نقد و بررسی " من ما (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه ار دیبهشت ماه11 سال 1387
عجیب است که چرا برای اولین بار است که پاسدار یادداشت روز نویس توی خودش رفته و پرونده سازی نکرده است ؟!
سربازجو پاسدار را بایست غمی و یا دردی و شکستی و ناکامی و مشکلی و.. خلاصه با یک چیز مهمی رو برو شده باشد که اینگونه سر در گریبان خود فررو برده وتوی خودش رفته است که در جلوی آینه ایستاده و با صدای بلند عتراف کرد ه است که توهمانی که بودی وهستی ومی بینی و تغییر نکرده ای . زیراکه درست است که نقل قول کرده است. ولی قیاس به نفس کرده است و گر نه در مورد دیگران نمی تواند صحت داشته باشدکه تغییر نمی کنند . اگر نه چگونه ممکن است زمانیکه یک کودک در یک خانواده ی محروم و فقیر زاده ومتولد می شود اگر چنانچه از بدو تولد جا ومکانش تغییر داده شود .در نهایت سر نوشتش نیز تغییر می کند.چگونه مخاطب مدعی می تواند پس از سالیان دیگر سپری شده همانی باشدکه بود؟ مگر آسید علی روضه خوان کف دستش را بو کرده بود آن زمانی که طلبه ای بیش نبود که خودش در خاطراتش گفته بود که در سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی قبل از مهر وموم شدنش بازتاب داده شده بود که چگونه در یک خانواده پر جمعیتفقر در شرایط بسیار سخت درمشهد زندگی می کرده است .که حتی بعضی از شب ها شام برای خوردن نداشتند . در صورتی که امروز می تواند در چنین جایگاهی قرار بگیرد که گذشته بریزوبپاش ها ودزدی و غارتگری های کلانی که خود و اطرافیانش انجام می دهد واجحاف ها و جنایاتی که با فرمانهایا فتواهایش مرتکب می شود . مهمتر اینکه ادعای ام القرائی جهان اسلام دارد و در عیدقربان رئیس جمهور ابق عراق صدامدرعراق را بر دار می کشد و در عید فطر خطبه می خواند و مخالفت با روند صلح خاورمیانه می کند وتهدید هم می کند که اگرهر رهبر عرب خاورمیانه ای یا خلیج فارس در کنفرانس صلح در آمریکا شرکت کند مجازات خواهد شد و در کشور خودش دچار آشوب ونا آرامی خواهد شد؟ چگونه این فرد می تواندهمانسید مورد نظر اهل موسیقی وشعر وادب ورز وبزمی باشد که مزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده روزی در وصفش گفته بود. البته اگر چنانچه مردم ایران می دانستند که وی و سایر همقطارانش روزی می خواهد اینگونه شوند. هر گز فرصت به اینان می دادند که به اینجابرسند یا نه همان جائی می فرستادندانیان را ش که بقیه رفتند که اکنون سربازجو پاسدار دارد اشک تمساح ریزی می کند و آن موقع دیگر نیاز نبود که سرنوشت مردم ایران عراق و فلسطین ولبنان و خاورمیانه اینگونه شود که ثبات سیاسی و آرامش و رفاه و آرامش و امنیت و آسایش در کار نباشد. آیا پاسدار کودتای خاموش و خزنده کرده که نفس مردم را با رشد تورم وگرانی و سرکوبگری گرفته اند همانب چه روساائیان وحاشه شهر نشینان 3 دهه پیش می باشند که تغییر نکرده اند؟ پس سرمایه گذاری ها در دوبی و شیخ نشینان متعلق به کیست؟!
عجیب است جائی که گفته شود اکثر کتب مرتضی مطهری خمیر شده است دربازار وجود ندارند . زمانیکه هنوز منتظری مجوز آزادانه صحبت کردن ویا دیدار با حامیان ود ندارد و روحانیدوم خردادی و عضو حزب مشارکت اسلامی باز داشت وزندانی ومحکوم شده است و حتی رفسنجانی دست به عصا راه می رود و سیدخندان خاتمی اعلام بازنشتگی می کند و شیخ مهدی کروبی که اصلاً جدی به بازی گرفته نمی شوند . چگونه است که سربازجوپاسدار یادداشت روز نویس بدون اینکه یقه ی آمریکا یا دوم خردای ها یا کس دیگری رابگیرد فقط در مدح و ثنای مطهری مدیحه سرائی کرده است. پاسخ می بایست که درهمان ابتدای این نوشتار داست که گفته شد که می بایست یک مسئله درون باندی باشد که چنین موجب سرخوردگییادداش روزنویس ومقلب کردنش شده باشد!

هوشنگ بهداد
چهار شنبه 11 ار دیبهشت ماه سال 1387

نقد وبررسی " القاعده عامل موساد در عراق" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 11 ار دیبهشت ماه سال
1387

"ازموضع فرار به جلو وآدرس غلط دادن، برای رد گم کردن نقش افشاشده ی دخالت گری در امور داخلی عراق"
باز قا فیه به شاعر تنگ آمده که سرمقاله نویس رامجبور به استفاده کردن تاکتیکی جفنگ ووارونه گوئی وآدرس غلط دادن کرده است . به خصوص اینکه روی به اعتراف دخالت گری در امورد داخلی عراق آورده و تلاش کرده است تا که اقدامات و اعمال تروریستی عوامل رژیم تروریستی اعزامی و نفوذی درعراق را به حساب شورای بیداری عراق واریزکند و یا به گذارد . چونکه این روزها روابط رژیم تروریستی آخوندی با عربستان سعودی از طریق تنش لفظی میان وزیر آدمربای امور خارجه منوچهر متکی با همتای سعودی خودش در حاشیه اجلاس کویت به وجود آمده است . با بحرین مشکل دارد که چرا یک سفیر یهودی زن را به عنوان سفیر کشور خود به واشنتگن اعزام کرده است ؟.در جلوی سفارت امارات درتهران کفن پوشان بسیجی را بسج کرده است . رابطه اش با سوریه شکرآب شده است که چرابا اسرائیل می خواهد مذاکره ی صلح کند؟ و برخی از مقامات عراقی مورد تهدید و اتهام واقع می شوند که چرا اعتراض می کنند رژیم تروریستی آخوندی تلاش می کند بر دامنه ی خرابکاری و ترور و خشونت گرائی در عراق بی افزاید ؟ همینطور اکنون تلاش بیشتری برای وارونه جلوه دادن بازتاب خبر در مورد عراق داده تا از رژیم سلب مسئولیت کند کاره ای نمی باشد !
جالب است که سرمقاله نویس در دنباله ثابت کرده است که چگونه دست به کپی و الکو برداری از روش افشاگری مقامات نظامی آمریکا در عراق و کنگره ی آمریکا زده است .یعنی بموازات اینکه اینان اعلام کرده اند که رژیم تروریستی آخوند ی در عراق دخالت می کند واسلحه میان گروه های شیعی و تروریستی توزیع می کند وعامل اصلی نا آرامی عراق و حتی لبنان و فلسطین می باشد . لذا اکنون ازطریق دیگر تلاش شده تا بهاصطلاح از روش کسب خبر ازعوامل خودش در عراق به حساب دست افشاگری زده شود که بلی اسناد و مدارکی بدست آمده است که گروه القاعده ی عراقی با موساد در عراق فعال می باشند و افزوده شده است سازماندهی ومسلح کردن این گروه های ابسته به شورای بیداری عراق را ابتدا خلیل زاد سفیر سابق آمریکا در عراق بر عهده داشت که اکنون رایان کراکر سفیر آمریکا در عراق این مأموریت را دنبال می کند . یعنی دقیقاً همانگونه که گفته شد برگردان اتهاماتی می باشد که از سوی مقامات نظامی آمریکائی و عراقی به رژیم تروریستی آخوندی وارد می کنند و می گویند سفیر پاسدار تروریستی کاظمی قمی و سپاه پاسداران قدس مسئول اقدامات تروریستی در عراق می باشند واعلام شده است که اسناد ومدارک بیشتری در راه است اکهز مأموران اعزامی تروریستی از ایران به عراق که دستگیر شده اند به دست آمده است. ااما سرمقاله نویس از موضع فرار به جلو و برای سفید کردن پرونده للاش مذبوحانه کرده است تا که پرونده سازی مشابه از موضع فرافکنی کند و به اتهامات وارده پاسخ دهد تا اینکه به حساب زمینه ی خنثی سازی و بی اعتبار کردن افشاگری های مستندی شود که تا حال شده و قرار است اسناد و مدارک زیاد تری رو شود که گواه بر نقش دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق است که گفته شده این افشاگری در آینده ی نزدیک انجام می گیرد .
ازسوی دیگر عجیب است که سرمقاله نویس فراموش کرده است که همین چند روز پیش بود که خودشسخت به دولت دست نشانده ی نوری المالکی نخست وزیر عراق انتقاد کرده بود که چرا قرار داد پنهانی با آمریکا منعقد کرده است که به نظامیان آمریکا مجوزداده شده است تا هر زمانی که می خواهند در عراق بمانند؟ و تهدید کرده بود که هرچه زودتر می بایست که قرار و پیمان لغو گردد . ولی اکنون ازموضع نماینده ووکیل مدافع دولت عراق شدن شیپورازدر گشادش نواخته و علیه ی آمریکا موضع گیری کرده ومدعی شده است دولت عراق نگران مسلح کردن گروه های عراقی از سوی آمریکا می باشند و یکبار خیل زاد و بار دیگر کراکر سفیر آمریکا در عراق و سپس رابرت گیس و رایس و دی چینی را مسئول مسلح کردن این گروه ها دانسته است . یعنی ضد ونقیض گوئی وداستان بافی و وارونه گوئی وپرونده سازی و سریع عوض کردن موضع خود در روز بعد تغییر دادن ودیگران متهم ومحکوم کردن وادعاهای کمدی عجیب و غریب ک ردن تبدیل به سیاست مطبوعاتی و خبررسانی و فعالیت دیپلماسی رژیم شده است.
آخر رژیمی که اینگونه سیاست شتر گاوپلنگی دارد و سر در وگیج می باشد و 3 دهه است که همین سیاست را ادامه داده است که حاصل آن وضعیت نا بسامان اقتصادی ومعیشتی کنونی مردم است و رشد لجام گسیخته تورم وگرانی و افزایش روز افزون قیمت کالاها و اجناس روزانه در جامعه می باشد و هرروز بر ضریب نارضایتی عمومی افزده می گردد و دامنه ی گستردگی تضاد ورقابت و اختلاف وتهدید وحذف کردن های رقیبو رقیب هم دست کمی از رشد تورم وگرانی ندارد . ازسوی دیگر بحران لاینحل هسته ای که به حساب قرار بود پس از نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم انتصاباتی مشخص شود . همینطور آنقدر وضعیت دولت بحرانی و جراحی شده خراب وداغان شده است که رئیس مسخره پاسدار احمدی نژاد می بایست بفرمان لوطی جماران وسپاه پاسداران در حال سفربرای اجرای نمایش نشان دادن جای دوست ودشمن در برون مرز باشد و درا یران نباشد که پاسخگوی مطلبات مردم باشد . چونکه هرچه کمتر در ایران باشد تا که بر سر منبر نود وتهدید نکند وادعای پوشالی کمدی مبارزه با مافیای اقتصادی نکند خیلی بهتراست . زیرا که موجب می شود که کمتر گلابزدگی کند وگند ببار آورد . ازطرف دیگر می بایست از سیاست معجزه آسای خمینی که از صدور بیناد گرائی و تروریسم گفته بود استفاده شود و هرگز از این سیاست فاصله نگرفت . برای همین است تا آنجا که به سر مقاله نویس روز نامه ی جمهوری اسلامی باز می گردد که بازتاب دهنده نکته نظرات بیت رهبری و لوطی جماران می باشد که قلمزنی می کند . .یعنی اینکه دور زدن وپریدن از پرداختن به مسائل داخلی و مطرح نکردن نیاز ومطالبات مردم است تاکهفرصتی پیش نیاید و کسی هم نباید از مسئولین پرسش کند .چرا همیشه ضد آنچه قول داده شده اقدام کرده اند ؟ .
پس وظیفه ونقش سرمقاله نویس قلمفرسائی در مورد دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و فلسطین ولبنان وکشورهای همجوار وخاورمیانه و اسرائیل وآمریکا است که بطور سیستماتیک و زنجیره ای رادنبال می کند تا که وانمود کند در ایران خبری نیست و اوضاع ردیف است ومردم هیچگونه مشکل خاصی ندارند . بنابراین می بایست در بسترجهانی کردن پاسدار احمدی نژاد و صدور عدالت و دانش بومی هسته ای اش بصورت مهرورزانه ونورانی شده به بندگان خدا در سراسر جهان حرکت کرد . به خصوص در مورد تعقیب کردن نماینده یویژه ی مردم عراق و فلسطین ولبنان صد البته بدون توجه داشتن به خواست مردم ایران می بایست بدون وقفه ناپذیراقدام وتبلیغ گردد تا از بحران سازی منطقه برای پاسخگوئی به بحران های دیگر بتوان استفاده کرد .

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 11 ار دیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " رويا به جاي استراتژي (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1387
"به نظر می رسد که چشم ائداز رابطه ی رژیم با سوریه به دلیل آمادگی سوریه برای صلح با اسرائیل سخت شکر آب وتهدید آمیز شده است."
حتماً شنیده اید که گفته می شود یارو مثل گاو 9 من شیرده می ماند . یعنی اینکه گاو اینهمه شیر می دهد . ولی آخرش که شیر دوشیده می شود گاو با یک حرکتی یک لگد می زند بر زیرسطل یا ظرف شیر وهمه اش را می ریزد زمین . یا اینکه گفته می شود یارو بی مرام است و کردار ندارد . چونکه هزار تومان می خرد و لی آخرش یک قرون می فروشد. البته به رقم هزار تومان اشاره شده که آن زمان هزار تومان ارزش داشت و مثل شرایط کنونی نبود که همچون قول و وعده های مسئولان رژیم تروریستی نیست که هیچگونه اعتباری ندارد. حال داستان سوریه است که 3 دهه است که مفت خوری و باج گرفته است و اکنون که شرایط خطری وجدی شده است با وسطاطت گری دولت ترکیه قرار است برای حفظ موقعیت ومنافع خودش خرجش را از رژیم تروریستی آخوندی جدا کند . چونمی خواهد از منافع ملی کشورو مردم خودش دفاع کند. امل خبر آنگونه غیر مترقبه وناخوشآیند می باشد که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس سراسیمه و برآشفته شده وبدون مقدمه این خبر را بازتاب داده است که در ماه های آینده سوریه کانون تحولات مهمی خواهد بود . دلیل را خبرهای جسته وگریخته دو هفته گذشته دانسته است که مربوط روابط پنهانی سوریه با اسرائیل باز می گردد که اکنون علنی شده است. یعنی اینکه تا اینجای قضیه 2 بر هیچ رژیم تروریستی آخوندی گل خورده و عقب است . زیرا که یکی از سوی ترکیه است که نتیجه ذوق زدگی وماه عسل رفتن ازاینکه اسلام گرایان در ترکیه پیروز شدند وکلی شاخ و شانه برای دوم خردادی ها کشیده شد که این پیروزی نتیجه ی بازتاب پیام های خمینی در 3 دهه گذشته است که اکنون این پیام در ترکیه شنیده می شود و مکمل آن پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه با اسرائیل چاشنی شده بود ونتیجه گرفته شده بود که اسلام گرایان ترکیه نزدیک به اسلام گرایان حاکم و غالب کنونی در ایران می باشند وهیچگونه تجانسی با دوم خردادی ها ندارند . اما گل دریافتی دوم از سوی هم پیمان رژیم تروریستی در منطقه یعنی سوریه دریافت شده است . یعنی اینکه ایجاد هرگونه رابطه ی دیپلماتیک میان اسرائیل و سوریه یعنی طناب بسته شده بر دست وپای سران رژیم تروریستی آخوندی برای مانور دادن در لبنان و فلسطین وکارشکنی و دشمنی نمودن در روند صلح خاورمیانه است که با شرایطی که اکنون در عراق به وجود آمده است که هرروز اسناد ومدارک بیشتری بدست می آید که چگونه رژیم تروریستی در عراق دخالت می کند. اوضاع را حاد و پیچیده می شود؟
از سوی دیگر شرایط اوضاع داغان وبحران داخلی کنونی می باشد . زیرا که عریان شدن عدم مشروعیت رژیم در دو پرده ی نمایش خیمه شب بازی مجلس انتصابی هشتم بزرگترین زنگ خطربرای سران رژیم تروریستی آخوندی را به صدا در آورده است . به خصوص اینکه هرروز که سپری می شود مشکل تورم وگرانی بیشتراز روز قبل می شود وبر ضریب نارضایتی عمومی می افزاید. حال اگر بحران هسته ای همبر این مشکلات افزوده گردد که دیگر غوز بالا غوز می شود. البته فراموش نشود که شایعات واحتمالات تهاجم نظامی آمریکا نیز خیلی بیشتر کک بر توی تنبان سران رژیم تروریستی انداخته است و پاسدار احمدی نژاد به عنوان پیک سیار فعال شده تا که به پاکستان وسریلانکا و مالزی برود و تلاش مذبوحانه کند تا که وانمود کند که رژیم خیلی هم منزوی و ایزوله شده نمی باشد . البته دلیل دیگر فرار کردن اینن پاسدار ناشی از عدم پاسخگوئی به مشکل تورم و کابینه ی جراحی شده می باشد . بنابراین پاسدار یادداشت روز نویس حق دارد که با شنیدن خبرهائی در مورد ایجاد رابطه ی سوریه با اسرائیل بر هم بریزد و دستپاچه شود و می بایست با حالتی وحشت زده و حسابی ترسیده در دنباله پس از خبر دادن اینکه مدت یک سال و نیم است که بطور پنهانی رابطه میان بشار اسد با وزیر دفاع اسرائیل ادامه داشته است . از سوی دیگر به نمایش فیلم در کنگره ی آمریکا اشاره شده است که در فیلم از تأسیسات هسته ای منهدم شده ی سوریه توسط جنگنده های اسرائیل در سال گذشته سخن به میان آمده است . همچنین به انتقا ل دادن پیام آمادگی عقب نشینی اسرائیل از بلندی های جولان در قبال صلح است تا که سوریه دست از حمایت حزب الله لبنان و حماس بر دارد .سپس نتیجه گیری شده است هدف قطع کردن مرز رژیم تروریستی آخوندی به منتقل کردن سلاح به حزب الله لبنان وحماس فلسطین می باشد .
