدام شد. وی که عضو حزب ایران وابسته به جبهه ی ملی بود. آن زمان گفت که ستاد کوچک ما می تواند متعلق به مجاهدین باشد . همچنین افزود که قلب هر ایرانی یک ستاد برای مجاهدین است .
اما عجیب است که اکنون رادیو فردا این خبر از عراق به نقل مشاور امنیت عراق موفق الربیعی را مخابره کرده است که گفته است: "ساکنان پایگاه اشرف به محل ديگری منتقل می شوند " از سوی دیگر همین رادیو این خبر را نیز باز تاب داده است : "امنیت داخلی ایران به سپاه و بسیج سپرده می‌شود" که به وضوح می گوید اوضاع رژیم تروریستی آخوندی چگونه خراب و متزلزل است. همچنین ضریب وحشت از مردم ناراضی تا کجاست و دلیل تقاضای سران رژیم بربر منش و تاریک اندیش پدر خوانده ی تروریست جهانی آخوندی برای فشار بر روی مجاهدین ساکن شهر اشرف و تأکید اخراج یا جابجائی و محاکمه کردن بر خی از فر ماندهان مجاهدین از سوی عضو سپاه بدر موفق الربیعی چیست؟
در خاتمه اینکه مثل روز روشن است تا زمانیکه تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران نشود . نه اینکه اینگونه پیام دادن های اوباما که آن روی سکه ی دیدار پنهانی مک فارلین با رفسنجانی در سال 65 در تهران می باشد . مشکل گشا نخواهد بود ، بلکه شرایط را هم علیه ی مردم ایران بدتر می کند و هم ضریب دخالت گری سران رژیم تروریستی آخوندی در کشور های منطقه بیشتر افزایش داده خواهد شد و هم اینکه میزان طلبکاری و باج خواهی ها از آمریکا فزون تر خواهد شد . بد تر اینکه بصورت عریان و علنی تر از پروژه ی هسته ای دفاع و تبلیغ خواهد شد و اصرار بر بر سمیت شناختنش می شود . یعنی اینکه نه چیزی عاید مقامات آمریکائی نمی شود ، بلکه فضای بی ثباتی و ناامنی کشور های منطقه به خصوص عراق و افغانستان بدتر خواهد شد و بحران کنونی پاکستان هم می تواند سر نوشت بد تر از این دو کشور داشته باشد . زیرا که اینگونه سیاست ها طبق تجربه ی 30 سال گذشته بازهم موجب تقویت بیشتر مرکز و کانون اصلی بحران آفرینی و صدور آن به منطقه یعنی رژیم تروریستی خواهد شد.
هوشنگ � بهداد
هشتم فروردین سال 1388
کتمان کردن ها و نادیده گرفتن و ناگفته های پیام نوروزی اوباما رئیس جمهور آمریکا

پیام نو روزی اوباما رئیس جمهور آمریکا اعتراف به سیاست شکست خورده ی گذشته است که از سوی دولت مردان و اهل سیاست و مقامات آمریکائی تا کنون در برابر رژیم تروریستی آخوندی اتخاذ کرده و اجرا شده است که پیوسته تلاش شده به روش چند گانه دنبال شود . البته نقش تعیین کننده در سیاست خارجه ی آمریکا نسبت به رژیم بربر منش و تاریک اندیش آخوندی را لابی های دو جانبه حامی این رژیم تروریستی آخوندی ترسیم کرده اند که حاصلی جز شکست برای آمریکا در بر نداشته است .

اکنون اوبا ما نیز با مشورت لابی های حامی رژیم تروریستی آخوندی از آن طرف بام افتاده است . زیرا با تکیه شعار تغییر خود و به این نیت و امید پیام نوروزی چند جانبه داده است . تا شاید مشکل گشا باشد وموجب ذوب شدن جاده یخ زده و لغزان و خطرناک میان دو کشور شود. یا اینکه موجب حمایت بیشتر جهانی علیه ی رژیم تروریستی آخوندی شود . اما نباید فراموش کرد و نادیده گرفت اکنون مردم ایران در کنار حاکمان جنایتکار رژیم آخوندی قرار داده شده است که بیش از 55 بار امضای محکومیت نقض مستمر حقوق بشر نمایندگان آمریکا بر پای تصویب نامه های محکومیتی در مجمع عمومی سازمان گذاشته شده است که رژیم تروریستی آخوندی را مفتخر و پیشتاز رکوردار جهانی نقض حقوق بشر کرده است . بدتر اینکه این رژیم تروریستی آخوندی پیشتاز کشتن و مجروح کردن نظامیان آمریکائی در افغانستان و عراق پس از اشغال نظامی این دو کشور می باشد و هرروز تأکید می کند که نظامیان آمریکائی باید از افغانستان و عراق اخراج شود.

مهمتر اینکه 30 سال است که رژیم نامشروع و ضد مردمی آخوندی با ابزار دشمنی و مبارزه با آمریکا توانسته است که هم مخالفان و دگر اندیشان داخلی و هم رقبا را از صحنه حذف کند و صدای معترضان را خاموش نماید تا که بتواند به بقای ننگین خودش ادامه دهد .

زیرا که رژیم تروریستی آخوندی فقط با ابزاری کردن دین و عوامفریبی و دین فروشی و غارتگری و جنگ افروزی و تهدید وترور و سرکوب و خفقان به بقای ننگین خود ادامه داده است . یعنی اینکه اکنون که بیش از گذشته نا مشروع و ضد مردمی شده است و ضریب نارضایتی مردم به خصوص جوانان و دانشجویان بسیار بالاست . به خصوص اینکه رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری که در جامعه بیداد می کند و رقابت و تضاد های جناحی و باندی بالا زده و بر جسته شده است . بد تر اینکه سپاه پاسداران وارد صحنه ی قدرت اجرائی شده است و تأسیسات هسته ای را در اختیار خود دارد و اهداف دسترسی به سلاح هسته ای را سخت دنبال می کند . چونکه برای پشتوانه ی قدرت و ثروت و تضمین بقای رژیم تروریستی آخوندی و اهداف تجاوز گرایانه در منطقه و جهان نیاز شدید به داشتن بمب اتم دارد . البته چاشنی مکملش پیگیری سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی می باشد که هر گز زیربار هیچ ترفند پیام نوروزی نمی رود و هیچگونه تهدید و فشاری قادر نیست تاکه رژیم تروریستی آخوندی جنگ افروز و نا مشروع را وادار به تسلیم کند تا از این دو هدف تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای و صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی سیر کشور ها کوتاه بی آید واز این اعمال دست بر دارد و خود را خلع سلاح کند و بهانه و چماق علیه ی مردم معترض و ناراضی اخلی و باج گیری بیرونی را از دست بدهد و خود را در مقابل موج تهاجم مردم ناراضی و خشمیگین بی دفاع کند که 30 سال است با بهانه و سرکوب گیری های گوناگون پرداخت مطالبات انباشت و پرداخت نا شده اشان را نه اینکه نه پرداخته ، بلکه با سرکوب معترضان را مجبور به خاموشی کرده است. پس هر گز با عقب نشینی کردن از دو هدف ترسیم شده از سوی پیام نو روزی اوباماما موافقت نمی کند تا شرایط فروپاشی و سر نگونی را خود آماده کند.

ناگفته نماند که این همان حلقه ی مققوده ایست که مشاوران و لابی های مشورت دهنده به او باما به دلیل منافع مادی و دریافت حق و دستمزد دلالی خود تلاش مذ بوحانه می کنند تا که بازگوئی حقایق را کتمان کنند و با پاک کردن صورت مسئله آدرس غلط دهند تا با سیاست فرصت سوزی بتوانند شرایط دسترسی به سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی را آماده کنند . زیرا که شاهدیم بر خلاف پیام شفاف لوطی جماران که در پیام نوروزی در مشهد خطاب به رقیب دوم خردادی ها و اوباما رئیس جمهور آمریکا به نقل از سایت رجا نیوز این چنین داده شد:

" ایشان خطاب به نامزدهای فعلی و آتی انتخابات افزودند: توجه کنید که انتخابات فقط ابزاری برای در دست گرفتن قدرت نیست بلکه وسیله ای است برای ارتقای توان کشور، افزایش اقتدار ملی و آبرومند کردن ملت، بنابراین در تبلیغات و رفتار خود به این مسائل اهمیت دهید و مبادا کسی در فعالیت انتخاباتی خود به گونه ای حرف بزند و رفتار کند که دشمن را به طمع بیاندازد.رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان در اجتماع عظیم زائران حرم رضوی به موضوع ایران و امریکا پرداختند.ایشان مواجهه و نوع تعامل با دولت ایالات متحده امریکا را از اول انقلاب آزمونی بزرگ برای ملت ایران و جمهوری اسلامی خواندند و با اشاره به بدرفتاری و دشمنی مستمر دولتمردان امریکایی چه جمهوریخواه و چه دمکرات با انقلاب اسلامی و ملت ایران افزودند: تحریک مخالفین و کمک به حرکت‌های تجزیه طلبانه و تروریستی نخستین کار امریکاییها در خصومت با جمهوری اسلامی بود که این سیاست هنوز هم بر اساس اطلاعات کاملاً موثق، با ارتباط عناصر امریکایی با عناصر شرور مناطق مرزی ایران و پاکستان ادامه دارد."
اما لابی های داخل ایران و مقیم آمریکا همچنان ذوق زده شده وهورا کشان مشغول تلاش ومانور دادن تبلیغاتی پیرامون پیام نوروزی او با ما رئیس جمهورآمریکا می باشند. تا هر طوری شده از این نمد برای خود ولوطی جماران کلاهی بسازند و کلاه گشاد بر سر مردم ایران رفته را پائین تر بکشند تا بازهم نبینند و نشنوند که پشت پره چه خبر است؟

بهرحال از سوی دیگر گذشته از اینکه سفر پاسدار علی لاریجانی به نجف و دیدار با آیت الله سیستانی ادامه و مکمل سفر روباه مکار رفسنجانی بساز و بفروش به عراق می باشد که پس از پیام نوروزی اوباما انجام شده است. اکنون که این پیک ویژه همچون کریسمس سال گذشته که به مصر سفر داشت . حاوی انتقال پیام ویژه ی داعی جان آخوند جوادی آملی امام جمعه موقت قم و لوطی جماران و رفسنجانی برای آیت الله سیستانی در نجف است که پیرامون تقاضای فشار اخراج نیروهای نظامی آمریکائی و مجاهدین از عراق می باشد که دخالت گری آشکار در امور داخلی عراق می باشد . از طرف دیگر اعلام موضع وی تکمیل و تأئید کننده ی پاسخ منفی لوطی جماران است که در پاسخ پیام نوروزی اوباما به مردم ایران و رهبران رژیم بربر منش و تاریک اندیش و نامشروع آخوندی داده شده است که با الگو برداری سیاست پیر روباه مکار بساز و بفروش رفسنجانی با دست پس کردن و با پا پیش کشیدن دنبال شده است . همینطور با رهنمود گرفتن از تز اخوی انگلیسی محمد جواد لاریجانی است که معاون حقوق قضائی بین المللی آخوند دزد و غارتگر هاشمی شاهرودی عراقی می باشد که گفته در ته دوزخ هم می شود با دشمن مذاکره کرد که این تز هم به پیام اصلی افزده شده است که خبر گزاری رسمی حکومتی ایرنا در مورد این سفر اینگونه گزارش داده است :

"لاریجانی: مشکلات ایران و آمریکا عاطفی نیست که با تبریک گفتن حل شود.ايرنا : �مشکلات ایران و آمریکا، مشکلاتی عاطفی و احساسی نیست که با تبریک گفتن و یا با کلمات حل شود.� این جملات علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران است که امروز در واکنش به پیام نوروزی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در نجف ابراز کرد.به گزارش ایرنا، لاریجانی روزچهارشنبه 5 فروردین ماه، پس از دیدار با آیت‌الله سیستانی در جمع خبرنگاران، درباره روابط ایران و آمریکا وموضع ایران در برابر پیام تبریک سال نو اوباما گفت: �ما قصد نداریم موضعی سخت یا نرم در برابر این رویداد جدید اتخاذ کنیم. بلکه ما اعتقاد داریم این مسائل باید با آرامش و بدون شتابزدگی پیگیری شود."

در حقیقت اینگونه موضع اتخاذ کردن که یک وجه ی آن مربوط به تبلیغات نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد . اما بعد دیگرش عکس بر گردان تجربه ی 30 ساله بازی کردن و سرکار گذاشتن مردم ایران و قبضه قدرت و انحصاری کردن آن با بهانه ی مبارزه با آمریکا ست که ادامه داشته است که از تاریخ 13 آبان ماه سال 1358 اشغال سفارت آمریکا در تهران شروع شد که اکنون قرار است آن روی این شوی دراماتیک 30 ساله به شیوه ای دیگر برروی صحنه ی نمایش برده و اجرا شود که همچون تجربه ی 30 سال گذشته نه اینکه هر گز به نفع مردم ایران و منطقه نبوده است ، بلکه دقیقاً معکوس آن بوده است . زیرا که چشم دوختن به جناحی از حکومت یا امید واهی به تغییر داشتن درون رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر است که از زمان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 تا حال اینگونه دنبال و تکرار شده است که رادیودویچه له آلمان و سایت خبررسانی سلام چنین گزارش داده اند:
"اللواء: ایران و آمریکا در بیروت مذاکره کرده‌اند.دويجه وله : روزنامه‌ی "اللواء" چاپ بیروت در شماره‌ی دیروز (سه‌شنبه، ۲۴ مارس) خود نوشته است که نمایندگان ایران و آمریکا اخیرا دوبار با یکدیگر مخفیانه دیدار کرده‌اند، دیدار نخست در سفارت آمریکا در شمال بیروت بوده و دیدار دوم در سفارت ایران واقع در جنوب بیروت. روزنامه‌ی �اللواء� این خبر را به نقل از �منابع مطلع� نوشته است.سایت اصلاحات فیلتر شد.سلام : مدير سايت اصلاحات از فيلترينگ سايت خود در برخي از نقاط كشور خبر داد.عباس پازوكي مدير سايت اصلاحات گفت: این فيلترينگ در حالی است که تا کنون از جانب هیچ یک از نهادهای مسئول در این رابطه تماسی با مدیران سایت اصلاحات گرفته نشده و حتی از سوی دبیرخانه کمیته فیلترینگ نیز ایمیلی برای سایت ارسال نشده است .وي با بيان اينكه سایت اصلاحات گزارش خود را از پیگیری‌های قانونی این موضوع بی پرده با خوانندگان خود در میان خواهد گذاشت، اظهارداشت: بنا به گزارش‌هاي ارسالي در برخی شهرستانها کاربران سایت اصلاحات با این پیغام روبر می شون : مشترک گرامی! دسترسی به این سایت امکان پذیر نیست"
در خاتمه اینکه یکبار دیگر تأکید می شود که عجیب است دستگاه دیپلماسی امور خارجه ی آمریکا نسبت به رژیم تروریستی آخوندی چه ساده مورد بازیچه و اسیر لابی های د و جانبه ی آمریکائی � ایرانی قرار گرفته است . بطوریکه در 30 ساله گذشته دربست بر ضد منافع مردم آمریکا و ایران حرکت کرده است ؟ زیرا که این سیاست اتخاذ شده تا حال درست موجب تقویت حکومت نا مشروع و ضد بشری رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و بحرانی و ناامن وبی ثبات کردن منطقه خاورمیانه تمام شده است . همچنین سبب بحرانی شدن وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم ایران و فاجعه آمیز بودن نقض مستمر حقوق بشر و افزایش خفقان و ارعاب و سر کوب در جامعه شده است آنگونه که شرایط هر سال بدتر از سال قبل شده است . ولی با کمال تعجب شاهدیم که این تجربه ی تکرار ی و شکست آزمون شده ی 30 ساله برای مقامات آمریکائی هنوز موجب عبرت و پند آموزی شان نشده است . برای اینکه همچون اسب عصاری بر دور خود چرخیده و به شیوه های گوناگون تکرار شده که اکنون نیز بصورت پیام نوروزی نمونه بازسازی شده اجرا شده است. بدتر اینکه با توهین کردن به شعور و فهم ودرک مردم ایران و سوء استفاده کردن از میزان علاقمندی اشان که به فرهنگ و آئین و رسومات ملی و باستانی به خصوص محور نو روز دارند که خمینی شیاد جنگ افروز با دهان کجی به مردم ایران ، خواهان حضور و بر گزاری جشن نوروز مردم ایران در گورستان هاشد. اکنون نیز این مردم در کنار جانشین و پیروان خمینی شیادموردخطاب پیام نوروزی رئیس جمهور آمریکا واقع شده اند که خطای بزرگ دیگر سیاست مماشات گرایانه ی آمریکا است .