بهر حال در دنباله پاسدار سرباز جو از موضع تهدید گری بازجوئی با سوریه بر خورد کرده و گفته است که اگر چنانچه سوریه پای میز مذاکره صلح با اسرائیل برود . با دو مشکل مواجه است که ابتدا با جهان اسلام است (منظور بیت لوطی جماران وسپاه پاسداران وحزب الله لبنان می باشد) که می بیست در مورد ترور عماد مغنینه پاسخگو باشد. فراموش نشود تا حال اسرائیل و کویت وعربستان عامل و متهم این ترور معرفی شده بودند . ولی اکنون نظر به سوی سوریه چرخش داده شده است . مشکل دوم را روابط پنهانی سوریه با اسرائیل معرفی شده است . بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس در پایان با شیوه ی بازجوئی چماق وهویج با سوریه برخورد کرده است که هم سوریه تهدید شده هم اینکه رهنمود داده شده است که سوریه حسابگر است واز منافع ملی خودش دفاع می کند وحاضر نیست که تخریب رابطه با رژیم تروریستی آخوندی و حزب الله لبنان را با ایجاد رابطه با اسرائیل عوض کند که پیام تهدید آمیز چماق و هویجی که به سوریه داده شد اینگونه است :
"نگاه از منظر سوري به مسئله، موضوع را روشن تر مي كند. سوري ها اگرچه هنوز نتوانسته اند افكار عمومي دنياي اسلام را درباره دو موضوع ترور شهيد عماد مغنيه در دمشق و مذاكرات پنهاني طولاني مدت با اسراييل را متقاعد كنند، اما در اين هيچ ترديدي نيست كه سوريه در تشخيص منافع استراتژيك خود در سطح كلان خطا نمي كند و ايران و لبنان براي آن اهميتي بسيار بيشتر از جولان دارند. بدون شك محاسبه هاي سوريه دقيق تر از آن است كه حاضر باشد برتري هاي استراتژيك و امكانات بازدارندگي ناشي از ارتباط با ايران، حزب الله، حماس و جهاد را به چند تپه بفروشد. ضمن اينكه از همين حالا در اين هيچ ترديدي نيست كه اسراييلي ها به اين زودي ها درباره جولان حتي به طور جدي وارد مذاكره هم نخواهند شد چه رسد به اينكه فرايند واگذاري آن به سوريه را آغاز كنند."
در خاتمه اینکه اینگونه تهدید کردن سوریه که نشانگر شکر آب شدن رابطه به سوریه و ضریب ایزوله شدن رژیم تروریستی و بالا رفتن میزان آسیب پذیری رژیم می باشد . از طرف دیگر تداعی کننده ی فتوا ونظر خمینی است که گفته بود من هرگز عقد اخوت با کسی نبسته ام . یعنی اینکه پیمان های دوستی وموقت وتاکتیکی رژیم تروریستی آخوندی و باج دادن ها کلان به خاطر دربست همگام با اهداف و خطوط سیاسی دیپلمایسی اش می باشد . اگر غیر ازاین باشد هیچگونه بهانه ای ندارد تا شمشیر را از رو ببندد وتهدید علنی را شروع کند . بنابراین برای ترساندن سوریه ومنصرف کردنش احتمال دارد تا که دست به اقدامات تروریستی در سوریه زده شود و این خطر را برای سوریه در بر داشته باشد تا اینکه بشار اسد وادار به تسلیم شود و از ایجاد رابطه با اسرائیل دست بردارد و از قرار داد صلح با اسرائیل فاصله بگیرد . اما تصور نمی رود که نه شرایط داخل عراق ونه اوضاعو وشرایط خلیج فارس به خصوص اینکه بحرین که سفر زن یهودی به واشنگتن اعزام کرده است و درگیری لفظی که میان وزیرآدمکش مورخارجه منوچهر متکی با وزیر امور خارجه عربستان سعودی درحاشیه ی اجلاس کویت به وجود آمده است. مهمتر اینکه نقشی که فرانسه در مورد قول داده شده در مورد تشکیل دولت دمکراتیک فلسطین تا آخر سال میلادی بر عهده گرفته بسیار جدی و فعال است .
بنابراین اکنون که تقریباً به یک نظر اجماع جمعی منطقی و جهانی رسیده شده است که عامل ومحرک اصلی نا آرامی در عراق و فلسطین ولبنان رژیم تروریستی آخوندی می باشد . و مشخص شده که اگر چنانچه مهار نشود ویا اینکه تصمیم برای تغییرات دمکراتیک در ایران اتخاذ نشود . در آینده ی نه چندان دور اگر چنانچه رژیم دارای سلاح هسته ای شود ضریب خطر ونا آرامی ها در منطقه وکشورهای همجوار ایران قابل پیش بینی نمی باشد .به خصوص اینکه نامزدان دوم خردادی ها با اتهامات مشابه همکار دشمن بیگانه آمریکا کنار زده شدند تا که مجلس هشتم پاسداریزه همگام با دولت تشکیل شود که فقط هدفش سرعت بخشیدن به دسترسی سلاح هسته ای می باشد . لذا به دلایلی که در ابتدای این نوشتار گفته شد و بخش پایانی این نوشتار بهترین فرصت برای غرب است که دست به اقدام جدی و مسئولانه بزند . یعنی ابتدا می بایست که برای خارج کردن نام سازمان مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی تلاش شود تا که بر شتاب و سرعت تغییرات دمکراتیک درایران افزوده شود. لذا تأخیر در این تصمیم گیری و فرصت سوزی کردن و شانس بیشتر به باز سازی وترمیم کردن اهداف رژیم تروریستی آخوندی دادن دیگر جایز نمی باشد . زیرا کههزینه و خسارات مادی و انسانی اینگونه اهمال کاری غیر مسئولانه و تأخیر کردن در تصمیم گیری قابل ارزیابی و پیش بینی نمی باشد.

هوشنگ � بهداد
سه شنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی "خليج فارس و مسئوليت دولت هاي منطقه" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1387
"فرار به جلو از موضع ترس وتهدید کردن کشورهای منطقه ی خلیج فارس به بستن پیمان دوستی و امنیتی با رژیم در برابر بیگانگان استعمار!"
اگر همانگونه که سرمقاله نویس اعتراف کرده است که منطقه ی خلیج فارس از نظر منابع فسیلی و موقعیت سوق الجیشی دارای اعتبار و ارزش مهم وخاصی در جهان می باشد . آنگونه که از دیر باز مورد طمع استعمارگران بوده است وهنوز هم به آن چشم دوخته شده است ودست بردار نیستند . همچنین توصیه شده است که امنیت وحفاظت از این منطقه واجب و ضروریست . از سوی دیگر نتیجه گیری شده است که عامل اصلی بحران سازی در منطقه بیگانان می باشند . اکون پرسش است که بیگانان چگونه پای شان به منطقه ی خلیج فارس باز شده که مقصر بحران شناسی در منطقه معرفی شده اند؟ بلی جاده صاف کن وبستر ساز حضور بیگانان در منطقه کیست؟ افغانستان وعراق چگونه اشغال نظامی شد؟ کدام کشورهای منطقه با اشغال گران همکاری کردند؟ پس از اشغال نظامی این دو کشور، کدام کشور منطقه در این دو کشور حضور دارد و دخالت گری گسرده می کند؟ یا اینکه دخالت گری در امور داخلی عراق می کند؟ اگر ادعا شده است که کشورهای عضو خایج فارس برای حمایت به صدام حسین تأسیس شد. خوب سئوال است که رئیس جمهور سابق عراق را کدام دستانی در روز عید فطر آنگونه بر دار کشید و با زهم قاتلان دست اتحاد و دوستی خودشان را به سوی حامیان صدام حسین در منطقه دراز کرده است. همچنین در فلسطین ولبنان کدام کشوری است که بحران سازی و جنگ افروزی می کند؟ کدام کشور میان ساف و فلسطین کدام کشور در گیری نظامی به وجود آورد ونوار غزه را جدا کرد؟ پشت جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل که بود وچرا؟
کدامین کشورهای منطقه اجازه نمی دهند که لبنان دارای رئیس جمهور جدید شود؟ رفیق حریری نخست وزیر لبنان چرا ترور شد ودستان کدامین کشوری در این ترور در کار بود؟ خلاصه اینکه برای چه سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی وارونه گوئی کرده و آدرس غلط داده است؟ چرا واقهیت را نمی گوید که کدامین سیاست ها وعامل تهدید ومحرک بوده است که شیخ نشین های منطقه را به واکنش وا داشته است تاکه تصمیم به گیرند در صدد تغییر نام خلیج فارس برآیند؟
مگر فراموش شد که مدتی پیش پاسدار سرباز جو حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود ادعا کرد که بحرین همینطور جزو قلمر و وخاک ایران بوده است ومی بایست که به ایران مستردد شود که موجب تشنج میان دو کشور شد؟ تهدید به نابود کردن اسرائیل آیا به فضای امنیت منطقه می باشد یا اینکه موجب تقویت عدم ثبات سیاسی در منطقه می شود وکمک می کند که حضور استعمارگران در منطقه مشروعیت دشته باشد . بالاخره اینکه سرمقله نویس با کلی روضه خواندن وبه شیوه ی چماق و هویج برخورد کردن در پایان سرمقاله نویس بدون آنکه به نقش مخرب و تخریب کننده نفاق آمیز 3 دهه گذشته رژیم تروریستی آخوندی اشاره ای داشته باشد که چگونه خمینی از همان اوایل انقلاب صحبت از صدور انقلاب اسلامی کرد که گفت انقلاب می بایست به منطقه صادر شود. مگر از آن زمان تا کنون این پیام خمینی اساس فلسفه ی وجود و سیاست دیپلماسی رژیم تروریستی آخوندی صذدور تروریسم و بنیاد گرائی به منطقه نبوده است ولحظه هم متوقف نشده است ؟
و لی جالب ایت اکنون از موضع طلبکارانه وهژمونی طلبی سرمقاله نویس رهنمود داده است که کشورهای شورای همکاری خلیجفارس برای امنیت منطقه می بایست که پیمان با رژیم تروریستی آخوندی منعقد کنند . تا اینکه ان کشورها هم شبیه آنکه در عراق باتلاق شده و لبنان به سر زمین سوخته مبدل شده و فلسطین تقسیم شده شوند والگوی کشورهای حوزه ی خلیج فارش گردد تا که در اثر بستن پیمان دوستی امنیتی و نظام با رژیم تروریستی عایدشان شود . البته گرانی عمده ومخفی شده سرمقاله نویس با فراموش کردن اینکه چگونه نه چندان دور در سرمقالات خود شیخ نشین های منطقه را با تحقیر کردن وتمسخر گرفتن آنان را تهدید می کرد .اما اکنون که رژیم تروریستی آخوندی دچار تضاد و رقابت های باندی وجناحی درونی شده است و عدم شرکت مردم در نمایش خیمه شب بازی انتصابی مجلس هشتم موجب ترس ووحشت مسئولان رژیم تروریستی شده است . همینطوربه نظر می رسد که احتمال تهاجم نظامی تقویت شده است. بنابراین ایتگونه خبر ها و احتمالات موجب شده است که سر مقال نویس با پاک کردن صورت مسئله زبان کوچکه را در آورد واز روی ناچاری و تاکتیکی مجبورشودادعای پیمان دوستی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کند تا اینکه به حساب وی اینان بتوانند در مقابل استعاگران به ایستند و امنیت رابه منطقه باز آورند . در صورتیکه عامل اصلی بی ثباتی وعدم امنیت در خلیج فارسی وخاورمیانه فقط رژیم تروریسی آخوندی می باشد. لذا نه اینکه نمی بایست هیچگونه پیمان دوستی با این کشور ها با رژیم تروریستی منعقد کنند ، بلکه برعکس می بایست که بیش از این رژیم منزوی کنند تاکه فرصت عربده کشی وتهدید نمودن وبا ج گیری کردن در منطقه را نداشته باشد ، تا چه رسد به اینکه پیشنهاد پیمان بستن از موضع تهدید و هژمونی طلبی با این رژیم بسته شود
.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " همراهان ناهمدل (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان دو شنبه 9 اردیبهشت ماه سا ل 1387
"پاسدار حسین شریعتمداری دوم خردادی ها فقط یک راه دارند، توبه کنند به ولی فقیه ملحق شوند، گرنه به سر نوشت مجاهدین دچار می شوند"
فاجعه فقط آن نیست که آزادی مسخ شود وبر بند کشیده شدن آزادیخواهان بر تخت تازیانه و شکنجه و روانهکردن شان به ومیدان تیرباران باشد آنگاه قلب ومغزشان از هم پاشیده شود . حتی فاجعه اینگونه تکمیل نمی گردد که به نام آزادی آزادیخواهان خفه و خاموش و قلم های شان شکسته و لبان ودهان های شان دوخته وسینه های شان شکافته و چاک داده شود و یا برخی یاران وهمراهان وهمرزمان را جدا کردن ودر خدمت جلاد و بازجو و دژخیم در آوردن و وادار شان کردن تا که دست به جاسوسی و پرونده سازی وممیزگری وتیر خلاص زنی بزننداینهم همه ی عمق فاجعه در این رژیم دبریو قرون وسطائی نیست ، بلکه برای این فاجعه به اوج خود رسیده است که پاسدار دژخیم وجلاد وتیر خلاص زن وششکنجه گر و پرونده ساز و تواب و سناریو ساز و تحریف گر معلم وتئوریسین انقلاب وروایت گر یا در حقیقت تحریف گر تاریخ می شود . یعنی کاری که در 3 دهه است که در یکی از منفور ومرتجع و ضد انسانی ترین رژیم های ضد بشریم تاریخ اتفاق افتاده است و3 دهه است در ایران حاکم شده است و اکنون یک پاسدار سربازجو وشکنجه گر و معتاد زهوار در رفته یکه تاز مطبوعات شده است و آزادانه وبدون هیچگونه محدویت وحساب و کتابی هر کاری که می خواهد انجام می دهد وهر کس غیر از آنچه این شکنجه گر و آزادی کش و پرونده ساز می گوید و یا اینکه سخن یا نظری دگری ارائه کند در جا برایش پرونده ی بازجوئی می گشاید و با متهم کردنش کیفر خواست برایش صادر می کند.
حتی اگر این فرد فرمانده ی سابق سپاه پاسداران محسن رضائی باشد یا اینکه حتی پاسدار احمدی نژاد عنتر لوطی جماران باشد که خودش در رئیس جمهور کردنش نقش کلیدی داشته باشد و تخته گاز مدافع و مبلغش بوده است. به اینهم رحم نه خواهد کرد.
اما اکنون اوضاع رژیم تروریستی آخوندی آنگونه بر هم ریخته شده است و سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر قاطی کرده وکف بر دهان آورده وافسار پار کرده وتعادل از دست بداده است که ناچار شده نه دست به خود زنی که خودسوزی کامل بزندد و تمام سرمایه گذاری چندساله برروی مزدوران به خدمت گرفته شده اش که زیر نظر و بازسازی دستگاه وزارت بد نام اطلاعات به نام جداشدگان از مجاهدین جا انداخته شده است را بود بطور ناگهانی یکباره سیفون کشیده و زیرآب زد ودربست اینان را همراه خودش وارد فاضلاب وتعفن لجن زار دستگاه بدنام وزارت بدنام اطلاعات کرده است. چونکه هرچه تا حال به این طوطیان دست آموز آموز و تعلیم داده گفته که در سایت های بد نام وارت اطلاعات علیه ی مجاهدین بیان و بازتاب داده شده واجرای نقش کرده اند. همه را اکنون صاحب طوطی خودش استفراغ کرده است تا که برای زدون هرگونه شک وشبهه ای که منبع اصلی اینگونه اتهامات ساخته وپرداخته شده علیه ی مجاهدبن از بی برود که کجاست که به عنوان جدا شدگان فعال می باشند. به این عمل گفته می شود مایه سوز شدن واز مایه خوردن و اعلام ورشکستگی با تقصیر کردن.
بهر حال همانگونه که در ابتدای نوشتار گفته شد که اینگونه شیوه چماق وهویجی و خود سوزی کردن معمولاً چند منظوره وچند هدفه می باشد که قید شد که به حتی پاسدارمحسن رضائی هم رحم نمی شود . زیرا به خاطر جنگ قلمی است که این پاسدار پرونده ساز با محسن رضائی و سایت تابناک و اصلاح طلبان شروع کرده است که اکنون برای اینکه کینه ی حیوانی وشکنجه گری و تجربه ی بازجوئی و خبرگی خود در پرونده سازی کردن را بیرون بریزد وبا یک تیر چند هدف زده باشد . ابتدا با اتهام وتوهین و چرند گوئی وتحریف گری به مجاهدین شروع کرده است تا اینکه در ادامه به دوم خردادی ها یرسد ودر کنار گشودن پرونده ی بازجوئی برای اینان به شیوه ی به در گفتن تا دیوار بفهمد به پاسدار رضائی هم مقصود خود ش را تفهیم کند که چرا این پاسدار به جای همکاسه وهمکار با این پاسدار شکنجه گر و پرونده ساز شدن از به سوی دوم خردادی ها سریده است . مشخص است که این چرخش و لغزش هرگز از سوی پاسدار پرونده سازبخشودنی نمی باشد و معلوم است که اکنون قلم وشلاق بر دست ای حیوان اشتباهی ناطق شده چه حالی دارد وچگونه در ازای هر خطی که نوشته است یک لول تریاک را شهید وچاشنی کرده است تا که توانسته هم بر ضریب خماری چیره شود وهم اینکه توانسته تمرکز فکر داشته باشد که بتواند خط به خط جلو به رود که به تواند وظیفه ی خودش را انجام دهد . زیرا که اینکه این روز ها این پاسدار وحشی و درنده آنقدر داغان وبالانس بر هم زده شده است که روز گذشته تاریخ صحفه ی اول رزنامه ی کیهان را اشتباهی و تاریخ روز قبل زده بود که سپس آن را با ندائی که به این داده شد تصحیح و تعویض کرد.البته که نمی توان از پاسدار سربازجو وشکنجه گری که فقط شلاق و شکنجه و ابراز ندامت وتوبه گیری وصنعت تواب سازی را می داند وبا اینگونه تجربیات ومقولات در 3 دهه ی گذشته سر وکار داشته است هز گز نمی تواند همچون رهبر نظام لوطی جماران ورفسنجانی و پاسدار احمدی نژاد عنتر لوطی جماران وسایر مسئولان ومطبوعات رژیم تروریستی آخوندی بحث علت و معلولی و اقنائی و منطقی داشت به خصوص اینکه گذشته از بازار وتخصصی که خود دارد و از حاشیه ی دیوار آهنین و حمایت اطلاعاتی و پاسداری وپشتیبانی مستقیم لوطی جماران که بر خوردار می باشد که گویا اگر از این پاسدار شکنجه گر و پرونده ساز از در خواست شود که برای چه نامزدان دوم خردادیها با آن اتهامات قلع و قمع ورد صلاحیت فله ای – گله ای شدند و چرا اینان از ابزار ر سانه های تبلیغاتی دولتی محروم شدند وچرا لوطی جماران درست روز قبل از نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم در سخنرانی خود که علیه ی دوم خردادی ها کرد اینان را وصل به دشمن بیگانه آمریکا وخواست که به نامزدان اینان رأی داده نشود؟
همچنین چرا متقابلاً تأکید کرد ودر خواست نمود تا که به نمایند گان حامی دولت ووابسته به خود رأی دهند که خلاف نقش و جایگاه لوطی جماران می باشد؟ ازسوی دیگر چرا وقتیکه صحبت از مردم می شود که مثلاً ادعا می شود مردم به یک جریان رأی نداد وبه جریان دیگر رأی دادند . این مردم منظور کیستند وچند در صد جامعه ی ایران را تشکیل می دهند؟ البته پاسخ دادن به انگونه سئوالان ا جزو خطوط ترسیم شده ی سرخ و منطقه ی ممنوعه است که نمی بایست برای دریافت پاسخ وارد آن شد. بنابراین از این زاویه است که این سرباز جو به خودش دسته گل می دهد و طلبکاران خطاب به رقیب شکست خورده ی دوم خردادی ها می گوید که مردم شما را قبول ندارند. زیرا رقیب شمارا قبول دارند که هم رشد بالای تورم وگرانی افزایش قیمت کالا ها و افزایش قیمت مسکن واجاره کرایه ی خانه و بازداشت فرمانده ی تهران در خانه ی فساد را به اینان ارزانی داشته است که در ازای قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان ومبارزه با مفسدان اقتصادی می باشد . بهر صورت همه ی روضه خوانی کردن ها وتهدید نمودن ها علیه ی اصلاح طلبان قلابی این است که چرا توبه نمی کنند وبه سوی لوطی جماران باز نمی گردند و مجبور نمی شوند توبه کنند تا که این چنین زانو بزنند وابراز ندامن کنند:
"- چرا اصلاح طلبان معتقد به مباني و اصول انقلاب و نظام مانند مجنون از «ناقه ناهمراه» پياده نمي شوند و به پاي خود راه كوي ليلي را پيش نمي گيرند؟! چاره چيست؟... چاره كار دل كندن اصلاح طلبان معتقد به مباني و اصول از همراهان ناهمدل خويش است. داروي اين نسخه اگرچه ممكن است كه تلخ باشد ولي به يقين «شفا» درپي دارد و صد البته، قرص هاي مسكن، هرچند براي مدتي كوتاه درد را تسكين مي دهند، اما نه فقط جاي داروي شفابخش تلخ را نمي گيرند، بلكه بر شدت بيماري نيز مي افزايند. در ميان طيف ياد شده از اصلاح طلبان- منظور سردمداران اين جبهه است و نه بدنه آن- افراد و شخصيت هاي خوش سابقه، كارآمد و صاحب انديشه اي وجود دارند كه چنانچه از ناقه مجنون فرود آيند، بر ظرفيت و كارآمدي نظام، مخصوصاً در شرايط كنوني، به يقين مي افزايند."
اما این مثالی که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای رقیب آورده است. چون شیوه قلمی زنی وتحلیل وادعا یش وارونه گوئی می باشد . بنابراین دقیقاً این مثال شامل حال خودش می شود که چنین گفته است:
"- چرا اصلاح طلبان معتقد به مباني و اصول انقلاب و نظام مانند مجنون از «ناقه ناهمراه» پياده نمي شوند و به پاي خود راه كوي ليلي را پيش نمي گيرند؟!"
در خاتمه اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری داستان کودتای خائنانه ی که درون سازمان مجاهدین رخ داد .البته همان موقع رهبری سازمان در زندان تحلیل داد که این ضربه ی خائنانه فقط به نفع ساواک شاه وجریان راست مذهبی در زندان که سر بر توی توبره یآخور وهمکاری با ساواک برده تما م شد و عملاً هم همین گونه شد. زیرا که شاهد بودیم که چگونه پس از انقلاب همه ی نیروهای انقلابی از صحنه حذف شدند ومرتجع وهارترین وضدانسانی ترین جریان قدرت را گرفت وخون مردم ایران را بر توی شیشه کرده و منطقه را بهجنگ و آشوب کشانده و بی ثبات وناامن ساخته است. همچنین اکنون حتی همانانی که زیر شعار مبارزه با آمریکا و اشغال سفارت آمریکا در تهران یکه تازی می کردند ودانشگاه ها را تعطیل کردند وحرف و آخر را می زدند اکنون خود اینان مورد بدترین اتهامات و فشار ها واقع شده اند. در عوض یک گمنام وبی نام ونشان مشکوک قبل از انقلاب ویک پاسدار شکنجه و بازجو وتیر خلاص زن معتاد و زد ومعلوم الحال کنونی اکنون قلم بر دست شده است واز همان تجربه ی ساواک شاه و ساماوای شیخی علیه ی مجاهدین لغز خوانی کرده است تا اینکه بیشتر بتواند رقیب را بکوبد .
اما اگر باز هم رقیب به خواهد در این دستگاه تن به خواری و بازی دهد . می بایست که خیلی بیش از این توهین واتهاماترا تحمل و نوش جان کند و مجبور شوند هم نام ونشان وهمه چیز خودشان را از دست بدهند . بنابراین بهترین راهی که برای اینان گشوده شده است . فقط یک تصمیم گیری جدی اتخاذ کردن ودل کندناز این رژیم رو به زوال کردن و به سوی مردم و مقاومت تغییر جهت دادن می باشد . باور کنید پرداخت هزینه در چرخش خیلی کم هزینه تر از ماندن در سایه وپناه این رژیم تروریستی و ضد بشری و اصلاح ناپذیر وبه آخر خط رسیده وبی افق و آینده است که هرروز بیش از گذشته منقبض تر وسرکوب گر تر می شود . زیراکه بقول پاسدار احمدی نژاد راهی برای رژیم نامشروع و در مقابل مردم قرار گرفته وجود ندارد جز متکی به پلیس مقتدر و بسیج و سپاه پاسداران باشد .
از طرف دیگر بدتر اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر جرأت نکرده است که نامی از پاسدار محسن رضائی ببرد . درصورتیکه مثالی که در ابتدای یادداشت روز خود از مجاهدین زده است نوک هدف اصلی پاسدار محسن رضائی می باشد که یک بار گفته بود قبل از انقلاب از طریق یکی از هواداران مجاهدین در جنوب و آبادان در رابطه بوده است ونامی نیز از مجید شریف واقفی برده بود. نکته پایانی اینکه عجب این مجاهدین تبدیل به کابوس و استخوان در گلو گیر کرده یخطرناکی برای رژیم تروریستی آخوندی شده اند که آسایش و آرامش و خواب را از چشمان سران رژیم تروریستی آخوندی ربوده است .
هوشنگ - بهداد
دو شنبه 9 اردیبهشت ماه سا ل 1387
نقد وبررسی " تجاوز به فرهنگ " روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 9 اردیبهشت ماه سا ل 1387
"جالب است که تعریف جدید تجاوز به فرهنگ؛ یعنی دفاع از حزب الله لبنان وحماس فلسطین وفراموش کردن سانسور و خفقان و.... در ایران"
چرا گفته نمی شود که در 3 دهه ی گذشته به چه چیز در ایران هست که تجاوز نشده است ؟ و آیا اساساً چیزی یافت می شود تا که از تهاجم وتجاوز آخوندهای حاکم مصون مانده باشند؟ این عنوان وادعای مطرح شده ی تجاوز فرهنگی درست یاد آور طنز واقعی می باشد که مربوط به دوران شاه است . یعنی اینکه شبیه سال های آخر زمان شاه در سال 56 و 57 است که طنزی بود که گفته می شد روباه جوانی بود که به دلیل اینکه پدر پیرش به بیماری سخت مبتلا شده بود و دکتر مداواگر هم به بچه روباه تجویز کرده بود که تنها شیوه درمان پدرت گیاهی است که در فلان دره ی کوهستان روئیده می شود . مشروط بر اینکه سایر حیوانات دیگر کوهستانی ادرار بر روی این گیاه نکرده باشد . پس از تجویز نسخه ی دکتر بچه روباه راهی دشت وکوهستان می شود و. درمسیر راه از حیوانات زیادی آدرس دره و گیاه را پرسش می کند . تا اینکه بالاخره به یک روباه پیر و با تجربه می رسد . داستان را برایس بازگو می کند. آنگاه بچه روباه از روباه پیر و با تجربه .پاسخ می شنود که من هم دره را می دانم وهم گیاه را می شناسم که کجاست؟ ولی قبل از اینکه تو به آنجا بروی و آنگاه را بکنی وبرای درمان پدرت بیاوری ، اول بهتر است که تو تحقیق وجستوگری کنی تا که مطمئن شوی که دردشت وکوهستان نقطه ومکان ومنطقه ای یافت می شود که پدر تو کار در آنجا کارخرابی نکرده و گلاب نزده باشد .سپس به دنبال آن گیاه برو . حال داستان سر مقاله نویس است که فراموش کرده است که در سه دهه گذشته آیا در ایران چه چیزی یافت می شود که از تجاوز وچنگ اندازی جنایتکاران حاکم در ایران مصون مانده باشد که فقط منحصر فرهنگ باشد که اعتراف شده مورد تجاوزواقع شده است ؟ گرچه نوع تجاوز ومخاطب وجا به جا کردن واقعیات و صورت مسئله با تحریف کردن نیز مطرح است . یعنی اینکه می بایست تعریف شود فرهنگ وتجاوز چیست و کی مرتکب تجاوز شده و این ارتکاب تجاوز چگونه است؟ سپس به موشکافی تاریخی وتجاوز گری فرهنگی پرداخته شود واز سلسله ی افشاریه و زندیه و قاجاریه نقل قول شود و البته بدون اشاره به دوران پهلوی ونقش روضه خوان های درباری و همکاری آخوند کاشانی با کودتاگران ننگین28مردادی و یا عدم بررسی چگونگی تجاوز فرهنگی در 3 دهه ی گذشته و به خصوص شرایط کنونی که کلاًفاکتور گرفته و فراموش شده است .آنکاه مقایسه شود که کدام سلسه مرحله تجاوز فرهنگی بدتر و وحشتناک تر از بقیه ی دوره ها بوده است وچرا؟
اما سرمقاله نویس به حساب خودش با زیرکی خاص آخوندی یرآبی داده و با فراموش کردن نوع ااتهاماتی که دستگاه تبلیغات و ساواک شاه به انتقلابیون ومبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی و برابری می زد وآانان را خرابکارو تروریست وخائن و مأموران بیگانگان معرفی می کرد و صد البته که حکومت آخوندی واگنی از ااتهامات دیگر را نیز ضمیه آن اتهامات ساواک شاه کرد ونثار جانب ر کفان راه آزادی و دمکراسی و عدالت کرد . همچنین با اجرای انواع و اقسام شکنجه های قرون وسطائی زندانیانسیاسی ودگر اندیشان را قتل عام کرد که هرگز سند تاریخی این جنایت قتل عام تابستان خونین سال 67 فراموش نه خواهد شد و بالاخره روزی می بایست مجریان این جنایت ضدبشری ونسل کشی به عنوا نسند مرز و مسجم جنایت علیه ی بشریت دریک دادگاه صالحه ی بین المللی این مجرمین جانی به پای میز محاکم به محاکمه کشانیده شوند .
جالب است که اکنون سرمقاله نویس با نادیده گرفتن اوضاعداخل ایران مدعی شده است که متأسفانه نویسنده ی هلندی به مبارزان جنوب که در برابر استعمار گران خارجی ایستاده و مقاو مت و مبارزه می کردند اتهام راهزن وغارتگر به اینان زده است.!!
در خاتمه اینکه سر مقاله نویس آنگونه بر خورد کرده یا اینکه وانمود کرده است که گویا ایشان اصلاً نمی داند که ایران کجاست ودر این سر زمین به خصوص در 3 دهه ی گذشته چه اتفاق افتاده است؟ همینطورو اکنون مردمانش در چه شرایطی زندگی می کنند؟ یا شاید اینکه باور دارد که هر گز چنین کشوری برروی نقشه ی جغرافیای جهانی وجود ندارد.
اما از سوی دیگر همانگونه که همچون همیشه نماینده سخنگوی مردم فلسطین وافغانستان ولبنان بوده است واز طالبان وحماس و حزب الله لبنن دفاع کرده است . زیرا که اینان در خدمت اهداف صدور تر وریسم وبنیاد گرائی رژیم تروریستی آخوندی فعالیت می کنند و منطقه را آشوب زده وبحرانی کرده اند و اجازه نمی دهند تا که روند صلح خاورمیانه ادامه یابد . پرسش کرده که چرا اینان را غرب تروریست وخرابکار معرفی می کنند ؟ ولی از استحاله گرانی همچون شادروان یاسر عرفات ومحمود عباس ستایش می کنند . یعنی اینکه عنوان و فلسفه ی تجاوز گری فرهنگی مورد نظر در دفاع کردن از حماس و حزب الله لبنان خلاصه شده است و مفهوم دیگری همچون عملکرد ضد انسانی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی ندارد که چگونه است که یک سال است زیر پوشش مبارزه با فرهنگ اجتماعی و فساد اخلاقی و بی حجابی هرروز در سراسر ایران زنان ودختران وجوانان ناراضی مورد ضرب و شتم واقع می شوند و با شیوه های ضدانسانی در خیابان وپارک ها تحقیر می گردند و فوج فوج دستگیر و روانه ی زندان می شوند وبه خاطر داشتن موهای بلند سرشان در بازداشتگاه هاسر چگونه با اینان بر خورد می شود؟ حال بماند که نتیجه ی یک ساله ی اینگونه مبارزه کردن در بازداشت فرمانده ی انتظامی تهران رضا زارعی با 6 زن در خانه ی فساد در تهران منجر شد که اکنون شایعه ی خود کشی یا واجبی خوردن وی دو زندان نیز مخابره شده است .
یا اینکه چگونه به عنوان مبارزه با شبیخون فرهنگی آنتن های ماهواره ای از فراز بام ها جمع آوری می شود تا که در پناه سانسور خبری آنگونه که دستگاه سر کوبگر حاکمه می خواهد خبررسانی کند. .یا اینکه چگونه دانشگاه ها تبدیل به پادگا ن های نظامی شده است وبا اساتید دانشگاه ها و دانشجویان چگونه بر خورد می شود که یا پاک سازیو اخراج می شوند . یا بازداشت وزندانی می شوند و در سیاه چال ها چگونه با دانشجویان برخورد می شود وچرا بر زیر شکنجه کشته می شوند . سپس اعلام می شود که اقدام به خود کشی کردند. البته مورد ها فراوان وبیشمار است وفقط به مشتی نمونه از خروارها اشاره شد تا که مشخص شود شیوه ی تحلیل گری وتحریف کنی و وارونه گوئی سرمقاله نویس چگونه است که تازه از موضع خیلی طلبکارانه نیزقلمزنی و نقالیو برخور شده است؟
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 9 اردیبهشت ماه سال 1387

نقد وبررسی مزد وحدت (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان یکشنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1387
چگونه است که هم صحبت از مردم وحمایت آنان با نمره ی قبول در نمایش انتخابات �انتصابات شده ، ولی عجیب است که چرا این مردم آمار ندارند که چه تعداد می باشنذ؟!
حتماً که فراموش نشده است که تا کنون چندین بار به مناسبت های گوناگون گفته شده است که هیچ گربه ای حاضر نیست که به خاطر رضایت خدا موش بگیرد . حال اگر اینگونه گربه ها معتاد سفره ی مرتضی علی باشند که دیگر جای خود دارند که چگونه موش گیری می کنند که هیچ تله موشی نمی تواند اینگونه موش گیری کند . بهر حال اکنون اینگونه گربه ها در کنار سفره ی لوطی جماران زانوزدند که در کسوت مرتضی علی بر اریکه ی قدرت نشسه است وبیشمار گربه های معتاد گوناگون دارند که گرداگرد سفره اش چمباتمه زده اند .
اماعجیب است که هر چه سفره های خالی تهی دستان ومحرومان ایرانی خالی تر می شود . زیرا که تورم وگرانی نفس مردم ایران را گرفته وهمچون راهزن سر گردنه بطور 24ساعته دارد سفره های خالی را خالی تر می کنند . در صورتیکه سفره ی لوطی جماران هر روز رنگین تر می شود و حسابی گربه های معتاد را چاق وچله و پرواری کرده است چندین نمونه از اینگونه گربه ها در مؤسسه ی فرهنگی کیهان لانه کرده اند که به عنوان یادداشت روز قلمزنی می کنند و همیشه هر چه خواسته مو مو برای لوطی جماران می کنند که بلی نمایندگان وابسته به اصول گرایان حامی لوطی جماران در راند دوم نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم برنده شدند .