هوشنگ � بهداد
فروردین ماه6 سال 1388

نقد و بررسی " همچنان اميدواريم" روزنامه ی جمهوری چهار شنبه 28 اسفند ماه سال 1387
به جای پیام نو روزی و اعتراف به عدم برآوردن کردن مطالبات مردم ایران ، انتقاد شده که در چرا در سیاست خارجی بر خورد با مراکش و عربستامن و کانادا و... اهمال کاری شده است "

ملای سرمقاله نویس بر خلاف همتای یادداشت روز نویس خود در ورق پاره کیهان از دو نگاه به ارزیابی عمکرد داخلی و بیرونی رژیم تروریستی آخوندی در سال 78 بر خورد کرده است . البته با چاشنی عنوان منصفانه نسبت به بر سی مسائل به برخی انتقادها نیز اشاره ای داشته است تا که بقول خودش بدور از تفریط و افراط گری ها باشد و توانسته باشد در ارزیابی سیاست عملکرد و کارنامه ی برون مرز البته بدون دخالت مردم و نقش آنان هذیان گوئی کرده باشد و روند موفقیت ها که جدا از جنگ افروزی و صدور تروریست و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور های منقطه و مخالفت با مذاکرات صلح منطقه و دفاع از پروژه ی هسته ای نمی باشد را اینگونه ترسیم کرده است :

"بي ترديد نظام جمهوري اسلامي به دليل حفظ مواضع اصولي خود در سياست خارجي و تاكيد بر اصول و موازين انقلابي و ارزشي در سال 1387 به راه اصيل خود ادامه داده و جايگاه خود را در داخل و خارج تقويت كرده است . تداوم حمايت از آرمان فلسطين تلاش براي تقويت وحدت امت اسلامي ايستادگي در برابر قدرت هاي سلطه گر به ويژه آمريكا حراست از دستاوردهاي علمي و فني همانند انرژي هسته اي در برابر زياده خواهي هاي قدرت هاي استكباري تشويق استعدادهاي جوان براي توسعه دانش فني و توليد علم و تلاش براي تقويت اصول و آرمان هاي اسلامي و انقلابي شاخص هاي روشن عملكرد نظام جمهوري اسلامي در سال 1387 مي باشند كه مستقيما با رهنمودها و نظارت رهبري در ارتباط هستند. اطلاعات دقيق نشان مي دهند پايگاه نظام جمهوري اسلامي با همين شاخص ها در داخل قوي شده و در خارج از مرزهاي ايران نيز قلب هاي بيشتري را به خود متوجه نموده دوستان انقلاب را سرافرازتر و دشمنان را نااميدتر كرده است . قطعا ما نبايد به اين مقدار پيشرفت براي نظام جمهوري اسلامي كه در دنياي امروز حرف تازه اي دارد و از جاذبه زيادي برخوردار است راضي باشيم و بايد به اين تحرك مثبت شتاب بيشتري بدهيم تا بتوانيم عقب ماندگي هاي تحميلي گذشته را جبران نمائيم و نظام جمهوري اسلامي در جايگاهي قرار گيرد كه در آرمان هاي ترسيم شده توسط بنيانگذار آن حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه براي اين نظام در نظر گرفته شده است . نظام جمهوري اسلامي الگوي مناسبي براي همه ملت هائي است كه در جستجوي راهي براي تامين استقلال و آزادي هستند و ميخواهند با تكيه بر اراده خود زندگي كنند"

ملای سرمقاله نویس در دنباله دوباره بر عدم غطیدن به سمت تفر یط و افراط گری ها تأکید کرده تا که بقول خودش موجب قضاوت غیر واقعی نشود . پس برای برجسته کردن تضاد و رقابت خودش با دولت و عدم بر فائق آمدن عملکر د ضعف آلود 6 ماه ی فعالیت مجلس دکوری و کمدی و انتصابی در 6 ماهه دوم در برابر نهاد دولت را به تصویر کشانیده و جنگ و تضاد این دو نهاد ارتجاعی با هم دیگر را این چنین تبیین کرده است :
"مجلس شوراي اسلامي كه در راس قواي سه گانه قرار دارد در سال جاري به عنوان اولين سال كاري مجلس هشتم ابتدا ضعف هائي از خود نشان دادكه اگر ادامه مي يافت خسارت بار مي بود. خوشبختانه اداره كنندگان مجلس و نمايندگان با كسب تسلط كافي بر امور و آشنائي بيشتر با فضاي كاري خود و اقتضائات جامعه توانستند جايگاه واقعي خود را پيدا كنند و در نيمه دوم سال ضعف هاي گذشته را تا حدودي جبران نمايند. انتظار از مجلس شوراي اسلامي همراهي با ساير قواست ولي هرگز نبايد همراهي را با وادادگي اشتباه كرد. استقلال مجلس براي كشور يك اصل غيرقابل خدشه است كه اگر ازدست برود يا حتي ضعيف شود به پيدايش ديكتاتوري ميانجامد. نمايندگان مجلس فقط با حفظ اين اصل است كه مي توانند نقش خود را در حفظ استقلال كشور و تقويت جايگاه نظام جمهوري اسلامي ايفا نمايند . مجلس شوراي اسلامي در سال 1387 در اين زمينه نمره متوسطي دارد و انتظار اينست كه مجلس هشتم در سال دوم عمر خود اين نقص را جبران نمايد. "

اما ملای سرمقاله در دنباله ی ازریابی خود، بررسی و برجسته کردن ضعف های نهادی سگانه ی رژیم تروریستی آخوندی که تعقیب کرده است . ابتدا به عملکرد کلی دستگاه آلوده به فساد و تبعیض و دشمن عدالت قضائیه پرداخته است . البته بدون آنکه اشاره کند که چرا این نهاد آلوده که رئیس آن یک آخوند عراقی و انتصابی است که دست آموز لوطی جماران می باشد که نامش جزو اسامی افشا شده از سوی عباس پالیز دار است که در ار دیبهشت ماه سال 78 در دانشگاه همدان افشا و اعلام شد که چگونه نام وی نیز در لیست 44 نفره دانه درشت جای دارد که جزو مفسدان و دزدان بیت المال هستند که همه همگی اشان یا جزو نمایندگان لوطی جماران می باشند . یا اینکه از حامیان و نزدیکان وی هستند. اما افشاگر عباس پالیز دار بازدداشت و بازجوئی شد که چرا پرونده های بایگانی شده در دستگاه آلوده ی قضائی و مدافع کلان دزدان را گشوده و اسامی غارتگران را افشا کرد که دارای پرونده های بایگانی و خاک خورده در این دستگاه می باشند .

بلی این نهاد آلوده به فساد به جای اینکه مفسدان و دزدان بیت المال را احضار و محاکمه کنند . ولی فقط افشاگر و هم تیم های وی را بازداشت و بازجوئی کرد. همچنین بدون در نظر گرفتن احکام اعدام در سال 78 از سوی این نهاد ضعیف کش و ظالم پرور در سال 78 که انجام شد و عجیب هم رشد داشته است . زیرا که هدف ایجاد رعب ووحشت و اختناق در جامعه می باشد . اما بطور سطحی این چنین ملای سرمقاله نویس از موضع دست پس زدن و با پا پیش کشیدن به حساب خودش این نهاد را نقد کرده است تا دچار تفریط و افراط نشده باشد :
"قوه قضائيه در سال 1387 تلاش هائي براي تقويت زيرساخت ها از ميان برداشتن موانع و باز كردن گره هاي كور انجام داد لكن نتوانست سطح رضايت مردم از دستگاهي كه محل تظلم مظلومان است را بالا ببرد. در قوه قضائيه قضات شريفي حضور دارند كه اگر از آنها حمايت شود مي توانند بر همه مشكلات موجود فائق آيند و دست متجاوزان به حقوق فردي و عمومي را كه متاسفانه در جامعه اسلامي و انقلابي ما كم نيستند قطع كنند. براي رسيدن به اين هدف در سطح مسئولان قوه قضائيه به عناصري مصمم با اراده اي قوي روحيه اي نفوذناپذير و كاملا معتقد به استقلال اين قوه نياز است . "

بالاخره اینکه ملای سرمقاله نویس در ادامه نقد و برجسته ساختن ضعف ها بر مبنای نه تفریط و افراط به پرتاب ماهوره ی فضائی و ضعف های پیرامون آن پرداخته است . در دنباله به انفعال سیاست خارجی اشاره کرده است که چرا در چارچوب سیاست اصولی و تغییر و خدشه ناپذیر صدور تروریسم و بنیاد گرائی و مداخله گری در امور داخلی کشوری منطقه همچون عربستان و مراکش و کانا دا به موقع اقدام نشده است . بدتر اینکه انتقاد شده که نمی بایست که نامه تبریک برای اوباما رئیس جمهور آمریکا ارسال می شد . زیرا که اینگونه اقدامات موجب خسارات وارده ی سنگینی بر دیپلماسی خارجی رژیم تروریستی آخوندی وارد کرده است . خلاصه اینکه ملای سرمقاله نویس با آویزان شدن به خمینی شیاد مدعی شده است انقلاب خمینی انقلاب نور بود که می بایست صدور این نور بر جهان پرتو افکن شود و افزوده که این وظیفه ی سنگین را نمی توان با حمل نیمه سوز و ادعای محاط شدن شدن در هاله ای از نور دنبال کرد که تشریح موارد ذکر شده چنین است :
"در اجرائيات به نتيجه رسيدن طرح دراز مدت و مهم ماهواره اميد كه در بهمن ماه به فضا پرتاب شد همچنين بعضي پيشرفت هاي صنعتي از جمله انرژي هسته اي موفقيت هاي ستودني هستند. آمارهائي كه مسئولان دولتي در زمينه هاي عمراني ارائه مي كنند نيز نشان دهنده پيشرفت هائي در اين زمينه مي باشد. اما افزايش گراني و ركودي كه گريبانگير كارخانجات توليدي و صنعتي شده از ضعف عملكرد اقتصادي دولت خبر مي دهند. در بخش فرهنگي نيز ضعف هائي وجود دارد كه نماد آشكار آن را مي توان در جامعه مشاهده كرد. تخريب شخصيت خدمتگزاران و بي توجهي شديد به كرامت انساني كه در سال جاري توسط عناصر لجام گسيخته به شدت ادامه يافت نشانه روشن ديگري از ضعف عملكرد فرهنگي قوه مجريه است . در بخش سياست خارجي عليرغم ادعاهائيكه مي شود دستگاه ديپلماسي كشور از موضع انفعالي حركت كرده است . نمونه هائي از قبيل مراكش بحرين عربستان كانادا و پيام تبريك به رئيس جمهور جديد آمريكا و اعلام آمادگي هاي پياپي براي مذاكره با وي مي توانند اين مدعا را به روشني به اثبات برسانند. اينكه وزير خارجه عربستان اين جسارت را به خود مي دهد كه به وزيرخارجه جمهوري اسلامي ايران ميگويد ايران بايد خود را از مسائل اعراب به ويژه لبنان و فلسطين كنار بكشد محصول همين روش انفعالي ديپلماسي خارجي دولت است . انقلاب اسلامي مهمترين رويداد قرن حاضر است كه به تعبير امام خميني � انفجار نور � بود. اين اميد در دل همه مستضعفان جهان زنده است كه اين انقلاب و نظام برآمده از آن همانطور كه معادلات سياسي جهان را تغيير داده مي تواند به حاكميت استكباري زورگويان خاتمه دهد و به تحقق نهائي وعده هاي الهي بيانجامد. براي رسيدن به اين نقطه مطلوب ملت ايران و مسئولان نظام جمهوري اسلامي وظيفه سنگيني برعهده دارند و اين اميد همچنان وجود دارد كه خداي متعال براي دست يابي به اين آرمان مقدس بندگان خالص خود را ياري فرمايد."
در خاتمه اینکه رژیم تروریستی آخوندی آنگونه نا مشروع و ضد بشر می باشد . همینطور از سوی دیگر آنگونه خود خواه و طلبکار و زیادیخواه می باشد که خود و مبلغان و جارچیان و مبلغان و مدافع شان تصویر می کنند که ایران ملک طلق ارث رسیده از عقد نامه ی مادرشان می باشد . بعلاوه باور دارند که در فضای دوران مادون حتی فئودالیسم و برده داری بسر می برند که گویا مردم ایران برده شان می باشد که حتی ارزش مطرح کردن و نیاز و مطالبات شان نیز جایز نیست . بد تر اینکه ملای سر مقاله نویس به خودش زحمت نداده است تاکه یک تبریک خشک و خالی نوروزی مثل همتای خودش در ورق پاره ی کیهان در پایان دهد. آیا این رژیم ضد بشری و تروریستی و نامشروع و بربرمنش و تاریک اندیش تغییر و اصلاح پذیر است؟ آیا پس از 30 سال تجربه می بایست هنوز به برخی از سودجویان دلبسته به جناحی از این رژیم تروریسی آخوندی باز هم اجازه داده شود تا برای پیگیری منافع باندی و گروهی و فردی خودشان با تلاش تصویر مار کشیدن و مار قالب کردن افکار مردم را منحرف کنند و دعوت به حضور و شرکت در نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری کنند که خاتمی از ترس ترور فیزیکی که تهدید شده بود انصراف داد ؟ یا اینکه نه می بایست همه ی مخالفان همآهنگ و متعهد شوند و همصدا فریاد تغییرات دمکراتیک در ایران راسر دهند.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 28 اسفند ماه سال 1387
نقد و بررسی " در آستانه طلوعى ديگر (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 28 اسفند مه سال 1387
"نوید دستآوردهای سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی 78 به عنوان کار های بزرگ و درخشان هم پیام تبریک نو روزیست. هم تکرار مشابه اش برای سال آینده ی نا معلوم داده شده است"

فضا آنگونه است که سرباز بد نا م و گمنام امام زمانی و اطلاعاتی مجبور شده است تا که بدون نام ونشان و امضاء ، گزاش ننگین نامه سال 78 به عنوان آزمایش بزرگ و پیروزی های درخشان ارائه دهد و با این تجربه و تکرار مشابه آن به استقبال سال 88 رفته است.

البته قلم بر دست بطور دربست فراموش کرده است تا که یاد آوری کند سالی که با پیام نوروزی سال نوآوری و شکوفئی اقتصادی لوطی جماران در سفر نوروزی خود در مشهد به مردم ایران شروع شد .یکی از سخت و ننگین ترین سال طول عمر حاکمیت رژیم ضد بشری بوده است . آنگونه که گذشته از رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری ادامه دار، در ادامه ی اختلافات و رقابت ای درونی ناشی ازجنگ قدرت و ثروت بشکلی اوج گرفت که پاسدار گماشته احمدی نژاد در فروردین ماه در قم خبر از مبارزه با مافیائی آزادی خبر داد و نام پاسدار محسن رضائی به اتهام مسئول مافیای اقتصادی سیگار خارجی اشاره کرد و گفت که این پاسدار میلیارد دلار از طریق ورود و توزیع سیگار قاچاق خارجی به کشور بر جیب زده است .

سپس در ار دیبهشت ماه در دانشگاه همدان از سوی عباس پالیز دار اسامی تعداد 44 دانه درشت ها و مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال اعلام و رسوا ومعرفی شدند . ولی به جای پیگیری اسامی متهمان که همگی وصل به لوطی جماران می باشند دستگاه تبعیض و بی عدالتی و آلوده به فساد قوه ی قضا ئیه وارد صحه شد و بازجو وشکنجه گر و قاتل خانم زهرا کاظمی سعید مرتضوی زمین خوار حکم باز داشت افشاگر عباس پالیز دار را صادر کرد تا برای اینکه کار بزرگ و درخشان دیگری طبق ادعای یادداشت روز نویس وارونه گو ثابت شود . سعید مرتضوی قاتل تعداد 29 نگون بخت و دست پرورش یافتگان رژیم تروریستی و نا مشروع و ضد بشری آخوندی را در یک روز در زندان اوین بر دار کشید تا معنی عین حقوق بشر بودن را برای منتقدان جهانی مدافع حقوق بشر به اثبات برساند که چگونه می باشد؟

البته طرح قبرستانی کردن دانشگاه ها که مکمل پادگانی کردن شان می باشد به عنوان بخشی دیگر از اقدامات کار های بزرگ و درخشان درسال 78 به پیش برده شده است.

همچنین تلاش گسترده برای ممانعت و اخلال گری از تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا که با سرشماری ورق پاره ی کیهان 86% مردم عراق مخالف تصویب این توافقنامه ی امنیتی هستند . ولی این توافقنامه از سوی کابینه و پارلمان عراق تصویب شد و منجر به شکست بخشی دیگر از کار نامه ی عملکرد کار های بزرگ و درخشان سال 87 بود که پیآمد ش شکست انتخابات شورای استانی عراق را در دنبال داشت و در نهایت شکست پیروزی در خشان تکمیل شد.

آنگاه برای جبران این شکست طراحی جنگ 22 روزه نوار غزه شروع شد که از طریق ترغیب و تحریک و تشویق جهاد اسلامی فلسطین و حماس به پرتاب موشک به خاک اسرائیل شروع شد که در دنباله تهدیدهای رهبران کشورهای عربی به خصوص حسنی مبارک رئیس جمهور مصر را در بر داشت که از سوی سپاه پاسدران وکفن پوش کردن بسیجیان برنامه ریزی شد که هرروز در خیابان ها و جلوی سفارتخانه ها و دفاتر کشور های غربی و عربی فریاد مرگ با تعیین جایزه میلیون دلاری ترور و کشتن سر داده می شد. البته نتیجه این اقدامات کار های بزرگ و درخشان منجر به انزوای بیشتر رژیم تروریستی آخوندی آنگونه شد که نه در اجلاس های منطقه ای دعوت نشد ، بلکه عامل محرک جنگ و تنش و اختلاف میان فلسطینیان ووحدت کشورهای عربی و دشمن مذاکرات صلح شناخته و مقصر و مقصر ومتهم شد و نتیجه ی این اعمال تهدید آمیز و مداخله قطع رابطه دیپلماتیک دولت مراکش می باشد. اکنون نیز تقاضای عدم دعوت پاسدار احمدی نژاد به اجلاس قطر از سوی برخی از کشورهای عربی شده است.

امابرخی دیگر از کار های بزرگ و درخشان سال 87 ادامه ی روند رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه است . آنگونه که نرخ تعیین شده ی دستمزد حداقل فقر کمتر از 4 برابر نرخ دستمزد رقم 85 هزار تومان خط مرز فقر می باشد .

از سوی دیگر با کاهش بهای نفت بودجه ی سال آینده با کسری بزرگ و رو به افزایش روبرو می باشد . بدتر اینک دیوان محاسبات 2000 خطا و اختلاف در بودجه ی سال آینده را تشخییص داده و گزارش کرده است.

مهمتر اینکه دامنه ی اختلاف میان دو نهاد ارتجاعی دولت و مجلس نهم آنگونه بالا زده شده است که رئیس مجلس کمدی و دکوری و انتصابی پاسدار علی لاریجانی نه اینکه اخطار پاسدار گماشته احمدی نژاد به مجلس را وارد ندانسته ، بلکه آن را عاری از وجاهت قانونی اقدام دولت علیه مجلس دانسته است.

بعلاوه از کارهای بزرگ و درخشان سال 78 در بستر رشد تضاد و اختلاافات ناشی از رقابت ریاست جمهوری دوره ی دهم میان باندهای خودی و رقیب طوری بالا زده است که خاتمی که در چند یادداشت روز سربازجو حسین شریعتمداری تهدید به ترور و متهم به همکاری با آمریکا و صهیونیست بین الملل شد که چرا نامزد ریاست جمهوری شده است. پس برای اینکه به کارنامه کار بزرگ و در خشان سال 78 افزوده شود مجبور به انصراف شد . اما چون در بیانیه ی انصراف خود به تغییر اشاره کرده است. حال متهم به همنوائی با اوباما و همصدائی با بوش نیز شده است . زیرا که اینان هم از تغییر صحبت کردند.

بنابراین یادداشت روز نویس بدون اشاره به نمونه کار های بزرگ و درخشان انجام شده در سال جاری که در پایانش هستیم، خبر از تحولات سیاسی مهم در سال آینده کرده و تأکید نموده است که این تحولات قابل پیش بینی نمی باشند. البته که نمی شود جنگ 22 روزه ضمیمه و چاشنی جنگ 33 روزه شده از قلم انداخته شود و به شکست اسرائیل اشاره نشود و در نهایت به مشکل و معضل آمریکا در منطقه منتهی نگرد و جزو رخداد های بین المللی محسوب نشود و در ادامه به انتخابات آمریکا و رئیس جمهور شدن اوباما و تغییر وی منجر نشود و در پایان برای خالی نبودن عریضه اشاره به موضوع اصلی یعنی جنگ گرگ های هار پیرامون نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم نشود و از روی ناچاری و در ماندگی این کار های بزرگ و درخشان چاشنی تبریک عید نشود.

بهر حال همانگونه که در ابتدای یادداشت روز جز گنده و کلی گوئی کردن اشاره به هیچیک از کارهای بزرگ ودرخشان سال 87 نشده است . زیرا ادعای مطرح شده آنقدر دروغ ووارونه می باشد که مدعی شرمنده و خجالت زده نام و نشان هم ندارد. برای همین در پایان یادداشت رو نویس هم به جز اینکه نامی از مردم ایران ببرد و بگوید که مردم ایران اکنون دارای چه وضعیتی قرار دارند و چگونه می بایست جشن و هفت مراسم نو روزی خود را بر پا دارند ؟ ولی همینطور کیلوئی و از روی اجبار اینگونه تبریک نوروزی داده و خواهان همه با نظام مدل خمینی شیاد شده است :

"کیهان حلول سال جدید را به تمامی مردم بزرگوار و شریف ایران عزیز و مخصوصاً خوانندگان گرامی تبریک می گوید. امید آنکه هماره با هم باشیم و در بستر اسلام و انقلاب، خدمتگزار بمانیم."

در خاتمه اینکه در سال 87 در روند پیگیری شکست های بزرگ ودرخشان نامیده شده که آن روی سکه ی نعمت الهی بودن جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ایران و عراق می باشد. در طول سال 78 تهاجم و توطئه های همه جانبه علیه ی دانشجویان آزادیخواه و معترض و فعالان سیاسی و مطبوعاتی و به خصوص جوانان ناراضی و خشمگین در داخل کشور سر به نیستکردن زندانیان سیاسی دنبال شده است و به موازات اینگونه دسیسه و توطئه ها بطور گسترده ی علیه ی مجاهدین اپوزیسیون اصلی و سازمان یافته در برون مرز نیز دنبال و اجرا شده است که از عراق تا اروپا و آمریکا را در بر می گیرد . بطوریکه با فراخواندن زوری نخست و زیر عراق المالکی و هیئت همراه و موفق الربیعی مشاور امنیت عراق و سپس جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق به تهران و دیدار و ملاقات کردن شان با لوطی جماران و سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی و پدر خوانده ی تروریست جهانی تا که پیام اصلی خروج مجاهدین و نیروهای نظامی از عراق را دریافت کنند . اکنون نیز از سوی موفق الربیعی مشاور امنیت دولت عراق با تهاجم و یورش به ساختمان محل اقامت زنان مجاهد در اشرف از طریق نظامیان عراقی دنبال می شود که با شیوه برخورد وحشیانه ی غیر انسانی اعمال می شود که گذشته از ننگی تاریخی بر پیشانی حاکمان تهران می باشد و جنایت جنگی محسوب می شود، همچنین پیگیری مقدمه سازی مکمل سند تاریخی فراموش ناشدنی جنایت علیه ی بشریت قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 می باشد. ضمن اینکه ضعف و زبونیی و استیصال حاکمان تهران علیه ی مجاهدین به نمایش گذاشته شده است که چگونه سازمانی که ادعای نابودن و فروپاشی و عدم مشروعیت و پایگاه مردمی اش در ایران می شده است . اما اکنون آنگونه تبدیل به کابوس وحشت وترس حاکمان جنایتکار بر ایران شده است که می بایست آویزان به موفق الربیعی عضو سابق سپاه بدر شوند.

بهرحال فرا رسیدن بهار و سال نو بر همه عاشقان ایران زمین و آزادیخواهان و مدافعان حقوق بشر و عدالت طلبان که خواهان آزادی و دمکراسی برای مردم ایران و برچیدن شریط حاکم کنونی بر ایران می باشند مبارک و گرامی باد.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 28 اسفند مه سال 1387
نقد و بررسی " منافقين و دولت عراق" روزنامه ی جمهوری سلامی سه شنبه 27 اسفند ماه سال 1387
"ملای مقاله نویس و ترکش0خوره ی جنگ سراسیمه وارد میدان شده وتو سر زنان هوار زده است که برنامه ریز اصلی مشاور امنیت ملی عراق علیه ی مجاهدین ساکن اشرف کجاست؟"

ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی ترکش خورده و جانباز جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق است که خمینی شیاد و دجال رفسنجانی بساز و بفروش سوگلی خمینی خواهان 7 سال اضافه ی این جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق بودند که جدا از تلفات بسیار سنگین میان دو کشور وارد شد که رفسنجانی روباه مکار بساز و بفروش در نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد که هزار میلیار دلار خسارات مادی و اقتصادی این جنگ برای ایران در برداشته است .
البته ادامه ی عمدی جنگ ایران و عراق یک سند جنایت جنگی می باشد که می بایست هر چه زود تر این پرونده جنایتکاران جنگ خانمان بر انداز که منجر به میلیون ها کشته شدگان و مجروح و معلول و بی خانمان و آواره و پناهنده ایرانی و عراقی در بر داشت . عاملین جنگ افروزان که این جنگ را نعمت الهی نامیدند. می بایست همچون حسن عمر الشیر رئیس جمهور مستبد سودان از سوی دادگاه لاهه به پای میز محاکمه برای محاکمه و مجازات کشانیده شوند .

اکنون عجیب است که ملای سر مقاله نویس معلول جنگی و مدافع سینه چاک آخوند مکار و غارتکر و جنگ افروز و بساز بفروش رفسنجانی که خودش را سخنگوی مردم عراق جازده است . حال پس از سفر رفسنجانی قاتل و جنگ افروز به عراق که مورد اعتراض شید مردم وطن پرست عراق واقع شد . ولی پس از فراخوان به طالبانی رئیس جمهور عراق دادن تا به بیت لوطی جماران حضور یابد تا که لوطی جماران از موضع مالک عراق امر کند که می بایست نظامیان آمریکائی و مجاهدین از عراق اخراج شوند . قبل از این سفر و پس از آن وزیر آدمربا و علی لاریجانی خودشان را به عراق رساندند که پس از سفر علی اکبر ولایتی مشاور امور بین المللی به بغداد و دیدار با جلال طالبانی بود که پیام سفارشی لوطی جماران و دعوت ازوی به تهران داده شد . آنگاه ر فسنجانی تقاضای مشابه ی لوطی جماران از لوطی جماران پیرامون اخراج مجادین و نیروهای نظامی آمریکائی مستقر در عراق را در دیدار خود با طالبانی تکرار کرد .اما پس از آن اجرای نقش و مأموریت مهره ی دست آموز رژیم تروریستی درون دولت عراق مفرق الربیعی مشاور امنیت ملی دولت عراق علیه ی مجاهدین ساکن شهر اشرف شروع شده است. زیرا که وی هرروز دست به توطئه ی جدید علیه مجاهدین ساکن شهر اشرف می زند .