بهر صورت اکنون نیز یکی از اینان . البته بون آنکه گفته شود تعریف مردم چیست وشامل چه کسانی می شود وچه تعدادی می باشند و چه تعداد اینان نمره قبولی به این آزمون الهی دادند وبرای چه؟ آزمون کننده و یاطراح سئوالات که بود و چگونه سئوالات طراحی شده بود. البته با فاکتور و سانسورکردن اینگونه سئوالات بس ساده پاسدار طلبه ی یادداشت روزنویس شده از موضع اجرای یک چشمه نمایش کمدی هنری به سبک خود گوئی وخود خندی و عجب مرد هنرمندی و دسته گل دادن بطوره وارونه مدعی شده است که مردم ایران لبیک به لوطی جماران گفتند وشرکت نمودند .
طلبه پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله با پاک کردن صورت مسئله ونگفتن اینکه چه تعداد شرکت کردند؟ یعنی با نادیده گرفتن یک بخش معادله در قسمت دیگر نتیجه گرفته است که مردم نیز به دو یا بیشتر باند ودستجات اصلاح طلبان نیز روی خوشی نشان ندادند وبه اینان رأی ندادند وبر خلاف انتظار که اصلاح طلبان فکرمی کردند در مجلس فرمایشی انتصابی هشتم دارای اقلیت قوی می توانند باشد ولی اینگونه نشد. همینطور در بخش دیگر از یادداشت روز خود به شیوه بی خیال آینده و فراموش کردن حال به گذشته چسبیدن و از پیروزی های نمایش انتخابات و انتصاات گذشته گفتن و آن را در برابر رقیب بازنده مطرح کردن وبه رخش کشاندن مشخص است برای چهچیست ؟ زیرا که هدف مردم ومطالبات آنان نمی باشد ، بلکه نوعی خودنمائی علیه ی رقیب کردن که بله با باز بینی و باز سازی باند های مافیائی حاکمی تصمیم گرفتند که چه روش ویا سیاستی می باید اتخاذ شود تا که بتوانند رقب را مغلوب وخود پیروز شوند . به زبان ساده ادعای برنده کردن وبازند شدن حریف نه به مثابه ارائه کرن روش کار وبرنامه برای بود اوضاع نابه سامان اقتصادی ووضعیت طاقت فرسای معیشتی مردم ایران است ک 80% آنان بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند ، بلکه همانگونه که گفته شد همه کوشش تلاش وجدیت ها برای چگونه از صحنه بیرون کردن رقیب از صحنه ی رقابت بوده است . غافل از آنکه عوارض اینگونه انحصار گرائی و تک صدائی کردن نظام یک دست شده همچون بر سر شاخ نشستن و از بن بریدن می باشد . زیرا که کشدار شدن تبلیغات جنگ روانی با اتهامات وارد برای رد صلاحیت کردن های فله ای � گله ای و نادیدن مطالبات مردم و بی توجه بودن به رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی در جامعه که چگونه دارد گلوی مردم تهی دستان ایران را می فشارد و در نهایت منجر به نتیجه ای خواهد شد که مردم بدون توجه به هر دو جریان حاکم ومحکوم بی خیال شرکت در نمایش خیمه شب بازی کمدی مجلس هشتم انتصابی شدند وزیرآب عدم مشروعیت نظام رژیم تروریستی آخوند ی را زدند واینگونه نارضایتی خودشان را به نمایش گذاشتند که نشان داده شد جریان غالب که اکنون اینهمه کرکری ولغز خوانی می کند با 5% آرای واجدین شرایط مردم تهران روانه مجس هشتم انتصابی پاسداریزه شدند .
خلاصه چون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده سخن مهمی برای گفتن ندارد. باز آویزان شده به شیوه نخ نما ولورفته ی اینکه سخرانی بوش و حمایت کردن از اصلاح طلبان قبل از آغاز شروع نمایش خیمه شب بازی انتصابات مجلس هشتم هم کمک به اصلاح طلبان نکرد. البته با فراموش کردن گلابزدگی بر سر و روی تز دشمن شناسی و فاصله گیری از دشمن که لوطی جماران تأکید کرد ولی عنترش با عفو ملکوکانه دادن به دو جاسوس و دلال دو طرفه هوشنگ امیر احمدی داد و وی را به ایران دعوت کرد که معنی ومفهوم مبارزه کردن با دشمن بیگانه آمریکا یعنی چه؟ حال پاسدارطلبه ادعای کمدی کرده است که مردم بنا بر گفته پیام نوآوری و شکوفائی اقتصادی امسال دست به خلاقیت زدند و نعمت را مغتنم شمردن و با وحدتی که از خود نشان دادند موجب پیروزی اصول گرایان شدند تا که مجلس پاسداریزه ی هشتم ادامه همان سیاست مجلس هفتم را طی کند ودر کنار کابینه ی جراحی شده ی پاسدار احمدی نژاد قرار گیرد وادامه طرح نوآوری و شکوفائی تورم وگرانی را چنین دنبال کنند:
"در اين ميان با وجود همه فشارهايي كه از داخل و خارج وارد شد و حتي ماجراي قطعنامه سوم تحريم كه آن را براي جلوگيري از حضور و مشاركت حداكثري مردم در آستانه انتخابات صادر كردند و سخنان بوش كه به طور رسمي از جريان اصلاح طلبي حمايت كرد، همه به نوعي همه زمينه ها را فراهم كردند تا جريان اصولگرايي با عدم اقبال از سوي مردم مواجه شود، با اين وجود ديديم كه مردم به اصولگرايان و برنامه هاي آنان رأي دادند."
اما از طرف دیگر چون به نظر می رسد که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس از استعداد وخلاقیت هنرخدادی طنز گوئی زیادی بر خوردار می باشد که توانسته به شیوه تراژدیک � کمدی آن را بیان کند که محصول زیاد بهرمند شدن از پامنبری های روضه خوانان می باشد کهاکنون اینگونه سخنگوی مردم شده و خواست و مطابات اینان را بازتاب داده است :
مردم نمايندگان و كارگزاراني مي خواهند كه خود سالم بوده و در جهت تامين سلامت جامعه - خصوصاً در عرصه اقتصادي- انديشه كنند و قدم بردارند. يكي از رموز موفقيت اصولگرايان در اين ميدان، سلامت دروني آنان است. جبهه اصولگرايي تلاش كرد تا اين سلامت را به نمايش بگذارد. مردم كمتر گزارشي از سوءاستفاده هاي آنچناني ميان اين جريان به گوششان رسيد. مردم انتظار دارند نمايندگانشان در مقام قانون گذار و ناظر بر اجراي قوانين، به گونه اي عمل نمايند تا با برنامه اي مدون و كارساز تورم و گراني در كشور مهار شده و در آينده اي نه چندان دور مشكل مسكن و اشتغال جوانان حل شود.در كنار حمايت از دولت، نقد مشفقانه و كارساز فراموش نشود. اگر در كار دولت اشكالي وجود دارد، بدنه عظيم كارشناسي مجلس به سادگي و بي اعتنا از كنار آن عبور نكند؛ چرا كه در نهايت مردم از آن لطمه خواهند ديد. بايستي تعاملي سازنده و همه جانبه بين دولت و مجلس برقرار شود.يكي از آفات فعاليت نمايندگي غلبه نگاه محلي بر نگاه ملي است. رسيدگي به حوزه انتخابيه مهمترين بخش از فعاليت هاي يك نماينده را تشكيل مي دهد، اما آنجا كه منافع ملي ناديده گرفته شود، طبعاً كسي آن را نمي پذيرد. به عنوان مثال برداشت از صندوق ذخيره ارزي براي طرح هاي عمراني بعضي از حوزه ها كه به اصرار و رايزني برخي از نمايندگان صورت پذيرفت، بدون توجه به آثار تورمي اين كار در سطح كشور، در كنار آباداني مقطعي در آن منطقه، كار ناصوابي بود كه اتفاق افتاد.اگر نمايندگان مجلس به شعارهاي اصلي انقلاب رجوع كنند، راه حل بسياري از مشكلات را در تحقق اين شعارها خواهند يافت. استقلال، آزادي، عدالت و رفع تبعيض جان مايه اصلي شعارهاي انقلاب است كه برنامه ريزي براي اجراي هر كدام مي تواند گره هاي بسياري را از مشكلات مردم بازنمايد.مردم از آزمون انتخابات سرافراز بيرون آمدند و انتظار دارند كه منتخبينشان نيز از آزمون نمايندگي سربلند بيرون بيايند.
در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس شده با همه روضه ی مبسوطی که خوانده است ولی زیراکانه توضیح نداده است که با اعترافی که کرده است نمایندگانی که خود اذعان کرده با نگاه محلی و باندی به منافع ملی می نگرند که خود که اعتراف الگوی برگردان ادعای پروژه ی هسته ای می باشد که طرح ماورای ملی جازده شد است که منافع کودتاگران خاموش و خزنده وحاکم حفظ موقعیت و قدرت و ثروت ومنافع خودشان رابطور وارونه به جای منافع ملی قالب کرده اند . چگونه اینگونه نمایندگان با اینگونه نگرش سحطی ومحلی نگرانه ای که دارند می توانند که از منافع ملی دفاع کنند و پاسخگوی مطالبات 3 دهه انباشت و پرداخت ناشده ی مردم ایران باشند؟
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " رزمايش با اهداف ضدامنيتي " روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 7 اردیبهشت ماه سال 1387
"بودن کشورهایواکنش وحشت از نمایش ماانور نظامی آمریکا در منطقه، با ناظر مصر و اردن "
وقتی که به جای تهدد به نابودی کردن اسرائیل و خود مهمان ناخوانده در اجلاس دوحه کردن که پاسدار احمدی نژاد انجام داد و چندین بار اصرار خفیفانه وحقیرانه ی برای ایجاد رابطه با مصر کرد . اما در نهایت نتیجه ی آن منجر به این شده است که بحرین سفیر زن یهودی به واشنگتن اعزام می کند . آمریکا در کنار شیخ نشینان با نظارت مصر واردن در منطقه دست به مانور نظامی می زند . ضمن اینکه اکنون فشار برروی رژیم تروریستی آخوندی و سوریه وحماس به عنوان عاملین اصلی تشنج در منظقه و دشمنان روند صلح خاورمیانه افزایش یافته است . از سوی دیگر هرروز ابعداد گسترده تر ی از سیاست افشاگری دخالت در امور سیاسی و نظای عراق و دخالت در فلسین ولبنان علیه رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشته می شود . از طرف دیگر با توجه به ضریب و دامنه ی اختلافات نزاع و سگ دعواهای باندی و جناحی که رو به گسترش است در داخل کشور رو می شود و ادامه دارد و فضا آنگونه منقبض و مسدود شده است که نه دولت مجبور شده است دست به جراحی یزرگ درون ابینه بزند، بلکه سید خندان خاتمی غمگین وگریان شده واعلام نموده که از سیاست بازنشسته شده است . مهمتر اینکه تق مرحله و پرده ی دوم نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم انتصابی خیلی بیش از مرحله ی اول در آمد وعدم مشروعیت رژیم تروریستی عریان وعیان شده است . همچنین زمانی که نرخ رشد لجام گیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و مسکن وکرایه ی خانه ها همچنان ادامه دارد و هرروزبرموج نارضایتی عمومی افزوده می گردد . البته اثرات تحریم های ناشی از مصوبات قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل که جای خود دارد و هرروز بیشتر نمایان می شود ودیگر کسی توجی به ادعای مضحک نمی کند مبنی بر اینکه اینان ورق پاره هائی بیش نیستند ، فقط هنر و استعداد تحریف گری ووارونه گوئی هم چون قلم سر مقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه یا لوطی جماران جمهوری اسلامی است که قادر است با پاک کردن صورت مسئله ادعای عجیب و غریب کند واینگونه گزارش از کشف مهم دهد"
"موضوع مهمي كه در اين مقوله اهميت دارد عدم شركت عربستان در اين رزمايش است كه بازگوكننده نوعي رقابت تاريخي ميان شيخ نشين هاست و عربستان غيبت خود را به حضور در كنار ساير شيخ نشين ها آنهم در خاك آنها ترجيح داده است . پيش از اين پيشنهاد شده بود رزمايش آمريكا با شوراي همكاري تشكيل شود لكن به لحاظ بار سياسي ـ تبليغاتي منفي و بويژه ابعاد تحريك آميز آن در سطح منطقه اي رياض ترجيح داد حساب خود را از اين رزمايش جدا سازد."
سرمقاله نویس در دنباله ی سرمقاله ی نصحیت آمیز وپند آموز خود به روش دولت ارباب فخیمه ی انگلیس چنگ انداخته و نفاق بی انداز و حکومت کن استفاده کرده ویا تاکتیک برج در برابر بارو ویا روش مخصوص زندان اوین چماق و هویج آویزان شده است . البته بدون آنکه توضیح دهد که چرا صدام حسین رئیس جمهور عراق در روز عید قربان به آن وضع فجیعی بر دار کشیده شد ؟ ولی اکنون با آدرس غلط دادن وطلبکاری نمودن بصورن گرگ در لباس میش رفتن خطاب به کشورهای شورای خلیج فارس چنین پند واندرز داده یا در حقیقت غیر مستقیم اینان را تهدید کرده است:
از نكات عبرت آموز تاريخ معاصر منطقه اينكه شوراي همكاري خليج فارس با اشارات و تاكيدات واشنگتن براي همكاري شيوخ منطقه با صدام به وجود آمد ولي كويت و عربستان دو عضو اين شورا توسط صدام مورد حمله نظامي قرار گرفتند و اتباع كويتي در اوج درماندگي به سواحل ايران پناه بردند و جمهوري اسلامي ايران با آغوش باز از آنها استقبال كرد. جاي تعجب است كه شوراي همكاري خليج فارس عليرغم آنكه فلسفه وجودي خود را دفاع از حقوق و منافع اعضاي شورا اعلام كرده بود نه تنها اقدامي عملي براي درهم شكستن تهاجم نظامي صدام به كويت و عربستان انجام نداد بلكه حتي بيانيه اي هم در جهت محكوميت تجاوز به كويت صادر نكرد و جلسه اي هم در اين خصوص برپا نشد كه اعضاي شوراي همكاري اين زمينه به جمع بندي برسند."
بالاخره ملای سرمقاله نویس فراموش کرده است که سران رژیم تروریسی آخوندی چه میزان به فکر حفظ و دفاع مافع مردم ایران در 3 دهه گذشته به خصوص در شرایط کنونی بوده اند؟× از سوی دیگر مگر چز اعمال سیاست مداخله گرایانه در امور داخلی عراق و کشورهای همجوار و منطقه وبحرانی کردن ودامن زدن به جنگ افروزی در لبنان وبرادر کشی در فلسطین وبرپا کردن جنگ داخلی در فلسطین وسنگر گرفتن در پشت حماس علیه ی ساف و سوء استفاده کردن از حزب الله برای ایجاد ناامنی در لبنان کدام حرکت سازنده ومثبت دیگری در بستر همکاری در منطقه و دفاع از منافع عمومی منطقه بر داشته اند که اکنون اینگونه سرمقله نویس شیپور از در گشادش نواخته شده ونسخه برای حفظ منافع ومصالح اعضای شورای منطقه صادر کرده است: .
"خوبست شيوخ خليج فارس قدري هم به فكر منافع و مصالح كشورهاي منطقه باشند و به ملت خود و حتي آينده خود بينديشند تا مطمئن شوند كه به رغم تبليغات دشمنان و القائات آمريكا و صهيونيست ها « خطر اصلي » از جانب آمريكا و صهيونيست ها متوجه ملتها و دولتهاي منطقه شده است "
. بدون تحريكات آمريكا و صهيونيست ها قطعا صدام براي جنايات جنگي 8 ساله وسوسه نمي شد . بدون شرارتهاي امروز آمريكا قطعا عراق و افغانستان و لبنان در آرامش و امنيت به سرمي بردند و بدون فرصت دادن به آمريكا و صهيونيستها براي بحران زائي در منطقه منافع و مصالح ملتها و دولتهاي منطقه حفظ و تضمين مي شود و امنيت منطقه فقط در چارچوب همكاري « كشورهاي داراي ساحل در منطقه » تامين خواهد شد و جايگزين ديگري نداشته ندارد و نخواهد داشت
"
درخاتمه اینکه سرمقاله نویس به نظر می رسد که کرک وپشمش بد جوری ریخته شده است وهمچون کروکی شیر بی یال وکوپال شده است . زیرا که مثل گذشته شمشیر خودش را از رو نمی بندد و برای شیخ نشینان منطقه کرکری و لغز خوانی نمی کند و آنان را بطور علنی و عریان تهدید نمی نماید ، بلکه زبان کوچکه را درآورده واز طریق پند و اندرز دادن و روضه خواندن وارد شده است . یعنی اینکه متوجه شده است که زمین زیرا پایش خیلی سفت شده است وهرگونه کار خرابی برروی آن ممکن است که با واکنش همراه باشد وگلابزدگی ببار آورد . زیراکه شرایط بحرانی داخی و منطقه ای را درک کرده است . همانگونه که میزان ضربه پذیری رژیم ترورستی آخوندی را نیز خوب فهم کرده که تاچه اندازه است؟ به ویژه اینکه به نظر می رسد که ازشک خوش باوری هم بدر درآمده است وگرفته که ممکن است در پس وپشت این مانور نظامی وتهدیدات وفشار های سیاسی روز افزون منطقه ای و جهانی به احتمال زیادخبرهائی باشد که باید خیلی هم جدی باشد. پس متوجه شده که نمی تواند همچون گذشته با لودگی وفرافکنی و قدرت نمائی از موضع ضعف برخورد قدرت کند. بلکه می بایست که خیلی حساب شده قلم زد و اگر قرار است تهدیدی انجام گیرد تا به حساب برای باج خواهی از موضع ضعف ولی بصور قدرت نمائی باشد این تاکتیک هم حساب شده بشد .