بهمین دلیل برای اثبات سیاست دخالت گری عریان در امور داخلی عراق ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی حکومتی متعلق به لوطی جماران با عنوان مقاله "منافقین ودولت عراق " وارد میدان شده است تا نشان دهد نماینده ی مردم عراق و ایران شده است که مردم به خصوص آنچنان تنفر وخشم وکینه به رژیم تروریستی آخوندی دارند که ارگان سرکوبگر نیروی انتظامی یک ماه است که در حال آماده باش بسر می برد و هرروز تهدید و تأکید می کند و اخطار می دهد تا که مانع از حضور جوانان خشمگین وناراضی در مراسم جشن هار شنبه سوری شود. ولی ملای ترکش خورده ی جنگ ضدملی و ضد میهنی ایران عراق در ابتدای سفارشنامه ی اطلاعات امنیتی خود چنین مدعی شده است :

مدتي است كه ما مردم ايران عادت كرده ايم هر وقت يك مسئول عراقي به ايران ميآيد در آستانه سفر او و همينطور در ايامي كه در ايران حضور دارد اخبار خوشي از اخراج قريب الوقوع اعضاي گروهك تروريستي منافقين از عراق بشنويم و البته بعد از بازگشت آن مسئول عراقي به كشورش براي مدتي اين موضوع مسكوت بماند. شايد آخرين مورد همزمان با سفر نوري المالكي نخست وزير عراق به تهران بود كه حدود يكماه قبل صورت گرفت و در آن ايام مسئولان عراقي با قاطعيت اعلام كردند كه منافقين را به زودي و با قيد � تا چند روز ديگر � از عراق اخراج خواهند كرد. همان زمان روزنامه جمهوري اسلامي با انتشار سرمقاله اي اعلام كرد به اين وعده ها نبايد اعتنا كرد چرا كه اصولا تصميم گيري درباره موضوع ماندن يا نماندن منافقين در عراق در اختيار آمريكاست و مسئولان عراقي در اين زمينه تصميم گيرنده نيستند. در همان مقاله به اين نكته نيز اشاره كرديم كه در صداقت دولتمردان عراقي و اينكه آنها مايل به حضور منافقين در كشورشان نيستند ترديدي نداريم ولي اين واقعيت را نبايد ناديده گرفت كه عراق اكنون تحت اشغال ارتش آمريكاست و دولت آمريكا از منافقين به مثابه ابزاري براي تحقق اهداف خود اعم از آنچه در عراق دنبال مي كند و آنچه در خصومت با ايران درصدد است اعمال نمايد بهره برداري مي نمايد. به همين جهت بسيار طبيعي است كه آمريكائي ها مانع اخراج منافقين از عراق شوند و دولتمردان عراقي نتوانند تصميم خود را در اين زمينه عملي نمايند. روز گذشته در خبري كه روزنامه ها منتشر كردند آمده بود كه � سران عشاير عراق خواستار اخراج منافقين از اين كشور شدند "

ملای سرمقاله نویس ترکش خورده ی جنگ ایران و عراق در دنباله ی بر جسته کردن سیاست دخالت گرایانه ی آشکار در امور داخلی عراق و به نمایش گذاشتن عصبیت ناشی از بازنده شدن نتایج انتخابات شورای استانی در استان دیاله ی عراق بانقل قول کردن از یک مهره ی خریداری شده و نفوذی علیه ی مجاهدین که در این استان وارد صحنه شده است تا روخوانی متن و دستور تهیه و تنظیم شده از سوی وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی در استان دیاله عراق را بیان کند . انکون این چنین از سوی ملای سرمقاله نویس برگردان شده است :

روز گذشته در خبري كه روزنامه ها منتشر كردند آمده بود كه � سران عشاير عراق خواستار اخراج منافقين از اين كشور شدند. براساس اين خبر منهل المرشدي عضو مركز توسعه رسانه هاي عراق در حاشيه يك گردهمائي كه با عنوان � حاكميت قانون در سراسر عراق � با هدف بررسي ابعاد و خطرهاي ادامه حضور منافقين در عراق در استان دياله برگزار شد گفت : � عليرغم تاكيد دولت و مجلس عراق بر غير قانوني بودن حضور گروهك تروريستي منافقين در خاك عراق اين گروهك همچنان در اردوگاه اشرف در استان دياله حضور دارد � . مدير بنياد زندانيان سياسي در استان دياله عراق هم تاكيد كرد : � گروهك تروريستي منافقين مشكل بزرگي در استان دياله به شمار مي رود و براي مردم عراق فاجعه هاي زيادي آفريده و خون پاك بسياري از مردم عراق را ريخته است � وي افزود : � مدارك و شواهد زيادي وجود دارد كه ثابت مي كند گروهك تروريستي منافقين عامل اصلي تروريسم در استان دياله است � . نكته مهمتر فتنه هائي است كه اعضاي گروهك تروريستي منافقين با دخالت هاي خود در امور داخلي عراق عليه مردم اين كشور مرتكب مي شوند. تعدادي از اهالي منطقه دياله كه در گردهمائي � حاكميت قانون در سراسر عراق � حضور داشتند اين دخالت ها و پيامدهاي آن را تشريح كردند. آنها گفتند : اعضاي گروهك تروريستي منافقين علاوه بر مشاركت مستقيم در اقدامات خشونت بار و كوچاندن تعداد زيادي از ساكنان منطقه � الخالص � كه از مناطق استان دياله و نزديك به اردوگاه اشرف است بارها در ايجاد فتنه هاي طايفه اي و سياسي دست داشته اند. "

ملای سر مقاله نویس در ادامه باز هم از موضع لوطی جماران رئیس ام القرای جهان اسلام و مالک و صاحب خصوصی عراق تقاضای لوطی جماران از جلال طالبانی را تکرار و اینگونه برای دولت مردان عراقی تعیین تکلیف کرده است که می بایست با مجاهدین مقیم شهر اشرف و آمریکا بر خورد کند:

"اين واقعيت هاي تلخ نشان مي دهند گروهك تروريستي منافقين با دلگرمي به پشتيباني همه جانبه آمريكا مرتكب فتنه هائي مي شود و هيچ اعتنائي به دولت عراق و قوانين آن كشور ندارد. به همين دليل دولتمردان عراقي بايد با موضوع حضور منافقين در كشورشان بسيار حساب شده برخورد كنند تا بتوانند ريشه اين غده چركين را بخشكانند و مردم عراق را از شر آنها آسوده نمايند. روشن است كه مانع اصلي برخورد با گروهك تروريستي منافقين در عراق اشغالگران آمريكائي هستند. بنابر اين بايد تكليف اين موضوع در برخورد جدي با آمريكائي ها روشن شود. با توجه به اين واقعيت ها دولت عراق فقط درصورتي مي تواند با گروهك تروريستي منافقين برخورد كند و آنها را اخراج نمايد كه خود تحت اشغال آمريكا نباشد. قبل از آنكه اشغال عراق به پايان برسد و دولت عراق حاكميت كامل خود را باز يابد در عمل امكان اجرائي ساختن تصميماتي از قبيل اخراج منافقين وجود نخواهد داشت . آمريكائي ها براي تقويت تروريست ها و ايجاد ناامني مورد نظر خود در عراق به منافقين نياز دارند و تا اشغال عراق ادامه داشته باشد حضور منافقين در اين كشور نيز ادامه خواهد داشت."

ملای سرمقاله نویس ترکش خورده ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق موقعی داعیه نماینده ی مردم وکشور عراق کرده است که هر روز نوار مرزی کردستان عراق گلوله باران می شود .همچنین اقدامات تروریستی در عراق همچنان ادامه دارد که پس از اشغال نظامی عراق شروع شده است وبدون ذکر این واقعیت که حاکمان تهران همچون مردم ایران مورد تنفر شدید مردم عراق می باشند تا آنائیکه قاتل مردم عراق رفسنجانی در سفر خود به عراق مجبور شد با 150 محافظ وارد عراق شود . از سوی دیگر اینکه خبر سر نگون شدن یک هواپیمای بدون سر نشین اخیرً در آسمان عراق گزارش شده است که نمونه ی آشکار دیگر تجاوز گری به حریم آسمان عراق است. مهمتر اینکه هنوز هواپیماهای عراقی را باز نگردانیده نشده است . بدتر اینکه در اشغال نظامی عراق با اشغال گران همکاری شد تا که جای نفوذ و اشغلگر اصلی عراق برای خود باز کند که اکنون فشار بر اخراج نظامیان عراق وارد می شود .

به خصوص اینکه چون در کوشش توطئه سازی موفق نشد تا مانع از تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا شود که پیآمد آن شکست گروه ابوذلیل حکیم در انتخابات شورای استانی عراق شد .

در خاتمه اینکه اکنون بدلیل وحشتی که از شکست در انتخابات پارلمانی آینده در عراق وجود دارد . تنها راه چاره در فشار آوردن با توطئه علیه ی ساکنان شهراشرف عراق دیده شده است . آنهم در زمانیکه رژیم تروریستی آخوندی در حالت انزوای منطقه ای قرار دارد و دولت مغرب روابط دیپلماتیک خودش را قطع کرده است و به نظر می رسد که کشور های دیگر عربی نیز دست به اقدام مشابه دولت مغرب بزنند . بدتر اینکه در شرایطی که رژیم تروریستی آخوندی در فشار بحران هسته ای و موشک دور برد بیرونی قراردارد و در داخل گذشته از رشد تضاد و رقابت باندهای مافیائی در گیر قدرت و ثروت که عجیب فزونی یافته که حتی خاتمی را ناچار به انصراف کرد . ازسوی دیگر فعالیت اعتراضی دانشجوئی و نارضایتی عمومی هم در حال گسترش می باشد . بنابراین همانگونه که اشاره شد به دلیل وحشتی از مجاهدین ساکن شهر اشرف می باشد. چونکه پیام شان در پژواک اعتراضی مرگ بر دیکتاتور گفتن دانشجویان آزایخواه دانشگاه های ایران شنیده می شود که می گویند ما زن ومرد جنگیم به جنگ تا بجنگیم لذا فشارو توطئه ها علیه مجاهدین برروی ساکنین شهر اشرف بطور علنی با اعمال سیاست دخالت گری در امور داخلی عراق هرچه بیشتر افزایش داده شده است که اثباتگر ضعف و استیصال و در ماندگی در پاسخ مطالبات مردم ایران و مجاهدین می باشد که3 دهه شعار کاذب نابود و تمام شدن شان سر داده شده است .

هوشنگ � بهداد
سه شنبه 27 اسفند ماه سال 1387
نقد و بررسی " پيله کرده ايم، شايد)! يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 27 اسفند ماه سال 1387
"پاسداریادداشت روز نویس با فراموش نقد وفرار از بیان واقعیت تا که بگوید جایگاه صداقت و عدالت کجاست؟ نوید حواله نسیه عدالت و پیشرفت در دهه چهارم را داده است!"

پاسدار یادداشت روز نویس با ترکیب و تلفیق روش بازجوئی و گفتمان پاسداری � حوزوی فلسفه بافی کرده و از کنجکاوی صداقت و صندوقچه ی اسرار وگشوده شدن آن به عنوان رمز بقاء گفته است . البته بدون آنکه این پاسدار قلم بر دست توضیح دهد که معنی صداقت چیست و جایگاه آن د ر رژیم تروریستی آخوندی کجاست؟

یا در میان رهبران و مسئولان ودولت مردان این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش در 30 سال گذشته کدامیک ا ز اینان صادق بوده اند که هر آنچه به مردم گفته و قول داده اند عوامفریبانه و دین فروشانه و شیادانه و فریب دروغ و نیرنگ نبوده باشد؟ به خصوص پیرامون پاسدار گماشته احمدی نژادی چاقو کش که تلاش مذبوحانه می شود تا ساده زیست و مردمدار معرفی شود. کدامیک از قول های تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوران نهم داده شده به مردم این پاسدار شیادوعوامفریب دروغ ووارونه نبوده است؟ همچنانکه که کدامیک ازمصوبات تصویب شده ی دولت در چند ساله ی اخیر تورهای سفر های استانی اجرا شده است. یا اینکه اعداد و ارقام های دولتی که داده شده است حتی از درون کابینه مورد اعتراض واقع نشده که واقعیت ندارد و دروغ می باشد؟

مگر می توان با روش بازجوئی ووارونه گوئی و گفتمان حوزوی و پاسداری خیلی ساده دروغ گفت و توقع هم داشت که بقیه هم دربست به پذیرند؟ آنهم در شرایطی که تجربه ی 30 ساله مردم از حاکمان دارند ؟ به ویژه اینکه مهدی خزعلی که زمانی جزو دو ست و همکار سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بود اخیرا ً در وبلاک شخصی خود اعتراف کرده است که عملکرد ورق پاره کیهان موجب راندن جوانان از دین شده است.

بازهم پاسدار یادداشت روز نویس در ادامه ی فلسفه بافی پاسداری � حوزوی و تلاش برای گنده گوئی کردن که گویا قلم بردست آدم مهم و اهل ادبیات و عرفان و تحقیق و پژوهش علمی و فاسفی هستی شناسی است و عنصری ساده دل و صادق می باشد . ولی پس از گلاب زدگی های مقد ماتی و پیرامون کنجکاوی و کاوش و صندوقچه اسرار صداقت ادعای وارونه کردن و بر خلاف روال معمول و همیشگی بدون آنکه از رقیب دوم خردادی ها پاچه گیری کند و آنان را دراز و محاکمه و محکوم کند تا توانسته با شد از پاسدار گماشته احمدی نژاد دفاع کرده باشد . چون از خبر انصراف خاتمی خیالش راحت شده است که پاسدار احمدی نژادرقیب جدی ندارد . بنابراین اکنون با رها کردن نقد و حواله دادن قول سر خرمنی و نسیه از عدالت و پیشرفت در دهه 4 رژیم منفور و ضد بشری گفته که چنین بمناسبت سال نو نوید آن را داده است:

"اینک در آستانه نو شدن سالی که آغاز دهه چهارم از عمر مبارک انقلاب اسلامی است و به �عدالت و پیشرفت� عنوان یافته، جا دارد شروع این مرحله تازه و حساس را با کاویدن و تکاندن و پالودن دل ها رقم بزنیم و با نوسازی معنوی و بیرون کشیدن گنجینه های نهفته در جان، عدالت و پیشرفت حقیقی را جامه ای از معنا بپوشانیم. به یقین با چنین آغازی، از هزینه های گزاف و طاقت فرسا به دور خواهیم ماند و از تهدیدهای مهیب، در امان. با چنین آغازی نه سپاه یأس بر ما مستولی می شود، نه فریب های پیچیده خصم کارگر می افتد، نه راه گم می شود، نه معیشت تنگ می شود، نه نزاع ها بی حاصل درمی گیرد، و نه اضطراب و تشویش سایه می گستراند. این تجربه خلل ناپذیر تاریخ بشر است و چرا آزموده را از نو آزمودن؟"

در خاتمه اینکه مگر در روضه خوانی منبری پاسدار یادداشت روز نویس تخیلی و رؤیائی شده می توان انتظار داشت تا که با هذیائی گوئی کردن تلاش مذبوحانه نکند تا با پاک کردن صورت مسئله و کتمان حقایق و با خاک پاشیدن بر چشمان مردم بفهم شعور ودرک و تجربه مردم توهین نکند که گویا این مردم 30 سال نیست که با رگ و پوست و استخوان به خصوص د ر شرا یط سخت و طاقت فرسای کنونی که با آن در گیر می باشند ک حاصل روند رشد لجام گسسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری می باشد که بازده بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان وتهی دستان از فروش نفت پاسدار گماشته احمدی نژاد می باشد که قرار بود بموازات آن نیز با مفسدان اقتصادی مبارزه شود. یعنی همانی که اسامی 44 دانه درشت مفسدان ودزدان بیت المال را عباس پالیز دار در ار دیبهشت ماه سال جاری که در روز های پایانی اش می باشیم در در دانشگاه همدان در جمع دانشگاه همدان اعلام و افشا کرد. ولی برای اثبات عدم صداقت و عدالت خود افشاگر بازداشت و بازجوئی و زندانی شدکه بر خلاف تشکیل دادگاه علنی بصورت غیر علنی تشکیل شد و گفته می شود افشاگر آزاد شده است . ولی مسئولی منتقد یافت نشد سئوال کند که چرا افشاگر به جای غارتگران بازداشت شد جز اینکه حمایت و دفاع از اسامی غارتگران افشا شده حامی لوطی جماران کند .آیا در این رژیم پدرخوانده ی تروریست جهانی و نامشروع و ضد مردمی آخوندی عدالت و صداقت معنی و مفهوم دارد که اکنون نوید آن در کنار پیشرفت در دهه چهارم عمر رژیم تروریستی آخوندی داده شده است ؟ البته این قول نا کجا آبادی مشابه و بر گردان پیام نوروزی لوطی جماران در مشهد است که سال جاری را سال نو آوری و شکوفائی اقتصادی نامید که یکی از بدترین و سیاه ترین سال های 30 ساله ی حکومت و عمرننگین رژیم تروریستی آخوندی بوده است که ادامه بدتراز امسال بطور وارونه را پاسداریادداشت روز نویس قلم بر دست برای دهه ی چهارم به عنوان عدالت و پیشرفت داده است.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 27 اسفند ماه سال 1387

نقد وبررسی "ريسک هاى دوگانه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387
پس از سنار یو سازی و تهدید به ترور کردن خاتمی که منجر به انصراف وی از صحنه رقابت شد . اکنون پاسدار شریعتمداری پرونده ی میر حسین موسوی جانشین خاتمی را گشوده است:

سربازجو حسین شریعتمداری پس از پیگیری یادداشت روز های تهدید کننده ی ترور خاتمی و تأکید مبنی بر عدم رد صلاحیت وی از سوی شورای نگبهان، به اضافه تهیه و تنظیم کردن زنجیره ای از سناریو و پرونده سازی هائی که برای حامیان خاتمی دنبال و اجرا کرده است . تا اینکه توانسته با دست اندر کاران کودتا گران خاموش و خزنده دو باره لوطی جماران را علیه ی خاتمی و ارد صحنه کند تا ادامه سخنرانی 24 آذر دانشگا علم و صنعت خود را دنبال کند که هشدار داد مملکت نیاز به شاه سلطان ها ندارد و از دولت پاسدار گماشته ی احمدی ژاد چاقو کش دفاع و حمایت کرد و علیه ی منتقدان دولت عربده کشی نمود. اکنون نیز لوطی جماران با پاک کردن صورت مسئله وشستن دستان خونین لباس شخصی ها و عاملین قتل های زنجیره ای که در دولت نهم سنگر گرفته اند که مسئول سرکوبگری قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 بودند که فاجعه کوی دانشگاه را آفریدند .اما اکنون لوطی جماران مدعی شده است اراذل و اوباش با چراغ سبز و حمایت درون دولت موجب نا آرامی 6 روزه ی دانشجوئی تیرماه سال78 شدند تا اینکه در 24 تیر ماه با به صحنه آمدن کفن پوشان و چماقداران واطلاعاتی و امنینی و لباس شخصی ها و فراخوان سر کوب لوطی جماران و رفسنجانی و خاتمی علیه دانشجویان معترض صادر شد تا که سرکوب شدند و گروه کثیری از دانشجویان بازداشت و روانه ی زندان شدند .

اما اکنون نقش چماقداران سر کوبگر قیام 6 روزه دانشجوی تیر ماه سال 78 به دولت خاتمی نسبت داده شده که مکمل طنزهای گفت و شنود سربازجو حسین شریعتمداری در ورق پاره ی کیهان شود که گفته بود خاتمی نه آدم خوش قولی می باشد ونه صداقت دارد ونه عنصری مستقل می باشد. زیرا که با اینکه گفته بود اگر میر حسین موسوی نامزد ریاست جمهوری شود از صحنه کنار می کشد .

با توجه به اینگونه فشار های تهمت آمیز که علیه خاتمی شد . حال نیز با حضور میر حسین موسوی و اعلام حمایت هادی خامنه ای از نامزدی ریاست جمهوری میر حسین موسوی و مطرح شدن انصراف خاتمی به نفع میر حسین موسوی، به نظر می رسد که حضور میر حسین موسوی یک سناریوی تدارک دیده شده در پشت پرده برای از صحنه حذف کردن خاتمی بوده باشد. زیرا که بر خلاف شایعه سازی که بخشی از اصول گرایان حاکم به نامزدی میرحسین رأی خواهند داد. این یک تاکتیک و ترفند تبلیغاتی فشار علیه ی خاتمی می باشد تا صحنه را به نفع موسوی ترک کند. در صورتیکه موسوی هیچگونه شانس برنده شدن ندارد . برای اینکه نه نسل جوان شناختی نسبت به وی دارد ونه علاقه ای به گفتمان وی دارد که اتو کشیده ی نقل قول های لوطی جماران را باز گو می کند . در صورتیکه لوطی جماران شدیداً خودش و حامیان دزد و غارتگر و به خصوص پاسدار احمدی نژاد و دولت وی مورد تنفر نسل جوان به خصوص دانشجویان می باشد.

بهر حال اکنون برای اینکه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری چوب و پیاز را به خاتمی خورانده باشد و انصراف وی را قطعی کرده باشد و تیر خلاص به سوی وی شلیک کرده باشد . مجدداً یک سری صفات گذشته که در دوران مدعیان اصلاح طلبان پیرامون خاتمی بکار برده شده بود را با شیوه ی بازجوئی برج در برابر بارو وترویج و تقویت اختلاف میان خاتمی و حامیان واطرافیان وی را برای چندمین بار تکرار وچاشنی کرده است . در صورتیکه عنوان شاه سلطان حسین را لوطی جماران اخیراً بکار برد زیرا که در پشت پرده دست اندر کاران کودتا گران خاموش و خزنده به لوطی جماران تزریق و دیکته شده بود که باز هم برای حذف خاتمی از صحنه و هموار شدن مسیر رئیس جمهور شدن دوباره پاسدار گماشته ی احمدی نژاد چاقو کش لوطی اتهامات دیگری را مطرح کرد.

بنابراین سربازجو پاسدار شریعتمداری برای اینکه شک وتوهم نسبت به انصراف خاتمی را به حتمیت تبدیل کند تا باحذف خاتمی از صحنه ی رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی خیالش برای رئیس جمهور کردن دوباره پاسدار گماشته احمدی نژاد آسوده شود . لذا بدون آنکه کلامی از رقابت و تضاد و اختلافات درون جبهه ی مدعی اصول گرا و باندهای مافیائی آن بگوید . در عوض متمرکز برروی خاتمی شده و شرایط ورود وی به صحنه ی رقابت را به نقش اطرافیان و حامیان وی وصل کرده است . بالاخره با متهم کردن اطرافیان خاتمی وقطعی کردن انصراف وی تا توانسته مانور تبلیغاتی داده است و آنگونه که خود می خواهد سناریو وپرونده سازی علیه ی حامیان خاتمی نموده است تا که نکند خاتمی پشیمان از انصراف دادن شود و در پایان با تحقیر کردن خاتمی پرونده وی را مخدومه اعلام کرده است و پیروز مندانه پرونده میر حسین موسوی را دنبال کرده است و خوشحال در ابتدای یادشت روز خود خبر از انصراف خاتمی داده و استناد به پیش بینی درست ورق پاره ی کیهان و پرونده و سناریو سازی ها کرده و چنین در دنباله دست به سیاست توبره و آخور خوری زده است :

"سرانجام آنچه قرار بود بعد از پایان تعطیلات نوروزی و یا، حداکثر در اوایل اردیبهشت ماه سال 88 اتفاق بیفتد و کیهان نیز پیشاپیش به عنوان یک احتمال جدی از آن خبر داده بود، چند هفته زودتر از موعد پیش بینی شده در حال وقوع است و سایت ها و افراد نزدیک به آقای سیدمحمد خاتمی با قید �احتمال قوی� از کناره گیری ایشان به نفع آقای موسوی خبر دادند "

البته سربازجو پاسدار وارونه گو توضیح نمی دهد که اگر چنانچه طبق ادعای کمدی اش که پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش آرایش بیش از خاتمی است که استناد به نتایج 3 نمایش خیمه شب بازی در 6 سال گذشته کرده است که هم نقش تقلب و هم رد صلاحیت های رقیب و هم از نظر کمیت شرکت کنندگان خود داری شده است .

خوب معلوم است که هیچگاه کسی برروی اسب شل شرط بندی نمی کند. پس چرا به جای اینکه ترغیب و تشویق کند تا خاتمی در صحنه بماند تا در روز زور آزمائی در برابر رقیب پاسدار احمدی نژاد باز نده شود تا که موجب تقیت موضع مدعیان اصول گرایان حاکم در برابر رقیب شکست خورده شود. ولی معلوم نیست که چرا از بدو ورود خاتمی به صحنه ی رقابت درست حرکت معکوس انجام شده است تا جائیکه برای انصراف خاتمی از صحنه سناریو طراحی شده ترور فیزیکی وی در یادداشت روز مطرح شد . حتی در همین یادداشت روز هم که خبر از انصراف خاتمی داده شده است از ابتدا تا انتها تحقیر کردن خاتمی و تهدید اطرافیان وی پیگیری شده است که بازهم بیشتر وارونه گوئی ادعای سربازجو حسین شریعتمداری را اثبات می کند که پاسدار چاقو کش احمدی نژاد و باندهای مافیائی مدعی اصول گرائی مردمی هستند و آرای شان بیش از رقیب است .

مسخره تر اینکه برای دلقک خالی بند و دروغگو وخرافه پرستی همچون پادار بیمار روانی احمدی نژاد که هرگز به جز وعده ی دروغ به مردم دادن کار دیگری برای شان نکرده است و نه اینکه ذخیره ی پس انداز دوران خاتمی ر ا بالا کشید ، بلکه هرگز نمی گوید بیش از 150 میلیارد دلاری که می بایست در حساب ذخیره پس انداز دولت باشد کجا رفته است ؟ به خصوص اینکه حتی حاضر نیست پاسخ دهد که یک میلیارد دلار مفقود شده کجا رفته است که مجلس دکوری و کمدی و انتصابی با دیوان محاسبات تعقیب و پرسش گری پیرامونش می کنند . یا اینکه گفته نمی شوئ که چگونه اطرافیان و فامیل و آشنایان خودش را به پست های کلیدی در دولت گمارد است ه که مشغول غارتگری می باشند . به ویژه اینکه اخوی داود پرونده ی اختلاس گری با پاسدار میلیاردی صادق محصولی وزیر کشور دارد که اکنون پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری اینگونه وارونه پیرامون سربازجو حسین شریعتمداری به عنوان چماق علیه ی خاتمی و حامیانش از این پاسدار دزد دروغگو تعریف و تمجید کرده است :

"احمدی نژاد با مشخصاتی نظیر یک استاد دانشگاه، یک بسیجی رزمنده، یک ساده زیست، یک فرد متعهد و پای بند به گفتمان امام و انقلاب، یک رئیس جمهور شجاع و مقاوم در برابر باج خواهی دشمنان بیرونی و حامی واقعی و عملی مردم محروم و مستضعف و ده ها ویژگی برجسته و ارزشمند دیگر، جایی برای رقابت مدعیان اصلاحات باقی نگذاشته، مدعیانی که طی 8 سال حاکمیت خود، نه فقط به این ارزش ها و نیازهای مردم توجهی نداشتند بلکه ایجاد آشوب، ساختارشکنی، سخره مردم محروم، وادادگی در برابر دشمنان بیرونی، فدا کردن منافع ملی به پای اهداف حزبی، اهانت به مقدسات و... شناخته شده ترین عملکرد آنها بود، دولت نهم شعارهای دهان پرکن اما خالی از محتوا و عمل اصلاح طلبان را در میدان عمل و با عملکرد مردم سالارانه خویش به چالش جدی کشیده و از اعتبار انداخته است. بنابراین آقای خاتمی حق داشته و دارد که کاندیداتوری خود را یک �ریسک سابقه� تلقی کرده و سرمایه سیاسی خود را در این �ریسک� برباد رفته بداند."

بالاخره اینکه سرباز جو حسین شریعتمداری اکنون که پرونده ی خاتمی را به حساب خودش بسته است . اما پرونده ی میر حسین موسوی را گشوده است و بر زیر تیغ بازجوئی وی را کشانیده است تا اینکه با همان شیوه ای که با خاتمی بر خورد کرد. از حال ببعد بطریق دیگر پرونده ی میرحسین موسوی را تعقیب میکند. برای همین پرسش کرده است که چرا اکنون که با پرچم اصول گرائی و اصلاح طبی وارد صحنه شده ای به امید واهی به آرای کم اصول گرایان در کنار آرای محدود مدعیان اصلاح طلب دوخته ای تاکه این آرا را به سوی جلب کنی. ا لبته در دنباله تأکید کرده که خبری از آرای اصولگرائی بطرف تو نیست . ولی از وی سئوال کرده است که چرا در دوران مدعیلان اصلاح طلبان که به مقدسات توهین می کردند تو سکوت کردی؟ همچنین سر بازجو حسین شریعتمداری از میر حسین موسوی پرسیده اکنون هم که تو وارد صحنه شده ای، چرا نه اینکه حاضر به شکستن این سکوت نشده ای ، بلکه بدتر به سوی مدعیان اصلاح طلبان رفته ای؟ !

آخرا پس از 30 سال این توهین به فهم و شعور درک ایرانی نیست که آنقدر می بایست درمانده و ضعیف و مستأصل شده باشد که یک پاسدار اطلاعاتی امنیتی و سربازجوی بد نام که قیافه کریه اش هوار می زند معتاد نیز می باشد . هم برای لوطی جماران رهبر محتوای سخنرانی تنظیم کند . هم اینکه هرچه دلش می خواهد علیه ی رقیب خودی توهین و تهدید می کند و پرونده و سناریو سازی برایش تهیه و تنظیم می کند و با وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق رئیس جمهور پیشاپیش تعیین می کند . البته بر خلاف گذشته دوران مدعی اصلاح طلبان بدون آنکه کوچکترین سخنی از مطالبات و نیاز مردم ایران و وضعیت طاقت فرسای زندگی اشان بگوید .