خلاصه به این نتیجه رسیده است که به دلیل حساس و خطری بودن شرایط رژیم نمی توان دیمی نظر داد ویا تهدید کرد . چونکه ممکن است بازتب ا وواکنش خطرناکی نظرات ناپخته در بر داشته باشد . زیراکه اکنون گند آن ادعاای کمدی بی ارزش بودن مصوبات شورای امنیت سازمان ملل د ر آمده است که ای بابا خودزنی و داد وفغان وفریاد کنونی پاسدار احمدی نژاد در مشهد که خبر از جراحی بزرگ درون کابینه می دهد ودر قم حنجره پاره می کد وسینه چاک می دهد و از مافیای اقتصادی یا تروریسم اقتصادی و مبارزه کردن با آن می گوید ووعده ی قطع کردن دستان این مافیای اقتصادی را می دهد و در همدان عاجزانه از تخریب نمودن دولت می به آخوندان گوید وشکایتمی برد . یعنی همان دولت عدالت محور وتحول گرا ومدعی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران است که اکنون تورم وگرانی نفس مردم ودولت را گرفته است . اینها همه بخشی از اثرات وبازتاب همان تحریم های اقتصادی یا ورق پاره های بی ارزش می باشد . آنگونه که وزیر اقتصاد جراحی شده از برنامه ریزی فلج کردن کردن رژیم تروریستی آخوندی وزیر خزانه داری آمریکا گزارش داده است که گفته در راستای مصوبات شورای امنیت سازمان ملل این طرح با خودش به همراده داشته است که تورم وگرانی بخش کوچک تأثیر گذاری تحریم های اقتصادی می باشد . ناگفته نماند هرچه اوضاع علیه ی مردم ایران ناهنجار و طاقت فرساتر می شود . در عوض برای باندهای گوناگون مافیائی اقصادی وابسته به دولت وجناح رقیب و پاسدارا نبهترین شرایط ممکنه ی به چاپ به چاپ است که همچناننیز ادامه دارد وهر گزهم چشم انداز مثبتی برای مهار تورم وگرانی و بهبودی اوضاع معیشتی اقتصادی به نفع مردم ایران در کار نمی باشد.
هوشنگ - بهداد
شنبه 7 اردیبهشت ماه سال 1387
پیرامون زندانی شدن هادی قابل و بله قربان گوی ساختن رژیم به نظر میر دامادی
تصاویر بازتاب داده شده در سایت نوروز سایت خبررسانیحزب مشارکت که با نکته نطرات چاشنی شده ی دبیرکل حزب مشارکت اسلامی مزین شده و قبل از پرداختن به عنوان تیتر خبری نظر محسن میردامادی که نظام فقط بله قربان گوی ی خواهد. ضرورت دارد که یاد آوری گردد که گفته می شود در فصل زمستان غریبه ای وارد شهری می شود که فصل سرما ویخ بندان بود . هنگام وردود این غریبه ی تازه وارد به دروازه ی ورودیه ی شهر ناگهان مورد تهاجم سگ های گرسنه ی ولگرد واقع می شود . خم می شود که از زمین سنگی بردارد تا که بر سوی سگان مهاجم پرتاب کند تا که آنان را از سوی خود دور گرداند . متوجه می شود که سرما ویخ بندان آنگونه است که سنگ ها بر زمین چسبیده شده اند . هر ه تلاش می کند نمی تواند تا سنگی از زمین بردارد بالالخره فریاد بر می آورد که این چگونه شهریست که در آن سنگ ها بست شده اند و سگان آزاد گذاشه شده اند؟
اکنون داستان رژیم تروریستی آخوندی می باشد که به آن مرحله ای رسیده است که نه فقط باندهای محفلی اطلاعاتی امنیتی خود سر و غده ی سرطانی خوانده شده که مسئول قتل های زنجیره ای معرفی شدند و به حساب گفته شد که جراحی شدند وادعا شد که چشمان فنته کور شد، ولی اینان در بیت رهبری لوطی جماران بازسای و سازمان دهی شدند و در کنار سپاه پاسداران وحمایت لوطی جماران باپیشبرد بقول خودشان سیاست چند لایه و پیچیده ی حرکت چراغ خاموش توانستند تا که دست به کودتای خاموش خزنده بزنند و فاتحه ی دوران اصلاح طلبان واصلاح طلبی را به خوانند و قدرت را قبضه کنند و حکومت را یک دست نمایند وچنگ برتأسیسات هسته ای بی اندازند و آنجنان دزدی و غارتگری کنند که نتیجه و دستآورد 4 سال کار مشترک دولت ومجلس لصول گرا اکنون تبدیل به رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها و رشد سرسام آور قیمت مسکن واجاره خانه و گسترش فقر و بیکاری و شکاف عیق طبقاتی و رشد روز افزون واردات در بخش اقتصادی و خلاصه جراحی بزرگ درون کابینه می باشد و در بخش سیاسی و دیپلماسی گسترش تنش وچالش و دخالت گری در امور داخلی داخلی کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه با تهدید نابود سازی اسرائیل و بحران عمیق هسته ای می باشد که حاصل این سیاست تصویب قطعنامه 1803 می باشد. در زمینه ی سیاست داخلی افزایش ارعاب و وحشت از طریق طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی و مکمل آن صدور احاکم اعدام ودار زدن ها و قطع اندام سیستماتیک قوه ی قضائیه می باشد .
تازه آنگونه نسبت به رقیب دوم خردادی ها دست بالا را دارد واز موضع برتر و تهاجمی و اتهامی برخور می کند که اینان ا هم همکار و حامی دشمن بیگانه آمریکا معرفی می تا به اندازه ی کافی بهانه برای رد صلاحیت کردن فله ی – گله ای نامزدان شان در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم وجود داشته باشد .البته چند ماه قبل از اینکه تبلیغات این بازی خیمه شب بازی انتصاباتی رد صلاحیت کردن ها آغاز شود . یک روحانی عضو حزب مشارکت اسلامی به نام هادی قابل اهل قم دستگیر و بازداشت شد .زیرا که عجیب این حزب مشارکت اسلامی برای سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر و سناریو وپرونده ساز و باند انگلیسی و غارتگر مفتخورا مؤتلفه ی اسلامی عسگر اولادی هوو می باشد . بنابراین آنگونه و فضا و جوسازی علیه اش کردند تا که مقدمه برای تهاجم به این حزب آماده گردد. البته اولین قربانی اش همانگونه که گفته شد هادی قابل بود.
ناگفته نماند که نقش شیخ تواب و سپاس گوی شاه کروبی ثروت و قدرت طلب کم نیست . زیراه این شیخ به نیت اینکه شاید دری به تخته به خورد و دار و دسته ی وابسته به ولی فقیه و لوطی جماران از روی افلاس و در ماندگی و ناچاری مجبور شوند که نیاز به جانشین یا محل موقتی داشته باشند . پس رضایت دهند تا که شیخ رئیس جمهورشود تانامزد رقیبان تند روی دوم خردادی ها سید خدان خاتمی رئیس جمهور نشود. پس این شیخ مهدی کروبی بیش از آن دومورد شریعتداری و کیهان و مؤتلفه ی عسگر اولادی و رسالت این شیخ کروبی یا غضنفر نفوذی بوذ که شروع به گلزذدن درون دروازه ی ظاهراً خودی دوم خردادی های ند رو خوانده شده کرد و چپ و راست با انتقاد کردن های سیخکی سکولاریسم وتند روی و بی خود در مجلس ششم تحصن کردید و من نمی خواهم بگویم ولی می گویم که شما به رئیس مجلس ششم به من رأی نداده بودید و نمی خواستید من نامزد مجلس هفت به شوم و از من می خواستید که تحریک کنم و در برابر نظام به ایستم .ولی من اینکاره نیستم . چون هم ثروت وهم مقام گنده را طا لبم وعاشقم و آن را دوست دارم و خلاصه شما در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم لج کردید و اجازه ندادید که من رئیس جمهور به شوم . البته دام تأکید هم می کرد که دو سه ساعت خواب خستگی نیمه شبانگاهی من که پس از منقل بود . عاقبت این خوابیدن کار دستمن داد و کارها را ها خراب کرد . زیرا جا و عوض شدن ازهمان خوابیدن من شروع موجب شد که همه طرح و برنامه و آرزوها را بر هم ریخت . غافل از آنکه این شیخک هنوز درک نکرده است . وقتی که هادی قابل با آن تاریخچه ی مبارزاتی قبل از انقلاب و فعالیت سیاسی وی پس از انقلاب که قابل مقایسه با شیوه ی دستمال بر دستی مهدی کروبی نیست . تحمل نم شود و علیه ی رفسنجانی آنگونه افشا گری شد و در کنار خاتمی و حسن روحانی، جاسوسان وخائنان هسته ای خوانده شدند واز سوی دیگر تصمیم برنامه ریزان پشت پرده برای طرح و عملی کردن کودتای خاموش خزنده ریخته شده بود و قرارنبود که تو رئیس جمهورشوی ، بلکه حدف و بی اعتبار کردن رفسنجانی به دلیل ضعف های فراوان مالی اش بود که نمی بایست بیش از مو داغ کلان دزدان جدید باشد و سوزاندن خاتمی و زدن زیرآب جریانی به عنوان مدعیان اصلاح طلبی و حاکم کردن مدل و ترکیب از حکومت نظامی و دینی پاکستانی و ترکیه ای بود که مرکز ثقل آن سپاه پاسداران می باشد که در نهایت به سوی حکومت دینی مدل طالبانی می رود که نوید آن را رئیس گزمکان پاسدار محمد علی جعفری در سخنرانی خود در جمع دانشویان بسیجی ایراد. برای همین است که اکنون پاسدار سابق طرف حساب تو محسن میر دامادی اعتراف آشکار کرده است که لوطی وعنتر و حامیانش فقط بله قربان گوی می خواهند. . بنابراین بازی کردن سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در ورق پاره سناریو وپرونده ساز کیهان با تو ، فقط هدف کیش دادن تو شیخ کروبی به سوی رقبای دوم خردادی های تند رو بود تا هرچه بیشتر اینان ایزوله ومنزوی شوند و نتیجه ی خیمه شب بازی انتابات مجلس هتم طبق برنامه ی از قبل طراحی شده به نفع خودشان تمام شود. البته که باید اذعان کرد شیخ کروبی این نقش را به نحو احسن اجرا کرد .به امید آنکه روزی از گندم حکومت ری بخورد که هر گز نصیبش نه خواهد شد.
ضمن اینکه ازمحسن میر دامادی نیز پرسش است که چرا می بایست دستگاهی که می خواهد با زور خودش را تحمیل کند تا همه بله قربان گویش باشند به رسمیت شاخته شود و درنمایش مسخرهی خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم اش شرکت شود وبه این بساط نامشروع و بله ربان گوی ترین کن و با برنامه ای اقتصادی کاملاً شکس خورده و همچنین ورشکست شده در دادن قول ووعده ها به مردم در همبازی شدن با این ژیمی که طشت رسوائی اش از بام بر زمین فتاده شده و صدایش در آمده می یایست مشروعیت داده شود؟ چرا الگوی شما هادی قبل نیست و چرا می بایست هادی قابل ها درون این حزب یکی باشد؟
مگر پرده ی بخش اول سیرک نمایش خیمه شب بازی مجلس انتصاباتی هشتم آنگونه مفتضح و شکست خورده نشد وآنقدر تق تقلبات گسترده و حماسه سازی دروغین اش در نیامد که حتی اتحادیه روپا بیانیه منتشرکرد و گفت این نمایش نه آزاد ونه عادلانه بود؟ بنابراین بازهم سئوال است که پس برای چه بازهم در پرده ی دوم نمایش کمدی خیمه شب بازی مجلس انتصاباتی هشتم شرکت شد؟!
هوشنگ – بهداد
ار دیبهشت6 ماه سال 1387
چرا مبارزه با آمریکا و کشتن نظامیانش و ناامن سازی منطقه و افزایش قیمت نفت وتورم وگرانی، بهم دیگر ارتباط دارند؟
این 3 گزیده خبر ضیمه شده ی زیر با همدیگر مر تبط می باشند . چونکه موجب افزایش لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی و مسکن واجاره خانه در جامعه می باشد. همچنین به جای اینکه افزایش قیمت نفت موجب شود که دلار و ارز بیشتری وارد خزانه ی دولت می کند که می بایست در نهایت درخدمت رفاه و آسایش و خدمت رسانی وبرآورده کردن نیاز و مایحتاج جامعه گردد و بخشی از آن نیز صرف هزینه ی زیر ساخت های تولیدی و صنایع در کشور ختصاص داده شود تا در بستر خود کفائی باشد ، ولی متأسفانه به دلیل حاکم بودن از رأس آلوده ه فساد و رشوه و تبعیض و زدی و غارتگری دستگاه حاکمه در ایران افزایش قیمت نفت و مازاد ارز درست برعکی موجب روند صعودی واردات به کشور شده است که بقول کارشناسان اقتصادی رژیم تروریستی آخوندی20% تورم 60% حاکم برجهان به دلیل حجم واردات بک پنجم درآمد ناخالص ملی سرانه این رقم تورم با اجناس وارداتی همراه خودش وارد کشور شده است که مشخص است اگر این رقم 20% تورم وارداتی با رقم 18 تا 20% نرخ تورمی که در داخل وجود دارد جممع و افزوده گردد در نهایت موجب چه نرخ وحشتناک تورم وگرانی در جامعه شده است وچه فشار طقت فرسائی براقتصاد کشور و زندگی مردم ایران وارد می کند.آنهم در شرایطی که گفته می شود 80% جمعیت کشور زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و در مقابل چه پول مفت کلان بادآورده ای را نصیب آن مافیای اقتصادی می کند که پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور اخیراً در سخنرانی خود در قم به آن اشاره کرد و دروغین ادعای مبارزه با آنان را سر داد .
اما چرا تأکید شد که خبرهای ضمیمه شده بهم دیگر متصل می باشند ربط دارند؟ بخشی از این معادله ریشه در اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان ماه سال 58 در تهران دارد که موجب سقوط دولت موقت بازرگان وقدرت گیری آخوندها وپاسداران شد و نیروهای سیاسی فعال نیز با اهر م مبارزه با آمریکا از صحنه حذف و غیر قانونی اعلام شدند. بطوریکه لوطی جماران درنمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم رقیب را با بهانه عدم دشمن شناسی و نزدیکی با دشمن بیگانه آمریکا رد صلاحیت فله ای – گله ای کرد. خبر نمایش "راهپيمايي ضد استكباري در شهرستان طبس برگزار شد" نیز ادامه همان سناریوی طراحی شده بارزه با شیطا بزرگ آمریکا می باشد. حال پشت پرده چه خبر است؟ و پاسدار احمدی نژاد عفو ملوکانه به یک دلال و جاسوس دوطرفه به نام هوشنگ امیر احمدی می دهد این داستان عوامفریبانه ی دیگریست. اما ادامه ی این سناریو پس از اشغال نظامی افغانستان وعراقشروع شد کههمگان اذعان کردند برنده ی نهائی رژیم تروریستی حاکم بر ایران بود . البته پس از این اشغال نظامی عراق زمینه ی مانور دادن رژیم تروریستی آخوندی در عراق بطور گسترده خیلی آسان فراهم شد . لذا ضمن دخالت گری گسترده در امور داخلی عراق ودست زدن به اقدامات تروریستی وناامن کردن عراق و توسعه ی خشونت گرائی و کشتن نظامیان آمریکائی ، خلاصه با باتلاق کردن عراق این کشور تبدیل به هم به میدان جنگ و رو در روئی با آمریکا شد که هدف در راستای پیشبرد سیاسست پروژه ی هسته ای اش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . هم اینکه عراق تبدیل به سرپل ومرکز کانون اصلی صدور روریسم وبنیاد گرائی به کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه برایرژیم تروریستی آخوندی شد .
بنابراین با بحران سازی ها و جنگ افروزی های سیستماتیکی که لوطی جماران وسپاه پاسداران در منطقه به وجودآورده است . عملاً منطقه را بی ثبات واامن ساخته است . از سوی دیگر در صد خیلی از نفت اوپک و جهان از 4 کشور اصلی عربستان و ایران و کویت وعراق تأمین می شود . البته سایر شیخ نشین های منطقه هم نفت صادر می کنند . بنابراین گسترش دامنه ی هرگونه تنش و چالش و خشونت گرائی وناامن سازی در این منطقه بلافاصله موجب نوسان و افزایش قیمت نفت در بازار جهانی می شود . به خصوص اینکه هر زمان که اسرائیل تهدید به نابودی می شود ویا تنش در نوار غزه از طریق حماس اوج می گیرد ونظامیان آمریکائی در عراق و افغانستان کشته می شوند و شرایط عراق ناامن تر می شود. این تأثیر گذاری برروند افزایش قیمت نفت هم چشم گیر تر وهم سریع تر در بازار جهانی نفت بازتاب دارد.
برای اینکه هنوز فراموش نشده است که چگونه سران جنگ افروز رژیم تروریسی آخوندی با تهدید کردن هر گونه تهاجم نظامی آمریکا یا جنگنده های اسرائیلی به تأسیسات هسته ای گفته می شد کهسریع اینان تنگه ی هرمز را خواهند بست و اجازه ی صدور به نفت کش های غول پیکر نفت از این تنگه را نخواهند داد و حتی پیش بینی کرده بودند که قیمت نفت را برای آمریکا به 200 دلارخواهند رساند.
بنابراین ثابت شده است که معادله ی سیاست مبارزه با شیطان بزرگ لوطی جماران و سیاست دخالت گری سپاه پاسداران در عراق و فلسطین ولبنان چه اثر مستقیم در بی ثبات وناامن کردن منطقه ی خاورمینه و افزایش قیمت نفت داشته است .
لذا تا دیر نشده است . غرب می بایست تا برای راه چاره جوئی با یکی از پارامترای اصلی بحران سازی وجنگ افروزی و ناامن سازی منطقه و عامل اصلی افزایش قیمت نفت در بازار جهانی به مبارزه بر خیزد و تصمیم قاطع برای تغییرات دمکرایتک درایران بگیرد و به سیاست خائنانه ی مذاکره و مماشات خودش با رژیم تروریستی آخوندی خاتمه دهد . در غیر اینصورت می بایست هزینه ی بس گزافی را به پردازد وبا افزایش سیستماتیک قیمت نفت و تورم وگرانی کواجه باشد که پیآمد افزایش قیمت نفت می باشد کهگذشته از اینکه فشار طاقت فرسائی را نه به محرومان ایرانی که جهانی تحمیل می کند و ادامه ی آن امکانب روز اغتششات غیر قابل پیش بینی را در بر خواهد که بازهم هزینه ی ضرر و زیان وخسارات مادی و انسانی آن خیلی بیشتر از سود آوری لاس زدن و ادامه دادن به سیاست کثیف و پلید و ضد انسانی خائنانه با رژیم تروریستی آخوندی می باشد
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 5 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " روز شكوه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه اردیبهشت5 ماه سال 1387
"ادعا واعتراف شده که در قسمت دوم پرده ی نمایش خیمه شب بازی مجلس انتصابی هشتم مردم همچون 24 اسفند حماسه سازی خواهند کرد"
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس پرونده و سناریو ساز دیگر هیچگونه محدودیت و رودروایسی ندارد تا که رقیب دوم را عامل وهمراه وهمرد یف با دشمنان نظام معرفی کند. البتهروش تبلغی ادامه ی همان سناریوی طراحی و تزریق شده به ولی فقیه ولوطی جماران است که از سوی برنامه ریزان پشت پرده سفارش شده بود که در سخنرانی دشمن شناسی و تأکید کردن بر فاصله کردن از دشمن ومرز ها و مخدوش نکردن است که خطاب به رقیب دوم خردادی ها می بایست توبه کنند واز همکاری کردن با دشمن ابراز ندامت کنند . سپس با همین اتهام جراحی و سلاخی رد صلاحیت فله ای – گله ای شدند که اکنون که در آستانه ی نمایش خیمه شب بازی مرحله ی دوم مجلس انتصابی می باشد سرباز جو یادداشت روز نویس مدعی شده است در 24 اسفند دور اول نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم . مردم ايران در آن روز نشان دادند به خوبي آموخته اند كه چگونه در اوج اميدواري دشمنان را نااميد كنند . آنگاه بدون آنکه مدعی سناریو ساز و پاسدار بازج وی یادداشت روز نویس شده برروی نامبارک خود بی آورد که 4 سال پیش در آستانه ی تبلیغات مجلس هفتم این ستون یادداشت روز نویسان و این روزنامه چه می گفتد ومی توشتند و تبلیغ می کرد ند و قول آن را می دادند ویا چگونه به مجلس ششم ودولت مدعی اصلاح طلبان قلابی سید خندان خاتمی از موضع بالا وتند وتیز انتقاد می کردند و از و ضعیت ناهنجار اقتصادی گفته می شد که چگونه فدای اهداف حزب بازی و توسعه سیاسی شد و تأکید می شد که این جماعت حاکم تشیفتگان قدرت می باشند و برآورده کردن مطالبات مردم را فراموش کردند و بی خیال شدند که مردم چگونه زندگی طاقت فرسا دارند و یا اینکه چگونه شکاف طبقاتی در جامعه رشد کرده و بر خیل ارتش بیکاران و فقر و بیکاری افزوده شده است؟ همنیناز بی برنامگی اقتصادی رقیب دوم خردادی گفته می شد و در مقابل از اصول گرایان متشکل و همآهنگ باز سازی شده در اتاق فکر و دارای برنامه ی اقتصادی وحل مشکلات موجود با افتخار خبر داده می شد و با تأکید برعاشق خدمت گزار مردم ایران بودن اینان خبرهای خوش پیروزی داده می شد . ولی جالب است که حال بدون آنکه سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس کوچکترین توضیح یا اشاره ای کند که چه شد یا که چه اتفاق افتاد که نه آن قول های داده شده اتفاق نیفتاد، بلکه معکوس آن اقدام شد و اوضاع خیلی بدتر از زمان اصلاح طلبان شده است.؟ زیرا که اعتراف به تورم وگرانی و ناراضی بودن مردم شده است . همینطور مشخص نیست که چگونه است همچنان خط زنجیره ای معجزه پیروزی ها و حضور مشارکت حد اکثری مردم برای خلق نمودن حماسه سازی در نمایش خیمه شب بازی های انتصاباتی شرکت می کنند وحضور شان ادامه دارد . بهرحال در دنباله ی یادداشت روز به گزینه های فراوان که برا یعدم حضور مردم تبلیغ می کردند گفته است. و نتیجه گرفته که بر خلاف انتظار دشمنان وتشویق عدم حضور از سوی رقیب د.وم خردادی ها تا مردم در این خیمه شب بازی حضور نیابند، ولی مردم شرکت کردند و دشمنان را مأیوس کردئ . یادداشت روز نویس در ادامه به سخنرانی بوش اشاره کرده وگفته چون نام بردن بوش از اصلاح طلبان قبلاز نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم در داخل ایران نمی دانست که این سخنرانی چه بر سر این حامیان خود می آورده ؟ منظور همان اتهامات وارده و رد صلاحیت شدن فله ای – گله ای نامزدان دوم خردادی ها می باشد . تا اینکه در نهایت با نقل قول کردن از گزارشگران وخبرنگاران در 24 اسفند در ایران اینگونه صحنه ی نمایش خیمه شب بازی دوره اول مجلس هشتم و نحوه بر گزاری انتخابت – انتصابات پارلمانی در ایران را تر سیم کرد :
خبرنگار خبرگزاري فرانسه پيش تر رفت و به مقايسه انتخابات ايران با روش هاي مرسوم در كشورهاي متحدامريكا پرداخت: « پارلمان ايران در خاورميانه بي نظير و واقعي ترين است». يك روزنامه عرب زبان از قول يك راي دهنده ايراني در شمال شهر تهران نوشت كه او مي گويد به اصولگرايان راي خواهد داد و علت جالبي هم براي اين كار دارد:«آنها در مقابل آمريكا ايستاده اند و به آمريكا اعتنا نمي كنند. من مي خواهم آمريكا بداند كه ما در ايران، فريب تبليغات منفي را نخواهيم خورد».
البته پاسدار بازجو وسناریو بدون آنگه بگوید که اگرشرایط برگزاری نمایش خیمه شب باز پرده ی قسمت اول شوی مجلس انتصابی هشتم آنگونه بود که به تصویر کشانده شده است . پس برای چه کشورهای اتحادیه ی اروپا بیانیه صادر کردند که این نمایش نه آزاد ونه عادلانه بود؟ بهر حال پاسدار یادداشت روز نویس مشابه ی همین نمایش 24 اسفند را برای قسمت دوم پرده ی نمایسش خیمه شب بازی مجلس هشتم در فردا چنین آرزو وپیش بینی کرده است:
فردا روزي است كه بايد تصويري را كه در 24 اسفند درباره ماهيت نظام سياسي ايران و الگوهاي حاكم بر انتخاب مردم آن در ذهن جهانيان نقش بست كامل كرد. اگرچه ملت رشيد ايران كار خود را تا همين جا هم با كفايت و رشادت تمام به انجام رسانده، روز 6 ارديبهشت مي تواند آن تصوير را براي هميشه تثبيت كند و چشم هاي فتنه را براي هميشه از چشم خانه درآورد.
در خاتمه برای اینکه برای مچ سربازجو پاسدار یادداشت روزنویس سناریو و پرونده ساز دروغگو وووارونه گو گرفته شود که این بهانه نخ نما شده ی ادعای مبارزه با آمریکا دیگر کاربرد ندارد . زیرا که این شیوه ی معرکه گری و پرده بازی مبارزه با آمریکا فقط روپوشی برای شکست وناکامی ها و حذف کردن های رقیب و خفه کردن صداهای اعتراضی وبه خاموش کشاندن آنانست که تجربه و عملکرد مشابه در 3 دهه گذشته داشته است. زیرا که مگر آمریکا چه می خواسته است در منطقه که به آن نرسیده است؟ مگر در اشغال افغانستان وعراق این دو متخاصم در کنار هم برای اشفغال نظامی این دو کشور نبودند؟ مگر رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خطاب به بوش اعتراف نکرد و گزارش نداد که بوش می داند اگر کمک رژیم در کنار نظامیان آمریکا نبود هنوز در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود؟ از سوی دیگرهوشنگ امیر احمدی دلال و جاسوس دو جانبه کیست؟ داستان عفو ملوکانه به وی دادن ودعوت به ایران کردن ودیدار با مقامات حکومتی از جمله سخنگوی دولت داشتن بری چه بود و چه ارتباطی با ادعای مبارزه با مریکا کردن دارد که تازه نظر مردم هم چاشنی شده است که این شمال تهران نشین به خاطر این رأی داد . ونکه حکومت و نمایندگان در برابر آمریکا یستاده اند ! بالاخره اینکه این چگونه ادعای مردمی کردنست که وزیر علوم در دانشگاه تهران به جای پاسخگو به سئوالات و مطالبات دانشجویان بودن فرار بر قرا ر را ترجیح داد و در رفته است؟! د نهایت اینکه آنچه مهم است و قابل پیش بینی می باشد فردا مشص خواهد شد . این است که با عدم حضور مردم در این قسمت پرده ی دوم و صحنه ی نمایش خیمه شب بازی مجلس انتصابی هشتم، بیش از مرحله اول تق نامشروع بودن رژیم تروریستی آخوندی در خواهدآمد و مجلس پاسداریزه شدن هشتم قبل از افتتاح شدن پیشاپیش نازا و بی اعتبار شده است.
هوشنگ- بهداد
پنجشنبه 5 اردیبهشت ماه سال 1386
نقد وبرسی " مي ترسيد ؟... حق داريد ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه اردیبهشت4 ماه سال 1387
"دراز ومتهم و محاکمه کردن دوم خردادی ها با بهانه ی دفاع از آخوند مصباح انگلیسی و مرشد پاسدار احمدی نژاد کردن"
این ادعای وارونه ای که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر و سناریو وپرونده ساز کرده است . چون حرفه و تخصص این سرازجو تحریف گری و تواب و پرونده سازی ووارونه گوئی می باشد . چونکه فرافکنی کرده است . عنوانش مصداق عینی ویاد آور این مثل است که گفه شود . شبی یک مدعی از کوچه باغ ها حرکت می کرد .زمانیکه در مهتاب شب و کمی نسیم شبانگاهی بر درختان می وزید که موجب حرکات شاخه های در ختان شده بود که سایه ی حرکت شان بر دیوار و جاده عبور کوچه باغ ها نقش بر بسته بود . اما سایه ی متحرک این رقص و حرکات موزون شاخه های در ختان موجب ترس عابر مدعی شده بود. عابر ترسیده برای اینکه یک جوری با ترس غالب شده برخورد کند که بیش از این قالب تهی نکند . زد بر زیر آواز کوچه باغی اما مدتی نگذشت که بعد با بدشانسی مواجه شد . زیرا که پژواک صدایش از توی آب انبار کوچه باغ نیز برترس ناشی از حرکات سایه ی شاخه درختان ا فزود و بقول معروف از بخت بر گشتگی انگبین صفرا فزود. اکنون داستان این سرباز جو می باشد که وحشت زده از رشد تضاد و علنی شدن نامه پراکنی های انتقادی و اعتراضی بسیار شدید میان پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهوری و غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس اصول گرایان شده است . آنگونه که به عنوان طبیب در کسوت ستون طنز گفت وشنود وارد صحنه شده ونسخه ی درمان کمدی برای هذیان گویان در گیر صادر و تجویز کرده است تا شاید اینگونه شیر فهم و درمان شان کنند . بنابراین برای اینکه رد گم کند و صورت مسئله را پاک کند . مثل همیشه دست به تهیه و تنظیم سناریو نویسی زده است . یعنی با آویزان شدن به خمینی و دفاع کردن از مهره متحجر انگلیسی آخوند مصباح یزدی و رقیب شکست خورده ی در برابر رفسنجانی و مجمع خبرگانه رهبری، رقیب شکست خورده ی دوم خردادی ها را نبش قبر کرده و پرونده اشان را گشوده است تا اینکه در این شرایط موجود که افتضا مبارزه با شیطان بزرگ و دشمن شناسی لوطی جماران آنگونه به لجن وضد خودش کشیده شده است که روزنامه ی جمهوری اسلامی ارگان تبلیغاتی خودش و همنین روزنامهی سناریو وپرونده ساز کیهان ربازجو وشکنجه گر شریعتمدارینمایندهی ویژه ولی فقیه در ین روز نامه چپ و راست خبر و گزارشاتیبازتاب می دهند که ناشی از زد و بند های پشت پرده ی دولت با تشکل و شخصیت های ورزشی و سیاسی و ... آمریکائی است که جریان دارد و انتقاد تند وتیز به پاسدا احمدی نژاد می کنند که چرا عفو ملوکانه به هوشنگ امیر احمدی دلال و جاسوس دوجانبه ی آمریکائی دادی و وی را به ایران دعوت کردی و با وی دیدار و ملاقات انجام دادی که اکنون بصورت زنجیره ای خبر بدهد که از من دعوت شد تا به ایران بروم ومورد مشورت واقع شوم تا که به عنوان دلال و رابط میان دو کشور ایران وآمریکا برای ایجاد رابطه ومذاکره فعال شوم . حتی نام این حرکت خودش را نیز به نوآوری لوطی جماران نسبت داده است که می بایست در این زمینه هم دست به نوآوری زده شود تا شکوفائی اقتصادی و دمکراسی بهمراه داشته باشد .