در خاتمه اینکه پرسش است آیا این رژیم که از رأس تا ذیل آلوده به فساد و رشوه و تبعیض می باشد و مهره های وصل به لوطی جماران که عباس پالیز دار در اردیبهشت ماه سال جاری در دانشگاه همدان اسامی اشان را افشا و اعلام کرد و گفت که چگونه اینان مفسدان و غارتگران ودزدان بیت المال و منابع و ذخایر کشور می باشند ؟ واقعاً این ريیم نا مشروع و ضد بشری هنوز اعتبار دارد ؟ آیا پس از 30 سال آزمون شده بازهم می بایست فریب خورد و اسیر جنگ و جدال قدرت وثروت جناحی و باند های مافیائی شد ودر خیمه شب بازی انتخاباتی انتصباتی تقلباتی ریاست جمهوری شرکت کرد تا بازهم فرصت داده شود که تبلیغات مشروعیت تراشی با حماسه سازی سرداده شود و با مانور تبلیغی داد ن به جنگ مردم در بند و در زنخیر 30 ساله بر خیزند و بیشتر به سرکوب و ضرب و شتم وخفقان افزایش اعدام ها و رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه ادامه دهد.
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387
نقد و بررسی " وحدت به عمل نياز دارد" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387
اعتراف برگزاری کنفرانس وحدت اسلامی در تهران، چونکه چهره ها تغییر نکرده ودر آن افراد جوان وحرف تازه وجود ندارد، فقط تبدیل به هزینه بهدر دادن شده است:

هرگز فراموش نشده است که خمینی شیاد و عوامفریب بری اینکه تضمینی برای حکومت ننگین وضد بشری اش وجود داشه باشد . گذشته از پیگیری سیاست سرکوبگری و حاکم نمودن خفقان داخلی و جنگ افروزی کردن مکمل این سیاست از صدور انقلاب گفت که منظور و هدف صدور تروریسم و بنیاد گرائی به برون مرز بود .سپس سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها هم به این سیاست اضافه شد . همچنین از سوی دیگر یک سری نان وجیره خوار برون مرزی هم برای تقویت پیشبرنده اهداف خود دست و پا کرد . زیرا که بطریق برگزاري كنفرانس وحدت اسلامي سالیانه دنبال در تهران می شود که اکنون بیست و دومین این کنفرانس در تهران برگزار شد که تلاشی مذبوحانه برای خروج از انزوای منطقه ای می باشد . اما آنقدر برپائی این کنفرانس نمایشی وبی هویت و تشریفاتی و دکوری شده است که صدای اعتراضی ملای سر مقاله نویس ورق پاره ی جمهور اسلامی بلند شده و اعتراف کرده است که در برپائی اينگونه کنفرانس ها دو نكته اساسي وجود دارد که می بایست مورد ملاحظه و دقت قرار گيرند تا اينگونه نمایش های تشریفاتی و یا گردهمائي ها به نتيجه مطلوب يا چيزي نزديك به مطلوب آن برسد.سپس وی پیرامون نکته اول گفته است که تركيب افرادي كه براي حضور در اینگونه خیمه شب بازی های تدارکاتی و گردهمائي های وحدت اسلامی دعوت مي شوند بايد متنوع و همواره درحال تغيير باشد. ولی تأکید کرده اگر چنانچه به فيلم ها و عكس هاي برجاي مانده از نتایج این گردهمائي ها در سالهاي گذشته نگاهي انداخته شود . آنگاه به وضوح مشخص می شود که حاضران دعوت شده از اول تاكنون تغيير نكرده اند و ركورد دار حضور در اين گردهمائي ها می باشند و افزوده تنها تفاوتی که حاصل شده است فقط چهره ها ی افراد مفت خور و جیرره خوار شرکت کننده در این کنفرانس ها نسبت به سالهاي تغییر کرده است . زیرا که در سال های اول کنفرانس اینان با موهاي سياه و قيافه هاي جوان در اين اجلاس ها حضور مي يافتند اما اكنون پیر و فرتوت با موهاي سفيد و چهره هاي سالخورده شده اند . یعنی علناً اعتراف کرده است که نه هزینه ی زیاد سالیانه ی این گرد همآئی های تشریفاتی بهدر رفته ا ست .، بلکه آنقدر رژیم تروریستی آخوندی به انزوا کشیده و منفور شده است که دستگاه تبلیغات باج دادن های کلان موفق به یافتن وجذب چهره های جدید در میان کشور های اسلامی نشده است.
جالب است که ملای سر مقاله نویس در دنباله خطاب به مجریان برنامه ریز و دست اندکاران ان کنفرانش گفته است که می بایست تعارف را كنارگذاشت وبه اين واقعيت اعتراف کرد كه شركت كنندگان فقط درصورتي كه حرف هاي تازه اي برای گفتن داشته باشند باید حضورشان مغتنم شمرده شود آنهم به شرط اینکه با اهداف تعیین شده ی گردهمائي مطابقت داشته باشد . در غیر اینصورت تكيه كردن بر عناوين و مسئوليت ها و ساير اموري كه با محتوا ارتباطي ندارد نه اینکه اهداف مورد نظر اين قبيل گردهمائي ها را تامين نمي كند، بلکه موجب بهدر رفتن هزینه ی سنگین اینگونه مراسم می شود که از بودجه ی بیت المال و کیسه ی مردم ایران علیه ی خدشان می رود .

بالاخره اینکه ملای سرمقاله نویس به دست اندركاران توصیه کرده و گفته است که بايد جرات و جسارت داشته باشند و تلاش کنند تاکه افراد جوان و جديدي را كه صاحب حرف هاي تازه می باشند و نه فسیل هائی که همچون آخوند های متحجر حوزه ی علمیه ی قم باشند که برروی زمین نسیه راه می روند و آفتاب بر لب بام می باشند که حال حرکت کردن هم ندارند تا چه رسد به اینکه دارای تحرک و حرف تازه ونو باشند.

مهمتر اینکه ملای سرمقاله نویس محور نكته دوم گفته است . آیا آنچه در اين گردهمائي ها مطرح یا گفته مي شود زمین ی اقدام و به عملي شدنش وجود دارد ؟آيا از ميزان تاثير آنچه گفته و نوشته مي شود ارزيابي دقيقي کسب شده است ؟ آيا اين گردهمائي ها به همان اندازه كه از صرف وقت بودجه امكانات و ساير اموري كه مستلزم برگزاري اش مي شود مي توان انتظار بازده و كارائي داشت ؟ خلاصه اینکه ملای سر مقاله نویس از دست اندر کاران پرسش کرده است که آيا جائي وجود دارد كه براي به دست آوردن پاسخ اين سئوال های مطرح شده، اقداماتي مبتني بر شيوه هاي علمي شده باشد که بتوان به اطلاعات دقيق در اين زمينه رجوع کرد؟
بدتر اینکه ملای سرمقاله نویس باز هم بیشتر افشا کرده و ماهیت حامیان پاسدار گماشته احمدی نژاد را به نمایش گذاشته است . زیرا که گفته است جريان ها وافراد و حتي قدرت هائي براي خنثي كردن تلاش هائي كه براي وحدت امت اسلامي صورت مي گيرد دست اندركار هستند كه بودجه ها و امكانات زيادي در اختيار دارند و با پيگيري هاي شديد مشغول كارشكني و مانع تراشي مي باشند. آنگاه توصیه کرده است که براي مقابله با اين جريان هاي خطرناك فقط يك راه وجود دارد و آنهم اينست كه حرف هاي تازه اي براي وحدت وجود داشته شد . همینطور تلاش قابل قبولي هم براي عملي ساختن اين حرف تازه بایدانجام شود.

در خاتمه اینکه ملای سرمقاله با آویزان شدن به خمینی شیاد و از وحدت دروغین و اسلامی وی گفتن یعنی همه با جانشین خمینی شیاد لوطی جماران شدن زیرا که رهبر ام القرای جهان اسلام می باشد که اینگونه باج ها داده می شود و کنفرانس و گرد همآئی های تشریفاتی و نمایشی اسلامی در تهران بر گزار می شود تا که این رهبریت ام القرای جهان اسلامی لوطی جماران جا بی افتد . ولی چون بی هویت و یکنواخت و ماشینی شده است که قادر به جذب نیروی جوان با حرف تازه ونو نمی باشد. بنابراین بر ضد خودش تبدیل شده است. به خصوص اینکه رژیم بربر منش و تاریک اندیش پدر خوانده ی تروریست جهانی در منطقه ی خاورمیانه ایزوله شده است و پس از قطع رابطه ی دیپلماتیک مغرب اکنون کشورهای عربی به قطر هشدار داده اند در صورت دعوت از پاسدار گماشته احمدی نژاد در این اجلاس شرکت نه خواهند کرد . اما عجیب است که بازهم لوطی جماران بر سر منبر می رود و مشغول هذیان گوئی می باشد و از موضع ضعف و فرار به جلو همچنان داعیه ی رهبریت ام القرای جهان اسلام را دارد.
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387
روی سخن و پرسش هائی از مقامات آمریکائی

مشخص نیست که دو لتمردان ومقامات آمریکائی چرا نمی خواهند از تاریخ بی آموزند و چرا پس از 30 سال تجربه ی آزمون و شکست خورده، باز تلاش می کنند آزمون شکست خود را بیآزمایند؟

چگونه است که سیاست امور خارجه ی آمریکا در این 3 دهه اسیر و محاصره ی لابی های اعزامی مقیم آمریکا و آمریکائی های خریداری شده ی دلاری شده اند و قادر نیستند که بدون دریافت مشاوره از اینان سیاست مستقل خود را به پیش ببرند که بیش از این این سیاست دربست به ضرر مردم ایران و صلح و امنیت منطقه و حتی منافع خود آمریکا تمام نشود. آنگونه که اکنون ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی جمهوری اسلامی متعلق به لوطی جماران خامنه ای حتی به رنگ پوست سیاه اوباما هم در مقاله 24 اسفند ماه خود کار دارد وخطاب به مسئولان دولت نهم و تلاش های پنهانی اشان برای ایجاد رابطه با آمریکا، آن را سرابی بیش نمی داند . مشروط بر اینکه در بخش ستون جهت اطلاع همین روزنامه خطاب به رحیم مشائی که در کا نادا به سر می برد که گفته رژیم تروریستی آخوندی در زمینه ی مذاکره و همکاری با آمریکا در افغانستان آمده است بشرط آانکه وزیر امور خارجه ی آمریکا ابتدا نامه ی دعوت برای مقامات رژیم تروریستی آخوندی فرستاده شود. البته سرمقاله نویس در دنباله با نقل قول کردن موضع جدید لوطی جماران و تأکید بر اینکه در 30 سال گذشته ما از قطع رابطه با آمریکا هیچ زیان نداشته ایم جز اینگونه نظر ها که مشکل پیچیده ایجاد کرده است و به وی پاسخ داده است که اینگونه نظر دادن ها برای ایجاد رابطه جزو اختیارات تو نیست و اجازه نداری که پایت را از حدود خود فراتر روی .

بنابراین باز هم معلوم نیست که برای چه هیئت سینمائی و تیم کشتی آمریکائی به ایران اعزام می شود و بقول گزارشگر همین روزنامه ی جمهوری اسلامی از موضع انتقادی گزارش داده که یک زن بازیگر دیگر آمریکائی دیگر وارد ایران شده است. در شرایطی که دولت مغرب سیاست درست قطع رابطه با رژیم تروریستی آخوندی اتخاذ کرده است .

مگر هنوز مقامات آمریکائی شک دارند که پس از اشغال نظامی افغانستان و عراق چه تعداد کم نظامیان آمریکائی در این دو کشور کشته و مجروح شده اند که بدون ابهام یا بطور مستقیم بدست عوامل رژیم تروریستی آخوندی کشته اند که چه بصورت ارسال سلاح و یا مین ها کنار جاده ای یا یا اعزام ترو ریست هابوده یا با دادن پول و حمایت کردن و رهنمود دادن طراحی و انجام گرفته است.

مگر ثابت نشد که در جنگ افروزی 33 روزه ی حزب الله لبنان و جنگ 22 روزه ی حماس با اسرائیل از سوی لوطی جماران و سپاه پاسداران طراحی شد؟ زیرا که ادامه ی عملی کردن خطبه ی عید فطر سال گذشته لوطی جماران در تهران است که ضمن دشمنی علنی کردن با روند مذاکرات صلح خاورمیانه و مخالفت کردن با بر گزاری کنفرانس صلح آناپولیس در آمریکا حتی رهبران کشورهای عربی را تهدید کرد که اگر چنانچه در این کنفرانس شرکت کنند . موقع باز گشت در کشور خودشان با آشوب و ناامنی و نا آرامی مواجه خواهند شد.

اکنون پرسش است که برای چه نام سازمان مجاهدین در لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته شد؟ هم چنین از زمان این اقدام که بدون شک از سوی مقامات رژیم تروریستی آخوندی پیشنهاد شد و لابی های دو جانبه بر آن تأکید کردند تا حال به نفع کدام کشور تمام شده است؟ به خصوص اینکه همین اقدام چه تأثیری بر اجرای پیگیری سیاست دخالت گری رژیم تروریستی در عراق داشته که اکنون به آن مرحله ای رسیده است که لوطی جماران از موضع ارباب و رعیتی در دیدار با جلال طالبانی رئیس جمهور عراق در جماران، خطاب به وی البته از موضع امری تأکید کرد که باید نیروهای نظامی آمریکائی مستقر در عراق و مجاهدین از شهر اشرف در بغداد اخراج شوند.

البته زمان زیادی از این موضع بر خورد لوطی جماران با جلال طالبانی نگذشته بود که رفسنجانی با گروه 150 همراهش به بغداد سفر کرد و بدون توجه به تظاهرات عراقیان مخالف این سفر، اما رفسنجانی در دیدار خود با رئیس جمهور عراق همان تقاضای لوطی جماران مبنی بر اخراج نظامیان آمریکائیان و مجاهدین از عراق تأکید کرد و گفت که اینان می بایست اخراج گردند که سیاست دخالت گری آشکار در امور داخلی عراق می باشد.

عجیب است که پس از بازگشت رفسنجانی از سفر عراق شاهد رشد بی سابقه عملیات تروریستی و انتحاری و انفجاری وناامن سازی در عراق از یک سو می باشیم . مهمتر اینکه از طرف دیگر همزمان یکی از ساختمان های شهر اشرف متعلق به زنان از سوی نظامیان عراقی ظاهراً محافظ شهر اشرف مورد تهاجم ومحاصره واقع شده است ودر شرایطی که نخست عراق در سفر به استرالیا به سر می برد ، ولی همان تقاضای مشترک لوطی جماران و رفسنجانی بساز و بفروش پیگیری شده و حکم تخلیه کردن ساختمان و خواست های ضمیمه شده از سوی مشاور امنیت ملی عراق تکرار شده وصادر شده است. آنهم با بدترین شیوه ی برخورد و رفتار غیر انسانی که با ساکنان شهر اشرف و اعضای خانواده های شان شده است که برای دیدار عزیزان خود به عراق سفر کرده ودر پشت درب شهر اشرف نگهداشته شدند.