از سوی دیگر پاسدار احمدی نژاد پس از جراحی بزرگ درون کابینه که خبرش را داد و به قم رفت و خبر از مبارزه با مافیای اقصادی و قطع دستان اینان را داد که دقیقاً مخاطب رفسنجانی و حامیانش می باشند . از جهت دیگر همان خواست قلبی آخوند انگلیسی مصباح یزدی هم می باشد که رقیب و هووی رفسنجانی می باشد . زیرا که کرسی ریاست خبرگانی که آخوندمصباح یزدی بر آن چش مدوخته بود را رفسنجانی قبضه کرده است . بنابراین اکنون که جرقه ی تبلیغاتی شعاری مبارزه با مافیای اقتصادی زده شده است و از طرف دیگر رقابت نمایش خیمه شب بازی پرده ی دوم نمایش مجلس انتصاباتی هشتم هم شروع شده است . برای اینکه اجازه داده نشود رقیب شکست خورده ی دوم خردادی ها از این اوضاع بهم ریخته ی درون باندهای حاکم مافیائی به نفع خودشان بهره گیر ند و استفاده نمایند. لذا سراز جو پاسدار حسین شریعتمداری یدداشت روز نویس بادستاویز قرار دادن نقل قول کردن یک نفر ا ز اصلاح طلبان که در آخوند مصباح یزدی به نقل از آخوند متوسلی دق مرگ شده و رئیس دفر بیت رهبری خمینی کرده و این موضوع تبدیل به بهترین بهانه شده است تا که به شیوه ی چماق و هویچی دفاع از آخوند مصباح یزدی و کوبیدن ومتهم ومحکوم کردن دوم خردادی ها شود که پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری متوسل به آن شده وتا توانسته علیه رقیب مغلوب تاخته است . بهر حال در بخشی از این کیفر خاست بالا و بلند علیه ی دوم خردادی ها و با دفاع کردن از آخوند مصباح یزدی یادداشت روز نویس خطاب به دوم خردادی های متهم محکوم چنین پرسش کرده است :
خب! آقايان تحريف كننده! چه مي فرمائيد؟! مگر نه اين كه مطابق داستان شما، حضرت امام(ره) نگران بوده اند كه مبادا آقاي محمدي عراقي نظرات پدر همسرشان يعني آيت الله مصباح يزدي را در سپاه پياده كنند! پس چرا همان حضرت امام(ره) ايشان را در حساسترين دوران سپاه يعني دوران جنگ در اين سمت گمارده اند؟! نظر حضرت امام(ره) كه صريح است و مكتوب و اين واقعيت هم كه آقاي محمدي عراقي در تمامي طول دوران جنگ در سمت ياد شده بوده اند قابل انكار نيست، پس بدون كمترين ترديدي بايد گفت؛ شما آقايان مدعي اصلاحات دروغگو، تهمت زننده و تحريف كننده نظرات امام راحل هستيد. آيا غير از اين است؟!آقاي محمدي عراقي، فرزند شهيد، زنداني سياسي دوران ستم شاهي و حاضر در عرصه هاي نبرد طي 8 سال جنگ تحميلي بوده است"
در خاتمه اینکه آنچه مهم است و مثل همیشه غایب است . یعنی حلقه ی مفقود میان جنگ و سگ دعواهای باندی وجناحی همانانمردم ایران ومطالبات پرداخت ناشده و انباش شده آنان می باشد که متأسفانه هر چه اوضاع رژیم تروریستی آخوندی بدتر و بحرانی تر می شود . بر ضریب فراموشی وپایمان شدن شدن حق و حقوق مردم ایران نیز افزوده می گردد . البته طبق تجربه ی 3 دهه ی گذشته هر چه زمان هم به جلو رفته است اوضاع و شرایط فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ایران به خصوص تهی دستان ومحرومان یز بدتر از گذشته شده است وهر گز هم هیچگونه چشم انداز مثبت و امید بخشی درافق و چشم انداز در آینده نمی باشد . زیرا وقتی که در باغ مجلس انتصاباتی هشتم اینگونه باشد که دو تا از مهر ه های اصلیبه جان یکدیگر افتاده اند . یعنی رئیس جمهور اسدار احمدی و حداد عادل رئیس مجلس مدعی اصول گرائی و عدالت محوری و عاشق خدمتگزری به مردم ایران اینگونه در نامه پراکنی های رد و بدل شده میان شان هم دیگر ا متهم و محکوم به قانون شکنی ک می کنند . چگونه می توان از این نظام انتظار اشدت که مجلس انتصابی و فرمایشی و پاسداریزه شده ی هشتم می تواند برای اجرای مطالبات مردم ایران ومهار تورم وگرانی که حاصل مشرک دولت ومجلس می باشد اقدام به راه حل و یا معجزه آفرینی کند؟
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " ترفند رسانه اي پنتاگون " روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1387
راز ناگفته ها و ترفند های رسانه ای و مطبوعات ر ایران بیشتر است یا نه در آمریکا بیشتر است ؟
سرمقاله ی امروز روزنامه ی جمهوری اسلامی مرتبط با سرمقله ی روز گذشته است که سرمقاله نویس اخطار انتقاد آمیز به نخست وزیر دست نشانده عراق نوری المالکی کرده بود که جرا بطور پنهان قرار داد با آمریکا امضاء کردی و اجاز دادی تا هر زمان که نظامیان آمریکا می خواهند می توانند در عراق باقی بمانند و از وی خواسته بود که سریع هم این قرار داد را می بایست لغو کند و هم اینکه زود ابراز ندامت و پشیمانی و توبه کند . اکنون نیز دنبال این اخطار را سرمقاله نویس به شیوه ی دیگری دنبال کرده است. زیرا که به راز های ناگفته وخلاف کاری های نظامیان آمریکائیان در عراق پرداخته است . البته در ستون بخش خبری این روزنامه یک خبر هم گزار ش شده است که گفته می شود نظامیان آمریکائی در عراق تریاک را در تابوت جاسازی شده به آمریکا حمل و منتقل می کنند. جلب است که سرمقاله نویس منبع اطلاعات خود را از روز نامه ی نیویورک تایمز نقل قول کرده ونتیجه گرفته است که هدف از درج کردن در مطبوعات اینگونه خبر ها برای باز پس گیری امتیاز ات از دست رفته ی مطبوعات آمریکائی است تا که قدر ت عمل بیشتری داشته باشند. در صورتیکه گفته نشده است که چرا در ایران شرایط معکوس ووارونه است و مطبوعات هرروز می بایست امتیازات بیشتری بدهند و سانسور بیشتری به پذیرندتا که به وسیله ی تیغ تیز سانسور و توقیف نگردند. بالاخره اینکه سرمقاله نو یس بدون اینکه اشاره ای داشته باشد که سپاه پاسداران در عراق چه می کنند و نقش دخالت گری رژیم تروریستی آخودی در امور داخلی عراق چه میزان است؟ چرا هیچگاه در هیچکدام از رسانه ها و مطبوعات رژیم تروریستی آخوندی به کوچکترین خبری در این مورد اشاره ای نمی شود؟ . بطوریکه خبر انفجارات نوار مرزی شلمچه که در خرمشهر شنیده می شود . با تأخیر چند روزه در حد بازتاب دادن یک خبر صدا شنیده شد بازتاب داده می شود . بدتر اینکه سرمقاله نویس از موضع فرافکنی و توهین مبنی بر اینکه مردم آمریکا نمی دانند که نظامیان آمریکائی در عراق چه می کنند وچه میزان هزینه شده و تلفات نظامیان چگونه و چقدر است؟ در صورتیکه بودجه را می بایست کنگره ی آمریکا تصویب کند و خبرها هم که در مطبوعت منعکمس میگردد. به خصوص در روند رقابت ریست جمهوری که رقبا دنبال نقاط ضعف حریف و برجسته کردن آن می باشند .مهمتر اینکه سرمقاله نویس که از موضع تف و تاق و ریش ادعا کرده است . چرا نمی گوید که چگونه است که این طلبه ی جانباز جبهه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی اشراف دارد که در آمریکا و عراق نظامیان آمریکائی چه می کنند و چگونه هزینه میکند وتفات می دهند ولی مردم آمریکا و مطبوعا ورسانه های آمریکابی اطلاع از این واقعیت هستند ؟ البته سرمقاله نویس بطور ضمنی اعتراف حضور گسترده عوامل رژیم به خصوص سپاه پاسداران در عراق کرده که ثابت می کند کشتن نظامیان آمریکائی در عراق به دست عوامل تروریستی رژیم تروریستی در عراق انجام می گیرد که اینگونه دست به خودزنی زده و با توهین کردن به آگاهی مردم آمریکا در نهایت اعتراف به حضورگسترده در عراق و کشتن نظامیان آمریکائی و بالا بردن هزینه و خسارات بالای آمریکایان در عراق کرده و آن را اینگونه توضیح داده است:
هنوز مردم آمريكا نمي دانند جنگ عراق با 700 ميليارد دلار هزينه براي آمريكا به قتل عام 1 2 ميليون نفر عراقي آوارگي 3 5 ميليون نفر و معلول و مجروح شدن 2 5 ميليون عراقي انجاميده و تمامي زيرساختهاي اقتصاد كلان صفت و زندگي اجتماعي در عراق را ويران ساخته است . بدين ترتيب هدف و خط و جهت اصلي افشاگري نيويورك تايمز هم ? سرپوش گذاشتن بر واقعيت هاي عيني عراق و توجيه عملكرد رسانه هاي آمريكا در قبال جنگ است . ?
درخاتمه اینکه سرمقاله نویس نا خواسته اعتراف کرده ولو داده است که پرداختن و بررسی کردن به مسائل عراق و کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه وحتی درون مطبوعات آمریکاو ادعای بی اطلاع بودن مردم آمریکا از ضریب افزایش خسارات مادی وانسانی نظامیان در عراق برایش خیلی مهمتر می باشد تا ارزیابی و بررسی کردن دلیل و ریشه ی مشکلات و معضلات مردم ایران و یا تلاش کردن رهنمود دادن که چگونه می توان راه حلی برای کنترل و مهار تورم و گرانی یافت که کمر مردم تهی دست و محروم ایران کمتر خم وشکسته شود و رشد تورم وگرانی آنچنان عمیق و خطری شده است که صحبت از مافیای اقتصادی شده است که گفته می شود جزیره ها در برابر امکانات به غارت برده ی اینان انگشت کوچک هم حساب نمی شوند . یا اینکه آنگونه رقابت و تضاد و دشمنی های درونی میان باندهای مافیائی رشد یافته است که دو تا از نوچه و گماشته های لوطی جماران رو در روی هم قرار گرفته ودست به قمه وتیغ کشی برای هم زده اند . یعنی اینکه شیوه ی نامه پراکنی کردن های سئوال وجواب میان پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور و غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس کنونی هفتم که تلاش می کن درئیس مجلس هشتم شود و مدتی پیش برای فراهم کردن زمینه ی این رئیس شدن میزبانی یک مهمان برای نمایندگان مجلس هفتم و مجلس هشتم گزارش شد که مبلغ یک میلیارد تومان هزینه از خزانه ی دولتی را در بر داشت . در صورتیکه مردم محروم وتهی دستان ایرانی که 80% جمعیت کشور را تشکبل می دهند هنوز منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی خودشان می باشند . حال خود قضاوت کنید که کدام بیشتر شباهت به راز های نهفته و ناگفته دارد ؟ فرار کردن از بازتاب و بررسی مشکلات مردم ایران و بیان نتایج سیاست دخالت گری در عراق برای مردم ایران مهم و اصل است .یا حتی به مردم توضیح دادن به مردم که چرا می بایست دخالت گری کرد و یا نه مهمتر این است که مردم آمریکا چگونه فکر می کنند و چرا اطلاع از حضور نظامیان و هزینه و تلفات آنان در عراق ندارند؟ راستی کدامیک برای مردم ایران مهمتر وحیاتی تر می باشد؟ چرا از پرداختن و پیگیری کردن مطالبات مردم ایران فرار می شود و برای پاک کردن صورت مسئله مدام به مسائی پرداخته می شود که نه مشکلی از مردم ایران را حل نمی ند ، بلکه با دامن زدن وادامه دادن اینگونه سیاست دخالت گرایانه در امور داخلی سایر کشور ها در نهایت موجب افزایش واردات و بالا رفتن تورم وگرانی می شود . بلی راز ناگفته ها و پنهانکاری ها وترفند های رسانه ای و مطبوعات و سیاست دولتمردان ایران بیشتر است یا نه در آمریکا بیشتر است وچرا؟
هوشنگ بهداد
چهار شنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " روزهاي حساس عراق " روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 3 اردیبهشت ماه سال
1387

"تهدید آشکار نوری المالکی نخست وزیر عراق که چرا قرار داد به آمریکا منعقد کرده است؟"
از سفر دیگ چینی معاون ریاست جمهوری جمهوری آمریکا به منطقه ی خلیج فارس و خاورمیانه زمان زیادی سپری نشده است که اکنون نوبت وزیر امور خارجه ی آمریکا می باشد که بطور ناگهانی وارد عراق شودو در دیدار و گفتگوهای خود تأکید بر تعهد کشورهای عربی نسبت به عراق و فعال کردن سفارتخانه های خودشان در بغداد کند . البته قرار است که مدتی دیگر اجلاسی در کشور همسایه ی عراق در کویت پیرامون امنیت عراق بر گزار شود که این سفر نمی تواند بدون ارتباط با سفر دیگ چینی و برگزاری این اجلا س امنیتی آینده در کویت باشد بنابراین سرمقاله نویس محور این سفر وزیر امور خارجه ی آمریکا به عراق که آن را نا بهنگام خوانده است و پیمان انعقاد مخفی میان دولت دست نشانده ی نوری الماکی با آمریکا نظر انتقادی اتخاذ کرده است و نسبت به حضور نظامیان آمریکا در عراق انتقاد کرده است و نگرانی خود را از ماندگاری این نظامیان در عراق نشان داده است .آنگونه که گویا همکاره عراق و نماینده ی مردم وسخنگوی دولت عراق می باشد که حق و مأموریت ووکالت تام وتمام دارد که می بایست در این مورد سخنرانی و انتقاد وحق خواهی کند . ضمن اینکه هیچگونه اشاره ای هم نکرده است که نقش رژیم تروریستی آخوندی در عراق چگونه است و این نقش دخالت گرایانه در زمینه ی ناامن سازی و اقدامات تروریستی در عراق چه می باشد؟از سوی دیگر در مورد نادیده گرفتن نقش سازمان ملل نیز آنگونه نظر و تحلیل انتقاد آمیز داده است که گویانه اینکه رژیم تروریستی آخوندی به همه مصوبات این سازمان پای بند بوده است از جمله حقوق بشر را رعایت کرده است ، بلکه فراتر اینکه اصلاًاساسنامه ی سازمان ملل را خودش تهیه وتنظیم وتدوین کرده است. اما سرمقاله نویس فراموش کرده است که چگونه پاسداراحمدی نژاد خواهان منحل کردنش بود و تأکید بر تأسیس سازمان دیگر بدون حضور نمایندگان آمریکا و انگلیس و اسرائیل می کرد و اصرار بر مجوز حق وتو برای رژیم تروریستی آخوندی شده بود؟ بالاخره سرمقاله نویس پس از روضه خوانی از بستن این قرار داد نخست وزیر عراق با آمریکا که چرا چنین قرار دادی برای ماندگاری و حضور نظامیان آمریکائیان را منعقد کرده است ؟ در نهایت نخست وزیر عراق را تهدید کرده است با این قرارداد بسته شده که موجب خوشحالی آمریکا و اهل سنت عراق شده و ددر عوض حق شیعیان عراق نادیده گرفته شده است. آگر این اشتباه که موجب شرایط حساس وسرنوشت سازدر عراق شده است دست به تصحیح و جبران این اشتباه نزند . مرتکب خطای بزرگی شده است که می بایست به ایشان اینگونه پیام اخطار و تهدید آمیز داده شود:
نوري مالكي با اين اقدامات توانسته رضايت و خرسندي آمريكا اكراد و اهل سنت عراق را جلب نمايد ولي در مقابل خود را با شيعيان درگير ساخته و بر مشكلات خود و كشور عراق افزوده است . به همين دليل عراق روزهاي حساس و دشواري را در پيش دارد كه شايد سخت ترين و سرنوشت سازترين مرحله دوران اشغال عراق باشد. اگر معادلات پديد آمده هرچه سريع تر تغيير نكند و نخست وزير عراق اشتباهات خود را به سرعت جبران ننمايد ضربات سختي به ملت عراق وارد خواهد آمد و آينده شيعيان عراق و حتي دولت خود نوري مالكي به خطر خواهد افتاد. آقاي نوري مالكي بايد به اين واقعيت توجه كند كه اگر از درگيري سختي كه با شيعيان پيدا كرده به هدف خود كه سركوب آنان است دست پيدا كند نتيجه كار او فقط امتيازي است كه نصيب آمريكا و مخالفان داخلي خواهد شد و طبيعي است كه در چنان موقعيتي آنها به آقاي مالكي نيز نيازي نخواهند داشت و بار ديگر شرايط قبل از سقوط صدام را بر عراق حاكم خواهند كرد شرايطي كه نه به سود آقاي مالكي است و نه آن دسته از مردم عراق كه آقاي مالكي را به حكومت رسانده اند.
درخاتمه اینکه سرمقاله نویس ثابت کرده است که ر ژیم تروریستی آخوندی بدون سیاست دخالت گری و تهدید کردن و صدور تروریسم وبنیادگرائی قادر به ادامه ی بقایش نمی باشد . زیرا که 3 دهه است که با بحران سازی کردن وبحران زی بودن و صدور بحران به برون مرز به حیات ننگین خودش ادامه داده است . آنکونه که در زمینه بحران سازی کردن حرفه ای و انحصار گرا شده است . برای همین است که سیاست دخالت گری در امورد اخلی دیگران را فقط حق مسلم خودش می داند و با کپی برداری و سیاست مشابه ی دیگرا ن در این مورد سخت مخالفت می کند. زیراکه اگر دست از این سیاست بردارد . چگونه در شرایط غیر بحرانی می تواند پاسخگوی مطالبات مردم ایران باشد ومی تواند به بقای خودش ادامه دهد ؟ در همین رابطه است که سرمقاله نویس مجبور به تهدید کردن واخطار دان به نخست وزیر دست نشانده ی عراق شده است و وی را تهدید کرده که اگر چنانچه تلاش نکند به جای منعقد کردن قرار داد با مقامات آمریکائی که تا هر زمانی که نظامیان آمریکائی می خواهند در عراق بمانند آنان را از عراق اجراج و جای شان را به نیروهای حامی رژیم تروریستی آخوند ی بدهد ، در غیر اینصورت سخت مجازات و تنبیه خواهد شد. زیرا که به خوبی می داند اگر چنانچه زمینه ی مانور دادنش در عراق و افغاستان و فلسطین وعراق محدود شود . آنگاه بنابر نظر مسئولان رژیم تروریستی که باور دارند به جای اینکه درون خانه مجبور باشیم با دشمن و عواملش مبارزه کنیم وبه جنگیم . می بایست که ما دخالت گر در برون مرز باشیم ودشمن مجبور شود به جای حالت تهاجمی داشتن موضع تدافعی به خود به گیرد . پس بی جهت نیست که اکنون سرمقاله نویس احساس خطر کرده است و به نخست وزیر دست نشانده ی رژیم در عراق تهاجم کرده است واز وی خواسته است که اعتراف به اشتباه با توبه کند و تصمیم بگیرد که سریع اشتباه خودش را جبران کند
.
اکنون پرسش است که چرا باید با رژیمی که به این آشکاری کشورجوارخودش که آن را باتلاق کرده است و منطقه ی خاورمیانه را ناامن ساخته است . بازهم وارد مذاکره شد و به س یاست مماشات گری کثیف خائنانه ادامه داد و همنان نام سازمان مخالفش را در لیست گروه و سازمان های تروریستی نگهداشت تا که با خیالی آسوده بیشتر در امورداخلی کشورهای همجوار خودش دخالت کند و اسرائیل را تهدید به نابودی کند و تلاش برای دسترسی به سلاح هستهاش را مضاعف کند.
هوشنگ ? بهداد

سه شنبه3 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " كلاه گشاد اسرائيلي ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1387
"برای چه سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری از دومین کلاه گشاد بر سر پاسدار احمدی نژاد گفته است؟"
اکنون که رقابت ناشی از شقه شدن باندهای مافیائی موسوم به اصول گرایان که منجر به شکست مفتضحانه نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم پاسداریزه شد برجسته وعلنی شده است. زیرا که ضربه ای که بر نامزدان شکست خورده رایحه خوش خدمت به پاسدار احمدی نژاد وارد شد که در نهایت اعلام کرد که تصمیم دارد دست به جراحی بزرگ در کابینه بزند . از جمله اینکه شامل حال آخوند آدم کش حرفه ای اطلاعاتی – امنیتی وزیر کشور مصطفی پور محمدی می شود. این خبر بس گران و ناخوشآیند برای سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری تمام شد . زیرا که هم تیم وی بود که در کنار پاسدار محمد باقر ذوالقدر و سیاست حرکت چراغ خاموش منجر به رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی نژاد شده بود . از سوی دیگر چون گند عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس دادن دو طرفه هوشنگ امیر احمدی در آمد ومشخص شد که بدستور پاسدار احمدی نژاد این کار انجام شده است . چند روزی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری سکوت کرد . ولی چون دلال و جاسوس دو جانبه پس از بازگشت به آمریکا در گفتگوی خود با ر ادیو آمریکا گفت که مورد عفو ملوکانه پاسدار احمدی نژاد واقع شد و ازوی دعوت شد تا به ایران سفر کند و با مهره های بالا برای برقراری ایجادمذاکره و رابطه ا آمریکا دیدار وملاقات داشته باشد. پاسدار شریعتمداری سربازجو وشکنجه گر چون متوجه شد رو دست خورده است . اول از پاسدار احمدی نژاد سئوال کرد که جوا دهد دیدار داشته است یا نه؟ سپس افزود اگر واقعیت داشته باشد می بایست گفت که کلاه گشادی بر سرت رفته است . سپس یقه ی غلامحسین الهام سخنگوی دولت را گرفت که تو چگونه سخنگوئی می باشی که نه خبر از جراحی بزرگ درون کابینه نداری ، بلکه آن را طوری تکذیب می کنی که گویا اطلاع نداری قبلاً هر زمان که اینگونه تکذیب کردن هاچگونه به واقعیت پیوست و تغییروتعویض ها درون کابینه انجام شد. یعنی اینکه بخشی دیگر از اختلافات درون کابینه برجسته شد . اما اکنون صحبت از بر سر رفتن کلاه گشادی دیگر هسته ای تدارک دیده شده از سوی موساد و اسرائیل بر سر پاسدار احمدی نژاد شده است . این موضعگیری افشاگرانه بسر پر معنا و متناقض آمیز است . برای اینکه از یک سو پاسدار احمدی نژاد به نظر می رسد تبدیل به استخوان توی گلو گیر کرده لوطی جماران تبدیل شده است که نمی داند با آنچه کند که خلاصی یابد؟ از طرف دیگر اسدار احمدی نژاد چون متوجه شده است که با دیدار داشتن پاسدار ذوالقدر با تعدا 60 رأس نمایندگان مجلس هشتم که بحث پیرامون نامزد ریاست جمهوری دیگر برای دوره ی دهم به جز پاسدار احمدی نژاد شد و در نظر گرفته شد و قطع امید از وی شده است . اکنون نیز این پاسدار هم به سیم آخر زده است . چونکه با عفو ملوکانه به هوشنگ امیر احمدی دادن و تلاش علنی کردن برای ایجاد رابطه با آمریکا داشتن علناً زیرآب تز مبارزه با شیطان بزرگ لوطی جماران را زده است که باتکای آن نامزدان دوم خردادی ها را رد صلاحیت فله ای – گله ای کرد. دیگری گفته بود که پرونده ی هسته ای در داخل بسته شد و دیگر مذاکره ای در کار نیست . ولی اکنون صحبت از خود سرانه تصمیم گیری شدن ودعوت از معاون البرادعی به ایران شده است که پاسدار حسین شریعتمداری این عمل را کلاه گشاد بر سر برنامه ریزان از این دعوت خوانده است که برنامه ریزاصلی آن موساد اسرائیل و آمریکا می باشد . واقعاً که عجب گند تهدید نابود سازی اسرائیل در آمده است . بهر حال سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری این کلاه گشاد بر سر پاسدار احمدی نژاد را اینگونه تشریح کرده است:
امروز «اولي هاينونن» معاون البرادعي، مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي به بهانه ادامه مذاكرات درباره پرونده هسته اي كشورمان به ايران مي آيد. واژه «به بهانه» را از آن روي به كار گرفته ايم كه مأموريت هاينونن آنگونه كه سخنگوي آژانس اعلام كرده است، بيرون از روال تعريف شده و قانوني مذاكرات است و بر اساس شواهد و اسنادي كه به آن اشاره خواهيم كرد، اين مأموريت با هدف تكميل ترفند مشترك آمريكا و اسرائيل در ارائه اطلاعات و اسناد جعلي عليه فعاليت هسته اي كشورمان صورت مي پذيرد. ترفندي كه به يك نمايش مسخره شبيه است. آقاي هاينونن در اجلاس مارس 2008 شوراي حكام، پرده اول اين نمايش مسخره را كه مطابق اسناد موجود، نمايشنامه آن را موساد نوشته و كارگرداني آن را آمريكا برعهده دارد، به اجرا گذاشت و قرار است در سفر اخيرش به ايران، پرده دوم آن را بازي كند. طراحي و اجراي اين ترفند از سوي آمريكا و اسرائيل تعجب آور نيست؛ آنچه تعجب آور و تأسف برانگيز است، موافقت مسئولان هسته اي كشورمان با سفر هاينونن به ايران است. نه اين كه از ادامه مذاكرات با آژانس خودداري ورزند، بلكه پرسش اين است، چرا با وجود اعلام قبلي آژانس درباره مأموريت هاينونن و موضوع مذاكرات وي، با اين سفر موافقت كرده و سفر او را به عذرخواهي وي از نمايش مسخره اجلاس مارس 2008 مشروط و موكول نكرده اند؟! و البته، هنوز هم دير نشده است و مسئولان محترم هسته اي كشورمان مي توانند - و بايد- براي حفظ عزت نظام اسلامي، اولاً؛ موضوع اعلام شده براي مذاكره، يعني بحث درباره اسناد جعلي اسرائيل عليه فعاليت هسته اي ايران را نپذيرند و ثانياً؛ براي ادامه مذاكرات در روال و بستر حقوقي و فني آن، بر حضور نماينده ديگري از آژانس- غير از هاينونن- تأكيد ورزند.درباره چرايي اين پيشنهاد منطقي كه از اصول سه گانه سياست خارجي كشورمان - عزت، حكمت و مصلحت- ريشه مي گيرد، گفتني هايي هست.
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در ادامه ی پرسشگری خود پیرامون پذیرش هاینونن معاون البرادعی به ایران و توضیح و تأکید کردن پیرامون این موضوع که این یک سناریو تدارک دیده شده از سوی موساد و آمریکا می باشد که ارتباط به اطلاعات یک لپ تاپ می شود که قبلاًً آمریکا به اشاره کرده بود که قبل ازآنهم از سوی مجاهدین مطرح شده بود که گفته بودند از یکی از مأموران رژیم آن را بدست آوردند . آنگاه ادعا کرده است که ساختگی است. زیرا که موساد اسرائیل طراح آن سند می باشد و از مسئولین هسته ای خواسته است که هنوز دیر نشده است این دعوت و ملاقات را لغو کند . زیرا که اینگونه با سیاست 3 گانه عزت و حکمت وممصلحت نظام همخوانی ندرد: بود
به ناگاه آقاي هاينونن، اعضاي شوراي حكام را به يك جلسه فوق العاده فراخواند و در آن فيلمي را كه آمريكايي ها مدعي بودند از لپ تاپ شخصي يك مسئول هسته اي ايران به دست آورده اند، براي حاضران به نمايش گذاشت.گفتني است كه بخش عمده اي از متن قطعنامه 1803 به اين سند جعلي اختصاص يافته است.5-آمريكايي ها ادعا مي كردند كه اين به اصطلاح سند را سازمان منافقين از لپ تاپ شخصي يك مسئول ايراني دزديده اند-با همين تعبير-ولي بعدها چند خبرنگار آمريكايي در پي تحقيقات مفصلي فاش كردند كه منافقين، كمترين جايگاه و دسترسي به مراكز هسته اي ايران ندارند و اين فيلم جعلي را موساد ساخته و براي رد گم كردن از طريق سازمان منافقين كه با آن طي سالهاي گذشته روابط نزديكي دارد در اختيار آمريكا و از آن طريق در اختيار آژانس قرار داده است. -امروز -قرار است- آقاي هاينونن با مأموريت شنيدن پاسخ ايران به سند جعلي ياد شده وارد ايران شود و تعجب آور است چرا مسئولان محترم هسته اي كشورمان با توجه به دلايل محكمي كه در اختيار دارند و به وضوح از جعلي بودن فيلم ياد شده حكايت مي كند و علي رغم تمامي موازين حقوقي و فني كه مذاكره درباره اين سند جعلي را مردود و غيرقانوني مي داند، به هاينونن- كه پرده اول اين نمايش مسخره را در اجلاس مارس 8020 بازي كرده بود- اجازه داده اند با مأموريت اعلام شده-مذاكره درباره اين سند، يعني اجراي پرده بعدي نمايش مضحك ياد شده- وارد ايران شود؟! و چگونه حاضر شده اند اين كلاه گشاد اسرائيلي را كه در اوج ناشي گري نيز تهيه گرديده است، تحمل كنند؟!بديهي است كه ادامه مذاكره با آژانس يك سياست تعريف شده است ولي پذيرش زورگويي ها و قانون شكني هاي آشكار آژانس با هيچ منطقي پذيرفتني نيست و ناديده گرفتن اصول سه گانه حكمت،عزت و مصلحت در سياست خارجي و از جمله مذاكرات هسته اي است. و البته مسئولان هسته اي كشورمان بارها در عمل نشان داده اند كه فريب اينگونه ترفندها را نمي خورند و اگر چنين نبود، موفقيت هاي اخير به دست نمي آمد.
در خاتمه اینکه همانگونه که گفته شد اختلافات وتضاد ورقابت های باندهای مافیای درونی بد جوری بیرون زده شده است . به احتمال زیاد پس از برگزاری پرده ی نمایش خیمه شب بازی مرحله ی دوم انتابات مجلس هشتم تند وتیز از اینکه هست خواهد شد . برای اینکه به مرحله ی آتشی ناپذیری رسیده است که مبلغ و مدافع سینه ی چاک پاسدار احمدی نژاد اکنون تبدیل به منتقد وی شده است . زیرا که با حرکات خود سرانه و انتقام گیری که پاسدار احمدی نژاد دارد از خود نشان می دهد علائم خطرناکی از خود بروز می دهد . برای همین مدتی است که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر و جزو تیم برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خاموش سراسیمه وارد صحنه می شود و اخطار با رهنمود به پاسدار احمدی نژاد می دهد . زیرا که احساس خطر از عاقبت اینگونه رفتار ها و تصمیمات پاسدار احمدی نژاد کرده است که ممکن است موجب شکست سیاست حرکت چراغ خاموش سپاه پاسداران و نتیجه بخش بودن دسترسی به سلاح هسته ای شود و در نهایت منتهی به شکست نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دهم شود و طرح ها و برنامه های تدارک دیده شده ی سپاه پاسداران وتیم محفلی باز سازی شده ی اطلااتی امنیتی سعید امامی در قدرت خزیده شود که ناچار شده است ملاحظه کاری را کنار بگذارد و بطور علنی هشدار و اخطار دهد. فراموش نشود که این بازی تا مرحله ی برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس دهم ریاست جمهوری ادامه می یابد وسمت و سوی آن تند وتیز تر خواهد شد.
هوشنگ – بهداد
دو شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1387
نقد وبررسی " نقش مشترك سيا و موساد در قتل دانشمندان عراقي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1387
"پس چرا به میزان نقش جنایات عوامل تروریستی و مأموران اعزامی به عراق اشاره نشده واز قلم افتاده شده است؟"
جالب است که گاهی برخی از ضرب المثل ها که چقدر واقعیت دارند و وچقدر پرمحتوا می باشند؟ ازجمله اینکه گفته می شود تا چوب بر داشته شود گربه دزده پا به فرار می گذارد. یعنی اینکه تا روزنامه ی سرمایه روز گذشته به نقل از یک روزنامه ی قطری نقل قول کرد که رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی سوریه به صورت گسترده دخالت می کنند ودر این کشور حضور دارد . اکنون سرمقاله نویس برای اینکه صورت مسئله را پاک کند و آدرس غلط دهد تا نقش افشا شده را خنثی کند. لذا از موضع ففرافکنی و بدون آنکه بگوید که در 3 دهه ی گذشته در سیاه چال های ایران چه اتفاق افتاد وچه تعداد دانشمندان واساتید دانشگاه ودبیر آموزش و پرورش و معلم ودانشجو اعدام وتبیر باران شده اند وچرا ایران جزو کشور های رتبه دار فرار مغزها در جهان می باشد ؟ ولی اکنون خبر از نقش مشترک سیا و موساد در قتل دانشمندان عراقی داده شده است . یعنی اینکه رد گم کردن ووارونه گوئی کردن از جنایات عوامل رژیم تروریستی آخوندی که در عراق مرتکب می شوند که پس از اشغال نظامی این کشور اینان روزانه انجام داده اند که حتی عوامل تروریست به منفجر کردن لوله ی آب اشرف و روستاهای اطراف آنهم رحم در بغداد نکرده اند. از سوی دیگر برای اینکه روباه برای تقویت کردن ادعای کاذب ووارونه ی خود شاهد هم از د مشریک خودش در ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان بشار اسد هم آورده واینگونه ز وی برای دفاع کردن از شریک جرمش در لبنان وعراق ولبنان نقل قول کرده است:
"مطالب تكان دهنده اي كه اخيرا بشار اسد رئيس جمهور سوريه افشا كرده ابعاد خيانت و جنايت مشترك آمريكا و صهيونيستها در عراق را به تصوير مي كشد. بشار اسد از مشاركت « سيا » و « موساد » در ترور دانشمندان هسته اي عراق پرده برداشت . وي در سخنان خود طي كنفرانسي در دمشق فاش كرد كه آمريكائي ها در ترور هدفمند و مستمر دانشمندان هسته اي عراق نقش داشته اند و حتي با درخواستهاي مكرر خود از سوريه خواسته اند دمشق با تصميمات و اقدامات خود به طور غيرمستقيم آنها را در دام آمريكائي ها بيندازد تا بتوانند با دست بازتري به قلع و قمع آنها بپردازند. "
سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید که چرا پس از چند سال تأخیر اکنون که د ر کنگره ی آمریکا به نقش کلیدی دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق و فلسطین و لبنان وحتی سوریه اعتراف شده است . بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز مجبور شده است برای اولین بار اینگونه اعتراف کند:
بشار اسد از مشاركت « سيا » و « موساد » در ترور دانشمندان هسته اي عراق پرده برداشت . وي در سخنان خود طي كنفرانسي در دمشق فاش كرد كه آمريكائي ها در ترور هدفمند و مستمر دانشمندان هسته اي عراق نقش داشته اند و حتي با درخواستهاي مكرر خود از سوريه خواسته اند دمشق با تصميمات و اقدامات خود به طور غيرمستقيم آنها را در دام آمريكائي ها بيندازد تا بتوانند با دست بازتري به قلع و قمع آنها بپردازند.
در صورتیکه اینگونه با تأخیر اعتراف کردن بشار اسد خودش نوعی اعتراف به پذیرش جنایات همه جانبه ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق وکشتن شهروندان وبه خصوص دانشمندان عراقی می اشد . برای اینکه دامنه ی این سیاست خائنانه به فلسطین و لبنان و سوریه ی نیز امتداد یافته است .از سوی دیگر چونکه جزو هم پیمان نزدیک رژیم تروریستی آخوندی می باشد که چون اکنون از سوی مقامات سیاسی و نظامی آمریکا نسبت به گذشته به همکاری سوریه با رژیم انتقاد شده است . زیرا که بطور مشترک در عراق حضور دارند و با روند صلح خاورمیانه دشمنی می کنند و به راه اندازی و جنگ داخلی فلسطین از طریق حماس دامن می زنند و از طریق حزب الله البنان اجازه نمی دهند تا که لبنان دارای رئیس جمهور شود. ولیسرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله ی خود اینگونه در مود آمار کشته شدگان دانشمندان هسته ای عراقی به دست موساد وسیا اشاره کرده است:
"پيش از اين تصور مي شد اين رقم در حد 500 نفر بوده است لكن گزارش هاي اخير نشان مي دهند جاسوسان آمريكا و اسرائيل دستكم 5500 نفر از دانشمندان عراقي را به قتل رسانده اند"
در خاتمه اینکه فراموش شود . اینگونه سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ناخواسته اعتراف کرده که اینگونه آمار از کشته شدگان دانشمندان هسته ای عراق به دست مأمورا اطلاعاتی موساد اسرائیل و سیا آمریکا در عراق داده و آن را بیان کرده است که می بایست گفت در حقیقت حالت خود زنی دارد. زیرا که اگر چنانچه تعداد 5500 از دانشمندان هسته ای عراقی واقعیت داشته باشد که کشته شده اند. در صورتیکه تأسیسات هسته ای عراق در همان اوایل جنگ ضد ملی و ضد میهنی که میان ایران وعراق بود که خمینی و رفسنجانی و سپاه پاسداران خواهان آن بودند از طریق جنگنده های اسرائیلی بمب باران ونابود شد . بنابراین رژیم تروریستی آخوندی که پس از آن بمباران تا حال بطور پنهانی طرح پروژه ی هسته ای اش را دنبال کرده است باید چه تعداد دانشمند هسته ای داشته باشد وچه مبلغ و هزینه ی بسیار گزاف و هنگفتی را بایدصرف این پروژه کرده باشد ؟ اما اعترافات بیشتری که باز سرمقاله نویس در مورد حضور اشغال گران نظامی پس از اشغال نظامی در عراق کرده که گفته اینان مرتکب شده اند که بخشی از آنان را لیست کرده است. یک نمونه ی دیگر اعتراف کردن به جنایت مشابه یا بیشتر از آن از نقش دخالت گری گسترده در عراق نسبت به اشغال گران است . برای اینکه حضور عوامل رژیم تروریستی آخوندی و لوطی جماران و سپاه پاسداران در عراق به اندازه ای گسترده است که نه لوطی جماران هواپیمای مسافری به نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی هدیه کرد ت که هر زمان کهخواست و فراخوان داد سریع خودش را به جماران برای گزارش دادن ودریافت رهنمود برساند که بطور آشکارا عراق نه فقط تبدیل به باتلاق شده، بلکه تبدیل به حیات خلوت سپاه پاسداران وسپاه قدس و لوطی جماران شده است . همینطور این کشور مبدل به سرپل و مرکز ثقل وکانون صدور تروریسم وبنیاد گرائی به منطقه ی خاورمیانه برای رژیم تروریستی آخوندی شده است . چونکه حلقه چاه های نفت بصره را نیز سپاه پاسداران مصادره کرده است و با توزیع سلاح جنگ میان جیش المهدی وابسته به مقتدی صدر و نیروهای نخست وزیر دست نشانده دامنه ی ناامنی وخشونت گرائی در عراق را نیز بسط داده است . مهمتر اینکه نسبت به اشغال گران نظامی برتری و ار جحیت حضور در عراق ردارد .براینکه راحت دست به کشتن نظامیان آمریکائی در عراق در کنار ربودن مردم عراقی و اقدامات تروریستی و عملیات انتحاری و استشهادی در عراق می زند و 5 شهروند ربوده شدگان انگلیسی در عراق را به تهران منتقل می کند . ولی اکنون همانطوری که قید شد سرمقاله در دفاع کردن از هم پیان خود سوریه مجبور شده از موضع فرافکنانه عملیات و اقدامات جنایتکارانه رژم در عراق را به موساد و سیا نسبت دهد.

هوشنگ – بهداد
دو شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1387