بازهم روی سخن با مقامات آمریکائی سئوال است که در شرایطی که جانبازان جنگ ضد ومیهنی و ملی 8 ساله ی ایران و عراق در جلوی نهادهای بنیاد شهید ومجلس ارتجاعی دست به خود سوزی می زنند وجان می بازند . همچنین از طرف دیگر نماینده ی آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل رأی محکومیت بر نقض مستمر حقوق بشر رژیم تروریستی آخوندی داده است که رکوردار نقض محکومیت حقوق بشر می باشد . همینطور به مخالفینی که از ایران گریخته و به آمریکا پناه برده پناهندگی اعطا ء می شود . از سوی دیگر در زمانیکه فریاد مرگ بر دیکتاتور گفتن دانشجویان معترض و آزادیخواهان در دانشگا ه های ایران طنین انداز شده و همچنان ادامه دارد . ولی سپاه پاسداران برای خاموش کردن این صدای اعتراضی و آزادیخواهانه بفرمان لوطی جماران بسیجیان را کفن پوش وگورکن کرده است تا با خاک کردن استخوان پوسیده به عنوان کشته شدگان جنگ ایران وعراق آنهم پس از اینکه 20 سال از آتش بس و سرکشی جام شهر از سوی خمینی شیاد سپری شده است، تلاش می شود که دانشگاه ها به گورستان تبدیل شود.

در خاتمه اینکه طبق تعهد داده شده می بایست مقامات و نظامیان آمریکائی مستقر در عراق به مسئولیت حفاظت با نظارت ساکنان شهر اشرف پای بند باشند. بالاخره باز هم سئوال مکملی این است که برای چه از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا همچنان نام مجاهدین در لیست گروه و سازمان های ترویستی نگهداری می شود به امید آنکه سران رژیم تروریستی دست از هدف دسترسی به سلاح هسته ای بردارد . البته این یک آرزوئی محال و غیر ممکن است . چونکه بقای رژیمتروریستی آخوندی از رأس تا ذیل به فساد و رشوه و غارتگری و جنایت و خیانت آلوده است که با در نظر گرفتن جو نارضایتی عمومی نیاز شدید به تضمین بقا دارد که جز دسترسی به سلاح هسته ای و سیاست صدور ترور وبنیاد گرائی و ادامه ی سیاست خالت گری در امور کشورهای همسایه و منطقه جایگزین دیگری برایش وجود ندارد بنابراین تنها راه حل نهائی حل بحران در ایران و مسئله ی غامض و خطرناک هسته ای و و بر قراری ایجاد صلح و ثبات سیاسی در کشورهای همجوار و در خاورمیانه تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد . البته مقدمه ی آن ابتدا خروج نام مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا است که ادامه ی آن پذیرش پیشنهاد راه حل سوم خانم مریم رجوی است که می گوید نه جنگ و نه مماشات گری و مذاکره خائنانه ی تجارت نفت و خون، بلکه تغییرت دمکراتیک ایران بوسیله ی مقاومت و مردم ایران می باشد.

هوشنگ � بهداد
اسفند ماه25 سال - 1387
نقد و بررسی " اهداف اجلاس رياض (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 24 اسفند ماه سال 1387
" از موضع انزوا و وحشت و ضعف، بد گوئی وتهدید کردن مصر و اردن و عربستان تا که سوریه از رژیم تروریستی آخوندی نبرد و به اینان نپیوندد"

پاسدار غیر ایرانی که مختصص نقش دخالت گر در امور داخلی کشورهای همجوار و منطقه به خصوص کشورهای عربی است؛ اکنون بر حسب مأموریت محول شده به وی وارد صحنه شده است تابا وارونه گوئی و آسمان و ریسمان بافی و پاک کردن صورت مسئله؛ انزوای منطقه ای و جهانی رژیم تروریستی آخوندی را دور بزند. به خصوص پس از رو شدن نقش مستقیم در بحران جنگ افروزی 22 روزه ی نوار غزه که موجب عیان شدن کامل دستان خونین لوطی جماران و سپاه پاسداران در این جنگ افروزی نوار غزه شد . آنگونه که ساف باضافه رهبران کشور های عربی رژیم تروریستی آخوندی را از مداخله گری و ایجاد تفرقه در امور داخلی فلسطین منع کردند . به ویژه اینکه اجلاس شرم الشیخ که برای باز سازی فلسطین و نوار غزه تشکیل شد که با موضع افشا گرانه ای که وزیر امور خارجه عربستان اتخاذ کرد. بیشتر موجب تیرگی رابطه میان دو کشور شد . سپس با قطع رابطه ی دیپلماتیک با دولت مغرب پیرامون حمایت از کشور بحرین بر ضریب انزاوی رژیم تروریستی آخوندی افزوده شد .

اکنون نیز اجلاس ریاض که تلاش برای ایجاد رابطه ی دمشق با فاسطین و همکاری در کنار عربستان در لبنان و با تشویق فاصه گیری از حاکمان تهران شده است . موجب بر افروختگی سر دمداران رژیم تروریستی آخوندی شده است. بهمین دلیل پاسداریادداشت روز نویس غیر ایرانی وارد میدان شده است تا که علیه ی عربستان سعودی لغز خوانی کند و از موضع فرار به جلو وضعف قدرت نمائی کند و از شکست قطعی عربستان ومصر و اسرائیل در جنگ 22 روزه ی نوار غزه یاد کند و با پیروزی ساختگی حماس در این جنگ 22 روزه نوار غزه مانور دهدتا شاید توانسته باشد با ضرب سیلی صورت سرخ کرده باشد.

فراموش نشود که تنها هم پیمان کشور عربی رژیم تروریستی آخوندی در میان کشور های عربی فقط سوریه می باشد که با باج دان هان کلان از جمله امتیازات نفتی سران رژیم تروریستی آخوندی توانسته است این هم پیمانی سوریه را حفظ کند. زیرا که برای اهداف صدور تروریسم و بنیاد گرائی و سیاست دخالت گری در کشور های همجوار و منطقه به این هم پیمانی با سوریه بسیار نیاز داشته است. پس تخریب و آسیب پذیری این هم پیمانی می تواند عواقب خسارت بار با ضربات سنگین سیاسی و تا کتیکی و استرا تژیکی در بر داشته باشد . زیرا که موجب ضربات سنگین دخالت گری و حضور و اقدامات تروریستی در عراق و لبنان و نوار غزه و حتی در ترکیه خواهد شد .

بنابراین ی دلیل نیست که پاسدار یادداشت روز نویس این موضوع را شکافته و از نشست اقتصادی عربی در کویت گفته که چگونه عربستان بر رفع اختلاف میان کشورهای عربی انگشت گذاشت. البته پاسدار یادداشت روز نویس افزوده از سوی بشار اسد این پیشنهاد عربستان رد شد. سپس ادامه داده که این موضوع در ریاض دنبال شده است و از موضع انتقادی به نقش فعال رئیس جمهور مصر حسنی مبارک در کنار عبدالله پادشاه اردن با همکار یعربستان اشاره کرده است. آنگاه به عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب پرداخته که وی نیز راهی دمشق شده و افزوده که قرار است تا دهم فروردین ماه سال آینده اجلاس سران عرب در پایتخت قطر برگزار شود.

بالاخره از بررسی این روند حرکات پاسدار یادداشت روز نویس نتیجه گیری کرده است خط مشترک ریاض و قاهره و امان از وحشت مقاوت اسلامی یا در حقیقت حزب الله لبنان وحماس می باشد که زائده های رژیم تروریستی آخوندی در خاور میانه می باشند. البته درادامه به مشکل آمریکا واسرائیل از این مشکل مقاومت اسلامی نیز یاد کرده است و افزوده که مشکل اساسی سوریه است که از این گردونه بدور است . چونکه جز هم پیمان رژیم تروریستی آخوندی می باشد.

ناگفته نماند که تازگی ها سوریه وساطت آمریکا برای مذاکره با اسرائیل را پذیرفته است . آنگونه که دولت نهم را مجبور کرده است تا تلاش کند.رئیس جمهور ترکیه عبدالله گل را محلل طرفین کند .همچنین تیم کشتی و هیئت سینمائی هالیوودی به ایران دعوت کند و رحیم مشائی مشاور پاسدار احمدی نژاد به کانادا سفر کند و از آنجا پیام رابطه و مذاکره با آمریکا بدهد . البته اینگونه تلاش های مذبوحانه نمودن وپیشنهاد و دعوت هائی که می شود که امروز از سوی ملای سرمقاله نویس روز نامه ی جمهوری اسلامی به این تلاش گران ایجاد رابطه با آمریکا اخطار کرده است که می بایست تابع نکته نظرات لوطی جماران باشند و پای خودشان را از چارچوب مسئولیت خودشان فرا تر نگذارند. زیرا که از عدم رابطه با آمریکا رژیم تروریستی آخوندی تا حال ضرر دیده است . ولی اینگونه موضع گیری ها به نفع پاسدار مأمور یادداشت روز نویس نمی باشد تا که به اینان نیز اشاره ای گذرا و سطحی کند.

در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس غیر ایرانی ضمن مانور دادن با جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و 22 روزه ی نوار غزه با اسرائیل و تهدید وتأکید کردن که مشابه اینگونه جنگ افروزی ها با عنوان مقاومت اسلامی بازهم اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا که سرنخ در بیت جماران و سپاه پاسداران می باشد که اکنون مخاطبین یادداشت روز نویس در درجه ی اول سوریه است تا که هم از رژیم تروریستی آخوندی فاصله نگیرد و متقابلاً بسوی مصر و اردن وعربستان ساف نرود . مهمتر اینکه با اسرائیل بر سر باز پس گیری بلندی های جولان وارد مذاکره نشود . زیرا که گفته اسرائیل اگر بلندی های جولان را باز پس دهد سریع فرو می پاشد . از طرف دیگر پیام های تهدید آمیز به رهبران کشور های عربی داده است که مخالف سیاست توسعه طلبی رژیم تروریستی آخوندی در منطقه هستند . همچنین این پاسدار یادداشت روز نویس تحلیل داده است که اسرائیل بدلیل شکست در جنگ نوار غزه ثابت کرد که نمی تواند بجنگد. پس تر جیح می دهد خواست خودش را از طریق سیاسی دنبال کند و نتیجه گرفته است که اسرائیل در موضع ضعف قرار دارد و جرأت برروی مذاکره کردن با جولان بدلیل فرو پاشی خود ندارد . ضمن اینکه گفته است بشار اسد جوان است ولی مسائل را خوب می فهمد. یعنی اینکه به بشار اسد پیام داده است که پای مذاکره بر سر جولان با اسرائیل نرود . چون همه ی وحشت رژیم تروریستی آخوندی از روند مذاکرات صلح خاورمیانه است . بهمین دلیل لوطی جماران در خطبه عید فطر سال گذشته بطورآشکارا اعلام و تهدید کرد که دشمن روند مذاکرات صلح خاومیانه و بر گزاری کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا می باشد و حتی تهدید کرد که اگر چنانچه رهبران کشور های عربی در این کنفرانس شرکت کنند در کشور های خودشان با مشکل نا آرامی و اغتشاش مواجه خواهند شد. بنابراین اکنون که رژیم تروریستی آخوندی در اوج تضاد و بحران های درونی وبحران هسته ای و ا نزوای بیرونی قرار دارد . مشخص است که هرگونه تلاش و اجلاس منطقه ای که پیشنهاد دهندگان مذاکرت صلح و عدم جنگ وتنش و بحران سازی در منطقه دنبال شود بمنزله ی طناب دار رژیم تروریستی آخوندی می باشد که باید با همه ابزار و دستگاه های تبلیغاتی و تهدیدات نظامی وارد کازار علیه ی این تلاش ها شود و دست به تهدید و تخریب و قدرت نمائی از موضع ضعف و در ماندگی و انزوا شدگی کشورهای همجوار و منطقه زده شود.
هوشنگ � بهداد
شنبه 24 اسفند ماه سال 1387
نقد و بررسی " اوباما ادامه خصومت با ايران" روزنامه ی جمهوری شنبه 24 اسفند ماه سال 1387
"خطاب به پاسدار احمدی نژاد، ما نیازی به رابطه با آمریکانداریم ، چون تلاش برای کانال زدن و ایجاد رابطه با آمریکا، هیشه مشکل ساز بوده است "

اکنون پس از رئیس جمهور شدن اوباما پاسخ دریافتی نامه ی تبریک آمیز پاسدار گماشته احمدی نژاد بقول خودش مسلح به چاقوی ضامندار زنجانی به اوباما که ارسا ل شد. اکنون با تمدید شدن یک سال دیگر تحریم ها از سوی ایشان جواب داده شده است که موجب سوزش و عصبیت ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی جمهوری اسلامی شدهتا که سرمقاله ی خود را با آه و فغان علیه اوباما رئیس جهور آمریکا واخطار به پاسداراحمدی نژاد تهیه و تنظیم کند و تذکر تأکید آمیز دهد که دموکرات ها و جمهوری خواهان با بوش و اوباما فرقی با هم دیگر ندارند. بنابراین برای اینکه حاصل کار مشترک خصمانه ی دو حزب جمهوری خواهان و دمکرات ها با رؤسای جمهوری شان علیه ی رژیم تروریستی آخوندی را ترسیم کرده باشد .برای آگاهی مخاطبان آن را اینگونه تئوریزه و بیان کرده است :

"امضاي سند تحريم ايران در طول 13 سال گذشته يكي از دلايل برخورد خصمانه دولت آمريكا باملت ايران بوده و اكنون نيز اين اقدام باراك اوباما نشان داد اين خصومت همچنان ادامه دارد. "

ملای سر مقاله نویس در دنباله ی مقاله ی خود به موضع خصمانه ی آمریکا علیه ی رژیم تروریستی با چااشنی کار برد ملت اشاره کرده است. سپس به شعار تبلیغاتی تغییر اوباما در دوران تبلیغات ریاست جمهوری آمریکااشاره و تأکید کرده است که این تغییر که عامل پیروزی انتخابات اوباما شد انتظار بود که فرق با اسلاف خودش داشته باشد . و لی بزودی مشخص شد که اوباما هم همان سیاست اسلاف پشین خودش علیه ی رژیم تروریستی آخوندی را دنبال کرده است . زیرا که اشغل گری عراق و افغانستان با حضور نظامی آمریکا همچنان ادامه یافته است و هنوز از اسرائیل حمایت می شود و در برابر نسبت به جنایات غزه سکوت می شود. در عوض رژیم تروریستی آخوندی متهم می شود و در پیام اوباما به کنگره گفته شده است که رژیم تروریستی آخوندی و پدر خوانده ی تروریست جهانی در جهت تضاد با منافع آمریکا حرکت می کند.

همچنین ملای سر مقاله نویس افزوده که تحريم ها عليه رژیم تروریستی آخوندی در زمان رياست جمهوري كلينتون آغاز شد . همینطور رژیم تروریستی آخوندی حامي تروريسم دانسته شد و فعالیت افشاگری براي دست يابي به سلاح هاي كشتار جمعي شروع شد. سپس بعد از پايان دوران كلينتون اين بازي توسط بوش نيز ادامه يافت و هر سال اين تحريم ها تمديد شد و اكنون اوباما نيز عليرغم ادعاهاي پرزرق و برق خود که با تغییر رئیس جمهور آمریکا شده است نه تنها اين تحريم ها را تمديد كرده بلكه رژیم تروریستی آخوندی را به عنوان يك تهديد عليه امنيت ملي آمريكا متهم كرده است. بالاخره ملای سرمقاله نویس پس از این توضیحات خطاب به مسئوان خوش باور دولت نهم تفهیم وگوشزد کرده است که اکنون می بایست برای آنانی که تصور می کردند اوباما با اسلافش فرق دارد اکنون پس از پایان رسیدن انتظار طبق گفته ی لوطی جماران دیگر جایز نیست تاکه بازهم این چنین خطاها تکرار شود:
. "اقدام خصمانه باراك اوباما عليه ايران نشان داد كساني كه تاكنون به هردليل تصور مي كردند مي توانند روي او به عنوان كسي كه با اسلاف خود فرق دارد حساب كنند كاملا در اشتباه بودند و كساني هم كه معتقد بودند بايد براي قضاوت درباره رئيس جمهور جديد آمريكا مقداري منتظر بمانند و عملكردهاي او را ببينيد اكنون زمان قضاوت درباره او فرا رسيده و ديگر درنگ جايز نيست . واقعيت همانست كه رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در ديدار رئيس جمهور تركيه با صراحت بيان كردند. ايشان ضمن برشمردن خطاهائي كه آمريكا در عراق و افغانستان مرتكب شده و با تاكيد بر اينكه موضع دولت كنوني آمريكا در مساله غزه نيز يكي ديگر از خطاهاي بزرگ آمريكاست تصريح كردند : � دولت آمريكا درحال ادامه همان مسير قبلي است و هيچ نشانه اي از تلاش براي جبران خطاها ديده نمي شود � بدين ترتيب تكليف تعارفات سياسي و البته غيررسمي رد و بدل شده ميان تهران و واشنگتن در هفته هاي اخير نيز كاملا روشن است . كساني كه تاكنون تصور مي كردند يخ هاي روابط ميان ايران و آمريكا را كه 30 سال است هر روز بر انجماد آنها افزوده مي شود مي توانند آب كنند اكنون بايد به اين نتيجه برسند كه دل خوش كردن به پوست سياه اوباما و يا شعار � تغيير � او دل بستن به سراب است و نگاه صحيح به آمريكا اينست كه آمدن و رفتن افراد نمي تواند در سياست هاي كلي واشنگتن كه بر خوي سلطه گري مبتني است تحولي بنيادين ايجاد كند. اقداماتي از قبيل ارسال پيام تبريك به مناسبت انتخاب اوباما به رياست جمهوري يا اعلام آمادگي براي مذاكره و يا انتظار تجديدنظر در سياست هاي دولت آمريكا كاملا ناشيانه و ساده لوحانه است . سياست متين و منطقي در قبال آمريكا همانست كه امام خميني در پيش گرفتند و اكنون نيز خلف صالح ايشان با روشنگري ها و موضعگيري هاي هوشمندانه همان سياست را دنبال مي كنند. "
در خاتمه اینکه ملای سر مقاله نویس چون اشراف دارد که رژیم تروریستی آخوندی نمی تواند سر و سوزنی از موضع تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای کوتاه بیاید . زیراکه تنها ابزار فشار ی که در منطقه و جهان در اختیار خود دارد که تضمین کننده بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی و پیشبرد اهداف بلند پروازانه اش بر تسلط منطقه و باج گیری کردن در جهان است فقط بستگی به دسترسی به همین سلاح هسته ای می باشد . از سوی دیگر ملای سرمقاله نویس خوب می داند تا زمانی که آمریکا سران رژیم از تلاش غنی سازی اورانیوم و دسترسی به سلاح هسته ای دست بر ندارند هر گز امکان عادی شدن رابطه میان دو کشور وجود ندارد . بنا براین خطاب به آنکه هیئت سینمائی آمریکائی و بازیگر هالیوودی به ایران دعوت می کنند گفته است که ما هرگز از اعلام بي نيازي به آمريكا و تكيه بر سياست بي اعتنائي به اظهارات فريبكارانه دولتمردان آمريكائي ضرر نمي كنیم. زیرا که این سیاست 30 ساله می باشد که صداهای مخالفین و دگر اندیشان و رقبابا حربه ی مبارزه با آمریکا از صحنه حذف فیزیکی یا غیرو شده اند. پس به مخاطبان خود توصیه کرده است که اين سياست بي صبري و عجله در تصميم گيري و اظهارنظرهاي بي موقع برای کانال زدن ایجاد رابطه با آمریکا همواره مشكل ساز بوده است . چونکه دشمن را به طمع مي اندازد و مطالباتش را بالا مي برد. و در نهایت رهنمود داده است که دولتمردان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش آخوندی بايد با متانت در برابر مسائل پيچيده اي همچون برخورد با آمريكا عمل كنند و از اظهارنظرهاي شتاب زده پرهيز نمايند. بالاخره اینکه برای باردیگر پیام لوطی جماران را بطور غیر مستقیم منتقل کرده و روی سخن به پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش اخطار کرده و گفته است که نمی بایست پایت را از حوزه مسئوليت و اختيارات خود فراتر گذاری .
هوشنگ � بهداد شنبه 24 اسفند ماه سال 1387
نقدو بررسی " موقعيت بن بست !(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 22 اسفند ماه سال 1387
"صغرا وکبری چیدن و گریز به صحرای کربلازدن و تکرارمبارزه تناقض آمیزبا آمریکا کردن تاراه فرار برای عدم پاسخ پاسدار شریعتمداری به تهدید افشاگرایانه ی پاسدار رضائی یافت شود."

طلبه ها و پاسدار های یاددشت روز نویس شده در ورق پاره ی کیهان که 30 سال است بااهرم و ابزار تبلیغاتی مبارزه با آمریکا یکه تازی می کنند ودر شعار نوشتاری خود همچون گفتار رهبران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی سر و سوزنی هم از این موضع مبارزه ی آمریکا ستیزی کوتاه نمی آیند. اما آن روی سکه در عمل شاهد می باشیم که اکنون بدون هیچگونه پاسخگوئی که این چگونه مبارزه کردن با آمریکا می باشد که هیئت سینمائی آمریکائی هالیوودی به ایران دعوت شده اند که بقول خود منتقدان مجوز ورود این هیئت سینمائی آمریکائی به ایران ، اینان ده ها فیلم ضد اسلامی و رژیم تروریستی ساخته اند که گفته می شود اکنون به ایران آمده اند تا سینما گران ر ژیم تروریستی آخوندی با داعیه در حال مبارزه با آمریکارا آموزش سینمائی دهند و تجربیات هالیودی خودشان را به ا ینان منتقل کنند .

عجیب تر اینکه در شرایطی که هنوز مخابره خبرهای جنگ و جدال منتقدان پیرامون دعوت این هیئت سینمائی آمریکائی از سوی حامیان دولت ادامه دارد که خبر ورود تیم کشتی آمریکا به ایران نیز مخابره شد ه است.

حال پرسش است که گذشته از ماهیت بسیار تناقض آمیز مبارزه با آمریکا در 30 سال گذشته که این مبارزه کردن مصرف داخلی داشته است . زیرا که هدف اصلی حذف مخالفان و دگرا اندیشان حتی رقبای دوم خردادی ها همچون خاتمی است.برای این که اینان همگی متهم به عامل و ستون پنجم و پیاده نظام و همکار دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی دشمن بوده و می باشند .

مسئله اصلی این است که چراهر گز گفته و توضیح داده نمی شود که چگونه اعمال و اقداماتی در منطقه در 30 سال گذشته موجب شد تا که پای آمریکا و حضور نظامی اش در منطقه باز شود تا جائیکه عراقی که خارج از خط کمر بند سبز نفتی آمریکا برای سالیان دراز بود ولی در نهایت اشغال نظامی شد ؟

مهمتر اینکه این چگونه دکان چند باب کرکره بالا زده ی مبارزه با آمریکا می باشد که از یک سو خمینی شیاد اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان در سال 58 را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید و فتوا صادر کرد هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید . زیرا که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. تا ترجیح بند شعار های ضد امپریالیستی توده ای و فرزند ناخلفش اکثریتی های عاشق سینه ی چاک امام شیادان ضد امپریالیست شود. اما دتی بعد رفسنجانی بطور پنهانی به دیدار و ملاقات مک فارلین نماینده ی ویژه ریگان رئیس جمهوروقت آمریکا در تهران رفت تا کلت و کتاب و کیک در یافت کند . حتی رفسنجانی مهدی هاشمی برادر داماد منتظری را اعدام کردد که چرا در روزنامه النهار لبنانی خبر این دیدار پنهانی را فاش کرد .

همچنین رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خواهان ترور 5 غربی از جمله آمریکائی ها در برابر کشته شدن هر فلسطینی از سوی اسرائیل شد. از طرف دیگر در تهران بطور علنی اعتراف کرد که با بوش در اشغال نظامی افغانستان همکاری کرده است. همینطور پس از اشغال نظامی عراق خطبه ی ویتنامیزه کردن عراق برای نظامیان آمریکا در نماز جمعه ی تهران خواند ودر سفر اخیر خود به عراق نیز که پیش مقد مه ی تبلیغاتی رئیس دوباره شدن خبرگان رهبری اش بود خواهان اخراج فوری نیروی نظامی آمریکا و مجاهدین از عراق شد.

بد تر اینکه لوطی جماران برای اینکه مانع از حضوز نامزدان رقیب دوم خردادی ها به مجلس کمدی و دکوری و انتصابی هشتم شود . نظریه ی استصوابی دشمن شناسی و مخدودش نکردن مرز با دشمن را ارائه داد تا که بصورت گله ای � فله ای نامزدان دوم خردادی های مجلس هشتم از سوی شورای نگهبان آلت دست لوطی جماران رد صلاحیت شوند.

با این وجود بالاخره اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس بدون توجه به تناقضات آشکار ذکر شده ی فوق و بازگوئی نقش کلیدی رژیم تروریستی آخوندی در بستر سازی تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان وعراق که در حقیقت تبدیل به دامی هم برای خود آمریکا تبدیل شد. برای اینکه بحران مالی و اقتصادی کنونی که گریبانگیر آمریکا شده که جهانی هم گشته است ناشی از پیآمدهای همین لشکرکشی نظامی به افغانستان و عراق می باشد که عامل اصلی مقدمه اش همین رژیم تروریستی آخوندی بود.برای این که اطلاعات ساختگی و دروغ پیرامون انباشت سلاح های کشتار جمعی و شیمیائی عراق تهیه و تنظیم کرد و زمینه ی تهاجم نظامی عراق را فراهم کرد. ولی اکنون طلبه پاسدار یادداشت روزنویس با پاک کردن صورت مسئله فاز موضع ضد آمریکائی روضه خوانی کرده و شیپور را از در گشادش نواخته وهمه کاسه کوزه را برسر آمریکا شکسته است تا اینکه بتواند با دفاع کردن از جنگ 22 روزه ی حماس دشمنی علیه آمریکا و اسرائیل و کنفرانس شرم الشیخ و باز سازی فلسطین ونوار غزه را نتیجه گیری کند.همینطور با تبلیغ کردن برای حماس و جنگ 22 روزه ی نوار غزه از بیداری مسلمانان منطقه بگوید که زیر هژمونی لوطی جماران رهبر ام القرای جهان اسلام در تهران می باشد.

بهر حال طلبه پاسدار یادداشت روز نویس اینهمه صغرا و کبرا چیده و گریز به صحرا کربلا زده است و مرثیه ضد آمریکائی و اسرائیلی خوانده و مداحی ونوحه گری محور جنگ پیروزمندانه ی 22 روزه نوار غزه از حماس کرده است تا که بتواند این چنین نتیجه گیری دلخواه خودش را بکند:

"در این میان عامل دیگری که به شدت منافع استراتژیک آمریکا و فرزندخوانده اش را به چالش کشانده، موقعیت ممتاز و پیشرفت مادی و معنوی ایران در سطح منطقه و حتی پاره ای از معادلات سیاسی در عرصه جهانی است. بطوریکه رسانه ها و روزنامه های خارجی -بخصوص آمریکایی- در تحلیل ها و گزارش های خود با صراحت و کراراً اعتراف می کنند که 1- ایران اکنون در موقعیتی قرار دارد که می تواند مشکلات منطقه را حل کند. 2- سیاست هویج و چماق آمریکا در قبال ایران شکست خورده است. 3- خاورمیانه دیگر حیاط خلوت آمریکا نیست. 4-زمان رهبری ایران در منطقه فرا رسیده است. 5- ایران قادر به پایان دادن برتری غربی ها در خاورمیانه است و 6- خاورمیانه جدید آنگونه که ایران می خواهد شکل گرفته است."

در خاتمه اینکه فراموش نشود مسیر یادداشت روز ورق پاره ی کیهان از سمت و سوی داخلی به سوی برون چرخیده است . زیرا که با دسته گلی که سربازجوحسین شریعتمداری در یادداشت روز هابه آب و درخبر ویژه آن را دنبال کرد .عجیب موجب گلابزدگی شده است. زیرا که وی باموضع پاسخ دندان شکن و تهدید افشا گرانه ی پاسدار محسن رضائی مواجه شده است که برای دور زدن از پاسخگوئی محتوای یادداشت روزتغییر کرده است. برای همین طلبه پاسدار یادداشت روز نویس مرثیه ی کهنه ی 8 سال دوران بوش را بدون بازگوئی نقش دخالت گری و صدور تروریسم و بنیادگرائی رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی علیهی بوش را گشوده و شکافته است . البته بدون آنکه اشاره به پیگیری اهداف هسته ای کند تا که به اوباما پیا م دهد یا اینکه تن به خواسته های رژیم تروریستی آخوندی دهد و دربست اهداف هسته ای ودسترسی به سلاح هسته ای را به پذیرد و با رژیم کنار آید. در غیر این صورت هیچ فرقی با بوش ندارد و از سوی رژیم تروریستی با همان مشکلاتی در منطقه مواجه خواهد شد که بوش در گیرش بود . از طرف دیگر هشدار و اخطار مشابه به رهبران کشور های عربی داده است و در دنباله با آه وفغان و افسوس از قطع رابطه ی دسیپلماتیک کشور مغرب، از دست پادشاه مغرب نالیده و آن را نتیجه ی فعالیت اختلاف افکنانه ی آمریکا میا ن کشور های اسلامی منطقه دانسته است. آنگاه از رئیس جمهور مستبد سودان دفاع کرده است و با حکم داگاه لاهه برای زیر پیگرد قرار دادن حسن عمر البشیر رئیس جمهور مستبد مذهبی سودان مخالفت کرده است . زیرا که نگران سرنوشت مشابه در آینده برای سران و مسئولین رژیم بربر منش و تاریک اندیش و نا مشروع و جنگ افروز تروریستی آخوندی می باشد. در نهایت اینکه مجدداً بر دشمنی با آمریکا و اسرائیل و قدرت نمائی کاذب رژیم تروریستی آخوندی در منطقه ی خاور میانه تأکید کرده و با روند مذاکرات صلح در این منطقه دشمنی ورزیده است .

هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 22 اسفند ماه سال 1387